بررسی وضعیت حوزه نشر عاشورایی در سالهای اخیر/ لزوم بازنگری و سیاستگذاری و نگاه تخصصی به عاشوراپژوهی
براساس اطلاعات یک گزارش میدانی کتاب های منتشرشده در حوزه فرهنگ عاشورایی به لحاظ تیراژ از شماره گان زیادی برخوردار نیستند که به طور میانگین می توان تیراژ 500 نسخه تا 1000 نسخه را برای انها متصور بود.
نسیم کاهیرده/ دعبل: مدتهاست که از گوشه و کنار ،ازسوی متصدیان امر نشر و نیزصاحبنظران این حوزه اخبار نا امید کننده ای از اوضاع و احوال کتاب و کتابخوانی می رسد؛ که نگران کننده است و ضرورت پیگیری و چاره اندیشی عاجلانه را یاد آور می شود.
در حدود یک دهه پیش از این 1500 نسخه کمترین تیراژ برای یک کتاب محسوب می شد در حالی که طی سالهای اخیر برخی از مواقع تیراژ کتابها به ۱۰۰ نسخه رسیده است.علاوه بر عوامل زمینه ای برای تولید کتاب مانند گرانی کاغذ ، ممیزیهای بی رویه ، طولانی شدن زمان بررسی کتابها ، افزایش تعداد عناوین کتابها ،توزیع نا مناسب و عدم وجود شبکه ای قدرتمند برای انتقال اطلاعات بازار نشر ، وجود رسانه های دیجیتالی نیز بعنوان رقبایی قدرتمند در عدم اقبال مخاطبان نسبت به کتاب حائز اهمیت اند .این وضعیت بازار نشر بالطبع ،کتابهای عاشورایی را نیز تحت تأثیر قرار داده است و به گفته دست اندر کاران این حوزه شمارگان کتاب پایین آمده است؛ مثلاً 50 سال پیش شاید در بازار کتابِ ایران 20 کتاب در مورد امام حسین (ع) وجود داشت؛ اما الان در بازار کتاب 200 کتاب در پیشخوان کتاب فروشی ها موجود است؛ بنابراین شمارگان پایین می آید.
براساس اطلاعات یک گزارش میدانی کتاب های منتشرشده در حوزه فرهنگ عاشورایی به لحاظ تیراژ از شماره گان زیادی برخوردار نیستند که به طور میانگین می توان تیراژ 500 نسخه تا 1000 نسخه را برای انها متصور بود. مشاهدات میدانی نیز نشان می دهد که قیمت کتاب های منتشره درحوزه فرهنگ عاشورایی همچنان نسبت به کتب حوزه های دیگر از قیمت ریالی پایانی برخوردار است که این موضوع می توانددر کنار علل و دلایل مذهبی ناشران و نویسندگان، منجر به افزایش مخاطب جهت خرید نیز باشد.
دراین گزارش آمده است که به جز کتب دانشگاهی در حوزه فرهنگ عاشورایی که مورد رجوع اساتید و دانشجویان است و در طول سال جهت آگاهی و خرید به کتاب فروشی هامراجعه می شود در بقیه موارد بیشترین خرید در این حوزه ها در بازه زمانی محرم و صفر اتفاق می افتاد. همچنین نوع دیگری از کتب های مرتبط با فرهنگ عاشورایی هستند که چندان مورد توجه قرار نمی گیرد و آن کتاب های است که به نوعی بیشتر مورد توجه جامعه مداحین کشور قرار می گیرد. کتاب نوحه و مرثیه خوانی که در همه ماه ها بخصوص محرم و صفر مورد رجوع بیشتر قرار می گیرد. اگر چه تیراژ این کتاب بسیار پایین است ولی در این دو ماه توجه زیادی به آنها وجود دارد.
http://www.farhangnews.ir/content/242101
دیدگاه کارشناسان و صاحب نظران در مورد وضعیت حوزه نشر عاشورایی
شرایط موجود در بازار نشر کتاب و به تبع آن حوزه نشر عاشورایی تکاپو و تلاشهایی هایی را در این زمینه به دنبال داشته است بطوریکه در چند سال اخیر شاهد بوده ایم برخی ازدست اندر کاران،پژوهشگران ،صاحبنظران وکارشناسان کتاب در مناسبتهای مختلف و گرد همایی های فرهنگی به تعامل فکری در این زمینه و طرح دیدگاههای خود در مورد علل و عواملی که در ایجاد وضعیت کنونی نشرکتب عاشورایی مؤثر بوده مبادرت نموده اند ؛که در ادامه این نوشتار نمونه هایی از این دیدگاهها و اظهار نظرات به اختصار آمده است :
محمدرضا زائری، نویسنده و محقق ، صاحب امتیاز و مدیر مسئول مجموعه خیمه
این نویسنده و فعال فرهنگی در ارتباط با وضعیت نشر کتابهای عاشورایی چنین اظهار نظر نموده است : یکی از نگرانیهای جدی در کتابهای دینی بهطور عام و کتابهای عاشورایی بهطور خاص در این است که برخی مؤلفان مفاهیم عاشورایی را آسانپسند میدانند و آن را بهصورت سادهانگارانه میپندارند.
نکتهای که در سالهای اخیر، توجه متخصصان و مخاطبان خاص کتابهای عاشورایی را به خود جلب کرده، این است که برخی ناشران، مؤلفان و ذاکران اهلبیت (ع) در تولیدات، نوشتهها و سخنان خود، واقعه کربلا را به طرز سادهانگارانه به مردم عرضه میکنند. در زمینه نشر کتاب وضعیت نگرانکنندهتر است. به دلیل وضعیت آشفته بازار نشر، سطح تولیدات بدون توجه به بار کِیفی آنها کاهش یافته است.
زائری بر این باور است مؤلفان باید به این نکته توجه داشته باشند که کتابهای عاشورایی علاوه بر فرم و شکل ظاهری باید دارای محتوای جامع و کامل باشد و مستندات مناسبی در آنها استفاده شود، چنانکه کار تولیدشده در شأن امام حسین (ع) و خوانندگان و علاقهمندان آن حضرت باشد.
وی همچنین به این نکته اشاره می کند که نویسندگان و خوانندگان نباید تسلیم جَو موجود در جامعه شوند و آثار عوامانه به چاپ برسانند بلکه باید با تألیف اثر خوب و درخور، مخاطب عام را بهدرستی هدایت کنند.
زائری مدعیست که ناشران عمومی، در کنار انتشار کتابهای عمومی، برخی کتابهایی با موضوع واقعه کربلا را نیز منتشر میکنند اما اعتقاد این پژوهشگر و فعال در حوزه عاشورا بر این است که بحث واقعه کربلا به دلیل گستردگی، نیاز به ناشران تخصصی دارد تا مخاطبشناسی کنند و برخی از پژوهشگران و محققان را بهعنوان مخاطبان تخصصی در اختیار بگیرد و حتی به آنها سفارش تألیف بدهد.
زائری همچنین به هدف اصلی ایجاد انتشارات خیمه اشاره نمود ه و می گوید : اینکه انتشارات «خیمه» توانسته است در مدت فعالیت خود، آثار معتبری از نویسندگان تراز اول در امر عاشوراپژوهی را منتشر کند. و نیز بیش از دو هزار مخاطب خاص (استاد دانشگاه، اسلام شناس، عاشوراپژوه، مقتلپژوه) را به خود جذب کند.
وی به برگزاری «جایزه دعبل» (کتاب سال عاشورا)، اشاره نموده و از آن بعنوان یکی از درخشانترین گامها برای شناسایی آثار مناسب با موضوع عاشورا یاد کرده است.
http://karbobala.com/news/info/2348/articles/archive
محمد صحتی سرورودی محقق تاریخ و نویسنده کتاب«عاشوراپژوهی با رویکردی به تحریفشناسی تاریخ امام حسین(ع)»
این محقق بر این باور است که از مشروطیت به اینطرف کتابهای بسیاری با موضوع عاشورا چاپ شده امادرمیان سیطره کمیتی وجود داشته است . طبق نظر سرورودی در کتابخانه تخصصی امام حسین(ع) و عاشورا بیش از 4 هزار عنوان کتاب مستقل با موضوع عاشورا وجود دارد که از این میان شاید 500 عنوان آن ارزش چاپ مجدد را داشته باشند و بقیه دارای آسیبها و اشکالات جدی و اساسی هستند.
http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/228730/
صحتی سرورودی همچنین طی مصاحبه ای که در سال 94 با یکی از خبرگزاریها انجام داده ، درباره وضعیت نشر کتابهای عاشورایی در کشور چنین اظهار نموده است : کیفیت آثار پژوهشی در حوزه عاشورا به ویژه دینی قابل تعریف نیست و اوضاع به حدی بد است که برخی فقها وقتی به این موضوع میرسند، روضهخوان میشوند.
وی در همین مصاحبه به این موضوع اشاره کرده است که : وضعیت نشر از نظر تعداد عناوین و شمارگان که سالانه منتشر میشدند، با افت شدیدی مواجه شده است؛ هر چند نهادهایی هستند که کتابهایی در این راستا منتشر میکنند، اما کتابهایی که در این حوزه به صورت مستقل از سوی ناشران منتشر شوند اندک هستند و حکم کیمیا را دارند که هر چند سال یک بار میتوان کتاب جدی و قابل تأملی در این حوزه دید.
از نظر سرورودی جدی نبودن کار پژوهش و نوشتن، یکی از عوامل مؤثر در این زمینه است؛ او بر این باور است که بسیاری از افراد، از باب تفنن مینویسند. گویی، نوشتن کتاب درباره شهادت امام حسین(ع)، ابزار تبلیغ و پیدا کردن وجههای در میان مردم شده است. این پژوهشگر معتقد است برخی افراد، به نام دوستی و ارادت، بدون داشتن تخصص و تعهد و معرفـت، به امام حسین(ع)، و اهداف والایی که آن حضرت داشت، خیانت میکنند و این جفای بزرگی است.
http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/228730/
صحتی سردرودی در ادامه با اشاره به عوامل دخیل در این زمینه گفته است : عامل اصلی این است که ما از قرنها پیش مجبور شدیم به خودسانسوری عادت کنیم که نویسندگان هنوز به آن دچار هستند و هر چه به زمان گذشته این خودسانسوری انواع و اقسام بیشتری پیدا کرده است و سبب شده که در کتابها حتی در حوزه عاشورایی حرف جدیدی وجود نداشته باشد.
این پژوهشگر در ادامه مصاحبه همچنین عنوان کرده است که : حرفها در حوزه عاشورایی تکراری است و حرف تازهای نیست. آثار ما دچار تسلسل شده است و پر از حرفهایی که سالها پیش گفته شده. کتابی هم اگر منتشر میشود، دوباره با قلمهای دیگر و با آب و تاب منتشر میکنند .
وی معتقد است : علاوه بر این مشکلات، میدانی هم برای حرفهای تازه وجود ندارد، بازار عرضه و تقاضا هم طوری شده که بیشتر به دنبال جن، جادو و کرامات و ... هستند که بیشتر به سرگرمی و افسانه شبیه است و نگاه جدی در آثار عاشورایی دیده نمیشود.
http://armaneheyat.ir/vdcf0xd0.w6detagiiw.html
صحتی سرورودی همچنین دو آسیب جدی در حوزه نشر کتب عاشورایی اشاره کرده است وی می گوید :
اولین آسیبی که در اکثر کتابها دیده میشود غیر مستند بودن است. جای تعجب است که برخی در آخر کتابشان، بهجای فهرست منابع، فهرستی از آثار خود را میآورند.دومین آسیبی که در این موضوع وجود دارد، دستکم گرفتن مخاطبان است. این آفت شاید ویژه کتابهای عاشورایی نباشد اما بیشتر خودش را در این حوزه نشان میدهد. بهطور کلی، هر نویسندهای که مخاطب را عاقلتر از خودش، فرض کند کار سنگینی به جامعه تحویل خواهد داد اما اگر کسی میخواهد کتابی بنویسد و مخاطبش قشر مداح باشد که تأکیدشان بیشتر روی شور و شعار است تا شعور، نتیجه زیاد عمیق نخواهد بود. نویسنده باید همواره خوانندگان و نسلهای آینده را در نظر بگیرد. باید مخاطب را جدی گرفت. افرادی که روضهها و سخنرانیهایشان در مجالس روضه هفتگی را کتاب میکند، مخاطب آنها هم اعضای هیات و مداحها هستند و طبیعی است که نتیجه این کارها بسیار مبتذل و سطحی از کار درخواهد آمد.
سرورودی می گوید :کتابسازی بلایی است که مانند بسیاری از حوزههای دیگر در کتابهای عاشورایی نیز رخنه کرده است. افرادی از راه رسیده و ثمره خوندل خوردن و تلاش و کوشش دانشمندان و متفکران را به نام خودشان چاپ و منتشر میکنند. ضرر این کار، بیش از همه متوجه نویسندگان است چراکه در برابر این سوءاستفادهها، نویسنده به هیچ محکمهای نمیتواند شکایت کند. در این روزگار، کسی هوای نویسنده و محقق را ندارد و به قول حافظ، رندان تشنهلب را آبی نمیدهد کس/ گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/228730/
محمد اسفندیاری، محقق تاریخ و نویسنده کتاب از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه
اسفندیاری در مورد وضعیت کنونی نشر به موضوع نقد اشاره نموده و مدعیست که در ایران نقد کتاب وجود ندارد وی با اشاره به انتشار تنها ۵ مجله نقد کتاب در کشور در مقایسه با جمعیت میلیونی دانشگاهی و فرهیخته، از ضعف نقد در حوزه کتاب انتقاد کرده است و می گوید : دست کم وقتی نمی توانیم نقد بکنیم، به عوض آن لااقل کتاب های خوب را باید تشویق کرد و آنگونه که حضرت علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: «بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار تشویق کن» ، نویسندگان خوب و کتاب های خوب را با تشویق، تقویت کنیم.
اسفندیاری با اشاره به اینکه در ایران بهترین و بدترین کتابها در حوزه مذهب نوشته می شوند، تصریح کرد: حالا که جایی عهده دارِ نقد این همه کتاب ضعیف نیست، لااقل می توانیم کتاب های خوب را برکشیم و تشویق کنیم .
http://armaneheyat.ir/vdca00nu.49nio15kk4.html
اسفندیاری همچنین به نوع بندی از کتب عاشورایی اشاره نموده و می گوید :کتا بهایی را که در دهه های اخیر دربارۀ امام حسین (ع) منتشر شده اند در یک تقسیم بندی کلی می توان به سه بخش تقسیم کرد؛ اول آثار مهم و نخبه گرا، دوم آثار مفید و مرد م پسند و سوم آثار سطحی و بازاری. آثار مهم و نخبه گرا مانند آثاری که «دارالحدیث » یا دفتر انتشارات کمک آموزشی وزارت آموزش و پرورش در مجلدات فراوان منتشر کرده است. آثار مفید و مردم پسند کتابهایی هستند که انتشارات «خیمه » منتشرکرده است و سوم آثار سطحی و بازاری هستند که ناشران مختلف آنها را چاپ کرد ه اند؛ البته باید بگویم اغلب آثاری که در مورد امام حسین (ع) منتشر میشوند سطحی و بازاری هستند.
اسفندیاری همچنین مدعیست : از اینگونه آثار پیشتر هم وجود داشته است و در دهه های اخیر به ویژه در پنجاه سال اخیر بسیار گسترش یافته است. علامه امینی معتقد بود باید کتا بهایی را که در آن چند دهه در شرح حال ائمۀ طاهرین نگاشته شد ه اند را به دریا ریخت که ناظر به سطحی و بازاری بودن کتاب هاست. عده ای با عاشورا و امام حسین تجارت می کنند بیهوده نبود که فردی مانند علامه محمدتقی جعفری آرزو کرد که حاضرم تمام زندگی ام را بدهم تا فردی مانند ویکتور هوگو دربارۀ امام حسین (ع)کتاب بنویسد.
وی در ادامه به این نکته نیز اشاره می کند که دلیل دیگر اینکه سمت و سوی جامعه به سمت فرهنگ حرکت نمی کند و اضافه می کند : بعد از انقلاب، کتاب «شرح منظومۀ استاد مطهری » با تیراژ 100 هزار عنوان چاپ شد و این نشان می دهد که آن زمان این تعداد، شرح منظومه خوان داشتیم با اینکه جمعیت ایران کمتر از امروز بود؛ ا گر یک مقدار به قبل تر یعنی دهۀ 50 بازگردیم کتاب «آری این چنین بود » برادر دکتر شریعتی با سه میلیون تیراژ منتشر شد. به نظرم این مسائل برای جامعه دهۀ 50 الی 60 دغدغه های مهمی بود و امروز چیزهای دیگری برایش مهم است به همین دلیل تیراژ کتاب پایین آمده است از مهمترین دلایل ضعف کتب دینی این است که اغلب کتاب های دینی ضعیف نگاشته و باعث کتا بزدگی مردم م یشوند؛ مثاً وزن علمی کتا بهایی که امروز دربارۀ امام حسین (ع) منتشر می شوند با کتا بهایی که در مورد گاندی منتشر می شوند را مقایسه کنید متوجه تفاوت آنها خواهید شد.
این صاحبنظر کتابهای حوزه عاشورا بر این باور است که : کتاب هایی که در مورد امام حسین (ع) نگاشته میشوند سطح علمی نازلی دارند؛ بنابراین طبیعی است که جامعه به سمت کتب دیگر و دنبال کتا بهای خوشخوان بروند و می گوید : بیهقی سه بار در کتاب تاریخش بیان کرده است که هر نوشته ای به یک بار خواندن می ارزد این متعلق به آن دوران بود و الان مردم بی رحمانه گزینش و داوری می کنند و کتاب خوشخوان و دندا ن گیر را برمی گزینند
[1]
رضابابایی ، نویسنده کتاب "رستاخیز خون و خرد"
این نویسنده و پژوهشگر حوزه دین در مورد وضعیت نشر کتابهاب عاشورایی می گوید: من ميخواهم از منظر تنوع در موضوع، چشم انداز، گفت وگو و زائده هایی که به سمت عاشوراپژوهی آمد ه اند، صحبت کنم . اینکه از منظرهای مختلف، افراد مختلف باتخصصهای گونا گون سراغ عاشورا آمدند، بی دلیل نیست؛ بلکه دلیلی دارد. دلیل سادۀ آن اینکه عاشوراپژوهی و عاشورانویسی و اصلاً عاشورا گری بازار دارد. دو عاشورا داریم؛ اول، عاشورای امام حسین (ع) و شیعه یا به تعبیر من عاشورای تاریخی
و دوم، عاشورایی که امروز هست و باید با نگاه پدیدارشناسی آن را بررسی کنیم .
بابایی در ادامه می گوید: در صحبتهای امروزم؛ وقتی از کلمۀ عاشورا استفاده میکنم؛ منظورم همان عاشورا در گوشه ای از تاریخ نیست که الزاماتی هم دارد، عاشورای دیگری هم هست که به مذهب تبدیل شده است. امروز نمی توان عاشورا را بخشی از مذهب شیعه دانست؛ بلکه خود به مذهب دیگری تبدیل شده است. این عاشورا نه عاشورای سیدالشهدا (ع) و نه عاشورایی است که در تاریخ اتفاق افتاده بلکه عاشورایی است که با آن زیست می کنیم. عاشورایی که در فضای آن تنفس میکنیم یک مذهب و دین است و مناسک و باورها و حتی فقه دارد. منظورم از فقه احکام قمه نیست؛ بلکه عاشورا گفتما ن سازی کرده است و فقهای خاص و فقهی را با زائدۀ خاصی غلبه داده است؛ مثلا "در دورۀ قاجار گروهی از فقها برتری یافتند و صدایشان به گوشها رسید؛ ولی گروهی از فقها گوش ه گیر شدند؛ وقتی خوب این بخش را مطالعه می کنیم متوجه می شویم که اصلاً بحثِ قوت فقهی نیست؛ بلکه بیشتر به این دلیل است که جامعۀ دینی و شیعی وارد گفتمانی شده است که فقهای خاصی حر فشان بر کرسی می نشیند یا مرجعیت می یابند به طور کلی فقه خاصی جامعه را در دست می گیرد.
در ادامه بحث بابایی به دو نکته را مطرح می کند : یکی اینکه در دو الی سه دهۀ اخیر تنوع منظر در عاشوراپژوهی فو ق العاده بوده است. پیش از این، تطبیقها، تاریخی و گاهی کلامی بود؛ اما امروز از منظر سیاسی، جامعه شناسی، روانشناسی و از هر چیزی که مربوط به جامعه م یشود، بررسی می شود؛ چون عاشورا قطع های از تاریخ نیست. عاشورا (عاشورای پدیدارشناختی) وضعیتی یافته که شیعه بخشی از اوست نه اینکه عاشورا بخشی از تشیع باشد و این هم زمینه هایی دارد و یک دلیل آن اینکه شیعه در تاریخ یک رویکرد و عملکرد اقلیتی داشته و نیاز به تقابل سازی دارد و این تقابل ساز یها و دو قطبی سازیها نیاز به دستمایه هایی همچون عاشورا داشت. امروز میتوان گفت که عاشورا منبع لایزال و سرمایۀ بیکران تقابل سازی است و گفتما نهایی که این تقابل را دوست دارند و از این طریق مشروعیت می یابند همچنان بر این آستین باد می دمند.
وی همچنین مدعیست که: ما ویکتور هوگوهای بسیاری در کشورمان داریم. در100 الی 150 سال گذشته نویسندگان ما به لحاظ پردازش و پرورش و داستان پردازی و تفکر هیچ از ویکتور هوگو کم ندارند. ویکتور هوگو در یک جایگاه تاریخی، اینقدر اهمیت یافت. من بعضی از رمان های دورۀ خودمان را از برخی جهات حداقل برای فرهنگ خودمان بسیار قوی تر از بینوایان می بینم؛ ولی چرا ویکتور هوگوهای وطنی سراغ عاشورا نمی آیند؟ چون عاشورا در تاریخ ما دستمایۀ تقابل سازی شده است.
[2]
محمدجواد صاحبی، نویسنده حوزه عاشورا ،نویسنده کتاب «احیای ارزشها در عاشورا».
صاحبی با اشاره به وضعیت نشر کتابهای عاشورایی می گوید : کتابهایی که درباره امام حسین(ع) و عاشورا نوشته شده، بهتر از سایر کتابها هستند؛ چرا که این موضوع مورد علاقه عموم مردم بوده و رغبت به این گونه آثار از سایر کتابها بیشتر است، اما نسبت به سالهای گذشته در رابطه با این موضوعات کاهش تیراژ چشمگیری دیده میشود.
وی همچنین اضافه میکند که : در مجموع کاهش شمارگان را در سالهای اخیر شاهد هستیم که قریب به ۸ سال است این کاهش چشمگیر در شمارگان کتابها وجود دارد و از لحاظ تولید کتاب و تعداد عناوین نیز وضعیت به همین صورت است؛ چرا که این تقاضا است که عرضه را به وجود میآورد و چون تقاضا کم است تولید نیز وجود ندارد و مقداری از تولید هم که هست از نظر کیفیت و کمیت در شیب نزولی قرار گرفته است و شمارگانهای ۵۰۰ – ۶۰۰ و... در رابطه با کتابها دیده میشود، در حالی که در گذشته شمارگان ۱۰ هزار و ۲۰ هزار نسخهای داشتیم.
این نویسنده معتقد است : در گذشته درباره تاریخ عاشورا ابهامات بسیاری بود، همچنین دراینباره کاستیهای فراوانی نیز وجود داشت، اما در این دو سه دهه اخیر تحقیقات خوبی درباره عاشورا و مقتل حضرت امام حسین(ع) انجام شده است و کارهای بسیار آبرومندی عرضه شده است. از سوی دیگر چون عاشورا یک برنامه همگانی است و عموم مردم به آن دلبستگی و علاقه دارند، کارهای سبک، کمارج و کم ارزش در این زمینه نیز کم نیست و با وجود کتابهای محکم، استوار و محققانه که منتشر میشود، کارهای سطحی، سبک و کم ارزش نیز به چاپ میرسند.
وی همچنین براین باورست از نظر موضوعی، به جنبههای سیاسی عاشورا در آثار مکتوب اهمیت بسیاری داده شده و جنبه معنوی و اخلاقی عاشورا تحتالشعاع قرار گرفته است و شاید جنبه اخلاقی و معنوی عاشورا دارای اهمیت بیشتری باشد، اما کمتر به آن پرداخته شده است و کمتر اثر مهمی را در این زمینه شاهد هستیم.
http://armaneheyat.ir/vdcbfgb5.rhbzgpiuur.html
مهدی امین فروغی ،نویسنده و پژوهشگر موسیقی و ادبیات،نویسنده کتاب محتشم نامه
این نویسنده درمورد آثار عاشورایی حوزه مداحی به بیان دیدگاههای خود پرداخته است وی می گوید : در گذشته سواد عمومی جامعه کم بود و کتاب و کتابخانه در اختیار مردم نبود، مگر اهل علم که آنها نیز با دشواریهای خاص همراه بودند و اگر کتابی هم بود سواد خواندن آن وجود نداشت و به همین نسبت ذاکران و مداحان نیز از سطح دانش بالایی برخوردار نبودند، اما در دوره حاضر سطح دانش جامعه ارتقاء یافته و مردم به رسانههای گوناگون دسترسی دارند و انبوهی از اطلاعات در اختیار آنها قرار میگیرد و به همین نسبت ذاکران و مداحان در سالهای اخیر تلاش کردهاند، سطح دانش خود را ارتقاء دهند؛ چرا که با مخاطبی فهیم مواجه هستند. تا جایی که تعدادی از آنها از سطح بالای آکادمیک برخوردار هستند و به تدریج این پدیده از صورت نحیف خود در گذشته به شکل امروزی خود که تأثیرگذار است، تبدیل شده است.
بزعم امین فروغی این موارد سبب میشود مداحان و ذاکران اهل بیت(ع) این پدیده را جدی بگیرند و به تأثیرگذاری آن پی ببرند و پژوهش کنند تا این پژوهشها زمینهساز آموزش برای جوانان شود. وی معتقد است : همه این موارد در اولویت هستند؛ به عنوان مثال در ساخت یک ضریح چندین رشته علمی و هنری باید دست به دست هم دهند. آهنگر، نجار، حجار تا طلاکوب، نقرهکوب، معرقکار، منبتکار و ... دست به دست هم دهند تا هر بخشی از ضریح را به شکلی خاص طراحی کنند و کتیبهای دور ضریح نوشته شود و به عالِمی مراجعه میکنند و .... تا مردم به گرد آن جمع شوند و از پنجرههای آن در خیال خود متوجه عالم معنا شوند.
امین فروغی همچنین تصریح می کند : همان اندازه که شناخت تاریخ و مقتل برای ستایشگران اهمیت دارد، همان اندازه موسیقی هم مهم است؛ چرا که اگر واقعه تاریخی که به آن اشراف دارد و میخواهد بازگو کند، در قالب موسیقایی نامناسب ریخته شود، اثرگذار نخواهد بود و یا اگر بهترین شعر و یا قطعهای از مقتل را بخواند، با لحن و موسیقی نامناسب باشد و یا اگر لحن مناسب و شعر سخیف و نامعتبر باشد، ارزشی نخواهد داشت؛ از این رو همه این موارد در بالندگی کار اثر دارد.
بنظر این نویسنده در تقسیمبندی کلی تاریخ و مقتل، شعر و ادبیات، موسیقی، فنون اجرا، اخلاق مداحی در اولویت کار ستایشگری هستند و در این حوزهها شایسته است، جامعهشناسان به گسترش آن در جامعه، روانشناسان به تأثیر آن در روح و روان مردم و ... بپردازند و هر یک از منظر خود پژوهش کنند.
وی مدعی است که این بحث چندین سال است که مطرح شده و ۴۰، ۵۰ سال پیش کسی به این فکر نبود و پدیده ستایشگری نیز گسترده نبود و کتابی که عمدتاً در اختیار مداح و ذاکر اهل بیت(ع) قرار میگرفت در دو حوزه تاریخ و مقتل و شعر و ادبیات بود. همچنین می گوید :منابع در حوزههای گوناگون شاید در تاریخ و مقتل و شعر و ادبیات زیاد باشد، اما در حوزه موسیقی، جامعهشناسی، روانشناسی، تصویرگری، تصویرسازی و ... آثار زیادی نداریم و با فقر منبع مواجه هستیم و لازم است این موارد به نویسندگان گوشزد شود تا آثاری را پدید آورند که منبعی برای پژوهشگران باشد.
امین فروغی همچنین یادآور شده است : آثاری که موجود است، باید از نظر اعتبار و قابل اعتماد بودن سنجیده شود، به ویژه پژوهش در عرصه تاریخ و مقتل از سالهای پیش، شروع شده و کمابیش آثار نقد میشود و پژوهشگران میتوانند به نتیجه این نقدها مراجعه کنند و با استفاده از آن بتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند.
http://armaneheyat.ir/vdcen78x.jh87fi9bbj.html
محمدرضا سنگری، پژوهشگر ادبی و نویسنده کتاب آینه داران آفتاب
این نویسنده و پژوهشگرادبی معتقد است اهالی قلم باید در پرداخت ادبیات دینی به گونهای عمل کنند که با واقعیتهای تاریخی تعارض نداشته باشد، تاکید کرد: در تمام موضوعات هنری از جمله ادبیات برای خلق آثار درخور توجه به تاریخ نیاز داریم و برخورد هنرمندانه با یک حادثه و موضوع دینی بدون مطالعه تاریخ غیرممکن است.
البته سنگری با اذعان به اینکه در ادبیات نمیتوان کاملا به تاریخ بسنده کرد،می گوید : اگر در خلق اثر ادبی فقط به تاریخ تکیه کنیم سطح ادبیات در حد گزارش تاریخی نازل میشود.
این عاشورا پژوه معتقد است بهترین روش در خلق آثار ادبی و هنری دینی پرورش تاریخ با عنصر تخیل است.
و در این ارتباط به تابلوی عصر عاشورای استاد محمود فرشچیان اشاره می کند که شاهکاری است در حالیکه کاملا منطبق با تاریخ نیست. بنظر سنگری در عین حال فرشچیان توانسته با توصیف هنرمندانه وداع خانواده امام حسین(ع) با ذوالجناح، به تصویری فوقالعاده برسد.
وی همچنین با تاکید بر اینکه در سالهای اخیر آثار ادبی و هنری موفقی درباره عاشورا خلق شده است، می گوید : در این راستا میتوان به نثرهای عالی ابدی و فیلمهایی چون رستاخیز و ثارالله اشاره کرد.
همچنین تصریح می کند : با وجود توفیقهای حاصل شده هنوز با کاستیهایی مواجه هستیم که برای رفع نواقص باید اهالی قلم و هنرمندان مطالعات تاریخی خود را افزایش دهند و تنها به شنیدههایی از خطبا و مداحان تکیه نکنند. همچنین در موضوعات دینی عمیق شوند و شتاب نداشته باشند سنگری بر این باور است که باید در خلق آثار دینی به نیازسنجی نسل امروز در انتخاب صحنه و قسمتهای خاص تاریخی پرداخت.
http://armaneheyat.ir/vdcau0nu.49n0e15kk4.html
محمدقاسم فروغیجهرمی، مدیر انتشارات مجتمع فرهنگی عاشورا
فروغیجهرمی در مورد وضعیت فروش کتابهای عاشورایی می گوید :
آنچه با آن سرو کار داریم، تحت تأثیر همه عواملی است که در توزیع و استقبال از کتاب وجود دارد، در حوزه ادبیات دینی و آیینی نیز همین فضا هست. به این معنی که متأسفانه نسبت به کتاب بی مهری وجود دارد و استقبالی که در سالهای قبل به ویژه در رابطه با کتابهای دینی وجود داشت، اکنون به این صورت نیست، هر چند با گذر زمان باید این نیاز و عطش به کسب معارف دینی بیشتر میشد، اما متأسفانه به هر دلیلی این استقبال وجود ندارد.
وی براین باورست که با کتاب چاپ کردن صرف و یا توصیه کردن، این کار انجام نمیشود و باید فرهنگسازی عمیقی بر روی این مسئله انجام شود و همه به این باور برسند که نکات لازم را رعایت کنند.
جهرمی از بی توجهی ارشاد به حوزه های دینی می گوید : متاسفانه در هیئت خرید هم اگر مراجعه کنید، میبینید که آمارها چهل، پنجاه نسخه است یا حداکثر خیلی بخواهند از ناشر خرید کنند به 100 نسخه میرسد از این رو این موضوع کمک چندانی نمیکند. وی پیشنهاد می کند که نهادهای کتابخانه کشور بایستی استقبال بیشتری از خرید کتابهای دینی بکند.او اضافه میکند که در حال حاضر ناشر باید به نهاد کتابخانه مراجعه کند؛ چرا که تاکنون نهاد کتابخانهها به ما مراجعه نکردهاند. در حالی که باید کتاب را ببینند و بخرند و تهیه کنند و در کتابخانهها قرار دهند.
جهرمی همچنین از نبود ساز و کار مناسبی در کل کشور برای ناشران می گوید و بر این باورست که ارشاد یا هر سازمان و نهادی باید به عنوان متولی مسائل فرهنگی کشور، این ساز و کار را بتوانند به وجود بیاورند، با خرید چهل، پنجاه عنوان کتاب هیچ مشکلی از ناشران رفع نمیشود.
http://www.armaneheyat.ir/vdcjxaet.uqe8xzsffu.html
جبار رحمانی ؛ پژوهشگر در حوزه انسان شناسی دین و نویسنده کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی
این پژوهشگر حوزه انسان شناسی دین معتقد است که در حوزه عاشورا تعداد کتابها بسیار زیاد است اما آنچه که اهمیت دارد نوع انتظار ما از نشر در حوزه فرهنگ عاشوراست.به زعم وی در ارتباط با این وضعیت بیش از هرچیز می بایست بررسی دقیقی صورت پذیرد .
رحمانی همچنین به این موضوع اشاره می کند که شواهد دردسترس حاکی از اینست که عمده کتابهایی که بصورت تولید انبوه و کم عمق منتشر می شوند در درون گفتمانهای دینی نوشته می شوند .
وی همچنین مدعیست: سانسور نامرئی عمیقی وجود دارد که سبب میشود تقریبا همه کتابهای دینی و عاشورایی در یک راستای مشخص باشند و حرفهای جدی و مباحث جدید انتقادی جای طرح نداشته باشند.
از نظر رحمانی این وضعیت درمورد مطالعات علمی و دانشگاهی دین هم صادق است وی در این ارتباط می گوید:در فضای دانشگاهی متأسفانه خیلی ضعف داریم هنوز در این عرصه نشر کتاب در حوزه عاشورا معتبر شمرده نمی شود ؛لذا محققان دانشگاهی کمتر و بندرت کتابی در این زمینه مینویسند و بندرت هم مخاطب دارد .
محسن حسام مظاهری ؛ پژوهشگر در حوزه جامعه شناسی ونویسنده کتاب رسانه شیعه
مظاهری در مورد وضعیت نشر حوزه عاشورا بر این باور است که با توجه به اینکه آئینهای عزاداری و عاشورا سنت دیرپایی دارند و تنوع و تکثری که از هر گوشه ایران وجود دارد انتظار میرود که مطالعات متناسب با این حجم از تنوع و تکثر وجود داشته باشد که بزعم وی این موضوع اتفاق نیفتاده و ما در حوزه مطالعات اجتماعی، مردمشناسی، جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی به تعبیراین پژوهشگر جامعه شناسی تشیع فقیر هستیم، اما طبق استدلالی که مظاهری مطرح می کند در مورد تعزیه بواسطه وجه هنری و نمایشی آن ، کارهای خوبی صورت گرفته که به غیر از آن در مورد بقیه آئینها و آداب و رسوم عزاداری که هر سال هم به صورت گسترده برپا میشود، پژوهشهایی که در این حوزه انجام شده در مقایسه با آنچه باید باشد، فاصله بسیاری دارد و این امربخاطر اینست که نگاه به پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی چندان جا نیفتاده و نتوانسته به سنتی در عرصه پژوهش تبدیل شود
مظاهری با اشاره به آفات موجود در حوزه کتابهای عاشورایی چنین اظهارنظر نموده است که : کتابسازیهای گستردهای در حوزه کتابهای عاشورایی وجود دارد، هر چند با کتابسازی در رابطه با کتابهای دینی مواجه هستیم و با برداشت ساده از ذائقه مخاطب و عامه مردم، بدون اینکه تلاشی برای ارتقای آن ذائقه انجام دهند، کتاب تنظیم و منتشر میکنند که حرکت رو به جلویی نیست؛ چرا که تدوین دوباره همان مطالب قبلی است و ذائقه مخاطب نیز ارتقا نمییابد و سلیقه آنها نیز سطحی و محدود باقی میماند.
این نویسنده معتقد است رابطه ی میان نیاز مخاطب و تولید کتاب وجود دارد که رابطه دو سویه است و در این ارتباط می گوید : باید اعتراف کرد از نظر کیفی معدل کلی آنها چندان خوب و قابل قبول نیست و آثار پراکنده و خاصی منتشر میشود که کارهای ارزشمندی است و هدف جایزه کتاب سال عاشورا هم این بوده که این آثار معرفی شود، اما بررسی بسیاری از آثاری که تولید و منتشر میشود، نشان میدهد که آثار ضعیفی هستند.
حسام مظاهری براین موضوع تصریح دارد که هم در حوزه ادبیات و یا در حوزه کتابهایی که در حوزه تاریخ نوشته میشوند یا کتابهایی که شبه پژوهش بوده، ولی پژوهش نیستند، با برخی کتابهای زرد عاشورایی که بازاری هستند مواجه هستیم و از نظر کیفی و تخصصی رتبه پایینی دارند، اما چون مخاطب دارند، ناشران نیز به نشر این کتابها روی میآورند.
http://armaneheyat.ir/vdcjame8.uqeaozsffu.html
مسلم نادعلی زاده ،نویسنده و پژوهشگر تعزیه ، نویسنده کتاب شبیه از نگاه فقیه
مسلم ناد علی زاده دیدگاه خود در مورد وضعیت تعزیه و آثار منتشر شده مربوط به آن را با این مقدمه بیان کرده است:تعزیه خوانی در ایران، سابقه ای حدود سیصد سال دارد. تعزیه باارزشترين میراث ادبیات نمایشی در ایران است .در دهه های اخیر پس از روشن شدن ارزش و اهمیت پژوهش در موضوع تعزیه، عده ی زیادی از علاقمندان به نگارش کتاب، مقاله، پایان نامه، یادداشت و... در این باره پرداختند.
وی بر این باور است که چاپ این آثار از سویی مایه ی خوشحالی و از سوی دیگر، موجب نگرانی هایی شده است. بزعم این نویسنده از محاسن انتشار این آثار می توان به احیای میراث تعزیه و کمک به حفظ و نگهداری مجالس، ترویج هنر شبیه خوانی و آشنایی پژوهشگران این حوزه با یکدیگر، هم چنین پدید آمدن امکان نقد و بررسی دیدگاه ها و نسخه ها اشاره کرد .
ناد علیزاده همچنین معایبی که در خصوص انتشار اغلب آثار این حوزه وجود دارد را به این ترتیب برشمرده است :
رعایت نکردن متد ها (روش ها)ی پژوهش در اغلب موارد وجود اغلاط فراوان تایپی، نگارشی، املایی و ویرایشی در پاره ای آثار رونویسی از آثار قبلی و تکرار غیر لازم بسیاری از مباحث محدود بودن گزارشها و پژوهشها به سبک یا نوع خاصی از تعزیه خوانی و غفلت از تحقیق و نگارش درباره ی سبک ها و گونه های متعدد دیگر در نقاط مختلف کشور از نظر این نویسنده آنچه که باید امروز مورد توجه قرار گیرد و در اولویت پژوهش ها باشد، عبارت است از همچنین؛
-شناسایی روشمند سبک ها و گونه های مختلف تعزیه در نقاط مختلف ایران
-تعیین ویژگی ها و مختصات هر سبک (از لحاظ متن، موسیقی، اجرا و...)
-ثبت پیشینه ی هر سبک بر اساس اسناد موجود، خاطرات شبیه خوانان مناطق مختلف و تجارب مفید تعزیه گردانان کهنسال در هر منطقه
-انتشار نسخه های مربوط به سبک های گوناگون با تصحیح انتقادی و زیر نظر کارشناسان
نادعلیزاده این نکته را هم اضافه می کند که در میان آثار منتشرشده در این حوزه، معدود آثاری هم وجود دارد که با دقت فراوان و بر اساس روش علمی نگاشته شده اند که می توانند الگوهای مناسبی برای تعزیه پژوهان باشند. وی دو کتاب "پژوهشی در تعزیه خوانی تهران در دوره ی قاجار"، تالیف زنده یاد دکتر عنایت الله شهیدی و "تشنه در میقاتگه"، تالیف آقای دکتر حسین اسماعیلی را از جمله این آثار معرفی می کند .
وی در پایان می گوید :هیچ گاه نباید از اهمیت نقد و بررسی علمی آثار غفلت کرد. خوب است که پس از انتشار هر اثر، جلسه ای با حضور کارشناسان برای نقد آن اثر برگزار شود. در این صورت است که پژوهش های آتی، کم نقص تر و کم نقيصه تر منتشر خواهند شد و با ارزشمندتر شدن و ارتقاء یافتن پژوهشها در موضوع تعزیه، جایگاه و ارزش این هنر والا نیز ارتقاء خواهد یافت.
نرگس انصاری،پژوهشگر ادبی ، نویسنده کتاب "عاشورا در آئینه شعر معاصر"
انصاری بر این باورست که با وجود اینکه زمینههای پژوهشی بسیاری در حوزه ادبیات عاشورایی هست، اما در رابطه با نگارش کتاب در این حوزه جای کار بسیاری وجود دارد. او معتقد است درباره ادبیات عرب با رویکرد عاشورایی در حوزه نثر اصلاً کار نشده است، هر چند کتابهای بسیاری به زبان عربی وجود دارد که باید ترجمه شوند. همچنین آثاری هم که به زبان فارسی ترجمه شده، نقد و تحلیلی روی آنها انجام نشده است.وی بر این باور است که یکی از دلایل این مشکل، عدم حمایت و بی رغبتی ناشران به دلیل نداشتن بازار فروش است .
انصاری همچنین به ضرورت پژوهش در حوزه عاشورایی و آئینی اشاره نموده و براین باورست که : بدلیل اینکه شاعران و مداحان اهل بیت(ع) اغلب با ادبیات آئینی منظوم مواجه هستند و در این راستا بحث رواج خرافهها و موضوعات غیرواقع نیز مطرح است؛ در برخی موارد از زبان مداحان و شاعران ناخواسته موضوعاتی در میان مردم رواج مییابد که سبب میشود این حوزه به بیراهه برود؛ وی می گوید : اگر ضعفی در حوزه ادبیات آئینی و عاشورایی وجود دارد، به دلیل عدم تحقیق و پژوهش بوده است.
http://iqna.ir/fa/news/3490071
امیر عیسی ملکی ، پژوهشگر ادبی ، گرد آورنده کتاب شاعران عقیده
عیسی ملکی صحبتهایش را اینگونه آغاز می کند: من دربارة وضعیت نشر کتب عاشورایی بررسی دقیقی نداشتهام و تا کنون پژوهشی که به این موضوع پرداخته باشد نخواندهام؛ اما فیالجمله به نظرم میرسد در این حوزه، طیفی از آثار بسیار خوب تا بسیار بد وجود دارد؛ و میتوانم برای برخی از مواضعِ این طیف، آثاری را نام ببرم؛ که البته در این مجال ضرورتی نیست. مشخصاً به نظرم میرسد که حال برنامهریزی و سیاستگذاریهای فرهنگی که منجر به تولید آثار مذهبی و عقیدتی میشود، خوب نیست.
و ی مدعی است که در کنار آثار بسیار خوب، خوب و متوسط، آثار ضعیف و سطحی نیز فراواناند و گاه با تیراژ بالا و با یارانههای فرهنگی در سراسر کشور توزیع میشوند؛ البته خوشبختانه خوانده نمیشوند!
عیسی ملکی همچنین اضافه می کند : به گمانم از استاد شفیعی کدکنی خوانده باشم که «آزمایشگاه جامعه بیرحمتر از آن است که رعایت حال شخص یا اشخاص را وجهة همت خویش قرار دهد». به نظر من در این حوزه، کتابهای خوب و حتی بسیار خوب هستند؛ اما اگر وضعیت نشر کتب عاشورایی را در چرخة تولید، توزیع و کاربست از ابعاد گوناگون در نظر بگیریم، حالش چندان خوب نیست.
وی همچنین این سوال را مطرح می کند که : به کتابخانة شخصی خود و چند تن از خویشان، نزدیکان و دوستان کتابخوانتان نگاهی کنید و ببینید در این حوزه در ۱۰ سال اخیر شما و دوستانتان چند کتاب خریدهاید و خواندهاید؟ چند کتاب اهدایی از نهادهایی که به یارانههای فرهنگی دسترسی دارند و دستبهکار تولید و توزیع آثار فرهنگی و مذهبی هستند دارید که نخواندهاید؟ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
سید مصطفی تهرانی ،مدیر انتشارات خیمه و پژوهشگر
تهرانی صحبتهایش را اینگونه آغاز می کند: مسلم است که در اینجا بحث اینکه چه کتابهایی در زمینۀ عاشورا و امام حسین(ع) موجود است نیست، بلکه سخن در این است که در این موضوع چه کار باید کرد و چه اقلامی را باید منتشر کرد تا هم مخاطب به سمت آن برود، هم اینکه در این مسأله او را قانع کند و پرسشهایش را جواب بدهد و هم اینکه برای آیندۀ زندگی او به صورت عملی تأثیرگزار باشد و البته همۀ دغدغهی یک ناشر دینی-مذهبی در همۀ عرصههای مورد نظر همین است. یعنی این مطلب در امور دیگر از مسائل دینی هم تسری پیدا میکند، در تاریخ اسلام، اموری که به احکام ربط پیدا میکند، اعتقادات شخصی و اجتماعی و... . البته به تمام این مسائل نمیتوان پاسخ گفت ولی باید به این مطلب رسید که چه کیفیتی از کتابها را میتوان طراحی کرد که مخاطب را به اصطلاح پربار کند.
وی در ادامه در مورد کتب عاشورایی نوع بندی ارائه می دهد و می گوید : در باب کتب عاشورایی سه سبک مورد بحث است که یکی جنبۀ عمومی، دوم جنبۀ نیمه تخصصی و دیگر صرف تخصصی است. آنچه بیشتر در زمینۀ کتب عاشورایی با سبک عمومی مورد بحث و دقت نظر است کتبی است که در فضای سخنرانی یا مداحی مورد توجه واقع میشود. البته در این هم بحث است که چرا اینگونه شده و گفته میشود که مطالب عاشورایی و آنچه در مورد امام حسین(ع) بر منبرها گفته میشود و یا در جلسات روضه به شیوۀ مرسوم بیان میگردد به نگاه به عاشورا لطمه زده است. اما به نظر میرسد این سخن سنجیدهای نباشد و آنچه در تاریخ اتفاق افتاده است مبنی بر اینکه هزاران سال است جریان عاشورا با اقتدار زنده نگه داشته شده است بطلان چنین اعتقادی را میرساند. و اگر به دقت نگاه کنیم میبینیم که علما از گذشته تا حال علاوه بر نگاه تخصصی به مسألۀ عاشورا مطالبی به اصطلاح عامیانه نوشتهاند یا گفتهاند که دقیقاً مخاطب عام را نشانه رفته است. به بیان دیگر میخواهم این را مطرح کنم که نباید صرفاً نگاه تخصصی به مسألهی عاشورا را پسندیده و نگاه عوامانه به عاشورا را ناپسند تلقی کرد؛ چه بسا همین نوشتارها و گفتارها بوده است که عاشورا را در طول تاریخ نسل به نسل انتقال داده است. اصولاً مگر داشتن یک هدف مقدس که پیشزمینۀ آن نگاهی تخصصی بوده و آن را به صورت کلمات و گفتار عامیانه درآورده است امری ناپسند است؟ دقیقاً مانند هر امر عقلایی که به شیوۀ سطحی بیان شده است.
تهرانی همچنین بر این باور است که : باید پذیرفت که حوزههای علمیه که متولی زنده نگه داشتن چنین امری هستند کوتاهی کردهاند و این را میتوان به تمام جهات زندگی اسلامی دورۀ اخیر تسری داد. به نظر میرسد که ما سالیان سال است –که البته مبدأش را تعیین نمیکنم با توجه به اینکه در این باب بحثهای فراوانی مطرح است- از نگاه عقلی و نقلی به دین مبین اسلام غافل شدهایم و به گونهای شخصیت عرفانی آن را ملاک و معیار برای شیوۀ زندگیمان قرار دادهایم. البته منظورم به سخره گرفتن نگاه عرفانی نیست بلکه سخنم در این است که نگاهمان به مسائل مختلفی که ارزش دینی در آنها جریان دارد از دقت، استدلال، منطق و البته خویشتنداری (به عبارت دیگر محاسبهگری در بیان نظر و عقیده) خالی شده است. به عبارت دیگر در حال حاضر آنچه ما را در زندگی هدایت میکند تفکر تا حدودی مغفول مانده از عقل و نقل در شیوۀ زندگی اجتماعی و بیرونی است.
وی در در ادامه می گوید : نگاه تخصصی به واقعۀ کربلا بیشتر و بیشتر حول محور هدف حضرت مطرح میشود. نگاههای مختلف در این باب از علمای سلف به جا مانده است و تا حال در مورد آن مباحثات فراوانی صورت گرفته است. اما میبینیم که همین مساله که در آن اختلافات زیادی وجود دارد را علما به زبان بسیار ساده به مخاطب فهماندهاند.
تهرانی می گوید :شما نگاهی به کتابهای سلوک عاشورایی از مجموعه گفتارهای حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی بیاندازید که حدود ۱۰ جلد از آن به چاپ رسیده است. میبینیم که ایشان چگونه مطالب مهمی را که شاید بعضی از آنها تخصصی صرف هستند را برای سخنرانیهای خود انتخاب میکردند. و اضافه می کند :سخن در اینجاست که بسیاری از علما، محققین و پژوهشگران در این زمینه ابا دارند که فعالیتهای علمی-تحقیقی خودشان را در این زمینه در قالبی ارائه کنند که مردم کوچه و بازار هم چنین مباحثی را درک کنند و از آن استفاده ببرند. همین گاهی باعث میشود که بعضی افراد ناآگاه که تحقیق نکرده سخن میگویند بر منبر بیشتر یا کرسی دانشگاه کمتر یا هرجای دیگر مطالبی را مطرح کنند که یا مخاطب را خسته کند و یا او را قانع نکند و... . البته باید بگویم منظورم از علما و محققین کسانی هستند که به علوم اسلامی آشنایی کامل داشته باشند و نه کسانی که بدون آشنایی به این علوم صرفا میخواهند تحلیل آکادمیک از قضیه داشته باشند بدون اینکه از شرایط تاریخی، جغرافیایی، زبانی یا علم به روایت و مسائل فقهی و... آگاه باشند. این را بسیار شنیدهایم: "بسیار عجیب است که وقتی از علوم اسلامی و بیشتر مطالب تاریخی اسلامی سخن به میان میآید همه خود را موظف به اظهار نظر می دانند اما وقتی کسی مثلا از یک مسالهی فلسفی یا اجتماعی و... انتقاد میکند باید تخصص و شرایط صحبت کردن از آن مساله را داشته باشد" که کاملا ایرادی به جاست .منظورم از تمام این جملات همین است که ما جریان امام حسین و عاشورا را باید مانند بسیاری از مسایل دیگر ببینیم که هم جنبهی تخصصی دارند و هم جنبهی عمومی و کسانی حق اظهار نظر دارند که در این زمینه علوم پایه را بدانند، قدرت تحلیل داشته باشند، به مسایل روز آگاه باشند و البته شرط تقوا را رعایت کنند.
تهرانی در پایان می گوید : شیوهی ارائهی مطلب بسیار اهمیت دارد تا مخاطب را جذب کند. این دیگر نیاز به یک ناشر خلاق دارد تا بتواند مطالبی که در سطح افراد عادی جامعه ارائه میشود را به گونهای خلاقانه برای ایشان عرضه کند. یعنی در اینجا باید به دنبال خلاقیت در ارائهی موضوع رفت. کتب تخصصی مخاطبان خاص خودش را دارد و اگر کتابی تخصصی در این موضوع به چاپ برسد به هر حال مخاطب متخصص به دنبالش خواهد رفت و نیازی به مثلا طراحی جلد یا صفحه بندی خاص ندارد. ولی این در مورد افراد جامعه که نمیخواهند به صورت تخصصی به مساله نگاه کنند فرق میکند. در اینجا ناشر نقش موثری در ارائهی کتاب دارد. البته در اینجا نیز نیاز به متخصص احساس میشود، متخصص نشر! البته منظورم در اینجا صرف کتاب نوشتاری نیست بلکه میتوان در قالبهای مختلف مانند مالتی مدیا، انیمیشن، استریپ (پینما) و... بر روی چنین موضوعی کار کرد. یعنی در اینجا نیاز به دو فرد متخصص احساس میشود یکی در زمینهی موضوع و دیگری در رابطه با قالب. آنچه از کتب در این موضوع تا به حال دیدهایم بیشتر برای مخاطبی است که بیست سال قبل زندگی می کرد و تنها تفریحی که داشت شاید کتاب خواندن بود اما در حال حاضر که مخاطبین دارای انتخاب های فراوانی هستند طبیعتا باید شیوه ی ارائه را تغییر داد.
نتیجه گیری
با توجه به مقدمه این نوشتار و بعد از بررسی متن مصاحبه ها و اتکاء به دیدگاهها و نظریات مطرح شده پیرامون موضوع می توان به طور خلاصه ازموارد زیر بعنوان عوامل اصلی مؤثر درایجاد مشکلات و معضلات کنونی حوزه نشر آثار عاشورایی نام برد :
-فاصله گرفتن سمت و سوی حرکت جامعه از فرهنگ
-عدم وجود فضای مناسب نقد سازنده درمورد کتب عاشورایی (خیلی ها معتقدند که دستگاه امام حسین نقد پذیر نیست)
-انتشار برخی آثار ضعیف و پنهان ماندن ضعف محتوایی اشان درسایه نام عاشورا و امام حسین (ع)
-غلبه رویکرد توصیفی -اسنادی بر رویکرد تحلیلی – تبیینی در میان آثار عاشورایی
-تقابل سازی گفتمانی پیرامون عاشورا مانعی بر سر راه رشد ادبیات داستانی و رمان نویسی عاشورایی
-ضعیف بودن نظارت در مورد بررسی سندیت منابع کتابهای عاشورایی
-کم تعداد بودن ارجاعات به منابع دست اول عاشورایی
-تسلسل در آثار ،طرح مباحث تکراری و موازی کاری در حوزه نشر عاشورایی
-طرح نشدن مطالب و موضوعات جدید درمورد عاشورا به واسطه وجود معضل خود سانسوری درمیان نویسندگان
-بی انگیزگی اساتید دانشگاه به کار علمی در حوزه نشر عاشورایی
-آماده نبودن فضاهای آکادمیک برای سوق دادن پژوهشگران و اساتید جوان به حوزه نشر عاشورایی
-کم تعداد بودن ناشران مستقل در حوزه نشرعاشورا
-کمبود ناشران تخصصی در حوزه نشر عاشورا
-عدم وجود متخصص در ارائه قالبهای نو و جذاب در نشر
-رعایت نکردن متد ها (روش ها)ی پژوهش در تالیف کتابهای تخصصی مانند تعزیه
-ورود برخی افراد غیر متخصص به حوزه نشر عاشورایی با انگیزه های تبلیغی و تفننی
- ساده انگاری برخی از مؤلفین نسبت به انتقال مفاهیم در حوزه کتابهای عاشورایی
-تغییر ذائقه مخاطبان بواسطه انتشار شمار زیادی از کتابهای زرد و آثار ضعیف عاشورایی
-سوق یافتن ذائقه مخاطبان به سمت محتواهای خرافی و غیر عقلانی
-ایجاد دافعه ناشی از محتوای همراه با خرافه در برخی از کتابهای عاشورایی برای مخاطب باسواد و تحصیلکرده
-کتابسازی و تضییع حقوق نویسندگان و پژوهشگران