عمدة جشنهاي ملي در ایران با آئينها و رفتارهاي معنوي و ديني مانند دعا، عبادت و ستايش همراه بوده اند. در ايران قبل از اسلام، در ايام خاص ماههاي سال، مردم با نيت خيرخواهي و شكر مواهب طبيعي اعم از نور خورشيد، آتش، آب، سبزه و گياهان و... گردهم آمده و به شادي مي پرداختند
نسیم کاهیرده/ دعبل: نگاهی گذرا به تاریخ جوامع شیعی ،مانند ایران، این واقعیت را نشان می دهدکه ؛در بستر مناسکی دین، همواره «شادی» ، معنایی «مهجور » و «مغفول » بوده است. درشرایط کنونی اما ، به تبع مسائل و مشکلات ناشی ازساختارهای ناکارآمد سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و بروز نابرابریها و بی عدالتی ها ، ناامیدی و نارضایتی های اجتماعی به حدی رسیده است که «شادی» به عنوان یک مطالبه یا مسأله اجتماعی جدی مطرح شده است؛ مطالبه ای که هم بواسطه وجود حاکمیت دینی و هم علقه های مذهبی اکثریت افراد جامعه سهم عمده اش متوجه «دین» است. برخی ازصاحبنظران براین باورند ؛ برای پاسخ به چنین نیازی باید الگوهای جدید شادی را ساخت که البته یک ساخت فرمایشی و از بالا نیستند بلکه نیازمند به مشارکت مردم، نیاز خود آنها و استفاده از فرهنگ بومی و تاریخی خود آنها دارد تا بتوانند فرهنگ گذشته تاریخی شادمانی و جشنی که در این جامعه بوده است را با جهت گیری های فکری و اعتقادی خود هماهنگ کنند و بتوانند این فرهنگ شادی را به وجود آورند.
[i]
عمدة جشنهاي ملي در ایران با آئينها و رفتارهاي معنوي و ديني مانند دعا، عبادت و ستايش همراه بوده اند. در ايران قبل از اسلام، در ايام خاص ماههاي سال، مردم با نيت خيرخواهي و شكر مواهب طبيعي اعم از نور خورشيد، آتش، آب، سبزه و گياهان و... گردهم آمده و به شادي مي پرداختند. این گردهمایی ها با مناسك و آيينهاي خاص جمعي برگزار ميشد. استفاده از موسيقي محلي، خواندن آوازهاي جمعي، رقص و پايكوبي جمعي از جلوه هاي رفتاري اين مراسم بوده است. نكته قابل توجه در اينجا اين استكه ممكن است به ظاهر براي شادزيستي جمعي مردم، فلسفه زميني و طبيعت گرايانه يافت، اما غالب اين همايشها وجشنواره هاي شادمانه براي مردم در حكم پرستش و شكر خالق بوده است. براي مثال، در عيد نوروز، جشن يلدا، جشن سده، سیزده بدر، كه به ظاهر سفرة شادي مردم براي تحول زمان و طبيعت و افزايش رزق گسترده بوده است، معمولا" سجادة عبادت، دعا و طلب خیر نيز پهن بوده و هست. در اين شبها و روزها، افراد ضمن حمد و تسبيح خالق، خواسته هاي خود را از خداوند طلب ميكنند و اميد مي برند كه تا عيد و روز جشن بعدي به حاجت خود برسند.
در اعیاد مذهبی مانند عید فطر نیز، براي شگون و يمن شادباشي ايام، مردم به اشكال مختلف گردهم آمده و از يكديگر پذيرايي ميكنند. خواندنهاي جمعي در قالب مولودي، چاووشي و غيره که گاهي با كف زدن جمع همراه است، ازجلوه هاي رفتاري اين مراسم است. عمدة اين گردهمآيي ها در تلقي مشاركت كنندگان در آنها، اشكالي از ستايش است. به عبارت ديگر، اين مراسم، لزوما به معناي تخليه هيجان و انتفاع و يا لذت فردي نيست، بلكه سبكي از ستايش شادمانه است كه در همه جاي دنيا اشكال آن ديده ميشود
[ii].
با توجه به چنین پیشینه ی تاریخی، بنظر می رسد که در شرایط کنونی نیز، مناسک شادمانه و آیینهای دینی مانند«عید فطر» بستری مناسب و مستعد در برآورده نمودن مطالبه و نیاز اجتماعی به شادی باشد چرا که؛ «عید فطر» به مثابه یک جشن مناسکی و یک آیین دینی است که عناصر عمده فرهنگ ملی و بومی در آن یافت می شود و همین موضوع عامل اصلی و زمینه ا ی مشارکت همدلانه و گسترده مردم در آنست . بنابراین می توان از جشن « عید فطر» به مثابه الگویی از شادی مناسکی نام برد که درآن جهت گیری فکری و اعتقادی افراد با آداب و رسوم بومی اشان هماهنگ و ممزوج شده است .
در مناطق مختلف ایران متناسب با اقلیم و فرهنگ بومی مردم، شاهد آداب و رسوم خاصی در برگزاری مناسکی شادمانه مانند عید فطر هستیم که شناساندن آن به جامعه می تواند به مرور زمان به برساخت الگوهای جدید شادی در بستر مناسک،کمک کند . درراستای چنین هدفی نگاهی گذرا به آداب و رسوم«جشن عید فطر» در برخی از مناطق ایران داشته ایم که در قالب مراحل مناسکی توصیف شده اند .
مراحل مناسکی جشن «عید فطر»
وقتی ما درباره رفتارمذهبی میاندیشیم، دراصل ما در باب مناسک فکر میکنیم؛ که فعالیتی نمادین، جذاب و رنگارنگ است که اعتقادات مذهبی را بیان کرده و افراد را به سوی نیروها و موجودات مذهبی هدایت میکند. مناسک مذهبی معمولاً امری چند وجهی و چند رسانهای است. اغلب، مناسک، اجرای پیاپی «صحنههای» متعددی است که ممکن است ساعتها یا روزها طول بکشد تا تکمیل شود. «ویکتور ترنر» در این مورد مینویسد :« مناسک به «مراحل» و «بخشهایی» و همچنین به واحدهای فرعی از قبیل «اپیزودها»، «کنشها» و «ژستهایی» تقسیم میشود. برای هر کدام از این واحدها (و واحدهای فرعی آنها)، ترکیب ویژهای از نمادها، فعالیتها و اهداف نمادین درنظرگرفته شده است».[iii] نماد کوچکترین واحد مناسک است؛ رفتار رسمی تجویز شده برای موقعیتهای مختلف و حاوی ارجاع به اعتقاد به موجودات یا قدرتهای معنوی و اسرارآمیز .[iv]
براین مبنای نظری ، در اجرای مراسم عید فطر - به عنوان یک جشن مناسکی- نیز مراحلی وجود دارد از جمله: 1- استقبال ،2- شکرگذاری ،3-تبریک و شاد باش،4-یادبود درگذشتگان،5-اطعام ،نذر و قربانی،6-عیدی دادن
که در ادامه به آن پرداخته ایم :
1-استقبال
در استقبال از عید فطر بین
ترکمن های اهل سنت –چه زن و چه مرد و جوان و کهنسال - تلاش برای رؤیت هلال ماه اهمیت بیشتری دارد و به آن «آی گورمک» می گویند.ترکمن های خراسان شمالی معتقدند ؛اگر کسی با پایان یافتن ماه رمضان، هلال ماه شوال را در آسمان مشاهده کند به اندازه کسی که تمام روزهای ماه رمضان را روزه گرفته ثواب می برد؛ به همین دلیل نیز در روز پایانی ماه رمضان بسیاری از افراد حتی کهنسالان به پشت بام ها رفته و سعی در رؤیت هلال ماه می کنند
[v].
در روستاها و مناطق عشایر نشین استان
آذربایجان شرقی ، استقبال از عید فطر حساب ویژه ای دارد . قبل از اعلام عید فطر، عده ای افراد معتمد را به پشت بام ها می فرستند و آنها ساعتها منتظرند تا حلول ماه مبارک را ببینند و وقتی ماه دیده شد، معمولا معتمدان به چهره یک کودک معصوم یا مؤمن روزه دار نگاه می کنند و اعتقاد دارند که نگاه به صورت آدم های خوش طینت و مؤمن خوش چهره، خوش یمن خواهد بود .
نگاه به آیینه و فرستادن صلوات بر محمد(ص) و آل محمد(ص) بعد از رویت هلال ماه به عنوان یک رسم دربین پیرمردان و پیرزنان روستاهای آذربایجان شرقی مرسوم است. از جمله مراسم ویژه برخی از روستاهای آذربایجان شرقی این است که جوانان درب خانه ها را می کوبند و آمدن عید فطر را مژده می دهند و در این هنگام صاحبخانه به اندازه توانایی خود سنجد ، بادام ، گردو و سیب به آنها می دهد .
در برخی از روستاهای آذربایجان شرقی از جمله شهرستانهای شبستر، مراغه، اهر و شهر تسوج مراسم کیسه دوزی متداول است و در برخی از مناطق روستایی و شهری در روز پایانی ماه مبارک رمضان بعد از ادای فریضه مغرب و عشاء، آیین خداحافظی ماه رمضان نیز برگزار می شود که شامل نمازهای مستحبی و دعاست .
[vi].
در
یزد مردم پس از رؤیت هلال ماه نو به سبزه، قرآن، آب روان و چهره کودکان نگاه میکنند.نظافت منازل، خريد لباس نو، تهيه شيريني و ميوه هاي تازه فصل و برنامه ريزي براي ديد و بازديد در اين روز از جمله مقدمات براي حلول عيد فطر و بزرگداشت آن در بين مردمان استان یزد است.
[vii]
درمیان اهالی عرب
خوزستان نسبت به سایر مناطق مقدمات مفصل تری براي رسيدن عيد فطر وجود دارد بطوریکه در میان عامه مردم از آن بعنوان «عید عربها » یاد می شود . يك هفته مانده به عيدفطر خانه تكاني مختصری صورت می گیرد؛ تا فضا مهیای عيد باشد . خانواده هایی که از وسع مالی بهتری برخوردارند علاوه بر خانه تکانی، وسایل خانه مانند پرده، فرش و مبلمان را هم نو می کنند .
مردم چند روزمانده به عید به سراغ خرید لباس نو ،آجیل ، میوه و شیرینی می روند. مهمترین روز در این ایام که همه مخصوصا" کودکان آن را دوست دارند ؛ یک روز مانده به عید فطر می باشد که به آن ((ام الحلس)) یعنی ((مادر پاکی)) می گویند . در این روزهمه افراد خانواده باید به سر و وضع و ظاهر خود برسند و آراسته و پاکیزه شوند
[viii]
چند روز مانده به پایان ماه مبارک رمضان شهرهای بزرگ و مراکز خرید در
بلوچستان به طور چشمگیری شلوغ میشوند و مردم شهرهای کوچک و روستاها برای تهیه ملزومات عید، خود را به شهرها میرسانند.آماده کردن لباسهای مخصوص عید توسط خود زنان این منطقه انجام می شود .با توجه به زمان بر بودن دوخت البسه سوزن دوزی شده، زنان بلوچ در ماه رمضان به محض فراغت از کار منزل به دوخت و دوز و « سوزن دوزی» لباسهای مخصوص عید فطر خود و فرزندانشان مشغول می شوند.
در شب پایانی ماه مبارک رمضان زنان
بلوچ با تهیه و آماده کردن «حنا» که معمولاً حنای محلی آن منطقه است، خود را برای مراسم «حنا بندان» آماده می کنند. در این مراسم که شب قبل از عید فطر برگزار می شود، با همکاری زنانی که مهارت خاص در طراحی دست با حنا دارند، نقشهای مختلف و زیبایی را بر روی دستهای زنان و دختران میکشند .
بیشتر نقشهای ایجاد شده برگرفته از هنر سوزن دوزی است و این طرحهای اصیل زاییده فکر و خیال زنان بلوچ است این نقشها همچنان سینه به سینه توسط آنان حفظ و منتقل شده است
[ix].
2-
شکرگزاری
در ایران عمده جشنها با مناسك و رفتارهاي عبادي همراه بوده اند. در اکثر اين جشنها، ستايش و دعا به پيشگاه خالق، از محورهاي مهم مراسم بوده است. دعاهای امروزین ما ، در لحظات تحویل سال و سایر مناسبتهای تقویمی ،شاهدی بر شکرگزاری به درگاه خداوند و طلب لطف و موهبت افزونتر از گذشته تا به حال بوده است
[x].
براساس این سنتهای دیرینه، مردم عید فطر را در کنار اعضای خانواده، دوستان و دیگر مسلمانان با شکرگزاری به درگاه خداوند سپری می کنند.برپایی نماز عید فطر در یک نقطه واحد ازشهر یا روستا بارزترین نمود این شگرگزاری جمعی است.
ترکمن ها در دسته های چند نفری به سوی عیدگاه که زمینی صاف در طبیعت است می روند تا در آنجا نماز بگذارند که رفت و برگشت به عیدگاه نیز خود دارای آدابی است؛ به عنوان مثال رسم بر این است که با پای پیاده از یک راه به عیدگاه بروند و از راه دیگر بازآیند ؛چرا که معتقدند پیامبر(ع) هم نیز اینگونه عمل می نموده است .
[xi]
در برخی از شهرها و روستاهای
آذربایجان شرقی، اهالی محل به منزل افراد مؤمن می روند که موفق به ختم قرآن مجید شده اند و از قاری قرآن تقاضا می کنند که بخشهایی از آیات نورانی را برای آنان باز خواند و برای دفع حوادث احتمالی دعا کند، همچنین مؤمنان به ویژه پیرمردان و پیرزنانی که باسواد هستند و قرآن مجید را ختم کرده اند، دست خود را بر سر کودکان می کشند و دعا می کنند که آنها نیز افراد مؤمن و متدینی شوند.
[xii]
3-تبریک و شاد باش
مقوله شادزيستي مردمي در ايران با مؤلفه جمع و جمع گرايي پيوند داشته است. با حضور جمع، شاديها از لذت فردي و انتفاع شخصي خارج شده و به هدف اجتماعي تبديل مي شده اند.
[xiii]
در
خوزستان دید و بازدیدهای عید فطر درمحلهها به صورت دسته جمعی صورت میگیرد. افراد کوچک تر به خانه بزرگ ترهای خود می روند تا عید را به یکدیگر تبریک بگویند. این دید و بازدید ها ابتدا از همسایه ها شروع می شود و خانواده هایی که عزادار هستند و به تازگی عزیزی را از دست داده اند در اولویت اند .
از جمله رسوم جالب توجه در این ارتباط باز گذاشتن درب خانهها در روز عید فطر است که همسایه ها به راحتی و بدون تکلف برای تبریک و شادباش عید به خانه های همدیگر سر بزنند.
برای اینکه این امکان وجود داشته باشد که به همه آشنایان تبریک عید گفته شود؛ ديد وبازدیدها درصبح عيد خيلي كوتاه و در حد چند دقيقه است. مهمانان بعد از چند دقیقه نشستن همگی از جا برخاسته و با شاد باش و تبریک عید به صاحب خانه به دیدن خانه بعدی میروند. دید و بازدید عید فطر معمولا" از بزرگترها شروع شود. البته این نکته هم باید ذکر شود که در این دید و باز دیدهای صبح عید ، زنان حضور ندارند و در خانه می مانند . بنابراین معمولا بعد از ظهر روز عید دید و بازدید زنان صورت می گیرد
[xiv].
درمیان
عشایر آذربایجان شرقی، عید فطر جذابیت بیشتری دارد، در این روز عشایر در «اوبای بزرگ» (چادر بزرگ) که معمولا گنجایش زیادی دارد دور هم جمع می شوند. در برخی از مناطق روستایی استان و مناطق عشایر نشین بعد از ظهر «عید فطر» بازی های محلی برگزار می شود و مردم تا پاسی از شب به دید و بازدید می پردازند
[xv]
يزدیها نیز در در روز عید فطر به ديد و بازديد بزرگترها و ريش سفيدان خانواده و محل سكونت خود مي روند و عيد را به آنها تبريک مي گويند.
برگزاري جشنهاي اسلامي شامل «مولودي خواني» و «مديحه سرايي» همراه با دعوت اقوام و بزرگان فاميل از ديگر آداب رایج عید فطر در بين يزديها می باشد .
در بين زنان يزدي نيز رسم است كه در روز عيد سعيد فطر بصورت دسته جمعي به خانه فردي كه جلسات ختم قرآن مجيد در طول ماه مبارك رمضان در منزل او برگزار شده است مي روند و با دادن هديه و شيريني، از او تقدير مي كنند.
در برخي از مناطق
یزد نيز بانواني كه در جلسه ختم قرآن مجيد ماه رمضان سوره «اخلاص»
[xvi] . به نامشان ختم شده است در روز عيد فطر از ديگر زنان محل دعوت و با شيريني از آنها پذيرايي مي كنند
معمولا در
بلوچستان سه روز را پس از ماه مبارک رمضان برای عید فطر در نظر می گیرند و اگر کسی نتوانست اقوام و آشنایان خود را در روز اول عید ملاقات کند، برای تبریک گویی وحلالیت طلبی تا سه روز فرصت دارد.
در ایام عید فطر، مردم
بلوچستان کسب و کار خود را تعطیل می کنند و به دید و بازدید از بزرگترها و عیادت بیماران می پردازند و اگر فردی از نزدیکان خود را از دست داده باشند، برای دلداری به بازماندگان وی به منزلشان می روند
[xvii].
دید و بازدید از بزرگان قوم و خویشاوندان از رسوم مهم
ترکمن ها محسوب می شود در عید فطر زنان ترکمن صبح زود برای پذیرایی از مهمانان شیرینی های مخصوص از جمله :
پشمه،
چاپادی،
قتلمه،
قطاب و
نان روغنی درست می کنند تا بعد از مراسم نماز عید فطر برای دید و بازدید مهمانان سفره پذیرایی آماده باشد.
[xviii]
4-یادبود درگذشتگان
از رسوم مشترک مناسک عید فطر در مناطق مختلف ایران ، یادبود و احترام به درگذشتگان است .در این روز بعد از اقامه نماز زیارت اهل قبور انجام می شود که معمولا"با همراه بردن خيرات از قبیل خرما، شيريني و گل بر سر مزار و نیز قرائت فاتحه و طلب مغفرت برای اموات است.
5- نذر ،قربانی، ا
طعام
« نذر» بخش مهمی ازمناسک و کنش های دینی است ،که مستلزم نوعی مراوده با« امر قدسی» در جهت ساماندهی و برآورده شدن حاجات انسان مؤمن است .نذر به مثابه عملی دینی تلقی میگردد که موجب متعالی کردن جامعه یا افراد میشود، دینداران میتوانند با آن به شفاي روحی و معنوي نایل آیند و دوباره دگرگون شوند، توبه کنند، و رستگار شوند. نذر با ایجاد اتحاد اجتماعی و معنوي در میان افراد و اجتماع، موجب کاهش اضطراب و دغدغه هاي آنها میشود
مناسک نذر، در واقع نوعی ارتباط و نیایش و نجوا با خداوند و یا هر «امر قدسی» و« ماورائی» در جهت ساماندهی و حل مسائل زندگی است . بنابراین نیاز و آرزو در انسان اصلی ترین مفهومی است که در ارتباط با نذر به ذهن متبادر می شود . این نیاز مندی و احساس بی پناهی در مقابل سختی ها ، دردها ، مشکلات ، ترس ها و نا امنی ها انسان را دچار یأس و نا امیدی می سازد که فقط نیرویی الهی و ماورای طبیعی را به عنوان نجات دهنده خود می یابد.
[xix]
از قديم الايام در
یزد رسم بر اين بوده است كه كساني كه نذر و نيازي دارند با تهيه شيريني، آن را در محل برگزاري نماز عيد فطر و قبل ازاقامه نماز بين مردم توزيع مي كردند.
طبخ آش معروف به حضرت ابوالفضل العباس(ع) و توزيع آن در صبحگاه عيد بين مردم از ديگر آداب و رسوم قديمي اين روز در بين
يزدي ها می باشد .
[xx]
پس از بر پایی نماز عید فطر در سنت دیرینه مردم
بلوچ قربانی کردن از جمله رسومی است که اعضای خانواده در خانه ریش سفیدان جمع می شوند و بزرگ خاندان ضمن قربانی کردن از آنها میزبانی می کند .کودکان نیز در عید فطر از بزرگترها عیدی می گیرند و اوقات خوشی را سپری می کنند .
«کیسه برکت» نیز از دیگر رسوم مردم در منطقه
سیستان است ؛به طوری که بزرگان روستا چه مرد و چه زن با دوختن یک کیسه به جمع آوری نذورات، کفاره و فطریه مردم مشغول می شوند تا آن ها را در اختیار فقرا و نیازمندان قرار دهند. همچنین عده ای با تهیه و بستهبندی «آجیل مشکل گشا» بعد از نماز مغرب روز عید به قصد نیت و طلب حاجت به مسجد میروند و پس از اقامه نماز مغرب بین زنان نمازگزار تقسیم میکنند.
[xxi]
در روز عید فطر سفره های غذا در تمام خانه های
ترکمن های خراسان شمالی پهن بوده و درب این خانه ها نیز به روی همه باز است و هر که به در این خانه ها برود بدون این که نام و نشانش را بپرسند به داخل دعوتش می کنند و از او پذیرایی می کنند و از غذایی که بر روی سفره چیده شده؛ به او نیز می دهند.
[xxii]
در
شهرکرد کسانی که نذر داشتند آش نخود لااله الاالله می پختند بدین ترتیب که مقدار نخودی را که نذر داشتند تا با آن آش بپزند تهیه می کردند و از اول ماه مبارک رمضان تا روز آخر ماه رمضان این نخود را که شسته و در کیسه ای ریخته بودند با خود به مسجد میبردند و پس از نماز مغرب و عشا بین زنان نمازگزار تقسیم می کردند تا هر نمازگزار بر تک تک نخودها ١٠٠ مرتبه لااله الاالله و صلوات بخواند سپس روز عید تمامی همسایگان و آشنایان برای طبخ آش نذری در منزل یکی از نذرکننده ها جمع می شدند.
در
برزک کاشان عده ای که نذر ٧٢ سکه به نیت ٧٢ شهید کربلا دارند در چنین روزی ٧٢ سکه خود را پس از اینکه حاجتشان برآورده شد بین حاضران در مصلی تقسیم میکنند و هر کس که حاجتی دارد سکه را میگیرد و خود نیز نیت میکند.
در شهرهای
مهاباد و اشنویه غذای خانواده ها چلوخورشت و سبزی بود که درسینی های بزرگ مسی گذاشته می شد و آنها را به مسجد می بردند و در مسجد در کنار هم غذای روز عید را صرف می کردند .
در
سمنان زرشک پلو، رشته پلو و سبزی پلو طبخ می شد که داخل پلوها حتماً گوشت قرار می دادند تدارک می دیدند که از گوشت، شیره انگور، لپه و کشمش تهیه می شد.
در
کیاسرای رشت روز عید سفره ختم رمضان پهن میکردند و در سفره آش شیر و نان برنجی می گذاشتند و اهل خانه قبل از رفتن به نماز عید از این خوراکیها می خوردند.
در
مشهد غذای روز عید «یخمی» یا همان چلو گوشت طبخ می شود .
غذای معمول روز عید در
اصفهان «آش رشته » و و در
ساوه «آش ترش » و در
فین کاشان «آش نعناع داغ» است.
در
تهران صبح روز عید حلوای مخصوصی به نام «کاچی» طبخ میشود که بچه ها با بردن ظرفی از آن به خانه همسایگان و اقوام عیدی دریافت میکنند
[xxiii].
طبخ غذا و صرف آن در کنار اعضای خانواده، دوستان و آشنایان نشان از الگوهای جمع گرایی و عاطفه گرایی است. این در کنار هم بودن ها، گپ زدن ها، خندیدن و شادی کردن ها سبب افزایش انس، الفت و همبستگی خانوادگی است و این همبستگی سبب میشود فرزندان در کنار خانواده بودن را تجربه شیرینی بدانند و خانواده را کانون مقدس و پاکی بدانند که سبب آرامش روحی، روانی و تقویت رشد اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی می شود.
در
خوزستان بسیاری از مردم روز عید سفره هایی به همین مناسبت پهن کرده و انواع شیرینی و آجیل روی آن می چینند. البته فلسفه سفره چیدن در این روز با سفره ای که مردم در عید نوروز پهن می کنند متفاوت است و به نظر می رسد راهی ست برای کمتر کردن زحمت میزبان ها در پذیرایی از تعداد زیاد میهمانانی که در این روز در نوبت های مختلف به خانه ها می آیند .
در این مناطق، جشن عید فطر، مانند عید نوروز چند روز به طول می انجامد و در دید بازدیدهای بعدی که طولانی تر است، پذیرایی معمولا" به صرف غذاست . در بعضی ازخانواده ها که تعداد میهمانان زیاد است برای مردها و زن ها سفره های جدا گانه چیده می شود . غذای این میهمانی ها هم معمولا" مرغ و پلوی تزئین شده با زعفران یا قورمه سبزی است.
پخت و پز وآماده کردن غذای عید بهانه ای می شود برای گذراندن ساعتهایی در کنار اعضای خانواده و آشنایان و همسایه ها ، دور همی هایی که علاوه بر ایجاد تجربه ای مطلوب و شاد ،زمینه ی الفت ، همبستگی و جمع گرایی را میان افراد فراهم می آورد .
[xxiv]
درمیان
عشایر آذربایجان شرقی، در این روز عشایر در
اوبای بزرگ (چادر بزرگ) که معمولا گنجایش زیادی دارد دور هم جمع می شوند و با ذبح و قربانی گوسفندان و درست کردن دیزی محلی نهار و شام را باهم می خورند و درکنار سفره پربرکت آنها نان گرم، شیر برنج، سرشیر ، خامه و لبنیات طعم دلچسبی دارد .
در روستاهای دامنه سهند بر سر سفره هایی که به نان های سنتی محلی، مرباهای خانگی و شیرینی های متنوع مزین است، صبحانه می خورند.
در عید فطر
چرچی ها یا همان فروشندگان محلی دوره گرد به محل اوباها می آیند و انواع شیرینی های سنتی، لباس های رنگارنگ کودکانه و بافتنی های دستی را می فروشند و در بیشتر مواقع اجناس خود را با تولیدات عشایر معاوضه می کنند
[xxv] .
6-عیدی دادن
رسم هدیه دادن در روز عید یا « عیدی » از رسوم مشترک مناطق مختلف ایران است که معمولا" بزرگترها به کوچکترها می دهند . رسمی که بزرگترها به وسیله آن عاطفه و محبت خود را به کوچکترها نشان می دهند و کوچکترها هم این رسم را به یادگار گرفته و به نسل بعد منتقل می کنند.
در مناطق بسیاری پس از برپایی نماز عید فطر اغلب کوچکترهایی که برای اولین بار روزه گرفته اند برای گرفتن هدیه یا جایزه به دیدار بزرگترها و به ویژه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها می روند . در بیشتر نقاط هدیه روز عید به «تازه عروس» و «تازه داماد» ها هم داده می شود ؛ این رسم چون به صورت متقابل انجام می شود موجب ایجاد انس و الفت بیشترما بین دو طرف و نیز خانواده هایشان خواهد شد.
در دیدو بازدیدهای روز «عید فطر»
اهالی عرب خوزستان هدیه دادن و هدیه گرفتن رسم مهمی است شبیه رسم عیدی دادن که در نوروز متداول است .
[xxvi]
در
بردسیر روز عید فطر، هر جوانی که نامزد داشت برای خانواده نامزد خود هدایایی می فرستاد؛ این هدایا را پیشکشی عید می نامیدند. مقدار هدایا متناسب با توانایی و بنیه مالی خانواده داماد بود. کسانی که توانایی مالی بیشتری داشتند گوسفند فربه ای را که پیشتر پشت آن را حنا بسته بودند، به همراه دستبند طلا یا نقره و مقداری شیرینی و کله قند به خانه نامزد خود می فرستادند و ظهر روز عید خانواده پسر به عنوان عید دیدنی به خانه دختر میرفتند و خانواده دختر از مهمان ها پذیرایی می کردند.
در
ابهر شب « عید فطر» هر کس که نامزد داشت برای نامزد خود تحفه میفرستاد این تحفه به «گلین پایی» یا «هدیه عروس» معروف بود که شامل برنج، نان، گوشت، میوه های فصل، شیرینی، آینه، پارچه، زیورآلات و. .. بود ؛که در خونچه می گذاشتند و خونچه ها را با گل های زیبا تزیین می کردند و روی هدایا را با پارچه های حریر می پوشاندند و افرادی به نام «خونچه بر» یا «طبق کش » خونچه ها را بر سر می گذاشتند و به همراه تنی چند از اقوام داماد با دف زدن و هلهله کردن راهی خانۀ عروس می شدند. پس از رسیدن به خانه عروس پذیرایی می شدند و از طرف خانواده عروس به هدیه آوران دستمال یا جوراب هدیه داده می شد.
در
کهک پدربزرگ ها در چنین روزی به دختران و پسران نوجوان و نابالغی که ماه رمضان را روزه گرفته بودند، قطعه ای زمین، سهم آب یا درخت به عنوان عیدی هدیه می دهند.
در
صومعه سرا روز عید عروس به دیدن مادر شوهر و خانواده همسرش می رود و خانواده ها بنا به وسعشان یک جوجه یا گوساله به عروسشان هدیه می دهند. داماد هم به تنهایی یا به اتفاق خانواده به منظور تبریک عید فطر به منزل عروس خود می رود و خانواده عروس پس از پذیرایی از داماد و خانواده اش به داماد پیراهن یا کت و شلوار هدیه می دهند.
[xxvii]
تحلیل
طبق نظریات جامعه شناختی دین در« مناسک» انواع واقسام عواطف و احساسات، از شادمانه تا اندوهبار وجود دارند. اين عواطف هم معطوف به فرد و هم معطوف به اجتماع هستند. به همين سبب مناسك بواسطه نوع عواطفي كه در درونشان دارند زمينه ايجاد تجربه شادمانه يا اندوهگين و رنج آلود را برای فرد فراهم مي كنند . لذا پاره اي از مناسك مؤمنان را به تجربه شادمانه جهان مي رسانند و پاره اي ديگر به تجربه رنج آلود و اندوهگين جهان. اولويت و تقدم اينها بستگي به اولويت و تقدم اين عواطف در حيات اجتماعي و روحيه جمعي و فردي افراد دارد
[xxviii].
مراسم جشن عید فطر « عید فطر» به عنوان مناسکی دینی، بستر تجربه عواطفی شادمانه را برای مؤمنان مهیا می سازد ؛ شادی که ناشی از احساس رضایت آنها در موفق شدن به انجام فرائض و واجبات دینی اشان در زمان طولانی ماه رمضان است .
در انجام تمامی مراحل مناسکی جشن عید فطر وجود روح همبستگی ،همدلی و جمع گرایی موجب مضاعف شدن این نشاط و شادمانی فردی می شود .
افراد طي همين تشريفات مناسكي مربوط به عید فطر با هم پيوند بیشتری پيدا مي كنند، به هم نزديك مي شوند وارتباط و صميميت شان با يکديگر بيشتر مي شود. افراد در این ایام از حيات فردگرايانه روزمره و مشکلات آن فارغ می شوند و با پیوستن به جمع اقوام ، دوستان و آشنایان احساسات بهتر و شادتری را در بستر مناسک دینی تجربه می کنند .
از اینرو توجه چنین مناسکی ضمن اینکه بخشی از مطالبه و نیاز امروز جامعه به شادی را برآورده می سازد ، این امکان را نیز فراهم می سازد که الگوهای جدیدی از « مناسک شادمانه» در جامعه ساخته و ترویج داده شود .