کد مطلب : ۳۳۵۷۵
یادداشتی از حجتالاسلام علی شفیعی
قرائت تراژیک و سودجوییهای عصری از عاشورا
عاشورا به عنوان یک حادثه در جهان اسلام و در گفتمان شیعی پس از شکلگیری و استقرار آن در فرهنگ شیعی با رویکردهای متفاوت و نگرشهای گوناگونی مواجه شد که پارهای از آنها نه تنها سودی به این واقعه نداشتهاند بلکه زمینه ساز آسیبهای چندی نیز برای این واقعه شدهاند.
عاشورا دو ساحت دارد: ساحت اندیشه و تفکر و ساحت احساس و عاطفه که هر یک همراهانی و رهآوردهایی به دنبال داشته است. توجه به این دو ساحت نه تنها ضروری است بلکه آن چه عاشورا را میتواند جاودانه کند توزیع دقیق و صحیح سهم هر یک از این دو ساحت در این واقعه است.
سوگمندانه باید گفت در هر برهه تاریخی که یک ساحت عاشورا کم رنگ شده و ساحتی دیگر سهمی غیر واقعی پیدا کرده است آسیبهای غیر قابل جبرانی از آن طریق دامن گیر جامعه شیعی و این واقعه شده است.
در سالهای اخیر و در فضای جوامع شیعی قرائتی از عاشورا حاکمیت یافته و غلبه پیدا کرده است که از آن میتوان به قرائت تراژیک از عاشورا یاد کرد. قرائتی که بیش و پیش از آن که بر اندیشه و تفکر استوار باشد بر احساس و عاطفه و نگاه غمگنانه آن هم با رویکرد «غم برای غم» یا «غم در خدمت غم» که شاید بتوان بر آن غم سکولار نام نهاد. این قرائت از عاشورا معلول عواملی و دارای پیامدهایی است که در ادامه به اجمال به پارهای از آنها اشاره خواهد شد.
الف) عاشورای تراژیک ظرفیتی برای عوام گرایی مذهبی یا پوپولیسم مذهبی
عَوامگرایی یا پوپولیسم آموزه و روشی است که برخی برای حذف نخبگان و یا اندیشههای نخبهگانی بر آن تمرکز کرده و با تهییج عامه مردم آن چه را میخواهند به جامعه ترزیق میکنند.
قرائت تراژیک از آن جا که بر «احساس برای احساس» استوار است و قدرت جذب عواطف عموم جامعه را دارد به ویژه در جوامعی که دچار انواع ضعفها و نارسایی فرهنگی؛ اجتماعی و اقتصادی است به راحتی میتواند نفوذ عمومی پیدا کرده و به یک نُرم اجتماعی تبدیل شود.
این ظرفیت جریان سازی عمومی و راهبری پوپولیستی میتواند این رویکرد به عاشورا و به دنبال آن خود عاشورا را با آسیبی جدی مبتلا کند که از آن میتوان به تلاش حداکثری در تولید جعل و نهادینه کردن جهل یاد کرد.
ب) عاشورای تراژیک امکانی برای جعل و جهل
همان گونه که اشاره شد این قرائت از عاشورا بدان جهت که نگاهی پوپولیستی به مذهب و این واقعه دارد تلاش خواهد کرد به جعل روی بیاورد چرا که اولاً: همراه کردن عموم مردم با تمام سلایق و ظرفیتها از یک سو؛ ثانیاً: محدودیت عناصر تشکیل دهنده این واقعه از سوی دیگر؛ راهی به جز جعل را برای معتقدان به قرائت تراژیک باقی نمیگذارد.
نگاهی به پارهای از متنها و قالبهای مداحی گری در این دو دهه از یک سو و شیوهها و مطالب پارهای واعظان در دستگاههای رسمی از سوی دیگر به خوبی حجم جعل را نمایان میکند. مداحان مشهوری که حتی از بهرهگیری از قالبهای تجربه شده توسط برخی آوازخوانان پیش از انقلاب هم نمیتوانند بگذرند شاید که در همراهی عموم توفیق پیدا کنند و خطیبانی که با تمسک به سخنان جعلی و تنها برای جذب عامه مردم هر یابسی را نقل میکنند غافل از این که نقل یابسها به یُبس اندیشهها و اعمال منجر میشود.
نگاهی گذری بر متنهای تولیدی پارهای مداحان و خطابههای برخی خطیبان؛ هم چنین قالبهای به کار گرفته شده در مداحیها جعل در آنها را که گاه برای فرار از تیزی آن جعل از آن با نام «زبان حال» یا «چنین گفته اند» یاد میکنند به خوبی ظرفیت وسیع این قرائت را برای جعل نشان میدهد.
ج) جعل گذرگاهی مهم برای جهل
از جعل مهمترین چیزی که بیرون میآید و خروجی بنیادین آن محسوب میشود جهل است. جالب آن که بین این دو ترابط وثیق و تولیدی برقرار است یعنی از جعل؛ جهل تولید میشود و همین جهل زمینه ساز جعلی دوباره میشود و این رابطه تداوم پیدا میکند.
از آن جا که حیات قرائت تراژیک به جهل است و جهل هم زائیده جعل است لذا جعل در این قرائت نه تنها نفی نمیشود بلکه یک قاعده است. عاشورا که در واقع برای نفی جهل و مبارزه با جهل شکل گرفته است در این قرائت به ضد خود تبدیل شده و ظرفیتی برای جهل میشود.
د) قرائت تراژیک و سودجوییهای عصری
یکی دیگر از پیامدهای خطرناک این قرائت ظرفیت سازی برای سودجوییهای عصری است. شاخص این گونه سودجوییها بهره گیریهای سیاسی و ایدئولوژیک از این واقعه سترگ است.
در این نگاه به عاشورا؛ چون اصالت پیامها و بیانهای عاشورا مقهور و مغلوب نگاه سودجویانه است لذا گاه با صحنههایی مواجه میشویم که هیچ تناسبی با این واقعه ندارد. این که در میانه عزاداری ناگهان مداحی یا خطیبی سخنگوی یک حزب سیاسی میشود و عاشورا و خالقان آن را چنان تقلیل میدهد که گویا تمام آن حادثه برای پیروزی فلان اندیشه سیاسی شکل گرفته و همه آن شهیدان شهید راه فلان گرایش سیاسیاند نشان روشنی از این سودجوییهای عصری است.
دستگاههای مسئول و متولیان امر وعظ و مداحی هنوز خیلی دیر نشده باید تدبیری بیندیشند تا بیش از این اصالت عاشورا از یک سو و عشق و علاقه مردم به این واقعه از سوی دیگر دستخوش این گونه قرائتها و آسیبها نشود.
عاشورا دو ساحت دارد: ساحت اندیشه و تفکر و ساحت احساس و عاطفه که هر یک همراهانی و رهآوردهایی به دنبال داشته است. توجه به این دو ساحت نه تنها ضروری است بلکه آن چه عاشورا را میتواند جاودانه کند توزیع دقیق و صحیح سهم هر یک از این دو ساحت در این واقعه است.
سوگمندانه باید گفت در هر برهه تاریخی که یک ساحت عاشورا کم رنگ شده و ساحتی دیگر سهمی غیر واقعی پیدا کرده است آسیبهای غیر قابل جبرانی از آن طریق دامن گیر جامعه شیعی و این واقعه شده است.
در سالهای اخیر و در فضای جوامع شیعی قرائتی از عاشورا حاکمیت یافته و غلبه پیدا کرده است که از آن میتوان به قرائت تراژیک از عاشورا یاد کرد. قرائتی که بیش و پیش از آن که بر اندیشه و تفکر استوار باشد بر احساس و عاطفه و نگاه غمگنانه آن هم با رویکرد «غم برای غم» یا «غم در خدمت غم» که شاید بتوان بر آن غم سکولار نام نهاد. این قرائت از عاشورا معلول عواملی و دارای پیامدهایی است که در ادامه به اجمال به پارهای از آنها اشاره خواهد شد.
الف) عاشورای تراژیک ظرفیتی برای عوام گرایی مذهبی یا پوپولیسم مذهبی
عَوامگرایی یا پوپولیسم آموزه و روشی است که برخی برای حذف نخبگان و یا اندیشههای نخبهگانی بر آن تمرکز کرده و با تهییج عامه مردم آن چه را میخواهند به جامعه ترزیق میکنند.
قرائت تراژیک از آن جا که بر «احساس برای احساس» استوار است و قدرت جذب عواطف عموم جامعه را دارد به ویژه در جوامعی که دچار انواع ضعفها و نارسایی فرهنگی؛ اجتماعی و اقتصادی است به راحتی میتواند نفوذ عمومی پیدا کرده و به یک نُرم اجتماعی تبدیل شود.
این ظرفیت جریان سازی عمومی و راهبری پوپولیستی میتواند این رویکرد به عاشورا و به دنبال آن خود عاشورا را با آسیبی جدی مبتلا کند که از آن میتوان به تلاش حداکثری در تولید جعل و نهادینه کردن جهل یاد کرد.
ب) عاشورای تراژیک امکانی برای جعل و جهل
همان گونه که اشاره شد این قرائت از عاشورا بدان جهت که نگاهی پوپولیستی به مذهب و این واقعه دارد تلاش خواهد کرد به جعل روی بیاورد چرا که اولاً: همراه کردن عموم مردم با تمام سلایق و ظرفیتها از یک سو؛ ثانیاً: محدودیت عناصر تشکیل دهنده این واقعه از سوی دیگر؛ راهی به جز جعل را برای معتقدان به قرائت تراژیک باقی نمیگذارد.
نگاهی به پارهای از متنها و قالبهای مداحی گری در این دو دهه از یک سو و شیوهها و مطالب پارهای واعظان در دستگاههای رسمی از سوی دیگر به خوبی حجم جعل را نمایان میکند. مداحان مشهوری که حتی از بهرهگیری از قالبهای تجربه شده توسط برخی آوازخوانان پیش از انقلاب هم نمیتوانند بگذرند شاید که در همراهی عموم توفیق پیدا کنند و خطیبانی که با تمسک به سخنان جعلی و تنها برای جذب عامه مردم هر یابسی را نقل میکنند غافل از این که نقل یابسها به یُبس اندیشهها و اعمال منجر میشود.
نگاهی گذری بر متنهای تولیدی پارهای مداحان و خطابههای برخی خطیبان؛ هم چنین قالبهای به کار گرفته شده در مداحیها جعل در آنها را که گاه برای فرار از تیزی آن جعل از آن با نام «زبان حال» یا «چنین گفته اند» یاد میکنند به خوبی ظرفیت وسیع این قرائت را برای جعل نشان میدهد.
ج) جعل گذرگاهی مهم برای جهل
از جعل مهمترین چیزی که بیرون میآید و خروجی بنیادین آن محسوب میشود جهل است. جالب آن که بین این دو ترابط وثیق و تولیدی برقرار است یعنی از جعل؛ جهل تولید میشود و همین جهل زمینه ساز جعلی دوباره میشود و این رابطه تداوم پیدا میکند.
از آن جا که حیات قرائت تراژیک به جهل است و جهل هم زائیده جعل است لذا جعل در این قرائت نه تنها نفی نمیشود بلکه یک قاعده است. عاشورا که در واقع برای نفی جهل و مبارزه با جهل شکل گرفته است در این قرائت به ضد خود تبدیل شده و ظرفیتی برای جهل میشود.
د) قرائت تراژیک و سودجوییهای عصری
یکی دیگر از پیامدهای خطرناک این قرائت ظرفیت سازی برای سودجوییهای عصری است. شاخص این گونه سودجوییها بهره گیریهای سیاسی و ایدئولوژیک از این واقعه سترگ است.
در این نگاه به عاشورا؛ چون اصالت پیامها و بیانهای عاشورا مقهور و مغلوب نگاه سودجویانه است لذا گاه با صحنههایی مواجه میشویم که هیچ تناسبی با این واقعه ندارد. این که در میانه عزاداری ناگهان مداحی یا خطیبی سخنگوی یک حزب سیاسی میشود و عاشورا و خالقان آن را چنان تقلیل میدهد که گویا تمام آن حادثه برای پیروزی فلان اندیشه سیاسی شکل گرفته و همه آن شهیدان شهید راه فلان گرایش سیاسیاند نشان روشنی از این سودجوییهای عصری است.
دستگاههای مسئول و متولیان امر وعظ و مداحی هنوز خیلی دیر نشده باید تدبیری بیندیشند تا بیش از این اصالت عاشورا از یک سو و عشق و علاقه مردم به این واقعه از سوی دیگر دستخوش این گونه قرائتها و آسیبها نشود.
مرجع : شفقنا