تاریخ انتشار
جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۲۵
۰
کد مطلب : ۳۳۰۱۸

نظامی‌گری، نظامی بودن و جهاد در راه خدا نزد امام علی(ع) چگونه بود؟

نظامی‌گری، نظامی بودن و جهاد در راه خدا نزد امام علی(ع) چگونه بود؟
استاد حوزه علمیه قم تصریح کرد: کشور و جامعه ما در شرایطی است که هم باید ملت و هم نیروهای مسلح در برابر دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام مردانه ایستاده و از هویت خود دفاع کنیم و هم باید این معادله را مراقب باشیم که امر دفاع از ارزشهای اسلامی و امت خودمان یک امر است اما جایگزین شدن نظامی گری برای بلعیدن کل کشور یک خطر است.

حجت الاسلام والمسلمین سروش محلاتی شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان در هیئت دارالزهرا(س) به مساله مقابله امام علی(ع) با نظامی گری اشاره کرد و اظهار داشت: امیرالمومنین(ع) در زمان حیات خود مورد اتهامات مختلفی قرار می گرفت، برخی از این اطلاعات از بیرون و برخی از داخل بود، منشا برخی از این اعتراضات شامیان بودند و ریشه برخی از اعتراضات و انتقادات کوفیان بودند.
او افزود: شامیان می گفتند علی بن ابی طالب نماز نمی خواند ولی کوفیان که از نزدیک حضرت را می شناختند اعتراضات دیگری داشتند، یکی از اعتراضات آن ها اعتراض به روش حضرت در توزیع بیت المال و در عدالت بود، از جمله اعتراضاتی که در بین مردم کوفه یا مردم مدینه شنیده می شد یکی هم این بود که علی بن ابی طالب دانش جنگ ندارد، نمی داند که در میدان جنگ با دشمن چگونه باید برخورد کند و این سخن را امیرالمومنین در نهج البلاغه نقل کرده است.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به خطبه ۲۷ نهج البلاغه تصریح کرد: حضرت می فرماید: «من سنم به ۲۰ سال نرسیده بود که لباس رزم به تن کردم و در میدان جنگ حضور پیدا کردم و امروز سنم متجاوز از ۶۰ است که هنوز در میدان جنگ و نبرد حضور دارم و هیچکدام از کسانی که این اتهام را متوجه من می کنند چنین سابقه ای در میدان جهاد و مبارزه ندارند و هیچکس مانند من تجربه جهاد را پشت سر نگذاشته است؛ یک نفر را به من نشان دهید که بیش از علی بن ابی طالب ممارست درجنگ داشته باشد و یکی را نشان دهید که بیش از علی سابقه حضور در میدان جنگ را داشته باشد». این قطعه از کلام امیرالمومنین و این پاسخی که حضرت در این جا دادند سخت قبل تامل است از این جهت مگر علی بن ابی طالب چگونه رفتار می کرد؟ چه شیوه و روشی در میدان جنگ داشت که آنها می گفتند علی علم جنگ ندارد؟ آن ها مقایسه می کردند سیاست نظامی و فرماندهی امیرالمومنین را در جنگ با امثال معاویه و نتیجه می گرفتند علی در میدان جنگ موفق نیست چون نمی داند که چگونه باید با دشمن مواجه شد اما معاویه از نظر فرماندهی و مدیریت جنگی موفق است چون علم و دانش این کار را دارد.
او در ادامه به تقسیم بندی رژیم سیاسی در دنیای امروز اشاره کرد و گفت: یکی از انواع رژیم سیاسی که امروز شناسایی و معرفی می شود، نظامی گری است.
سروش محلاتی خاطرنشان کرد: در همه نظام های حکومتی و سیاسی به هرحال سازمان ارتش و نیروهای مسلح وجود دارد یعنی کشوری نیست که بی نیاز از نیروی مسلح باشد، این محل حرف نیست ولی اقتدار و دخالت نیروهای مسلح در رژیم های سیاسی مختلف است.
او افزود: گاهی از اوقات در یک رژیم سیاسی نیروهای نظامی چنین اقتدار و حاکمیتی پیدا می کنند که همه سازمان ها و نهادهای دیگر را تحت نفوذ و سلطه خود در می آورند، نه فقط تشکیلات نظامی در اختیار آنهاست بلکه کل حکومت تحت تصرف آنهاست؛ اقتصاد، تجارت و رسانه های خبری تحت نفوذ آنهاست حتی دستگاه قضا هم تحت فرمان آنها عمل می کند.
این استاد حوزه ادامه داد: اگر نیروهای مسلح از چنین قدرتی برخوردار باشند این را در اصطلاح نظامی گری می گویند. حضور نیروهای نظامی در همه بخش های حکومت از سیاست، اقتصاد، فرهنگ، تجارت، سیاست داخلی و خارجی اگر یکپارچه تحت نفوذ آنها باشد این را نظامی گری می گویند.
او سخنان خود را به مساله نظامی گری در نگاه امیرالمومنین(ع) اختصاص داد و گفت: آنهایی که به علی بن ابی طالب اعتراض می کردند، تلقی شان از نظامی بودن، نظامی گری بود. از علی هم توقع داشتند که همه چیز را قربان نظامی بودن خودش بکند ودر صحنه جنگ به میدان بیاورد؛ آنها اینطور می خواستند که چون جنگ است اخلاق و اقتصاد را باید فدای جنگ کرد، نیروهای جنگی باید دستشان در میدان عمل برای هرکاری باز باشد؛ آن ها تلقی شان از علم به جنگ این بود.
سروش محلاتی عنوان کرد: علی بن ابی طالب تسلیم چنین سیاستی در نظامی گری نشد حتی به قیمت اینکه نتواند در برابر دشمن به پیروزی برسد.
او عنوان کرد: در نظام های مختلف جایگاه نیروهای مسلح متفاوت است؛ برخی معتقدند نیروهای مسلح برای دفاع و حفظ شخص اول مملکت در میدان حضور پیدا می کنند، برخی معتقدند نیروهای مسلح برای حفظ نظام و حکومت است، برخی معتقدند نیروهای مسلح مسئولیتشان حفظ کشوراست و سرزمین را باید حفظ کنند، برخی معتقدند نیروهای مسلح در خدمت مکتب و مرام است مثل کشورهای کمونیستی، ایدئولوژی را در خدمت می گیرند و معتقدند نیروهای مسلح این مکتب را حفظ کنند.
استاد حوزه علمیه به نگاه امام علی(ع) به نظامی گری اشاره کرد و افزود: امیرالمومنین هیچ یک را باورندارد. امیرالمومنین در نهج البلاغه فرمود: سپاهیان همگی به اذن الهی دژهای استوار مردم اند، اگر خطری متوجه کیان جامعه می شود نظامیان باید به میدان بروند آنها به نفع مردم می توانند وارد بشوند و نه به نفع حکومت، آنجا هم که به نفع حکومت وارد می شوند چون حکومت برخاسته از مردم و حافظ منافع مردم است والا حکومتی که در برابر مردم قرار بگیرد نظامیان باید جانب مردم را بگیرند.
او ادامه داد: امام علی(ع) بعد از اینکه رعیت را به معنای توده مردم تعریف می کند، می گوید: نظامیان البته زینت برای حکومت هم هستند؛ زینت برای حکمرانان هستند که بیایند در برابرحکمران رژه بروند اما حصون ولات نیستند بلکه حصون رعیت هستند.
سروش محلاتی به اصول امیرالمومنین(ع) اشاره کرد و گفت: اصل اول این است که امیرالمومنین در انتخاب نیروهای نظامی و بخصوص فرماندهان آنها حساسیتهایی دارد که نظامی گری ها نمی توانند این حساسیتها را بپذیرند.
او بیان کرد: نظامی گری ها، هوش بالا، قدرت تصمیم گیری، قدرت فرماندهی و مدیریت را ویژگی نظامیان و فرماندهان عنوان می کنند، اما امام علی(ع) گرچه با این ویژگی ها مخالف نیست اما شرایط دیگری را هم اضافه می کند که نظامی گری ها نمی توانند با آن کنار بیایند.
این استاد حوزه گفت: حضرت در عهدنامه خود به مالک اشتر توضیح می دهد که چه کسی را برای فرماندهی جنگ انتخاب کند«خیرخواهترین انسان را برای خدا، پیامبر و پیشوایت، پاکترین انسانها از نظر فکر و اندیشه و قلب، بردبارتر و صبورتر، پرتحمل تر، عذر را زودتر از دیگران می پذیرد، از اغنیا دوری می کند و خشونت و شدت عمل به او نزدیک نمی شود اما انسان قوی است».
او ابراز داشت: نظامی گری ها می گفتند نظام به معنای تشکلی که از نیروهای نظامی و ارتشی تشکیل می شود، جایی برای انتخاب ندارد بلکه وظیفه ، اجبار و تحمیل است اما امیرالمومنین می فرمود: نیروهایی که در سپاه ما حضور می یابند بر اساس اعتقاد و ایمان حاضر می شوند و هیچ اجبار و تحمیلی وجود ندارد.
سروش محلاتی به اصل سوم اشاره کرد و گفت: امیرمومنان اعتقاد داشت نیروهای نظامی به دستشان سلاح است و قدرت دارند و این قدرت می تواند منشا تعدی گری و فساد باشد لذا باید به شدت نیروهای نظامی را کنترل کرد.
او با اشاره به نامه ۶۰ امیرالمومنین(ع) ادامه داد: امام علی(ع) در این نامه به فرمانداران و روسای شهرها می نویسد:« به گرد آورندگان خراج و عمال بلاد که لشکر از سرزمینشان مى گذرد. اما بعد. من لشکرى را گسیل داشتم که اگر خدا خواهد بر شما خواهد گذشت و آنچه را که خداوند واجب گردانیده است به آنان سفارش کرده ام، که به کس آزار نرسانند و گزند خویش از دیگران باز دارند. من، در نزد شما، به سبب بیعتى که میان ماست، بیزارم از آسیبى که سپاهیان به مردم رسانند. مگر آنکه، یکى از آنها گرسنه مانده و براى سیر کردن خود، جز آن راهى نداشته باشد. پس کسى را که دست به ستم مى گشاید در برابر ستمش کیفر دهید. در عین حال، سفیهانتان را از زیان رسانیدن و تعرض به آنها منع کنید.
من خود در میان لشکرم. شکایتهاى خود به من رسانید و آن سختیها که از ایشان به شما رسد و توان دفع آن را جز به خدا، یا به من ندارید، با من در میان نهید، تا به یارى خدا آن را دگرگون سازم و اصلاح کنم.»
استاد حوزه بیان داشت: اهل نظامی گری می گفتند این دستورالعمل تضعیف نیروهای نظامی است، دست نیروهای نظامی را باید باز گذاشت والا روحیه آنها آسیب می بیند، اگر تخلفی هم کردند باید محرمانه رسیدگی شود. چرا اعلام می کنید با اینها برخورد کنند؟
او ادامه داد: اصل چهارم امیرالمومنین(ع) این بود که دیر به تصمیم نظامی می گرفت و معترضان به ایشان می گفتند که زمان از دست می رود. امام اوایل خلافت خویش، جریر بن عبدالله را برای مذاکره با معاویه فرستاده بودند و زمانی را معین کرده بودند تا نتیجه را به ایشان اطلاع دهند. جریر به عنوان مامور رسمی حکومتی به شام رفته بود. عده ای اطراف امام علی را گرفته و به ایشان فشار آوردند. امام در مقابل فرمود: جریر نماینده ماست و باید در مهلت مقرر فرصت داشته باشد. در این فرصت ما نباید راه برای مذاکره را ببندیم. شاید او به نتیجه رسید. چرا راه را می بندید؟
سروش محلاتی به خطبه ۵۵ نهج البلاغه اشاره و ابراز کرد: یاران على (ع) مى گفتند، که چرا در نبرد صفین درنگ مى کند و به آنان اجازه جنگ نمى دهد. و او در پاسخ چنین گفت: «اما این که مى گویید که این درنگ به این سبب است که مرگ را ناخوش مى دارم، به خدا سوگند، باکى ندارم که من به سراغ مرگ روم یا مرگ به سراغ من آید.اما این که مى گویید که در پیکار با مردم شام دچار تردید شده ام، به خدا سوگند، هیچگاه جنگ را حتى یک روز به تأخیر نینداختم مگر به آن امید که گروهى از مخالفان به من پیوندند و به وسیله من هدایت شوند. و با چشمان کم سوى خود پرتوى از راه مرا بنگرند و به راه آیند. چنین حالى را دوست تر دارم از کشتن ایشان در عین ضلالت، هرچند خود، گناه خود به گردن گیرند».
او بیان داشت: اختلاف دیگر امام علی(ع) با نظامی گری این بود که حضرت اعتقاد داشتند در جنگ هم باید اخلاق رعایت شود، اگر سپاهیان دشمن فرار کردند دنبال آنها نروید، مجروح را هم مورد تعرض قرار ندهید، متعرض زنها هم نشوید ولو فحش ناموسی به شما دهند.
استاد دانشگاه اصل دیگر امیرالمومنین را عدم تعطیلی حقوق عمومی مردم و آزادی های مشروع مردم عنوان کرد و گفت: عالی ترین بیان حضرت در زمینه بیان حقوق حکومت بر مردم (خطبه ۲۱۴) است و این حقوق را در بحبوحه جنگ صفین بیان کرده است درحالیکه نظامی گری قائل به نادیده گرفتن حقوق مردم و تعطیلی این حقوق به دلیل شرایط خاص و حساس است.
او به اصل هفتم امیرالمومنین اشاره کرد و گفت: در شرایطی که امیرالمومنین ضربت خورده است، برای بعد از خود وصیت کرد؛ یکسری وصیتهای عمومی است اما یکسری وصیت بعد از خود دارد و آن درباره قاتل است که می فرماید: اگر جان سالم به در بردم خودم در مورد او تصمیم خواهم گرفت اما اگر از دنیا رفتم حق قصاص با شماست اما می خواهم که او را مورد عفو قرار دهید. این در حالی است که نظامی گری اقتضا می کند حکومت نظامی برقرار و قاتل مورد بازجویی قرار گیرد، همه کسانی که با او از قبل در ارتباط بودند شناسایی و دستگیر و اعدام شوند.
سروش محلاتی به نامه ۲۳ و ۴۸ نهج البلاغه اشاره کرد و گفت: این دو نامه درحقیقت مقابله با نظامی گری است.
او با بیان اینکه امام علی(ع) روشی داشت، عنوان کرد: افتخار علی بن ابیطالب این است که نظامی گری را به دور انداخت و جامه جهاد در راه خدا را پوشید اما جامه کثیف نظامی گری را به تن نکرد.
استاد حوزه علمیه قم در پایان خاطرنشان کرد: کشور و جامعه ما در شرایطی است که هم باید ملت و هم نیروهای مسلح در برابر دشمنان قسم خورده انقلاب و اسلام مردانه ایستاده و از هویت خود دفاع کنیم و هم باید این معادله را مراقب باشیم که امر دفاع از ارزشهای اسلامی و امت خودمان یک امر است اما جایگزین شدن نظامی گری برای بلعیدن کل کشور یک خطر است.
مرجع : شفقنا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما