گفت و گو با محمد نظری درباره مجموعه های عاشورایی
نقاش گفت دست بریده نمیکشم
جام جم , 24 شهريور 1397 ساعت 12:16
تلاش میکنم درباره باورهای دینیام با زبان محاوره با مردم حرف بزنم. به نظرم این بهتر از حفظ کردن شعر، داستان و روایات است، حتی تاثیر بیشتری هم بر مردم میگذارد. آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
حتما تا به امروز واژههایی همچون کلکسیون و کلکسیونر به گوشتان خورده است و اینکه عدهای به دنبال جمعآوری تابلوهای نفیس هنری هستند و آن هم با قیمتهای بالا به معرض نمایش میگذارند! یکی از این مجموعهدارهای ایران محمد نظری، مجری شناختهشده تلویزیون است که وقتی نام او به زبان آورده میشود، مخاطبان به یاد برنامه به خانه برمیگردیم میافتند، زیرا سالهاست این برنامه را اجرا میکند و نامش بعد از 20 سال با این برنامه گره خورده و به قول معروف برند اوست.
البته تفاوت او با دیگر مجموعهدارها در این است که این آقای مجری مجموعه عاشورایی نفیسی را جمعآوری کرده است و تا به امروز نقاشیهای مختلفی را با موضوع حادثه عاشورا سفارش داده و در قالب نمایشگاه در ایام محرم به معرض دید عموم قرار داده است که اتفاقا با اقبال مخاطبان هم روبهرو شده است.
او معتقد است تا به امروز برکت این کارش را در مقاطع مختلف زندگیاش به چشم دیده و کارگشای او بوده است. البته ورود این مجری به تلویزیون و بعد رادیو به بهانه یک آزمون بود که در معاونت سیاسی تلویزیون برای گزینش گوینده خبر آزمون برگزار شده بود. 4000 داوطلب در این آزمون شرکت کرده بودند که 13 نفر انتخاب شدند و در میان آنها نام محمد نظری هم به چشم میخورد.
با اینکه ورود نظری به معاونت سیما هم تصادفی بود، ولی برای ماندگار شدن و جایگاه ثابت تلاش زیادی کرد. محمد نظری که از مجریان حرفهای تلویزیون محسوب میشود، وقار و متانتش است و این دو ویژگی چاشنی اجرای این مجری قدیمی است. ضمن اینکه او در اجرا سعی میکند از گفتن حرفهای کلیشهای پرهیز کند. در واقع او از تملق و چربزبانی فاصله زیادی دارد. همه این موارد بهانهای شد تا با او یک گفتوگوی محرمی بگیریم.
هر سال با فرارسیدن ایام محرم، معمولا مجریان تلویزیون و گویندگان رادیو اشعار و متنهایی را حفظ میکنند و در برنامه میخوانند، اما شما از آن دست مجریان هستید که به هیچ وجه متنی را حفظ نمیکنید و وقتی درباره امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) حرف میزنید، سعی میکنید احساسات را به لحظه بیان کنید، چطور شما برخلاف رویه برخی دیگر از مجریان عمل میکنید؟
من خیلی عادت ندارم متنهای حفظشده و کلیشهای در برنامه به کار ببرم. گرچه برخی چنین اجراهایی را بیشتر میپسندند، اما من این طور نیستم. ضمن اینکه معتقدم ده روز اول محرم موجی در جامعه وجود دارد که این موج روی من هم به عنوان مجری تاثیر میگذارد. بنابراین
هر سال وقتی قرار میشود جملاتی درباره امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع)
در برنامه بگویم، سعی میکنم به جای حفظ و تکرار جملات در برنامه سراغ حسی بروم که به لحظه به ذهنم میآید. دلیلش این است که احساس میکنم در لحظه اتصالی با خدا و ائمه برقرار میشود که جملات دلی و قابل فهم میشود.
مگر میشود نام حضرت ابوالفضل (ع) به میان بیاید و به یاد ایثار و گذشت این بزرگمرد نیفتاد. او اسطوره بینالمللی است که به جغرافیای خاصی تعلق ندارد، بلکه برای همه است. حضرت ابوالفضل (ع) حتی اگر در نقطه دیگری هم به دنیا میآمد و نامش چیز دیگری بود، با توجه به این درجه ایثار که چشمانش را روی همه نیازهای دنیوی بست، حتما قابل احترام است.
آیا پیش آمده شما هم به حضرت ابوالفضل (ع) متوسل شوید؟
مگر میشود به حضرت ابوالفضل (ع) که اسطورهای بینالمللی است، متوسل نشد. ایشان واقعا چشمشان را روی همهچیز بستند. تشنگیشان را فراموش کردند، چون به فکر کسانی بودند که تشنه هستند. اتفاقا یکی از نزدیکان ما که خیلی هم باورهای قوی دینی ندارد یک شب خواب حضرت ابوالفضل (ع) را میبیند و از همان زمان مرید ایشان شد. واقعا همه ما برکت ائمه را در زندگیمان میبینیم.
بنابراین تلاش میکنم درباره باورهای دینیام با زبان محاوره با مردم حرف بزنم. به نظرم این بهتر از حفظ کردن شعر، داستان و روایات است، حتی تاثیر بیشتری هم بر مردم میگذارد. آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
پس با این نگاه در ایام محرم پلاتوی سلام و احوالپرسی با بینندگان را میگویید؟
بله، چون معتقدم نباید درگیر ظاهر شویم. عزاداری فقط به پوشیدن لباس مشکی در ایام محرم نیست که پشت یک دسته عزاداری راه بیفتیم و بعد هم پرچم به دست بگیریم، بلکه باید فلسفه این اتفاق عظیم تاریخی را درک کنیم.
شما اشاره کردید به فلسفهای که به آن باور قلبی دارید. شما خودتان شخصا در ایام محرم تا چه میزان سعی میکنید چشمهایتان را حتی برای چند روز روی مسائل دنیوی ببندید؟
به خاطر موقعیت شغلیام خیلی نمیتوانم در فضاهای عمومی و شلوغ عزاداری شرکت کنم، زیرا برایم سخت است و معذب میشوم. متاسفانه فضای کاذب شغلیمان اجازه نمیدهد در چنین مراسمی در خلوت خودمان باشیم و بیشتر درگیر آدمها میشویم. به همین دلیل من خلوت خصوصی خودم را دارم.
البته درست نیست بگویم، اما هر سال در روز تاسوعا منزل یکی از دوستانم برای پختن نذری جمع میشویم که آن جمع پنج نفر هم نیستند و گمنام، نذری را بیرون میدهند. بودن در کنار آنها حس خوب و آرامشبخشی به من میدهد. امروز صبح که از خواب بیدار شدم به این فکر کردم هفته آینده دوباره این حس خوب سراغم میآید. ما در برنامه با خیلی از کارشناسان گفتوگو میکنیم، اما هیچکدام مثل حسهای شخصیام نسبت به واقعه عاشورا نخواهد شد.
نام شما جزو یکی از مجموعهدارها به چشم میخورد، البته با این تفاوت که مجموعه عاشورایی را جمعآوری کردهاید. در این باره برایمان بگویید؟
بله. من مجموعهدار نقاشیهای قهوهخانهای عاشورایی هستم و تا به امروز در برج میلاد، مجموعه سعدآباد، فرهنگسرای ملل و اندیشه و ... به نمایش گذاشته شده است. جمعآوری همه این تابلوها نشان از عشق من به امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) است که یک مجموعه تابلوی نفیس نقاشی رنگ و روغن عاشورایی قهوهخانهای را جمع کردهام.
چه حسی به شما انگیزه داد تا در کنار دیگر مجموعههایتان، آثار نفیسی هم از نقاشیهای عاشورایی جمعآوری کنید؟ درباره این حس برایمان بگویید؟
واقعه عاشورا خیلی خاص است. صرفنظر از اینکه ما شیعه هستیم، حتی اگر دین دیگری هم داشتیم و به این واقعه عظیم کربلا نگاه میکردیم، حتما متوجه خاص بودنش میشدیم. امام حسین (ع) و یارانش با آنکه از نتیجه کار آگاه بودند، اما به دنبال حقانیت میگشتند و بر آرمانهایشان پافشاری کردند و حاضر نشدند تغییر شیوه بدهند.
مگر میشود به اینها فکر کرد و تحتتاثیر قرار نگرفت. من دو بار و آن هم خیلی خاص و خصوصی به کربلا رفتهام. زمانی که وارد حرم حضرت عباس (ع) شدم، نمیدانستم باید چه بگویم. واقعا موج مثبت حرم من را گرفته بودم.
این اتفاق در حرم امام حسین (ع) هم افتاد و خودم را نزدیک بارگاه کسانی میدیدم که واقعاً در این دنیا خاص هستند و همین به من قدرت و انرژی میداد. به یاد دارم وقتی به یک نقاش قهوهخانهای ساکن در مشهد سفارش تابلوی شهادت حضرت ابوالفضل (ع) را دادم، خطاب به من گفت که هرقدر به او پول بدهم، حاضر نیست دست حضرت عباس را قطعشده بکشد. گفت او را در بغل امام حسین (ع) میکشد، چرا که معتقد بود اجازه ندارد دست ابوالفضل را قطع شده بکشد.
ببینید یک نقاش قهوهخانهای که در فقر زندگی میکند، باورهای خاصی نسبت به این واقعه عظیم دارد. ممکن است هر کدام از ما یک نگاه متفاوت به این واقعه داشته باشیم، اما در نهایت به خاص بودن این واقعه پی میبریم. بنابراین ما باید قدرت امام حسین (ع) را نشان بدهیم. در یکی از کتابهای شهید مطهری خواندهام که نباید از عجز و ناتوانی یاران امام حسین (ع) در واقعه عاشورا گفت تا مردم گریه کنند. باید از قدرت و عظمت بزرگمردانی گفت که به خاطر آرمانهایشان کار بزرگی انجام دادهاند. ما این گونه میتوانیم حق مطلب را ادا کنیم.
برکت مجموعهداری عاشورایی در زندگیتان چگونه رقم خورده است؟
برکتش را خیلی دیدهام. مشکلات زیادی در زندگیام پیش آمده، اما همیشه به برکت توسل به امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) حل شده است، حتی با توسل توفیق داشتم گره مشکلات بقیه را هم حل کنم. ضمن اینکه من تعدادی بچههای بیسرپرست را پوشش میدهم که واقعا برکت آن را در زندگیام دیدهام. باورم این است اگر به امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) متوسل شویم، همیشه نگاهشان با ماست.
کد مطلب: 33462
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/33462/نقاش-گفت-دست-بریده-نمی-کشم
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir