این کتاب، کتاب معتبری است و همین در اهمیت کتاب کافی است و نویسنده عنایت داشته که به چه منابعی استناد کند و بیشترین ارجاعات نیز به دو کتاب و منبع «تاریخ طبری» و «الارشاد» شیخ مفید است.
هفدهمین نشست
نقد کتاب های عاشورایی با نقد و بررسی کتاب «مقتل سیدالشهدا (ع)» نوشته محمدهادی یوسفی غروی، با حضور
محمدرضا سنگری،
محمد اسفندیاری و سعید طاووسی مسرور اعضای
هیئت علمی بنیاد دعبل در سالن کنفرانس این بنیاد برگزار شد.
سنگری در ابتدای این نشست گفت: نخستین چاپ این کتاب در سال ۱۳۹۵ با شمارگان ۱۰۵۰ نسخه از سوی انتشارات اطلاعات چاپ شده است. نویسنده این کتاب را با تکیه بر منابع شیعی نگاشته است. ادعای بزرگ این کتاب نظم تاریخی آن است که حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در کانون مباحث آن است.
وی افزود: این کتاب نیز همانند بسیاری از کتابها با آغاز حرکت کاروان بوده و پایان آن نیز با بازگشت کاروان همراه است.
اسفندیاری، منتقد دیگر این نشست درباره این اثر گفت: این کتاب که با عنوان «مقتل سیدالشهدا(ع)» منتشر شده، بخشی از یک کتاب تاریخ تحلیلی اسلام است که مخاطب آن نخبگان و متخصصان هستند. این جلد از سایر مباحث جدا شده، بنابراین میتواند جنبه عمومی نیز داشته باشد. از این رو خوب بود که همه مطالب ترجمه نمیشد. مثلاً در محاصره قصر یزید که شیعیان امام حضور داشتند، نیازی به نام بردن اسامی نبود، بنابراین در این کتاب، مخاطبسنجی خوبی صورت نگرفته است.
وی ادامه داد: این کتاب، کتاب معتبری است و همین در اهمیت کتاب کافی است و نویسنده عنایت داشته که به چه منابعی استناد کند و بیشترین ارجاعات نیز به دو کتاب و منبع «تاریخ طبری» و «الارشاد» شیخ مفید است.
این منتقد با اشاره به اشکالات کتاب یاد شده بیان کرد: اسم کتاب «مقتل سیدالشهدا» است که عنوان دقیقی نیست و باید مقتل الحسین بود، زیرا این نامگذاری به معنی کشته شدن سرور شهیدان میشود که درست نیست. همچنین از مجموع روایات تاریخی که در این کتاب آمده چنین برمیآید که امام حسین(ع) به اختیار خود در کربلا اقامت گزید، بلکه حر، آن حضرت را مجبور کرد که در آنجا اقامت گزیند، پس اینکه عنوان شده؛ «چرا امام حسین به کربلا رفت» تعبیر درستی نیست.
اسفندیاری گفت: امام حسین(ع) در طول راه که به کربلا میرفت، خبر شهادت مسلم و هانی بن عروة را دریافت کردند، نویسنده آورده که تا خبر شهادت مسلم آمد، امام متحیر ماند که چه کند و برادران مسلم گفتند که به کوفه برویم و انتقام بگیریم. از این عبارت برمیآید که امام تسلیم سخنان برادران مسلم شد، در حالی که افراد دیگری نیز بودند و به وی مشورت دادند که اگر به کوفه برویم، مردم به سوی امام میشتافتند و امام در راه بود که به کوفه نرسید، چرا که راه را بسته بودند.
وی در ادامه با اشاره به خطبه امام در منا گفت: محتوای این سخنرانی بسیار مهم است، اما منابعی که نویسنده به آن استناد کرده، چندان معتبر نیست و این منبع تحف العقول است.
طاووسی مسرور دیگر منتقد این نشست با اشاره به محاسن کتاب بیان کرد: این کتاب، بسیار خواندنی، قابل استفاده و مفید است و یکی از وجوه آن اعتبار مباحث آن است. هر چند اشکالاتی نیز در این زمینه وجود دارد.
وی افزود: در ابتدای این کتاب، به فضای کوفه، شام، اختلافات درونی و اوضاع اجتماعی و سیاسی آن زمان پرداخته شده، اما دقتی که مؤلف در مواجهه با گزارشها دارد، اندک است. اما یکی از بهترین فصول این کتاب در صفحات ۲۰۳ تا ۲۳۶ است که مربوط به شب شهادت و شب عاشورا است و بسیار خواندنی و سوزناک به نگارش درآمده و قدری هم به بخش مقتل، استاد جعفریان شباهت دارد. روایت مذاکره امام حسین(ع) با ابن سعد را اگر با کتاب «عقلانیت در عاشورا» مقایسه کنید، در این کتاب به درستی آمده است.
طاووسی مسرور در ادامه اشکالات این کتاب را مورد اشاره قرار داد و گفت: متأسفانه نام مترجم در کتاب نیامده و در مقدمه «خانم مهرجو» به عنوان مترجم معرفی شده است، البته مشخص نیست که ایشان چه کسی است و به همین دلیل از نظر ترجمهای با وجود اینکه ترجمه روان و خوبی است، اما اعتبار آن جای بحث دارد. همچنین این کتاب نمایه ندارد و فصلها نامگذاری نشده است یا به عبارتی چندان دقیق نیست.
وی تصریح کرد: در منابع و مأخذ این کتاب، مشخصات کتاب به دقت و درستی بیان نشده و نام نویسنده، ناشر، سال انتشار، نام محقق و مترجم معلوم نیست. این کتاب درباره سیدالشهدا (ع) با ۷۶ منبع بسته شده، در حالی که ما برخی مقالات را با بیش از ۱۰۰ منبع میبینیم و این تعداد منبع برای یک کتاب، اندک است و استناد به منابع دست دوم نیز در کتاب فراوان دیده میشود.
این منتقد گفت: در صفحه ۸۷ عمر بن علی بن ابیطالب ملقب به اطرف بوده است که به نظرم اعلام کتاب باید وجود داشت و یا در پاورقی میآمد که اطرف کیست. از سوی دیگر این عبارت غلط است که آمده؛ «به این کودک لقب اطرف داده شد». این لقب پس از مرگ فرد مورد نظر به وی داده شده نه در کودکی و از سوی دیگر، اطرف به معنی نسبت فاطمی از یک سو بود.
سنگری در بخش دیگری از این نشست گفت: این کتابی به اندازهای کتاب خواندنی و خوب است که اگر قرار باشد کتابی را معرفی کنم، کتاب «مقتل سیدالشهدا» را معرفی خواهم کرد، هم به جهت روانی و هم اجمالی بودن. در واقع نویسندهاش فقیه المورخین و مورخ الفقیهین است.
وی در ادامه بیان کرد: این سؤال درباره کتاب مطرح است که چرا نویسنده رویکرد تاریخمحور و گاهشمار را انتخاب کرده است و به همین دلیل بافت و ساخت آن مانند بسیاری از کتابهای دیگر بوده و از این جهت، کتاب جدیدی نیست. همچنین نویسنده چرا سال ۵۰ را انتخاب کرده تا به وقایع سال ۶۰ و ۶۱ هجری برسد.
این عاشوراپژوه گفت: ماجرای مغیرة بن شعبة در این کتاب حذف شده، در حالی که نقش مهمی در رخ دادن عاشورا داشته است. از سوی دیگر نویسنده در گزارشهای تاریخی دخل و تصرف کرده و مطالبی را به آنها افزوده است. مثلاً در صفحه ۹۰ میگوید، امام شب ۲۹ رجب از مدینه خارج شد تا سرانجام ۳ شعبان وارد کوفه شد در حالی که در منبع اصلی آمده، «دو روز مانده به پایان ماه رجب امام از مدینه بیرون رفت...» یعنی ۲۸ رجب، نه ۲۹ این ماه. درست این بود که نویسنده همان مطلب را میآورد و در آن دخل و تصرف نمیکرد.
سنگری ادامه داد: برخی موضوعات مانند حضرت زینب(س) بدون منبع آمده و بحث اینکه مزار آن حضرت کجاست، در صفحه ۳۰۶ این کتاب مشخص نیست. در واقع هندسه بحثها مغشوش است و شکاف بین موضوعات فراوان است و اگر به قولی که در ابتدای کتاب آمده، سیر تاریخی رعایت نشده و افتادهها بسیار است.
وی همچنین به دیدار عمر بن سعد با امام حسین(ع) اشاره کرد و گفت: یک قول، قول عقبة بن سمعان غلام رباب است که همواره همراه امام حسین (ع) بوده است و میگوید؛ در این دیدار، امام یک پیشنهاد داد که بگذار من برگردم. قول دیگر این است که امام سه پیشنهاد داد؛ بگذارید برگردم به سرزمین دیگر، بگذارید برگردم به وطنم و بگذارید بروم پیش یزید و خودم با او گفتوگو کنم یا بگذارید بروم پیش یزید و دست در دست یزید بگذارم و ببینم چه میگوید. نویسنده میگوید امام یک پیشنهاد دادند و پذیرفته است. در حالی که ۳۰۰ ــ ۴۰۰ سال پیش علمایی، چون ابومخنف، شیخ طوسی، شیخ مفید، طبرسی، یحیی بن حسین شجری و ... سه پیشنهاد را قبول داشتند و با آن موافق بودند.
سنگری بیان کرد: در این کتاب آمده که مدفن حضرت زینب(س) در مصر است. وقتی این عبارت را دیدم تعجب کرده که نویسندهای مثل محسن غرویان به اخبارالزینبان اعتماد کرده است. از سوی دیگر اسامی رجالی آمده که حتی در کتابهای دیگر اسمشان نیامده است. در بحث اربعین و یا بیان سال تولد امام محمد باقر(ع) و امام سجاد(ع) به اقوال معارض توجه نشده است.
در انتهای این نشست، منتقدان به پرسشهای مخاطبان پیرامون مباحث این کتاب، پاسخ دادند.