گفت وگو با «محمدحسین پویانفر» درباره فعالیت متفاوتش در فضای مجازی و هیئت و " همدردی"
ما، در همدردی، «دردآشناتر» شدیم. من نمیتوانم خیلی چیزها را ببینم و سکوت کنم! جوانی را میشناسم که باید هر ماه آمپولی را به مبلغ یک میلیون و ششصدهزارتومان برای مادرش بخرد تا فقط او زنده بماند. آنوقت آقازاده هایی را هم میبینیم که در بهترین دانشگاههای اروپا و آمریکا مشغول به تحصیل هستند. پس چه کسی باید به انسانی که دارا نیست، کمک کند؟!
جوان است و پر انرژِی اما پای حرف هایش که می نشینیم انگار کوله باری از تجربه دارد:« هنوز صدای «حاج منصور ارضی» در گوشم میپیچد که در مسجد ارک پشت میکروفن می گفت: «بچه ها! پول برای جهیزیه فراموش نشه!» مداح جوان حرف های بسیاری برای گفتن دارد و دست هایش ، گره از مشکلات نیازمندان بسیاری باز کرده است. «محمدحسین پویانفر»را خیلی ها می شناسند؛ مداح و عضو اصلی هیئت «ریحانة النبی» پایتخت. او نیز به این عنوان افتخار کرده و خود و زندگی اش را وامدار حضرت سیدالشهداء می داند، اما این روزها، دغدغه ی دیگری نیز در کنار برپایی هیئت دارد که نامش در فضای مجازی «همدردی» است. به زبان ساده، «همدردی»، یک خیریه ی جمع و جور و آنلاین است که در مناسبت ها ، با معرفی طرح های همیاری مختلف به نیازمندان، گره های کوچک و بزرگی می گشاید. در یکی از شبهای بهاری فروردین، در «زینبیه ی شهدای گمنام»، با او درباره فعالیت های اخیرش و ارتباط آن با هیئت به گفت وگو نشستیم. آنچه در ادامه می خوانید برگرفته از آن صحبت هاست.
_ موافقید گفت وگو را از «همدردی» آغاز کنیم ؟!
«همدردی»، اعتراض به وضع معیشتی حال حاضر کشور و عدم کارایی، کارشناسی و دلسوزی بعضی از مسؤلین اجرایی کشور است. قبل از شروع فعالیت های همدردی، با توجه به تغییر اوضاع زندگی مردم و شرایط معیشتی و مالی، همه مان عادت کرده بودیم فقط و فقط غُر بزنیم و نقد کنیم، اما یک جایی از خودم این سؤال را پرسیدم که اگر کسی بیاید و بگوید: «تو به عنوان هیئتی، برای مردم و نیازمندان چه کار کرده ای؟!» من چه جوابی می توانم به او بدهم؟! یا فقط باید می گفتم: «من فقط روضه خوانم!» یا «به من چه ربطی دارد؟!»
بنابر این تصمیم گرفتم تا همراهی هفت نفر از بچه های هیئت، مجموعه ی کوچکی را در فضای مجازی به همین نام برپا کنیم و تا آنجا که می توانیم، گره های بزرگ و کوچک مردم را باز کنیم. برای اولین بار در فضای هیئت، مجموعه ی خیریه ای بنا شد که کمی بعدتر هم دوستان عزیزی مثل: کربلایی حمید علیمی، حاج عبدالرضا هلالی، محمد رسولی، و اخیراً شنیده ام حاج میثم مطیعی نیز مجموعه ی دیگری را راه انداختند که هرکدام برای خود، مثمر ثمر نیز بوده و هستند. همین جا نیز از همه ی دوستانم که خالصانه تلاش میکنند و من به واقع کوچکترین آنها هستم تشکر کرده و دستشان را میبوسم.
- ایده ی ایجاد چنین فضایی از کجا آمد؟
راستش را بخواهید! هنوز صدای حاج منصور ارضی که در مسجد ارک میگفت: «بچه ها! پول واسه جهیزیه فراموش نشه» در گوشم می پیچد و اگر راست و حسینی بخواهیم بگوییم، پرچمدار کمک های هیئتی حاجی است. همانطور هم که گفتم، احساس تکلیف کرده و فکرش را هم نمی کردیم تا این حد، خدا لطف کند و همدردی، تا این حد بین مردم جا باز کند. بگذارید همین جا و برای اولین بار بگویم که: «زندگی محمدحسین پویانفر، به قبل و بعد از همدردی تقسیم میشود. نمی دانید کمک کردن و گشودن گره های زندگی مردم، چه شیرینی دلنشینی دارد!» باور کنید بعضی وقتها مستعمین هیئت را میبینم و وقتی با آنها صحبت میکنم، متوجه می شوم به خاطر 700هزارتومان مشکل دارند. یا پسر جوان هیئتی و اهل بیتی، به خاطر نداشتن پول شهریه، میخواهد ترک تحصیل کرده و دیگر دانشگاه نرود. منصفانه نیست که هیئتی های ما از چنین مشکلاتی که در یک قدمی مان است هیچ اطلاعی ندارند.
«همدردی»، باقیات الصاحاتی است که اگر یکی... تنها یکی از کارهایی که انجام داده ایم، برای رضای خدا بوده و قبول شده باشد، برای همه ی مان بس است! خدا را شکر هدف ما در همدردی، آگاهی دور و اطرافیانمان از وضع معیشتی مردم و نیازمندان بود که حاصل شد.
-خیریه شما را میتوان پرچم دار کار اینچنینی و برگرفته از فضای هیئت دانست؟
بله. راسش ماجرا از اینجا شروع شد که من، توسط یکی از دوستانم به کانال خیریه ای دعوت شدم، وقتی در جریان ماجرا قرار گرفتم، دیدم بسیار خوب عمل می کنند و بستر مناسبی برای این کار وجود دارد. بسیار مناسب دیدم با توجه به فضایی که در هیئت داریم، بیایم و چنین کاری را در فضای هیئت شروع کنیم و بحمدلله با استقبال چشمگیری هم مواجه شدیم. در واقع، ما نتوانستیم نسبت به اوضاع اطرافمان، بیتفاوت باشیم.
_بودجه ی این کار از کجا تامین شده و روند کار چکونه است؟
در همدردی، خط مشی ما، اهلبیت(علیهمالسّلام) هستند.نه به سازمان و ارگانی وابسته ایم و نه از مؤسسه و گروه خاصی، هزینه ای دریافت می کنیم. تمام موضوعاتی که برای کمک در همدردی منتشر میشود، توسط گروهی از دوستان عزیز ماست که با مراجعه به بیمارستانها و مراکز درمانی و پیدا کردن نیازمندان، از صحت و درستی آن موضوع با خبر شده و بعد، با انتشار آن در کانال همدردی، در چند ساعت، آن مبلغ جمع شده و تقدیم آن نیازمند خواهد شد. تنها تبلیغ همدردی هم در بین هیئت و مستمعین ریحانةالنبی است و مابقیاش، توسط اعضاء کانال تامین میشود.
- اصلا هیئت و همدردی چه رابطه ای دارد به نظر شما چقدر لازم است هیئت ها در کار خیریه ورود کنند؟
ریشه ی خیریه همدری، در فضای هیئت شکل گرفت. از ابتدا هم که تصمیم گرفتیم چنین کاری را شروع کنیم، خیلیها از هیئت به همدردی پیوستند. اما حالا همدردی دارد به فضای هیئت کمک میکند و پای مستمعین زیادی را به هیئت، باز کرده است. نکتهای که دوست دارم در اینجا به آن اشاره کنم، این است که: همدردی، قبل از فرمان آتش به اختیار شکل گرفت و نمونهی کامل و بارز این فرمان است. یعنی قبل از آنکه فرمانده، دستور آتش به اختیار دهد، خدا لطف کرد و ما، چنین فضایی را ایجاد کرده و امیدوارم توانسته باشیم سرباز خوبی برای فرماندهمان باشیم.
باید بپذریم که دانسته یا نادانسته، آگاهانه یا ناآگاهانه، دستهایی پشت پرده قرار دارد که دارند وضع معیشتی مردم را سخت میکنند. معتقدم همدردی، باید زودتر از اینها شکل میگرفت.
ببینید! جوان امروز، جوان شعار نیست. جوان تحلیل است. ما به شدت شعار زده شدهایم. کشور ما، در بسیاری از مسائل علمی پیشرفت کرده، اما هنوز مردم ما، پیشرفت را در زندگیشان ندیده و نمیبینند. مردم باید پیشرفت را درک کنند. وقتی تحلیل مردم درست نباشد، همهچیز تحتالشعاع قرار میگیرد. نظر شخصیام این است که کشور ما، بسیار ثروتمند است و منابع بسیاری دارد، اما مشکل مدیریت داریم و باید قبول کنیم که در این سالها، نتوانستیم مدیر خوب تربیت کنیم. شما وقتی نگاه میکنید، میبینید انتصاب جوان در کشور نداریم. جوان، یعنی: 26-25 ساله! انقدر اوضاع خراب شده که وقتی کسی با 30سال ، مدیر میشود، همه به او میگویند مدیر جوان! هیئت نیز یک اجتماع مردمی است. هیئت سیاسی است، اما نباید سیاستزده باشد. هیئتی، باید هرجایی اشتباه دید، آن را گوشزد کند. مگر اینکه از جایی تامین شود و نتواند از جبههی حق دفاع کند.
ما، در همدردی، «دردآشناتر» شدیم. من نمیتوانم خیلی چیزها را ببینم و سکوت کنم! جوانی را میشناسم که باید هر ماه آمپولی را به مبلغ یک میلیون و ششصدهزارتومان برای مادرش بخرد تا فقط او زنده بماند. آنوقت آقازاده هایی را هم میبینیم که در بهترین دانشگاههای اروپا و آمریکا مشغول به تحصیل هستند. پس چه کسی باید به انسانی که دارا نیست، کمک کند؟! چرا باید کسی به خاطر نداشتن پول و عدم پرداخت شهریه، قصد ترک تحصیل کند؟!
از وقتی که به همدردی ورود کردم، دنیای دیگری برایم باز شد. حالا، خودم را میگذارم جای همهی آنها که مشکلات، گریبانگیرشان شده. قبلا شاید کسی به من مراجعه میکرد و میخواست مشکلش را بگوید، سریع واکنش نشان میدادم و او را رد میکردم، ولی حالا، حداقل اگر نمیتوانم به او کمک کنم، مینشینم و با صبر و حوصله، حرفهایش را میشنوم و سعی میکنم او را دلداری دهم.
-چه مشکلاتی در کانال همدردی منتشر میشود؟!
علاوه بر تامین هزینهی درمان بیماران نیازمند و خرید جهیزیه، موضوعاتی چون: پرداخت شهریه، ذبح گوسفند و اهداء گوشت در ابتدای هر ماه، از موارد ثابت است. باور کنید مراجعان زیادی داریم و نمیتوانیم پاسخگو باشیم. از طرفی، تیم دوستان ما، وقتی از درستی موردی مطلع شدند، آن را برای انتشار به ما منتقل کرده ودیگر خیالمان از همهچیز جمع میشود و کمی استرس کار را کاهش میدهد. خدا را شکر، مردم هم تا اینجا توانستهاند خیلی خوب به همدردی اعتماد کنند.
جالب است بدانید در ماجرای زلزلهی کرمانشاه، همدردی، ابتدا شروع به کمکهای اولیه کرد. دوستان همدردی در کرمانشاه مستقر شده و به درمان زخمهای مردم میپرداختند. بعد تصمیم گرفته شد تا پولهایی که به حساب همدردی میآید، ذخیره شود تا بشود یک کار بزرگتر با آن انجام داد. حدود 140میلیون تومان جمع شد که همین چند وقت پیش، به لطف خدا و با کمک بچههای جهادی و قرارگاه حاج احمد متوسلیان، توانستیم مدرسهای را در روستای کوئیک عزیز بسازیم.
معتقدم، همدردی، خیلیها را بیدار کرد و باعث شد تا در زمینهی کارهای خیر، وارد شوند. همهی این اتفاقات را مدیون امام حسین ع هستیم ، نه شخص محمدحسین پویانفر! باور کنید همهی این الطاف را معجزه میدانم و خدا راشکر میکنم که با انتشار یک طرح و برآورده کردن نیاز یک نیازمند، در یک ساعت و همین حوالی، چند میلیون پول جمع میشود.
-با آغاز فعالیت خیریه همدردی، چه چیزهایی را دیدهاید که ما، کمتر از آنها با خبریم؟!
شنیدهام در تهران، بالای 100هزار خانواده داریم که فقط، محتاج تهیهی یکوعدهی غذایشان هستند و 600-500 هزار خانواده، بالای سطح رفاه زندگی میکنند. من احساس میکنم مردم جامعهی ما عملگرا نیستند،بلکه شعار زدهاند. چیزی که دارد ما را آزار میدهد، «اشرافیگری مذهبی» است. ما باید اهلبیتی زندگی کنیم، نه اشرافی! من، مخالف خوب زندگی کردن نیستم، مخالف اشرافی زندگی کردن هستم. متاسفانه،بعضی از آدمهای مذهبی، اشرافی زندگی میکنند. پس طبیعی است که ما بیایم از مردمی که دستشان به دهانشان میرسد، کمک بگیریم و به نیازمندان، کمک کنیم. مثلا برای نمونه: ما در بحث قربانی، این کار را در منطقهی شمال تهران انجام میدهیم و به نیازمندان مناطق مختلف تهران، از جمله منطقهی هرندی که شناسایی شده هستند، می دهیم. همین که همدردی توانسته در یک سال، بالای یک میلیارد تومان جمع و به نیازمندان کمک کند، یعنی ما توانستیم درست عمل کنیم.
- گویا فروردین ماه امسال نیز طرح اهدای بسته نوروز داشتید؟
بله. برای دومین سال، بستههای ارزاق عمومی مثل: حبوبات، برنج، روغن، گوشت و... را بستهبندی و در نقاط مختلف ، بین نیازمندان تقسیم کردیم خیلیها در همدردی م به نیابت از درگذشتگانشان یا شهدا، کمک میکنند و این خیلی برایم جالب و قابل توجه بوده است.
-شما با کمک نهادها به هیئتها موافق هستید؟!
خودم با کمک نهادها و ارگانها، به هیئات مذهبی، مشکلی ندارم. اما این را باید بدانیم که اگر بخواهیم راجع به مسألهای حرف بزنیم یا اظهار نظر کنیم، به آن دسته و گروه شناخته میشویم و حتی اگر اینطور نباشد، دچار سوء برداشت میشویم. ما نباید سعی کنیم ازجبههی حق جدا شده و وامدار کسی باشیم. به نظر من، مرگ هیئت و یک مداح، وقتی است که از مردم و مستمعینش جدا باشد. وقتی از جنس مردم و مثل آنان نباشی، هزاران هزار مستمع و طرفدار هم که داشته باشی، هیچ ارزشی ندارد.
جوانان را درک می کنم
«هیئت ریحانة النبی» حدود 17 سال است که در شمال تهران، پرچم برافراشته و پای مردم و جوانان زیادی را به هیئت باز کرده. «کربلایی محمدحسین پویانفر» نیز از هفدهسالگی مداحی را شروع کرده و حالا، قطعات آشنا و باصفای زیادی، در تلفنهای همراهمان، از او داریم. مثل: «ای عشق اول و آخر من...» یا «امام رضا! قربون کبوترات... یه نگاهی هم بکن به زیر پات!» پویانفر که حالا سی و سه سال دارد، شبهای جمعه نیز در مسجد گیاهی در میدان تجریش، دعای کمیل میخواند و با ذکر نام و یاد اهلبیت، حال مستمعانش را خوب میکند. دنبال حاشیه نیست و سعی میکند با مخاطبانش همراه باشد. جوان است و معتقد است جوانان را خوب درک میکند. بعد از هیئت و روضههایش، مینشیند و گپ کوتاهی با پایمنبریها میزند و از مردم، دور نیست. همدردی یا همان خیریهی کوچک آنلاین که حالا، خیلیها مثل آن را تاسیس کردهاند، خودش درباره خیریه ای که دو سال از راه اندازی آن می گذرد می گوید:«من، قطرهی کوچکی از همدردی هستم که در کنار 15-10نفر از دوستان عزیزم، در همدردی، فعالیت می کنم قطعاً اگر همیاری آنان نبود، بسیاری از کارها، انجام نمیشد. در همینجا به آنها خداقوت میگویم و صمیمانه از این دوستان خوبم تشکر میکنم. و این را هم بدانید که من هم خیلی وقتها به نیابت از پدرم، مشارکت و کمک میکنم و این دعای همیشگی من است که امیدوارم یک تکه نانخشک هم که شده، از سفرهی امام زمان به دستمان برسد و خدا کند که از ما راضی باشند.»