کد مطلب : ۳۵۴۹۴
معاون تحلیل و بررسی بسیج اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب:
باید برای مقابله با طرح اسلام هراسی آتشبه اختیار عمل کرد
دکتر حسن کربلایی حاجىاوغلی، معاون تحلیل و بررسی بسیج اساتید دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب و عضو شورای مرکزی انجمن روزنامهنگاران مسلمان در گفتوگو با آرمان هیأت با اشاره به موج اسلام هراسی جدید و اکران فیلم عنکبوت مقدس در جشنواره کن، تصریح کرد: سیاستگذاران فرهنگی چارهای جز تشکیل اتاقهای فکر متشکل از روحانیت معظم، آگاهان سیاسی و متخصصان جنگ روانی و کارشناسان رسانهای و دشمنشناسان ندارند.
در ادامه مصاحبه کامل تقدیم میشود:
اسلامهراسی چیست و چه ماهیتی دارد؟
اسلامهراسی پروژه تازهای نیست. از ابتدای شکلگیری نهضت اسلام و ابلاغ پیام الهی با لسان نورانی پیامبر گرامی اسلام، اسلامستیزی نیز توسط مشرکان و کفار پا گرفت. چگونه؟ با تهمت و اهانت به شخص پیامبر اعظم و سپس شمشیر کشیدن علیه مسلمین. در واقع معاندان مستکبر که منافع نامشروع خود را از ناحیه دین بیدارگر و عدالتپرور و عدالتخواه اسلام در خطر میدیدند، مردم را از دین اسلام دچار واهمه کردند. آنها وانمود میکردند که اسلام دین ضد انسان و ضد آزادی و ضد کمال بشری است. درست چیزی که خود بدان معتقد بوده و آن را بهبار نشانده بودند و حیاتشان به ایجاد و استمرار آن بسته بود. امروزه نیز اسلامستیزی با همان خاستگاه صدر اسلام بهدست معاندان از جمله دنیای استکبار به سرکردگی آمریکای جنایتکار و همپیمانانش دنبال میشود اما بهدلیل وجود رسانهها، پیچیدهتر و حساب شدهتر.
عوامل شکلگیری و توجیهکننده پدیده اسلامهراسی چیست؟
تنها و تنها منافع مادی و هوای نفس! مستکبران میدانند که اسلام بساط جهالت تودههای مردم را برمیچیند و عدالت را اقامه میکند. خب جهان استکبار که بیداری ملتها را مغایر منافع خود میداند طبیعی است که در برابر اسلام و اسلامخواهی به بهانه تضاد اسلام با لذتجویی میایستد و دیگران را میهراساند. ملتهای مادیگرا نیز از ترس سرکوب و توهم سرکوبگری توسط قوانین الهی نسبت به امواج معارف و ایجابات الهی و اسلامی موضع گرفته و واکنش نشان میدهند.
پروژه اسلامهراسی چگونه و از چه سازوکارهایی برای پیش بردن برنامههای خود استفاده میکند؟
معرفی اسلام به عنوان دین ریاضت و تعصب و مخالف خردورزی و آزادیهای طبیعی، توصیف اسلامگرایان به عنوان تکفیرکننده و مرتجع و واپسگرا که جامعه را به قرون وسطی مبدل میسازند، جنگطلب معرفی کردن اسلامیان، مترادف کردن ناکارآمدی و اعمال سیاستهای اسلامی بر پایه چنین سرفصلهایی، عملیات اسلامهراسی صورت میگیرد.
ابعاد پروژه اسلامهراسی کداماند؟ (سیاسی، فرهنگی، رسانهای و...). توضیح دهید.
اسلامهراسی زمانی موفق است که در همه حوزهها و همزمان صورت گیرد، مانند آنچه در حال وقوع است. یادمان باشد که طبق نظر اسلامستیزان مخاطب باید اسلام را ساقطکننده همه شئون و امور تلقی و توهم کند. اسلام باید مخالف آزادی، نابودکننده فرهنگ ملی و مترقی و رافع اقتصاد پویا قلمداد شود.
چگونه میتوان این پروژه را نقد و آسیبشناسی کرد و چه راهکارهایی برای مقابله با آن وجود دارد؟
اسلام قرون 2 تا تقریبا 7 هجری یعنی زمانی که اروپا و مغربزمین در اوج جهالت و انحطاط بودند ممالک اسلامی دوره طلایی تفکر و پیشرفت را تجربه میکردند. بیان ابعاد آن دوران و ذکر مصادیق و شرح دلایل افول جامعه بزرگ اسلامی و توصیف دلایل اسلامهراسی و ابزار آن، بهترین شیوه مقابله با اسلامهراسی است.
خطاهای راهبردی و عملکردی در مقابله با اسلامهراسی چیست؟
بزرگترین خطا، درست عمل نکردن به دستورات و قوانین اسلام و در نتیجه پیش رو نهادن مصادیق ناکارآمدی و فساد و دست روی دست گذاشتن در برابر پروژههای رسانهای اسلامهراسی است.
چطور مطمئن باشیم که ناخواسته و ناخودآگاه، خودمان در زمین بازی غرب و در جهت تعمیق سیاستهای اسلامهراسانه غرب عمل نمیکنیم؟
وقتی خود بهدرستی در مسیر اسلام و اجرای نسخه شفابخش و ترقیساز اسلام عمل کنیم و وقتی میبینیم که همزمان از موج اسلامهراسی کاسته شده و رویشهای اسلامی در همه نقاط جهان جلوهگری میکند یعنی ما در برابر اسلامهراسی درست عمل کردهایم.
هیأتهای مذهبی و تشکلهای دینی شاخص، چگونه میتوانند در این عرصه فعالانه ورود کرده و نقش ایفا کنند؟ چطور میتوان این پروژه را برای عموم هیأتها تبیین و شناخت آنها از این پروژه را تعمیق بخشید؟
مشکل ما دشمنشناسی است. دشمنشناسی نه صرفا به این معنا که آمریکا دوست است یا دشمن! نه، منظور این است که ما راهکارها و طراحیهای دشمن و سناریوهای روانی او را نمیدانیم. اگر هیاتها مجهز به سلاح دشمنشناسی باشند و مروج آن، دیگر اسلامهراسی و ایرانهراسی و ... قطعا مجال باروری نمییابد.
سیاستگذاران فرهنگی بهخصوص سیاستگذاران عرصه هیأتهای مذهبی، تشکلهای دینی و آیینهای مذهبی باید چه رویکرد، سیاست و راهبردی را در این زمینه اتخاذ کنند؟
سیاستگذاران فرهنگی چارهای جز تشکیل اتاقهای فکر متشکل از روحانیت معظم، آگاهان سیاسی و متخصصان جنگ روانی و کارشناسان رسانهای و دشمنشناسان ندارند.
محصولات اتاق فکر باید در قالب سیاست و محورهای عملیاتی به شعرا، مداحان، خطبا و ... انتقال یابد. قطعا این اتفاق آسان نیست. در ظرف زمانی کوچک هم میسر نیست؛ اما شدنی و کاربردی است. نباید هم منتظر دولتها شد باید کاری خودجوش و متعهدانه و مجدانه کرد. الان هم دیر شده و باید زودتر دست بهکار شد.
انتهای پیام/
در ادامه مصاحبه کامل تقدیم میشود:
اسلامهراسی چیست و چه ماهیتی دارد؟
اسلامهراسی پروژه تازهای نیست. از ابتدای شکلگیری نهضت اسلام و ابلاغ پیام الهی با لسان نورانی پیامبر گرامی اسلام، اسلامستیزی نیز توسط مشرکان و کفار پا گرفت. چگونه؟ با تهمت و اهانت به شخص پیامبر اعظم و سپس شمشیر کشیدن علیه مسلمین. در واقع معاندان مستکبر که منافع نامشروع خود را از ناحیه دین بیدارگر و عدالتپرور و عدالتخواه اسلام در خطر میدیدند، مردم را از دین اسلام دچار واهمه کردند. آنها وانمود میکردند که اسلام دین ضد انسان و ضد آزادی و ضد کمال بشری است. درست چیزی که خود بدان معتقد بوده و آن را بهبار نشانده بودند و حیاتشان به ایجاد و استمرار آن بسته بود. امروزه نیز اسلامستیزی با همان خاستگاه صدر اسلام بهدست معاندان از جمله دنیای استکبار به سرکردگی آمریکای جنایتکار و همپیمانانش دنبال میشود اما بهدلیل وجود رسانهها، پیچیدهتر و حساب شدهتر.
عوامل شکلگیری و توجیهکننده پدیده اسلامهراسی چیست؟
تنها و تنها منافع مادی و هوای نفس! مستکبران میدانند که اسلام بساط جهالت تودههای مردم را برمیچیند و عدالت را اقامه میکند. خب جهان استکبار که بیداری ملتها را مغایر منافع خود میداند طبیعی است که در برابر اسلام و اسلامخواهی به بهانه تضاد اسلام با لذتجویی میایستد و دیگران را میهراساند. ملتهای مادیگرا نیز از ترس سرکوب و توهم سرکوبگری توسط قوانین الهی نسبت به امواج معارف و ایجابات الهی و اسلامی موضع گرفته و واکنش نشان میدهند.
پروژه اسلامهراسی چگونه و از چه سازوکارهایی برای پیش بردن برنامههای خود استفاده میکند؟
معرفی اسلام به عنوان دین ریاضت و تعصب و مخالف خردورزی و آزادیهای طبیعی، توصیف اسلامگرایان به عنوان تکفیرکننده و مرتجع و واپسگرا که جامعه را به قرون وسطی مبدل میسازند، جنگطلب معرفی کردن اسلامیان، مترادف کردن ناکارآمدی و اعمال سیاستهای اسلامی بر پایه چنین سرفصلهایی، عملیات اسلامهراسی صورت میگیرد.
ابعاد پروژه اسلامهراسی کداماند؟ (سیاسی، فرهنگی، رسانهای و...). توضیح دهید.
اسلامهراسی زمانی موفق است که در همه حوزهها و همزمان صورت گیرد، مانند آنچه در حال وقوع است. یادمان باشد که طبق نظر اسلامستیزان مخاطب باید اسلام را ساقطکننده همه شئون و امور تلقی و توهم کند. اسلام باید مخالف آزادی، نابودکننده فرهنگ ملی و مترقی و رافع اقتصاد پویا قلمداد شود.
چگونه میتوان این پروژه را نقد و آسیبشناسی کرد و چه راهکارهایی برای مقابله با آن وجود دارد؟
اسلام قرون 2 تا تقریبا 7 هجری یعنی زمانی که اروپا و مغربزمین در اوج جهالت و انحطاط بودند ممالک اسلامی دوره طلایی تفکر و پیشرفت را تجربه میکردند. بیان ابعاد آن دوران و ذکر مصادیق و شرح دلایل افول جامعه بزرگ اسلامی و توصیف دلایل اسلامهراسی و ابزار آن، بهترین شیوه مقابله با اسلامهراسی است.
خطاهای راهبردی و عملکردی در مقابله با اسلامهراسی چیست؟
بزرگترین خطا، درست عمل نکردن به دستورات و قوانین اسلام و در نتیجه پیش رو نهادن مصادیق ناکارآمدی و فساد و دست روی دست گذاشتن در برابر پروژههای رسانهای اسلامهراسی است.
چطور مطمئن باشیم که ناخواسته و ناخودآگاه، خودمان در زمین بازی غرب و در جهت تعمیق سیاستهای اسلامهراسانه غرب عمل نمیکنیم؟
وقتی خود بهدرستی در مسیر اسلام و اجرای نسخه شفابخش و ترقیساز اسلام عمل کنیم و وقتی میبینیم که همزمان از موج اسلامهراسی کاسته شده و رویشهای اسلامی در همه نقاط جهان جلوهگری میکند یعنی ما در برابر اسلامهراسی درست عمل کردهایم.
هیأتهای مذهبی و تشکلهای دینی شاخص، چگونه میتوانند در این عرصه فعالانه ورود کرده و نقش ایفا کنند؟ چطور میتوان این پروژه را برای عموم هیأتها تبیین و شناخت آنها از این پروژه را تعمیق بخشید؟
مشکل ما دشمنشناسی است. دشمنشناسی نه صرفا به این معنا که آمریکا دوست است یا دشمن! نه، منظور این است که ما راهکارها و طراحیهای دشمن و سناریوهای روانی او را نمیدانیم. اگر هیاتها مجهز به سلاح دشمنشناسی باشند و مروج آن، دیگر اسلامهراسی و ایرانهراسی و ... قطعا مجال باروری نمییابد.
سیاستگذاران فرهنگی بهخصوص سیاستگذاران عرصه هیأتهای مذهبی، تشکلهای دینی و آیینهای مذهبی باید چه رویکرد، سیاست و راهبردی را در این زمینه اتخاذ کنند؟
سیاستگذاران فرهنگی چارهای جز تشکیل اتاقهای فکر متشکل از روحانیت معظم، آگاهان سیاسی و متخصصان جنگ روانی و کارشناسان رسانهای و دشمنشناسان ندارند.
محصولات اتاق فکر باید در قالب سیاست و محورهای عملیاتی به شعرا، مداحان، خطبا و ... انتقال یابد. قطعا این اتفاق آسان نیست. در ظرف زمانی کوچک هم میسر نیست؛ اما شدنی و کاربردی است. نباید هم منتظر دولتها شد باید کاری خودجوش و متعهدانه و مجدانه کرد. الان هم دیر شده و باید زودتر دست بهکار شد.
انتهای پیام/