بهروز بیهقی:با گذشت بیش از سه دهه از شکل گیری شورای عالی انقلاب فرهنگی و درحالی که ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی،تمهیدات خاص خود،به ویژه در کلان عرصه فرهنگ را می طلبد،این شورا آن چنان که باید و شاید،به این حوزه خطیر نپرداخته یا اگر پرداخته است،آن قدر امساک خبری ورزیده که گویی اساسا موضوعی برای اطلاع رسانی در حوزه فرهنگ وجود ندارد!این در حالی است که رهبر معظم انقلاب،چه در بیانات و چه در احکام صادره،همواره بر نقش محوری فرهنگ در عرصه حیات اجتماعی تاکید ورزیده و بر این ادعا که مباحث فرهنگی،حاشیه و ذیل سیاست و اقتصاد هستند،خط بطلان کشیده اند.به تناسب این رویکرد،رهبر انقلاب بر جایگاه بالادستی شورای عالی انقلاب فرهنگی در تصویب مصوبات لازم الاجرا پای فشرده تا آن جا که این شورا را «قرارگاه اصلی فرهنگی کشور»خوانده اند.
مطالباتی که به سرانجام نرسیده است
بر همین اساس،رهبر انقلاب در پیوست حکم دوره جدید فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی که مهر ماه سال 1393 صادر و منتشر شد،به تفصیل اولویت های کاری هفت گانه این شورا را برشمردند.اما از آن سال به بعد،در اظهارات هر از گاه اعضای شورا یا دبیر آن،مشخص نیست که شورا چه گام هایی را برای تحقق مطالبات رهبر انقلاب برداشته است.در جدیدترین این گونه اظهارات،همان طور که خوانندگان محترم در صفحه پیش رو ملاحظه می فرمایند،معاون دبیر خانه شورای عالی انقلاب فرهنگی،عملا پاسخ روشن و صریحی به سوال خبرنگار ما درباره تحقق اولویت های کاری هفت گانه نداده است و پاسخ های کلی وی،به هیچ رو،میزان کامیابی یا ناکامی شورا را در این مسیر نشان نمی دهد.
اگر نگاهی هر چند اجمالی به اولویت های هفت گانه ابلاغی بیفکنیم،در خواهیم یافت که این اولویت ها چگونه ساحت های مختلف مقوله فرهنگ را پوشش می دهند و در برخی موارد،مانند تحول علوم انسانی،پرداختن به آن ها تا چه حد زیر بنایی است.افزون بر این،حال که موضع خصومت آمیز دولت آمریکا علیه دولت و ملت ایران ،رو به شدت است ،کیست که بتواند در لزوم تحقق جبهه بندی آشکار فرهنگی با دشمنان،اندک تردید و تشکیکی روا دارد.طبعا پرداختن به وجوه مختلف اهمیت اولویت های هفت گانه در این نوشتار نمی گنجد اما همین اشارات کافی است تا ضرورت پرداختن به آن ها برای صاحبان نظر مشخص شود.
حداقل،به صورت شفاف اطلاع رسانی کنید
با این وصف،باید اذعان کرد که در این دوره،مظلومیت تاریخی کلان عرصه فرهنگ،بیش از پیش به چشم می آید و این انتظارحد اقلی از شورای عالی انقلاب فرهنگی می رود که دست کم به صورت شفاف درباره عملکرد خود اطلاع رسانی کند.اگرسکوت یا بیان سخنان کلی از سوی دبیرخانه این شورا ادامه یابد و به این سبب ،مقوله ارجمند فرهنگ در بوته فراموشی افتد،باید آن را به مثابه مرثیه ای برای این رکن رکین و بی بدیل حیات اجتماعی به شمار آورد.