عمده ترین بازسازی ها و توسعه و تزیین حرم در عصر قاجار صورت گرفت که اثرهای آن هم چنان تا عصر حاضر باقی مانده است. نخستین اقدام، طلا کردن گنبد به دستور آقامحمد خان قاجار در ۱۲۱۱ ق بود.
تاریخچه بازسازی حرم مطهر اباعبدالله الحسین(ع) به سه برهه تاریخی تقسیم می شود که در ادامه این مطلب این برهه های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است.
1 ـ بنای بقعه و باز سازی آن از آغاز تا پایان دوره عباسی
پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)، طایفه ای از بنی اسد پیکر آن امام و یارانش را در همان جایی که محل شهادت آنان بود به خاک سپردند. برآمدگی هایی از خاک، که نشانِ آن قبرهای مطهر بود، نخستین بنایی است که بر فراز آن ستاره های درخشان بیابان طف نهاده شد. گفته اند امام حسین(علیه السلام) هنگام ورود به طف، مکان قبر خود و یارانش را به شصت هزار درهم خرید و آن را صدقه قرار داد، به شرطی که آنان قبر او را آباد کرده و از زائران او به مدت سه روز پذیرایی کنند.
اما نخستین بقعه و آرامگاهی که بر فراز آن برآمدگی ها ساختند، به دستور مختار بن ابی عبیدة ثقفی، انتقام گیرنده خون شهیدان کربلا، بود. مختار پس از آن که با سپاهیان خود، به فرماندهی ابراهیم بن مالک اشتر، سپاه عبید الله بن زیاد را شکست داد و تمامی جنایت کاران آن حادثه را مجازات کرد، در 65ق بر مزار آن شهیدان حاضر شد و شالوده نخستین بقعه و آرامگاه را بر فراز آن قبرها بنا نهاد و روی آن ها یک دیوار و سقف آجری با روکش گچ گذارد. در کنار آن نیز مسجدی ایجاد کرد که دو در به سمت مشرق و مغرب داشت.
ظاهراً این بنا به همان صورت تا پایان عصر بنی امیه و آغاز عصر بنی عباس باقی بود. از امام صادق(علیه السلام) در آداب زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) روایتی نقل شده است که فرمود: « چون آهنگ زیارت قبرحسین(علیه السلام) را درکربلا داشتی در بیرون بایست و در قبر بنگر سپس به روضه وارد شو و در برابر آرامگاه در بالاسر بایست و آنگاه از دری که در پایین پای علی بن الحسین(علیه السلام) است بیرون شو و به سوی شهیدان حرکت کن سپس به راه خود ادامه ده تا به شهادت گاه ابوالفضل عباس بن علی برسی، آن جا بر در سرپوشیده بایست و سلام ده ».
در آغاز عصر عباسی، به هنگام خلافت سفاح، کنار مرقد امام حسین(علیه السلام) بنای سرپوشیده دیگری ساخته شد. در دوران مهدی عباسی به سال 158 ق، بنای سرپوشیده قبلی از نو ساخته شد و مادر مهدی برای خادمان قبر سید الشهداء حقوق ماهانه ای مقرر کرد.
این بنای ساده دگر بار در
دوران هارون الرشید تخریب شد. او موسی بن عیسی، حاکم کوفه، را مأمور این کار کرد تا با نیروهای خود به کربلا برود و قبه و بنای یادشده را خراب کند. درخت سدری را که در آن مکان قرار داشت از ریشه قطع سازد و هر گونه اثری را از آن خطه محو کند.
مأمون فرزند هارون، درسال 193 ق بنایی زیبا بر قبر آن حضرت برپا کرد که تا عصر متوکل هم چنان باقی بود.
متوکل عباسی نخ با جسارت هر چه تمام تر برای محو آثار شهیدان کربلا تلاش کرد. او در 236 ق قبر امام، خانه ها و سراهای پیرامون آن را به کلی ویران کرد. حتی دستور داد تا زمین آن را شخم زنند و بذر بپاشند و بر قبر آب ببندند و مردم را از زیارت آن مقام باز دارند. آب در اطراف قبر مطهر دور زد و از این رو آن جا به حائرالحسین معروف شد.
این واقعه را شیخ طوسی به نقل از شاهدی عینی توصیف کرده است. او می گوید: « دیدم زمین و مکان مقبره امام حسین(علیه السلام) و شهیدان کربلا را شخم زده اند و در آن نهرها جاری کرده اند، گاوها بر آن می راندند و کشاورزان در آن کشت می کردند و من خود به چشم خویشتن می دیدم که چگونه گاوها وقتی برای شخم زدن به مکان قبر می رسند از چپ و راست آن می گذرند و هرچه بر آن ها تازیانه می زنند بر روی قبرها حرکت نمی کنند ».
منتصر پس از قتل پدر به خلافت رسید و به جبران اقدام های نادرست پدر پرداخت. او بنای حرم را در 247 ق بازسازی و بنای با عظمتی، بر فراز قبر مطهر استوار کرد و مسجد و صحن و مناره ای را نیز برای راهنمایی زائران و نشان دادن آن مکان مقدس بنا نمود و مردم را به زیارت شهیدان کربلا تشویق کرد. از دیگر اقدام های مهم منتصر، بزرگداشت علویان و شیعیان بود که دستور داد تا از تعقیب بنی هاشم و خاندان ابوطالب دست بردارند و زیارت قبرهای آل ابی طالب را مانع نشوند. وی هم چنین فدک را به فرزندان فاطمه(س) از اولاد امام حسن(علیه السلام) و حسین(علیه السلام) برگرداند و تعمیراتی هم بر قبر امام علی(علیه السلام) در نجف انجام داد. بر خورد مثبت او با علویان و زیارت گاه نجف و کربلا، عده ای از سادات و نواده های امامان معصوم، به ویژه امام موسی بن جعفر و امام سجاد(علیه السلام) را به سوی آن سرزمین ها سرازیر کرد که ابراهیم مجاب فرزند محمد العابد بن موسی(علیه السلام) در رأس آنان قرار داشت.
این بنا تا
عصر علویان طبرستان باقی بود و در 273 ق سقف آن فروریخت و رو به ویرانی نهاد. ده سال بعد، در 283 ق، محمد بن زید علوی، از نواده های امام حسن مجتبی(علیه السلام) ملقب به داعی صغیر و از حاکمان شیعی طبرستان، این بقعه و بنا را مرمت کرد.این کار را محمد ورد القطان انجام داد. او قبه با شکوهی بر فراز قبر سید الشهداء ساخت و در مجاورت آن، دو ساختمان با سقف چوبی بنا کرد تا زائران بتوانند بالای سر امام به زیارت بپردازند و زیارت در برابر رأس شهیدان آسان شود. وی هم چنین حصار اطراف حرم را تعمیر کرد. این اقدام با دوران حکومت معتضد عباسی مصادف بود. ایامی که وی با علویان و شیعیان هم چون منتصر روابط خوبی داشت. محمد بن زید، به تعمیر و بازسازی مرقد امام علی(علیه السلام) نیز اقدام کرد و خود به زیارت آن دو بزرگوار رفت و اوقافی برای آنان قرار داد.
در دوران آل بویه، به ویژه
عصر حکومت عضدالدوله دیلمی، توجه و اهتمام زیادی به مرقد امامان و عتبات عالیات شد. این پادشاهان شیعی و دوست داران اهل بیت تلاش و فعالیت های گسترده ای در توسعه، بازسازی و تزیین مقبره ها و زیارت گاه های امامان و پیشوایان دین در سرزمین های مختلف اسلامی، به ویژه ایران و عراق، انجام دادند. عضد الدوله در 371 ق بنا و حرم بزرگ و باشکوهی برای سالار شهیدان ساخت و قسمت های زیادی از بنا را تجدید کرد. برای نخستین بار، در هر چهار سمت حرم، رواق ها و شبستان هایی ساخت و قبه و رواق ها را به زیبایی با هزینه های فراوان تزیین کرد. او ضریحی را، که از چوب ساج ساخته شده و با عاج تزیین شده بود، روی قبر آن امام نصب کرد و با پارچه های گران قیمت دیباج قبر را پوشاند.
وی هم چنین مساحت حائر حسین را 2400 گام توسعه داد و دور و برِ حرم بازارها ساخت و در اطراف کربلا حصاری محکم و بلند ایجاد کرد، در آب رسانی برای مزرعه های ساکنان کربلا تلاشی وافی به عمل آورد و موقوفه های زیادی را برای اداره حرم اختصاص داد. دوران عضد الدوله با خلافت طائع، فرزند مطیع عباسی، مصادف بود. اقدام های عضد الدوله را عمران بن شاهین، یکی از امیران بطائح،تداوم بخشید و مسجد و رواق پشت روضه را بر رواق های موجود افزود که به نام او، رواق عمران بن شاهین، معروف شد این رواق به سبب دفن ابراهیم مجاب به نام او نیز معروف است ـ مسجدی نیز در جوار این رواق بنا کرد که تا عصر صفوی پا برجا بود و درآن هنگام به حرم اضافه شد. تا چندی پیش بخشی از آن برجای مانده و مخزن فرش های حرم بود که در پشت ایوان معروف به ناصری قرار داشت.
در زمان سلطان الدوله دیلمی، هنگامی که حرم مطهر دچار آتش سوزی شد، وزیر شیعی این پادشاه، ابو محمد حسن بن فضل معروف به ابن سهلان رامهرمزی، به تعمیر آن اقدام کرد. او در 407 تا 412 ق به بازسازی و نوسازی حرم مطهر، رواق ها و گنبد آن پرداخت.ابن بطوطه این بنا را در 727 ق به چشم خود دیده و در سفرنامه اش توصیف کرده است.او هم چنین دیوار و قلعه محکمی برای شهر ساخت تا امنیت مردم را از هجوم دشمن تأمین کند. این دیوار دروازه های آهنی سنگینی داشت.اما جریان آتش سوزی حرم در آن سال، به سبب افتادن دوشمع از شمع های حرم برروی فرش ها بود که آتش به سرعت به پرده ها و رواق ها و گنبد سرایت کرد و تنها دیوارهای حرم و بخشی از حرم و مسجد عمران بن شاهین از تخریب در امان ماند.
در عصر سلاجقه، به هنگام حکومت سلطان ملک شاه سلجوقی، به سال 479 ق وزیر شیعی او، مجدالملک براوستانی، دیوار اطراف حرم یا حائر حسین را بازسازی کرد. او به همراه سلطان ملک شاه به زیارت آن حضرت رفت و آن خدمت را انجام داد.در این دوران یکی از شورشی ها به نام خفاجه به سال 489 ق کربلا را دست خوش تاخت و تاز قرار داد، حرم حسینی را غارت کرد و زائران را به قتل رساند. سیف الدوله، فرمانروای حلب و مؤسس سلسله حمدانیان، که نقش مؤثری در جهاد با بیزانس و مسیحیان در آزاد سازی بیت المقدس ایفا کرد، شخصاً با سپاهیانش به کربلا آمد و پس از محاصره خفاجه، او را به قتل رساند و امنیت مردم را برقرار و خسارت و زیان های وارده به شهر و حائر حسین را جبران کرد.در دوران خلیفه الناصر لدین الله عباسی، وزیر شیعی او مؤید الدین محمد قمی، بنایی را که ابن سهلان ساخته بود تزیین و بخشی از آن را در 620 ق تعمیر کرد. او صندوق چوبی بر روی قبر قرار داد و آن را با پارچه های زیبا و حریر پوشاند و دیوارهای حرم و رواق ها را با چوب ساج تزیین کرد.
2 ـ بنای بقعه و بازسازی آن از عصر مغول تا پایان صفویه
با تهاجم
هولاکو خان مغول به بغداد، خلافت عباسی در 656 ق بر افتاد. مغول ها در آن تهاجم، حرمت مکان ها و شهرهای مقدس را حفظ کرده و هیچ تعرضی نسبت به آن ها انجام ندادند. بنایی که ابن سهلان در ابتدای قرن پنجم ساخته بود تا پایان قرن هشتم هم چنان استواری و استحکام خود را حفظ کرد. و حدود سه قرن، بدون آن که بازسازی جدّی بر روی آن صورت بگیرد، هم چنان پا برجا ماند.
حدود یک سده پس از هجوم مغول ها، در 767 ق، سلطان اویس مؤسس سلسله جلایریان، که از دست نشانده های ایلخانان مغول بود، حرم را تعمیر و بازسازی کرد. دو فرزند او به نام های سلطان حسین و سلطان احمد نیز در این بازسازی نقش داشتند. تاریخ این بنا و تعمیر آن در بالای سر حرم مطهر، در قسمت جنوب غربی، محلی که به نام « نخله مریم » مشهور است، بر روی ستونی کنار محراب ثبت شده بود. این تاریخ تا سال 1216 ق محفوظ ماند و در آن سال پس از تهاجم و غارت وهابیان محراب و آثار آن محو شد.در این بازسازی بنای مسجد و حرم نوسازی شد، گنبدی نیم دایره ای بر فراز ضریح قرار گرفت که بر چهار طاق در چهار سمت استوار بود و سمت بیرونی هر یک از این طاق ها را رواقی تشکیل می داد. این گنبد، به لحاظ شکل هندسی، زیبا و بسیار ماهرانه ساخته شدو تجلی معماری اسلامی بود.نحوه قرار گرفتن گنبد و رواق ها به گونه ای بود که گردش زائران به دور ضریح و مزار شهیدان ممکن بود ولی امروزه چنین امکانی برای زیارت مزار آنان نیست.
فرزندان اویس جلایری از آثار خود کتیبه های دیگری هم بر جای گذاشتند از جمله کتیبه ای به پهنای شصت سانتی متر بر روی دیوار حرم ثبت است و حکم « اویس بن... » در آن به چشم می خورد. این کتیبه بر لایه زیرین دیوار جدید قرار دارد که برای تقویت دیوار قدیمی روی آن ساخته شده است.
سلطان احمد جلایری، هم چنین، ایوان روبه روی صحن، معروف به ایوان طلا، و مسجد صحن، واقع در اطراف حرم را ساخت. در آن دوران، آینه و خاتم کاری ها و کاشی های کاشانی با منظره های طبیعی اوج معماری اسلامی را در رواق ها و حرم به نمایش گذاشت. کتیبه ای از کاشی با آیه و سوره های قرآن کریم، به خط ثلث، بر روی دیوار رواق ها جلوه زیبایی به حرم بخشید.به فرمان سلطان احمد، دو گل دسته حرم نیز با آجرهای زرد کاشانی تزیین و تاریخ بنا بر ساقه مناره ها به زبان فارسی و در قالب حروف ابجد(عدد 793) ثبت شد. غازان خان و اولجایتو، از ایلخانان مسلمان و شیعه مغول، به زیارت کربلا رفته هدیه های فراوانی به آن بقعه و بارگاه تقدیم کردند.
ارغون شاه نیز با کندن کانال و مجراهایی آب فرات را به داخل کربلا هدایت کرد تا کار کشاورزی رونق یابد و بناهای متبرکه آن سامان آبادانی گیرد.27 اولجایتو، که نام مسلمانی اش سلطان محمد خدابنده بود و به شیعه گرایش یافت، قصد آن داشت تا قبر امام حسین(علیه السلام) و امام علی(علیه السلام) را از کربلا و نجف به ایران و پایتخت اش سلطانیه منتقل سازد لذا گنبد و مقامی در سلطانیه، نزدیک زنجان، بر پا کرد و مکانی را برای دفن جنازه های انتقالی قرار داد. اما عالمان شیعه او را از این کار بازداشتند و حرمت نبش قبر را برای او بیان کردند و او از این تصمیم منصرف شد. ابن بطوطه، که در این دوران به شخصه حرم و بقعه مبارک را دیده است، از قندیل های زرین و سیمین بر روی ضریح و پرده های حریر بر درهای آن سخن می گوید.در 904 ق، قبل از آغاز حکومت صفویه، وقف نامه ای به آن تاریخ روی سنگی در داخل ضریح مزار شهیدان قرار داشت که در سال های اخیر کشف شده است. در این سنگ نبشته وقف نامه فردی به نام شیخ امین الدین مبنی بر وقف زمین ها و املاک مجاور زمین های جعفریات در شمال حرم امام حسین(علیه السلام) ثبت شده است.
پادشاهان صفوی، که ترویج کننده مذهب تشیع بودند، در بسیاری از سرزمین های زیر سلطه خویش به تعمیر و ساخت بناهای مربوط به امامان شیعه و امام زاده ها و سادات و تکریم آنان پرداختند. شاه اسماعیل صفوی، مؤسس سلسله صفوی، از کسانی بود که در این راه تلاش زیادی کرد. او در 914 ق به تزیین حرم امام حسین(علیه السلام) پرداخت. صندوقی از خاتم بسیار نفیس و گران بها روی قبر مطهر قرار داد و تمامی رواق های حرم را با فرش های گران بهای ایرانی پوشاند و دوازده چلچراغ شیشه ای و طلایی، از جنس طلای خالص، به حرم تقدیم کرد. از جمله کارهای مهم شاه اسماعیل در تزیین حرم، طلا و آینه کاری رواق ها و آرایش حرم با سنگ های مرمر و رخام در 920 ق بود که قبل از آن به صورت گچ و آجر بود.او هم چنین دستور داد حاشیه های ضریح را طلاکاری کنند.
شاه عباس صفوی از دیگر پادشاهان صفوی است که در تزیین حرم اقدام های شاه اسماعیل را تداوم بخشید. او
ضریح مسی بر قبر مطهر ساخت و آن را با پرده های حریر قیمتی پوشاند. گنبد حرم را از قسمت نمای خارجی نوسازی کرد و از داخل نیز با کاشی های زیبا به آن زینت داد. مال فراوانی در اختیار متولی و خادمان حرم قرار داد و صندوق زیبایی بر قبر مطهر نصب کرد که تاکنون باقی است.
شاه صفی نیز ضمن زیارت حرم، دستور داد مسجد پشت سر را توسعه داده، رواق شمالی را بنا کردند که به رواق شاه معروف شد. هم چنین به دستور او دیوار صحن از سمت شمال خراب شد و مساحت آن گسترش یافت. این کار را وزیر شاه صفی به نام قزاق خان بیگلربیگی انجام داد. او در سراسر دیوار شمالی حجره ساخت و مقابل هرحجره ایوانی ایجاد کرد که با کاشی های گران بهایی تزیین شده بود. این ایوان به « صافی صفا » معروف است.شاه سلیمان صفوی در 1048 ق به توسعه مسجد پشت سر و صحن از سمت شمال و احداث رواق شمالی پرداخت. راضیه سلطان بیگم دختر شاه سلطان حسین نیز هزینه ای برای تعمیر و تزیین ضریح مطهر تقدیم کرد.
نادر شاه افشار در 1135 ق بودجه فراوانی برای نوسازی حرم امام حسین(علیه السلام) اختصاص داد و خودش کربلا را زیارت کرد و فرمان داد بناهای موجود را تزیین کنند. او هدیه های گران بهایی به گنجینه حرم هدیه کرد.پادشاهان عثمانی نیز با وجود داشتن مذهب تسنن به مقبره ها توجه ویژه ای داشتند و چون در آن دوران کربلا و دیگر شهرهای عراق زیر سلطه پادشاهان عثمانی بود، آبادانی آن شهر را وجهه همت خود قرار می دادند؛ سلطان سلیمان قانونی پس از زیارت بقعه امام حسین(علیه السلام) به مرمت و سفید کاری و گچ کاری خارجی گنبد دستور داد. او برای جبران خسارت های مردم کربلا و جلوگیری از طغیان رود فرات سدی ساخت که به سد سلیمانیه معروف شد. این کار به دنبال فعالیت های آبادانی غازان خان در کربلا صورت گرفت. او دستور داد محصول زمین های آبیاری شده با این سد به فقیران کربلا اختصاص یابد.بعدها سلطان مراد سوم عثمانی نیز علی پاشا، والی بغداد، را مأمور نوسازی آستانه کرد.
3 ـ بازسازی حرم و بقعه در عصر قاجار
عمده ترین بازسازی ها و توسعه و تزیین حرم در عصر قاجار صورت گرفت که اثرهای آن هم چنان تا عصر حاضر باقی مانده است. نخستین اقدام، طلا کردن گنبد به دستور آقامحمد خان قاجار در 1211 ق بود.دو سال بعد، حرم از سمت شمال توسعه یافت و دیوار حائل مسجد شمالی و روضه برداشته شد. این کار را سید محمد مهدی شهرستانی انجام داد. در 1216 ق، حرم دست خوش تجاوز و هجوم وهابیان قرار گرفت و ضریح و رواق آن ویران شد و اشیاء نفیس آن به غارت رفت. وهابیان، به رهبری سعود، که از اندیشه های محمد بن عبد الوهاب مؤسس مذهب وهابیت پیروی می کردند، حرم پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را در مدینه و بقیع غارت کردند و مزار و بارگاه بقیع و شهیدان اُحد را ویران ساختند. آنان در آن سال با حدود دوازده هزار نیروی نظامی به شهر مقدس کربلا هجوم آوردند و سه هزار نفر از ساکنان و زائران را به قتل رساندند.در 1217 ق حرم از سمت غربی گسترش پیدا کرد و مزار سید ابراهیم مجاب در داخل رواق و شبستان قرار گرفت. این کار را سید علی طباطبایی صاحب ریاض انجام داد. این دو بزرگوار حرم را از شرق و شمال با ادغام مزار شهیدان و مسجد شمالی و اندکی نیز از سمت جنوب وسعت بخشیدند. در این دوران محمد حسین خان یزدی، بر اساس کتیبه ای که از خود به جای گذاشته، ظاهراً تعمیراتی را در قبر مطهر انجام داده است. در مقابل چهار گوشه قبر شریف این عبارت دیده می شود: « وافقه الموفق بتوفیقات الدارین ابن محمد تقی خان الیزدی، محمد حسین، سنه 1222 ق ».
در سال های 1227 و 1250 ق
فتحعلی شاه قاجار به نوسازی بنای فرسوده حرم پرداخت و پوشش طلای گنبد آن را بازسازی کرد. او ضریح نقره ای جدید برای قبر مطهر ساخت و داخل ایوان گنبد را طلا کاری کرد و تمامی آن چه را که وهابیان تخریب کرده بودند، بازسازی کرد. نماینده او در این طرح ابراهیم خان شیرازی بود. او هم چنین در 1232 ق، فرمان داد تا روی ضریح مسی مرقد، که شاه عباس ساخته بود، ضریح نقره ای بسازند و صندوق خاتم روی مرقد را با چوب ساج روکش کنند. این صندوق را هم آقا محمد خان نصب کرده بود. در این دوران، کربلا دیواری محکم با چهار دروازه داشت؛ 1) دروازه بغداد در شمال کربلا 2) دروازه خیمه گاه در جنوب 3) دروازه نجف اشرف در مشرق 4) دروازه حُرّ در مغرب.
در 1285 ق،
ناصرالدین شاه نیز کوشش هایی برای توسعه، ترمیم و تزیین بقعه انجام داد. او خود به زیارت عتبات آمد و شرح کامل این سفر را در سفرنامه عتبات خود نگاشت. وی صحن را از سمت غربی آن توسعه داد و گنبد و بخشی از پوشش طلای آن را بازسازی کرد. هم چنین ایوان بزرگی را در سمت قبله احداث کرد که به نام خود او، ایوان ناصری، مشهور شد. این کار را شیخ عبد الحسین تهرانی انجام داد. در همان دوران داخل حرم تعمیر و حجره های صحن از نو ساخته شد.
در 1296 ق احمد معمار نامی بر ایوان بیرونی دیوار رواق غربی، مقابل پنجره فولاد، تعمیراتی انجام داد و بالای پنجره کتیبه ای با این عنوان از خود به جای گذاشت: « عمل اوستاد احمد المعمار 1296 ق ».
در 1300 ق صحن امام حسین(علیه السلام) و نیز کاشی کاری رواق های سه گانه شرق، غرب و شمال توسط
عبدالله بن قوام با کمک مالی محمد صادق تاجر شیرازی اصفهانی الاصل انجام شد و کتیبه ای به همین مضمون بر بالای مقبره شمالی، یعنی مقابل ضریح امام، با تاریخ 1300 ق به یادگار ماند. از آن زمان تا 1360 ق، توسعه و بازسازی چندانی در حرم صورت نگرفت. ولی بعد از آن تا عصر حاضر، همواره تلاش ها و اقدام های فردی و متفرقه ای برای تزیین، توسعه و بازسازی حرم انجام شده است از جمله در 1360 ق سیف الدین طاهر، از متمولان هند، یکی از مناره ها را که خراب شده بود از نو ساخت و سپس هر دوی آن را طلا کاری کرد. در 1367 ق، خانه ها و مدرسه های دینی مجاور صحن از جمله جامع یا مدرسه ناصری تخریب شد که آن را ناصرالدین شاه در 1301 ق ساخته بود و در سمت غربی صحن امام حسین(علیه السلام) قرار داشت. از شمال به مدرسه زینبیه و درب ساعت و از جنوب به مدرسه صدراعظم نوری، معروف به صدر، متصل بود. این مسجد و دو مدرسه را عبدالرسول خالصی تخریب کرد.برای این تعمیرات، کامیون هایی حامل 55 تن سنگ مرمر از یزد از سوی سید محمدآقا یزدی و مصطفوی و شصت کامیون از طرف جمعی از بازرگانان تهران ارسال شد.
این مرمرها همه در کف حرم مطهر و تمامی دیوارهای داخل آن تا ارتفاع سه متر کار گذاشته شد و در 1368 ق عملیات روکاری با سنگ مرمر به پایان رسید.در این توسعه، علاوه بر مدرسه ها، آثار دیگری از جمله جامع رأس الحسین و مقام رأس الحسین، مدرسه و مسجد سردار حسن خان، که محمد حسن خان قاجار پدر آقا محمد خان در 1180 ق ساخته بود، همه به دستور عبدالرسول خالصی ویران شد. هم چنین تکیه بکتاشیه،ورودی باب قاضی الحاجات و مأذنه های مزار پادشاهان آل بویه تخریب شد. تمامی این تخریب ها به منظور ایجاد یک فلکه بود که پشتوانه علمی و تاریخی و آثار فرهنگی را این گونه دست خوش تخریب قرار داد.در 1370 ق، مرحوم صبری هلالی به خطاطی آیه های قرآن(سوره دهر) بر حرم پرداخت. ضلع شرقی حرم در این سال ساخته شد و ایوان ها و طاق ها نیز با کاشی های زیبا و نفیس تزیین گردید. یک سال بعد، بنای گنبد و پوشش طلای آن مرمت شد و در 1373 ق، سقف رواق های حرم به طور کامل بازسازی و کاشی های معرّقی از اصفهان زینت بخش حرم شد و قسمت بالای ایوان ناصری طلاکاری شد. ده سال بعد، هیأت نوسازی حرم، نمای دیوارهای بیرونی حرم را با سنگ های ایتالیایی و ایوان ها را با کاشی تزیین کردند.
در سال 1388 ق
ستون های سنگی از ایران وارد شد. سقف قدیمی ایوان را برداشتند و ستون ها را نصب کردند. این کار دو سال به طول انجامید و پس از آن به بنای جدید ایوان طلا پرداختند. در 1394 ق طرح نوسازی و هماهنگ سازی صحن شریف تدوین شد. این طرح شامل احداث مجدد ایوان، خراب کردن ضلع غربی صحن و تزیین دیوارها با کاشی بود که اجرای آن تا 1396 ق طول کشید.هم اکنون سیر مراحل توسعه و بازسازی حرم و بقعه شریف حسینی ابعاد و زاویه های حرم را این گونه روشن ساخته است:
صحن حرم امام حسین(علیه السلام) محدوده مستطیلی شکلی را در بر می گیرد که ضلع شمال به جنوب آن از سمت بیرون 125 و ضلع شرق به غرب آن 95 متر است. این محدوده همه بناهای حرم را در خود جای داده و در داخل یک صحن به مساحت 385 متر مربع قرار دارد. حرم و بقعه در وسط این صحن قرار دارد که با کاشی های گران قیمت پوشانده شده است. ارتفاع حرم دوازده متر، طول دو ضلع شمالی و جنوبی 55 متر و طول ضلع شرقی و غربی آن 445 متر است. حاشیه دیوارهای حرم از سمت بیرون با آیه های قرآن تزیین شده است. طول حرم 40/10 و عرض آن 10/9 متر است. کف داخل آن سنگ مرمر است و دیوارها نیز کاشی کاری شده و به آیه های قرآن؛ سوره هل اتی، یس و سوره های کوچک با خط ثلث سفید در متن کاشی لاجوردی مزین شده است. این تزیین ها در سال های 1363 تا 1369 ق انجام گرفت.
منابع:
1. ابن منظور، همان، 13/430؛ طریحی، مجمع البحرین، 5/462.
2. محسن الامین، اعیان الشیعة، همان، 4/502.
3. شیخ مفید، المزار، 65.
4. طبری، همان، 3/752.
5. مدرسی، شهر حسین، 190.
6. طبری، همان، 7/365، ابن طقطقی، تاریخ فخری، ترجمه محمد وحید گلپایگانی، ص 327.
7. شیخ طوسی، الامالی، 209.
8. مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ترجمه ابوالقاسم پاینده، 2/541، 542.
9. بنگرید صفحه های بعد، مزار و مرقد ابراهیم مجاب.
10. دایرة المعارف تشیع، 1/75؛ ابن جوزی، المنتظم، 2/60.
11. مدرس، شهرحسین، 217.
12. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، حوادث سال 371 ق.
13. بطائح مکانی در نزدیکی و اسط بود که عمران بن شاهین از سوی عضد الدوله در آن جا حکم روایی می کرد.
14. موسوی الزنجانی، جوله فی اماکن المقدسه، 1405، 83.
15. سلمان هادی آل طعمه، تاریخ مرقد الحسین و العباس، 80.
16. ابن جوزی، المنتظم، 7/283.
17. ابن بطوطه، سفرنامه، 270.
18. مدرسی، شهر حسین، 255.
19. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، 9/122؛ ابن جوزی، المنتظم، 7/283.
20. ابن جوزی، همان، 8/174؛ موسوی الزنجانی، همان، 84
21. ابن اثیر، همان، 10/177.
22. مدرسی، همان، 259.
23. همان، 284، 285.
24. آل طعمه، همان، 83، 84.
25. بنگرید بحث مناره در همین فصل.
26. آل طعمه، همان، 85.
27. موسوی زنجانی، همان، 84.
28. ابن بطوطه، سفرنامه، 273.
29. آل طعمه، همان، 86.
30. دایرة المعارف تشیع، 1/75 ـ 77.
31. آل طعمه، همان، 98 ـ 99.
32. همان 101 ـ 102.
33. در این مورد بنگرید به بحث مربوط به ضریح مطهر در همین فصل.
34. مدرسی، همان، 318.
35. غلامحسین مصاحب، دایرة المعارف فارسی، 2195.
36. شیخ جعفر محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، 1/221.
37. مدرسی، همان، 203، 202.
38. ادیب الملک، سفرنامه ادیب الملک به عتبات، 159.
39. غلامحسین مصاحب، دایرة المعارف فارسی، 2195؛ هم چنین بنگرید: محامی عباس المزاوی، تاریخ العراق بین احتلالین، 1935، ج6/144 ـ 150.
40. مدرسی، همان، 481.
41. عضد الملک، سفرنامه عضد الملک به عتبات، 161.
42. محمد حسن خان اعتماد السلطنه، تاریخ منتظم ناصری، 3، 315.
43. ناصر الدین شاه قاجار، سفرنامه عتبات؛ به کوشش علی دهباشی.
44. سیف الدوله، سفرنامه سیف الدوله به مکه مکرمه، 232؛ میر عبد اللطیف شوشتری، تحفة العالم، 308.
45. مدرسی، همان، 409.
46. همان، 475 ـ 476.
47. تکیه بکتاشیه در دوره سلطه عثمانی ها برای صوفیه و فرقه بکتاشیه به عنوان خانقاه ساخته شد. گویند نسب این سلسله به سلمان فارسی می رسد. آنان از متصوفه سنی هستند(ناصر الدین شاه، سفرنامه عتبات، 115).
48. مدرسی، همان، 477.
49. آل طعمه، همان، 90 ـ 92.
50. پایگاه اطاع رسانی شمسا