حسين يعقوبيان، مداح اهل بيت
اينکه يک تيم چند نفره را «مداح انقلابي» بنامند، درست نيست
رسالت , 15 اسفند 1396 ساعت 12:17
من تفکر اسلامي - انقلابي را باهم ميپسندم. يعني تفکر فقط اسلامي يا فقط انقلابي را نميپسندم و اصلا اين فاصله را يک آسيب جدي ميبينم. حقيقتا از لفظ «مداح انقلابي» هم خوشم نميآيد. اينکه صرفا يک طيف خاص و يک تيم چند نفره برچسب «مداح انقلابي» بخورند، درست نيست
متولد اول دي ماه سال ۱۳۵۹ ميباشد و خواندن را از ۸ يا ۹ سالگي در گروه سرود مدرسه شروع کرده است.
ساکن محله گلبرگ منطقه ۷ تهران است و ۱۵ سالي ميشود که به عنوان کارمند در سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران فعاليت ميکند. حاصل زندگي مشترک ۱۳ سالهاش دو پسر به نامهاي اميرعباس و اميرعلي است؛ اميرعباس که در ۱۳ رجب سال ۸۸ چشم به جهان گشوده و اميرعلي که در ماه رجب ۱۴۳۹ قمري مصادف با اوايل فروردين ماه ۹۷ به دنيا مي آيد. افتخارش مداحي اهل بيت عليهم السلام است و در سرودن اشعار مذهبي هم دستي بر آتش دارد. مطالعات زيادش باعث شده تا در مواقعي هم به سخنراني در هيئات مذهبي بپردازد. اهتمام ويژه به قرآن و زيارت عاشورا در آغاز هيئت باعث تمايزش از ديگر مداحان شده است. اين موضوع را ميتوان از حضورش در هيئت از همان ابتداي جلسه فهميد؛ مسئلهاي که امروز در کمتر مداحي به چشم ميخورد. اينها تنها برخي از ويژگيهاي حاج حسين يعقوبيان بود. آنچه در ادامه ميخوانيد حاصل گفتگوي تفصيلي تهران نيوز با اين مداح اهل بيت عليهمالسلام است؛
* ابتدا بفرماييد چه شد که به عرصه نوکري و مداحي اهل بيت (ع) ورود کرديد؟
- خواندن را از هشت نه سالگي در گروه سرود مدرسه شروع کردم و به خاطر صوتي که داشتم، تکخوان گروه سرود بودم. از همان سنين شبها به همراه پدر و برادر بزرگترم به مسجد ميرفتيم و من اکثر اوقات مُکَبِّر بودم.
در همان دوران هم بود که در بخش نونهالان پايگاه مقاومت بسيج ثبت نام کردم و افتخار ميکنم به عنايت شهدا کماکان خدمتگزار بسيجيان غيور در نيروي مقاومت بسيج هستم. از همان دهه شصت با پدرم در مجالس روضههاي خونگي که متشکل از رزمندهها و مسجديها بود، شرکت ميکردم. ابتدا در هيئتها قاري قرآن بودم و به تدريج اجازه خواندن دعاهايي مانند توسل، کميل، ندبه و زيارت عاشورا را هم پيدا کردم. حتي گاهي در خانه براي پدر و مادرم روضه ميخواندم و آنها هم وقت ميگذاشتند و مطالبم را گوش ميدادند. البته اين فرهنگ رفته رفته در خانواده ما نهادينه شد و اکنون بعد از گذشت بيست سال، امروز هم بعضاً در ديدارهاي خانوادگي، وقت کوتاهي را به قرائت حديث کساء و چند خط روضهخواني اختصاص ميدهيم. توصيه ميکنم که ديگران هم اين اقدام را در منازل و بين خانوادهها و اقوامشان انجام بدهند چرا که اساس اين اقدام يک پشتوانه تاريخي و روايي از اهل بيت عليهم السلام دارد که فرمودند: «در منازلتان مراسم روضه، دعا و قرائت قرآن داشته باشيد تا از آسيبهاي زميني و آسماني در امان بمانيد.»
* استاد يا اساتيد مشخصي هم داشتيد؟
- از سنين هفده هجده سالگي در هيئتها شروع به شورخواني کردم. الگوي شورخوانيهاي آن سالها حاج سعيد حداديان بود. چون در محدوده محل زندگي ما کلاس مداحي نبود، براي يادگيري نحوههاي مختلف مداحي در جلسات مداحي حاج منصور ارضي، حاج حسين سازور، حاج محمدرضا طاهري، حاج سعيد حداديان و حاج حسن خلج شرکت و از نزديک به اجراهاي مختلف مداحيها دقت ميکردم. هم از جلسات استفاده معنوي ميبردم و هم با واکمن ضبط ميکردم و بارها گوش ميدادم. البته اکثر فايلهاي ضبط شده کيفيت نداشت ولي کار ما را راه ميانداخت. در واقع سختيهاي زيادي در اين مسير کشيدم. با توجه به اينکه خانواده ما از لحاظ اقتصادي در طبقه مستضعف جامعه قرار ميگرفت، براي حضور در اکثر جلسات مداحان مذکور مخصوصاً حاج آقا منصور، مسير رفت و برگشت از منزل تا هيئت را پياده ميرفتم. حتي به خاطر دارم واکمن را هم در مسابقات گروه سرود منطقه ۱۴ جايزه گرفته بودم که تقريبا همه دار و ندارم براي ثبت و ضبط مطالب مداحي بود و خاطرات تلخ و شيرين زيادي از آن دارم. به عنوان مثال چندين بار در جلسات محرم، حين سينه زني،
واکمن شکست ولي باز تعميرش ميکردم. دو سه بار هم عوامل اجرايي جلسات ميآمدند و واکمن را از من ميگرفتند که با اجازه چه کسي داري ضبط ميکني؟ حتي يک بار سخت درگير شديم و من با اشک و گريه منتظر حاج آقا منصور شدم که به ايشان شکايت کنم و واکمنم را پس بگيرم. به ياد دارم يک بار وقتي با گريه با حاج آقا صحبت کردم و گفتم پياده مي آيم به جلسه و براي الگوبرداري از مداحي دارم ضبط ميکنم. همان جا يک لبخندي زد و گفت مگر مداحي؟ با اعتماد به نفس خاصي گفتم بله. گفت همين جا الان يه کم بخوان، اگر ديدم واقعاً مداحي، ميسپارم که اجازه بدهند هميشه جلسات را ضبط کني. من هم يک شعر از حاج آقا حفظ بودم که معروف هم بود؛ «روي نيازم کجاست، روي حسين است و بس». با همان اشک شروع کردم به خواندن و دقيقا هم اداي حاج آقا را درآوردم که زد زير خنده و گفت: «پسرجان، الگويت را عوض کن.. خلاصه واکمنم را به دستور حاج آقا دادند و قرار شد بدون حاشيه سازي مجالس را ضبط کنم.
* عدم بهره مندي از استاد چه آسيبهايي را ميتواند به همراه داشته باشد؟
- اذعان ميکنم که با توجه به علاقه زيادي که به مداحي داشتم، اگر از همان سنين نوجواني تحت نظر مستقيم يک استاد حرکت ميکردم، قطعا امروز از لحاظ دانايي و تجربه در سطحي بالاتر از جايگاه فعلي بودم. براي همين توصيه و تاکيدم به جوانها و نوجوانهايي که قصد ورود به اين عرصه را دارند، اين است که حتما زير نظر يک استاد فعاليت و رشد کنند. مخصوصا که برهه زماني فعلي با دهه شصت و هفتاد تفاوت بسياري دارد و اگر کسي بدون استاد فعاليت کند، قطع به يقين رشد موثر نخواهد کرد. عدم وجود استاد باعث ميشود آموزههاي درستي نداشته باشيم و کلاً هدف را گم کنيم. عدم وجود استاد باعث ميشود تفاوت اهدافي مثل موثر بودن يا معروف بودن را به خوبي تشخيص ندهيم. وقتي طبق دستورالعمل استاد حرکت کنيم، استفاده از ابزار صحيح را ياد ميگيريم ولي وقتي بدون استاد فعاليت کنيم، با هر ابزار و به هر وسيلهاي قصد پيشروي را داريم و ناگهان بعد از چند سال ميبينيم که در آغاز براي چه آمده بوديم و الان کجا هستيم.
* لطفا چند مصداق هم بيان کنيد
- از جمله آسيبهاي حرکت بدون استاد، ايجاد مداحي دوحنجرهاي يا به قول امروزيها مداحي «اگزوزي» است که دقيقا به بهانه نوين بودن، فضاي معرفتي روضه را به محيطي براي تخليه هيجانهاي دروني ميکند و به مرور باعث ايجاد بدعتهايي در رويه عزاداري ميشود که امروز نمونههايش در برخي از هيئتهاي پايتخت و شهرستانها قابل مشاهده است. امروز شاهد پراکندگي در نحوه اقامه روضه و عزاداري در هيئات شهرهاي مختلف هستيم و اين نتيجه فاصله گرفتن از علما و نداشتن استاد فن و استاد اخلاق است.
* آغاز ورود حرفهاي شما به عرصه ستايشگري اهل بيت (ع) با تغيير سبک نوحهخواني يعني حدودا اوايل دهه ۸۰ مقارن شد. لطفا در اين خصوص هم توضيح دهيد؛
- از سال ۸۰ با مداحي آقا نريمان پناهي، مرحوم آقا سيد جواد ذاکر و ديگر مداحان، نحوه مداحيها و عزاداريها از ادعيهخواني، مناجات خواني و روضهخواني بيشتر به سمت شورخواني و رجزخواني و اجراي سبک تغيير شکل داد. البته سبک و سياق قديم هم حفظ شد ولي گرايش ها بيشتر به اين سو حرکت کرد. حتي تاسيس هيئات هم در همان سالها افزايش يافت چون سلايق و علايق در روش هيئت داري کاملا متفاوت شد. از سن شانزده هفده سالگي دستم به شعر باز شد و شروع کردم به سرودن شورهاي سبک دار. چند سال بعد اين اشعار منظم تر شد؛ هم خودم استفاده ميکردم و هم برخي از دوستان مداح. بعد از مدتي که روال مداحيها تغيير پيدا کرد و وارد عرصه جديدي شد، با حضور در منازل بعضي از بزرگان فنون بيشتري ياد گرفتم و با رفتن به جلسات متعدد روضه، به مرور به تجاربم اضافه شد.
* امروز شاهد عدم حرف شنوي جوانان از اساتيد عرصه ستايشگري اهل بيت (ع) هستيم. اين فاصله گرفتن جوانان از اساتيد از کجا سرچشمه ميگيرد؟ تقصير جوانان است يا اساتيد؟
- جسارتا بعضي از بزرگان ما در عرصه مداحي نسبت به جوانترها کم لطف هستند و اصلا فضايي براي حضور آنها در کنار خودشان ايجاد نميکنند. براي اين رفتار توجيهاتي هم دارند که به نظر من اگر بخشي از توجيهاتشان هم درست باشد، باز هم آسيب فاصله گرفتن از بزرگان بيشتر از آسيبهاي احتمالي حضور در کنار اين عزيزان است. در مجموع، يقينا عدم حضور بزرگتر باعث کاهش علم مداحي و معنويت در محيط روضه خواهد شد که اين آسيب به مرور مداح و هيئت را از آنچه بايد باشد، دور ميکند و گاهي دقيقا مقابل اين دم و دستگاه قرار ميگيرد که اين نوع را هم امروزه شاهدش هستيم.
* ارتباط شما با ساير مداحان چگونه است؟
- من خودم هميشه سعي کرده ام ارتباطم را با عزيزان مداح حفظ کنم و البته با مداحاني که به نوع تفکراتم نزديکتر هستند بيشتر حشر و نشر دارم؛ چه در خلوت و چه در فضاهاي عمومي.
* مگر تفکرات شما بر چه محوري است؟
- من تفکر اسلامي - انقلابي را باهم ميپسندم. يعني تفکر فقط اسلامي يا فقط انقلابي را نميپسندم و اصلا اين فاصله را يک آسيب جدي ميبينم. حقيقتا از لفظ «مداح انقلابي» هم خوشم نميآيد. اينکه صرفا يک طيف خاص و يک تيم چند نفره برچسب «مداح انقلابي» بخورند، درست نيست چرا که دقيقا همين موضوع باعث شکاف بين مذهبيها و هيئتيها ميشود. در ارتباط با مصداق بارز اين شکاف ميتوان به تشکيل گروهي به نام «مداح حسيني» اشاره کرد که دقيقا در برابر لفظ «مداح انقلابي» قرار دارند.
* الگوگيري جوانان از مداحان باعث سخت شدن مسئوليت و زير ذره بين رفتن اين قشر شده است. مراقبت در مداحان چگونه است؟
- در اين مقوله بايد به بعضي روايات اهل بيت عليهم السلام و کلام برخي بزرگان توجه کنيم و دقت داشته باشيم. جايگاه اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي يک مداح نبايد با جايگاه معنوياش فاصله داشته باشد. ثروتمند بودن بد نيست ولي در جامعهاي که برخي به نان شب محتاج هستند و به کمک نياز دارند، شخصي مثل من مداح که روي منابر از ساده زيستي اهل بيت عليهم السلام حرف ميزنم نبايد با ماشين گران قيمت تردد کنم. وقتي من مداح روي منابر از ساده پوشي و اسلامي پوشي بزرگان دين حرف ميزنم، نبايد پوششهاي گران قيمت و يا لباسهاي مارک دار و خاص بپوشم. يعني مداحان ما بايد در رفتارشان، هم معنويات را رعايت کنند و با هرکسي دمخور نباشند و هم متواضع و فروتن باشند تا جوانان علاقه مند بتوانند به سادگي با آن مداحان ارتباط بگيرند. گويش، پوشش، رفتار و کردار يک مداح در همه جوانب بايد منطبق با دستورات اهل بيت عليهم السلام و بزرگان باشد. البته اين را هم بگويم که من مخالف نوگرايي و شيک پوشي نيستم ولي اين نوگرايي و شيک پوشي نبايد باعث ايجاد فاصله طبقاتي بين مداح و مستمع شود. در رفتار هم همينطور است. مداح حسيني کسي است که تحت هر شرايطي نمازش اول وقت باشد. متاسفانه من مداحي را ميشناسم که اصلا نماز نميخواند! چنين مداحي واقعاً در کدام صف ايستاده است؟ صف امام حسين عليه السلام يا صف يزيد لعنت الله عليه؟
* در بحث فرهنگي هم فعاليتهاي زيادي داشتهايد. چه شد که به ساخت نماهنگ «سربازان زينب» روي آورديد؟
- ما قبلا هم در بحث توليد نماهنگ فعاليتهايي کرده بوديم که الحمد لله موفق هم بود ولي در جايگاه اجرا نبوديم. در خصوص نماهنگ «سربازان زينب» هم در ابتدا قرار بود افراد ديگري اين کار را اجرا کنند و بنده کماکان بنا بود هماهنگيهاي ديگر را انجام بدهم که بنا به دلايلي، دوستان تصميم گرفتند بنده شخصا اين نماهنگ را بخوانم.
البته بماند که براي توليد کارهايي از اين قبيل، از خيليها حرف شنيدم ولي بنده کلا از کسي دلگيري ندارم و براي اين توليدات هم هدف دارم و با دقت به بيانات رهبري سعي کردم در اين توليدات اقدامي موثر صورت بگيرد. مصاديق زيادي هم در اين زمينه دارم. نمونهاش همين نماهنگ است که بارها در پادگانهاي رزمندگان ما در سوريه پخش شد و الحمدلله خيلي هم مورد پسند قرار گرفته بود.
* انتخاب آقاي مشکيني دليل خاصي داشت؟
- با توجه به ادبيات عرب در جبهه مقاومت و ماهيت حماسي نماهنگ، تصميم گرفتيم ادبيات عربي را هم اضافه کنيم. قرار شد يک شخص عرب زبان در کنار بنده اجرا کند که با توجه به شناخت بنده از آقاي علي مشکيني بهعنوان يک مداح عرب زبان بااخلاق، بنا شد تا با ايشان همکاري کنيم که ايشان هم از اين موضوع استقبال خوبي کردند. از اين مطلب غفلت نشود که بنده و آقاي مشکيني در اين نماهنگ فقط در باب اجرا دخيل بوديم. يقينا کادر توليدي و اجرايي اين نماهنگ که جمعي از دوستان عزيز بنده هستند، براي اين توليد خيلي زحمت کشيدند. در همين جا هم از برادر عزيز، آقامحسن حسنآبادي که زحمت شعر بامحتوا و حماسي اين نماهنگ را کشيدند تشکر ميکنم.
* بهعنوان آخرين مطلب اگر صحبتي داريد، بفرماييد؛
- قبل از بيان آخرين مطلب، از شما و دوستان بزرگوارتان بابت اين زحمات تقدير و تشکر نموده و دعا ميکنم هميشه در اين راه مفيد و موثر باشيد. اميدوارم ما مداحان نسل سوم انقلاب، سه موضوع را هميشه در ديدگاه اصلي خودمان قرار بدهيم تا ان شاءالله بتوانيم در اين دستگاه موثر باشيم؛ نخستين موضوع، معطوف کردن نگاه جوانها به امام زمان روحي فداه و ايجاد حس نياز به ايشان و اقدامات موثر براي تعجيل در امر فرج است که اين مهم حاصل نميشود مگر با افزايش مداحيها در اين زمينه. کم کردن شکاف حماسه انقلاب اسلامي و صدر اسلام و تطابق شخصيتهاي موثر در صدر اسلام با امروز، از ديگر وظايف مهم است. جوانان بايد بدانند که خدمتگزاران به اين انقلاب در واقع در حال خدمت به اسلام و امام زمان روحي فداه، و خائنين به اين نظام و انقلاب هم قطع به يقين در حال خيانت به اسلام و حضرت وليعصر عج الله تعالي فرجه الشريف هستند. توجه به اخلاق اجتماعي و اخلاص در عمل نيز سومين مطلب مهم است. در اين صورت است که کلاممان صاحب اثر ميشود و به جاي زيبا جلوه کردن در چشم ها، بر قلوب اثر مي گذارد.
کد مطلب: 32658
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/32658/اينکه-يک-تيم-چند-نفره-مداح-انقلابي-بنامند-درست
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir