از زیبایی صورت قمر بنی هاشم تا زیبایی سیرت علمدار کربلا
شفقنا , 1 ارديبهشت 1397 ساعت 14:21
آن حضرت، قامتی رشید، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را «قمر بنی هاشم» می گفتند.در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه حسین «ع» و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت
ابوالفضل فرزند امیر المؤمنین، برادر سید الشهدا، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین «ع» در روزعاشورا.عباس در لغت، به معنای شیر بیشه، شیری که شیران از او بگریزند است.[۱] مادرش «فاطمه کلابیه» بود که بعدها با کنیه «ام البنین» شهرت یافت.علی «ع» پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج کرد.عباس، ثمره این ازدواج بود.ولادتش را در[۲] شعبان سال ۲۶ هجری در مدینه نوشته اند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهار فرزند رشید، همه در کربلا در رکاب امام حسین «ع» به شهادت رسیدند.وقتی امیر المؤمنین شهید شد، عباس چهارده ساله بود و در کربلا ۳۴ سال داشت.کنیه اش «ابو الفضل» و «ابو فاضل» بود و از معروفترین لقبهایش، قمر بنی هاشم، سقاء، صاحب لواءالحسین، علمدار، ابو القربه، عبد صالح، باب الحوایج و… است.
عباس با لبابه، دختر عبید الله بن عباس (پسر عموی پدرش) ازدواج کرد و از این ازدواج، دو پسر به نامهای عبیدالله و فضل یافت.بعضی دو پسر دیگر برای او به نامهای محمد و قاسم ذکر کرده اند.
و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب، نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین «ع» نیر برعهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند[۳] روز تاسوعا که امام، او را برای مهلت گرفتن نزد سپاه کوفه فرستاد، تعبیر والا و بالای «بنفسی انت یا اخی» [۴] (جانم فدایت ای برادر) به کار برد.
روز عاشورا، سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.وقتی علمدار کربلا از امام حسین «ع» اذن میدان طلبید حضرت از او خواست که برای کودکان تشنه و خیمه های بی آب، آب تهیه کند.ابو الفضل «ع» به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و دربازگشت به خیمه ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید. البته پیش از آن نیز چندین نوبت.همرکاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود.عباس، مظهر ایثار و وفاداری و گذشت بود.وقتی وارد فرات شد، با آنکه تشنه بود، اما بخاطر تشنگی برادرش حسین «ع» آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:
یا نَفْسُ مِنْ بَعْدِ الْحُسَیْنِ هُونِی / وَبَعْدَهُ لا کُنْتِ أَنْ تَکُونِی
هذا حُسَیْنٌ وارِدُ الْمَنُونِ / وَتَشْرَبینَ بارِدَ الْمَعینِ
هَیْهاتُ ما هذا فِعالُ دینِی / وَلا فِعالُ صادِقِ الْیَقینِ
«اى نفس (عباس)! زندگى پس از حسین علیهالسلام خوارى و ذلت است، مبادا پس از او زنده بمانى.
این حسین است که شربت مرگ مىنوشد و تو مىخواهى آب سرد و گوارا بنوشى؟!
هیهات! چنین کردارى، از آیین من نیست و نه کردار شخص راست باور.
وقتی دست راستش قطع شد، این رجز را می خواند:
وَاللَّهِ إنْ قَطَعْتُمُ یَمینی / إِنِّی أُحامِی أَبَداً عَنْ دینِی
وَ عَنْ إِمامٍ صادِقِ الْیَقینِ / نَجْلِ الْنَّبِیِّ الطَّاهِرِ الْأَمینِ
به خدا سوگند! اگر چه دست راستم را قطع نمودید، ولى من پیوسته از دینم حمایت مىکنم و از امامى صادق الایمان که فرزند پیامبر پاک و امین است، حمایت مىکنم.
و چون دست چپش قطع شد، چنین گفت:
یا نَفْسُ لا تَخْشَ مِنَ الْکُفَّارِ / وَأَبْشِری بِرَحْمَهِ الْجَبَّارِ
مَعَ النَّبِیِّ السَّیِّدِ الُمخْتارِ / قَدْ قَطَعُوا بِبَغْیِهِمْ یَسارِی
فَأَصْلِهِمْ یا رَبِّ حَرَّ النَّار
اى نفس! از کفار هراسى نداشته باش، تو را بشارت باد بر رحمت خداوند جبران کننده و هم نشینى با پیامبر بزرگ و برگزیده. اینان دست چپم را به ستم قطع کردند، خدایا حرارت آتش را به آنان بچشان. (مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴ ص ۱۱۷ و بحارالانوار، ج ۴۵ ص ۴۰)
شهادت عباس، برای امام حسین بسیار ناگوار و شکننده بود.جمله پر سوز امام، وقتی که به بالین عباس رسید، این بود: «الآن انکسر ظهری و قلت حیلتی و شمت بی عدوی».[۶] و پیکرش، کنار «نهر علقمه» ماند و سید الشهدا به سوی خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد. هنگام دفن شهدای کربلا نیز، در همان محل دفن شد.از این رو امروز حرم اباالفضل «ع» با حرم سید الشهدا فاصله دارد.
کد مطلب: 32800
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/32800/زیبایی-صورت-قمر-بنی-هاشم-سیرت-علمدار-کربلا
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir