هوو برای مسجد تراشیدند تا ضعیف شود

9 تير 1401 ساعت 5:51

شورایی در سطح کشور برای سیاستگذاری در امور مسجد باید شکل گیرد.


به گزارش آرمان هیأت، ماجرای انفعال مساجد کشور و حضور و دخالت نهادهای متعدد در این نهاد مردمی که روزی سنگر اسلام در کشور ما به حساب می‌آمد، ما را بر آن داشت تا در ادامه پرونده «مسجد تراز اسلامی» میزگردی با حضور حجت‌الاسلام حجت‌الله ذاکر، معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد و حجت‌الاسلام رضا غلامی، قائم مقام بنیاد هدایت سازمان تبلیغات اسلامی برگزار کنیم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید:
  
امروز در مساجد کشور نهادهای متعددی دخالت و مسئولیت دارد، وضعیت فعلی مدیریت مساجد کشور را با این حساب چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ذاکر: برای مساجد در خصوص نهادهای فعال و اثرگذار ۱۹ نهاد عنوان می‌شود. مقام معظم رهبری برای اداره مساجد مدلی را مطرح فرمودند که در حال حاضر به یک بلوغی رسیده و رضایت نسبی از آن وجود دارد. در این مدل زعامت، تولیت و مدیریت مساجد هر استان از شئون نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه استان تلقی می‌‌شود. در استان تهران هم به همین منظور است، مسئولیت مساجد برعهده ایشان است که برای مدیریت و ساماندهی امور مساجد، مرکز رسیدگی به امور مساجد را تاسیس کردند. فعالیت این مرکز ناظر به موضوع تصدی‌گری در مساجد نیست بلکه در این مرکز تا حد ممکن بر صیانت از مردمی بودن مساجد تاکید می‌شود. ایشان تاکید دارند که مسجد نباید حاکمیتی یا دولتی تلقی شود.
در چند استان دیگر نیز مشابه تهران، مرکز رسیدگی به امور مساجد راه‌اندازی شده است و به نسبت مدل موفقی هم بوده است. این مراکز در امور داخلی مسجد هیچ دخالتی ندارد، بلکه در حوزه ائمه جماعات یا امنا آن هم در نصب و بعضاً جابجایی آنها، دخالت دارد البته نه به جهت این که بخواهد در امور مردم مداخله کند، بلکه اگر بر جابجایی هم باشد مردم شخصی را انتخاب می‌کنند و این شخص را به مراکز امور مساجد معرفی می‌کنند و مراکز بعد از بررسی او را منصوب می‌کند.
لذا اینکه یک دستگاه بالادستی بخواهد امور مساجد را تصدی‌گری کند یا متولی مساجد کل کشور شود، با سیاست‌های مقام معظم رهبری همخوانی ندارد و شانیت نماینده ولی‌فقیه را هم زیر سوال می‌برد. مراکز دینی و مراکز معرفتی که در رأس آنها مسجد است،‌ اگر از یک نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه استان و شهرها گرفته شود، فعالیت آنها در آن منطقه چه می‌خواهد باشد؟
 
برخی از ائمه جماعت می‌گویند در مواقعی که مسجد دچار یک مشکل حقوقی یا مسائل مرتبط با شهرداری می‌شود، نیاز است نهادی پشتیبان مسجد باشد تا حقش ضایع نشود، این مدل مدیریت مساجد می‌تواند این نواقص را هم جبران کند؟
ذاکر: بررسی این مشکلات در استان تهران مشخص است، دفتر حقوقی در مرکز رسیدگی به امور مساجد وجود دارد که پیگیر تمام این موضوعات است. در شهرهای دیگر هم امام جمعه باید چاره‌اندیشی کند و باتوجه به اینکه او عضو شورای اداری استان و شهرستان است می‌تواند مانع وقوع این مشکلات شود.
در رابطه با بحث مدیریت مسجد، مرکز امور رسیدگی به مساجد در برنامه راهبردی چهارم که از امسال شروع می‌شود، یکی از برنامه‌هایش، هماهنگ‌سازی دستگاه‌هاست تا یک ستاد ساماندهی با محوریت مرکز امور مساجد داشته باشیم زیرا این دستگاه وظیفه‌اش کاملاً در ارتباط با مساجد است. در گذشته هم این شورا برای ساماندهی وظایف دستگاه‌های مختلف در مساجد وجود داشت که اخیراً دچار ضعف شده است و این ضعف روند سیاستگذاری در مساجد کل کشور را دچار اختلال کرد.
در صحن شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز یک زمانی راه‌اندازی این شورا مطرح شد اما هنوز به نتیجه نرسیده است. اگر در این شورا مصوبه‌ای کلان مطرح شود و یا تقسیم وظایف هر دستگاه در حوزه مسجد انجام شود، یک مصوبه کشوری است و قطعاً هر کسی در حوزه خودش، وظیفه‌ای را باید نسبت به مسجد انجام دهد و موازی‌کاری‌ها پایان می‌یابد.
غلامی: ما هم قائل هستیم که مسجد از شئون ولی‌فقیه است و طبیعتاً در هر استانی ائمه جمعه، نقش محور بر این شورا را باید دارا باشد. ما هم قائلیم کار امامت بر مسجد، قطعاً با ابلاغ و دستور پیش نمی‌رود اتفاقاً طلبه باید به دل کار برود و با مردم ارتباط و انس بگیرد، عائله خود را شناسایی کند و ارتباط و تعامل خود را برقرار کند تا بتواند ظرفیت‌ها و استعدادهایی را ایجاد کند و حلقه‌های میانی مسجد و محله را دایر کند. امامت بر مسجد و محله، باید تعیناً از طرف آن محله و مردم محقق شود که در این صورت مردم پای کار می‌آیند و پشت این امامت می‌ایستند، حرکت و حمایت می‌کنند.
 
حجت‌الاسلام رضا غلامی، قائم مقام بنیاد هدایت سازمان تبلیغات اسلامی
از ۸۰ هزار مسجد کشور تنها حدود ۵۰۰ مسجد فعال هستند
اگر مساجد مردمی است، پس چرا این همه نهاد در آن دخالت دارد و اصلاً چرا مردم خود را نسبت به مساجد مسئول نمی‌دانند؟
غلامی: بخشی از چالش‌های امروز مساجد به واسطه سیاست‌گذاری‌ها و بخشی از آن به واسطه کج‌کارکردها و بخشی به دلیل حذف کردن مردم در این سیاست‌گذاری‌هاست. امروز مردم خودشان را متولی مسجد نمی‌دانند و منتظر هستند که یک دستگاه و نهادی از جایی بیاید، بار را بردارد و مساله را حل کند. این ناظر بر آن علت‌ها و ریشه‌هاست که برای مساجد وجود دارد.
از حدود ۸۰ هزار مسجد کشور که البته از لحاظ توزیع جایگاه خوبی هم ندارد، یعنی در مکان‌های پرجمعیت در بافت‌های جدید مثل کوی‌ها، شهرک‌ها و مسکن مهر که انبوهی از مردم ساکن هستند، مسجد وجود ندارد؛ تنها ۳۵ هزار مسجد داریم که اقامه نماز جماعت از یک وعده تا دو وعده و بخش محدودی مساجد سه وعده نماز را دارند. از حیث کیفی و محتوایی هم در حوزه مساجد به طور کلی وضعیت مناسبی نداریم، خیلی از مساجد، شاخص‌های فعال بودن را ندارند و می‌توان گفت حدود ۵۰۰ مسجد فعال تنها در سطح کشور داریم. این شاخص‌ها مربوط به کارکردهای متنوع مسجد است.
از حیث مدیریت مسجد نیز مسجد، خانه خداست؛ منتها افرادی که از مسجد استفاده می‌کنند و در ذیل این چتر توحیدی و در پایگاه توحید بهره‌مند می‌شوند وظیفه و نقش آنها چیست؟ براساس تبیین و تقریر مقام معظم رهبری مدیریت مسجد، مردمی باید صورت بگیرد و الحمدلله روی این امر همه متفق‌القول هستیم. اکثر مباحثی که در زمینه مدیریت مسجد وجود دارد، بحث در خصوص چهاردیواری مسجد است که آن را چه کنیم؟ در صورتی که مسجد، تنها این چهاردیواری نیست و به قول شهید حاج قاسم سلیمانی با آن خطاب آقای حجت‌الاسلامش، مسجد تنها این چهاردیواری نیست و تمام محله عائله مسجد محسوب می‌شود. برای مسجد باید فراتر از چهاردیواری خودش تصمیم‌گیری و اقدام کرد.
 
اشکال ما این است که روی مدیریت چهاردیواری مسجد گیر کرده‌ایم
با توجه به اینکه سازمان تبلیغات اسلامی مجری نگارش و تدوین سند ملی مسجد از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی شده است، ایده شما برای مدیریت مساجد چیست؟
غلامی: مسجد می‌تواند سه پیوند جدی را رقم بزند، آیت‌الله شاه‌آبادی(ره) اساس اجتماع را بر اخوت می‌داند، اخوتی که بتواند دین پیامبر را احیا و اقامه کند. مسجد حتماً در ایجاد پیوند و تحکیم پیوند اخوت و اتصال این پایگاه توحید، حتماً باید نقش داشته باشد. مسجد نسبت خودش را با عائله خود یعنی زن بدسرپرست و بی‌سرپرست، فردی که شاید مسلمان نباشد و دیدگاه‌های او با ما هماهنگ نیست، باید مشخص کند.
پیشنهاد ما در بحث مدیریت مسجد، مدیریت نه به معنای مصطلح امروزی که نهادی درست کنیم، است. پیشنهاد ما دارای دو بخش حکمرانی بر مسجد و آن هم حکمرانی نه به معنای متولی بودن است. ۱۹ نهاد در مساجد حضور دارند اما نهادهای جدیِ مرتبط با مسجد، ۵ نهاد هستند یکی نمایندگان ولی‌فقیه در استان‌ها که در کلان شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است. دیگری حوزه‌های علمیه که نقش تربیت امامان جماعت را برعهده دارد. سازمان تبلیغات، سازمان اوقاف و سازمان بسیج هم دیگر نهادهای فعال هستند.
این ۱۹ نهاد وظیفه‌شان ناظر بر مسجد چیست؟ این‌ها چه کارکرد و وظیفه‌ای در ارتباط با مسجد دارند؟ یکی از مهم‌ترین بخش‌های سند، تقسیم وظایف همین نهاد‌های خدمت‌رسان است. مهم‌ترین بخش مسجد و مدیریت مسجد آن لایه اصلی و هسته اصلی مسجد است که در محله شکل می‌گیرد یعنی حکمرانی از مسجد؛ اینکه پیرامون مسجد، محله خود اوست؛ چه کارکردی، چه نسبتی و چه برنامه تحولی برای پای کار آوردن این اتفاقات در محله باید رقم بخورد؟ این مهمترین بخش آن هسته اصلی تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی است.
یکی از اشکالاتی که در این مدل‌ها وجود دارد، این است که تمرکز ما روی بخش اول سیاست‌گذاری مسجد است که نهادها کارکردشان چیست؟ اگر بدون تعارف بخواهیم بگویم، اینجا تازه گفتیم جایگاه من کجاست؟ اگر بخواهیم دغدغه‌مند هم ورود کنیم حالا بگوییم ما هستیم، سبد و جایگاه من کجاست؟ جایگاه من را مشخص کنید! در صورتی که آن بخش جدی و آن نرم‌افزار مدیریت جدی مسجد، در محله است. اگر ما بخواهیم در مسجد اتفاق مبارکی رقم بخورد، باید خدمات را در سبد مسجد بگذاریم. هرکسی هر خدمت و هر وظیفه و نقشی دارد، باید در سبد مسجد قرار دهد. هویت محله، هویت مسجد و هویت امامت بر مسجد را تقویت کند تا آنها حس بگیرند و  پای کار بیایند.
دیدگاه ما این است وقتی می‌خواهیم یک فعالیتی  را معرفی کنیم، دقیقاً مسجد را معرفی می‌کنیم. اگر آن هویت معرفی شود و برجسته شود و کارکردهای آن را دقیق و شفاف کنیم، به آن امام محله می‌توانیم بگوییم چهاردیواری مسجد تنها حوزه اثر و فعالیت شما نیست.
 
باید ارکان مسجد را توانمند کنیم
تحقق این هدف‌ها نیازمند هم‌افزایی بین نهادهای دخیل در مسجد است. می‌توان چنین هم‌افزایی و ازخودگذشتی را ایجاد کرد؟
غلامی: بله قطعاً! در حکمرانی بر مسجد، این هم‌افزایی، این تعریف نقش و کارکرد، این نسبت‌ها را برقرار کردن بین خودشان در مسجد، یک بخش جدی است، منتها مقدمه‌ای است برای یک کار جدی که باید در دل مسجد اتفاق بیفتد و این اتفاق و حرکت باید از دل مردم باشد. یعنی اگر بخواهید طرح‌های عملیاتی و اقدام داشته باشیم، باید از دل مسجد بجوشد؛ پس ما باید ارکان مسجد را توانمند کنیم.
حرکت تحولی در مسجد سه چیز جدی نیاز دارد، انگیزه، دانش و مهارت. این سه نیاز را نهادهای حاکمیتی و خدمت‌رسان باید در اختیار مسجد قرار دهند. یک بخش آن هم سلبی و رفع موانع است، یعنی موانعی که در حرکت مسجد و محله پیش می‌آید، این دستگاه‌ها در جایگاه حاکمیتی و حکمرانی باید برطرف کنند و ریل‌گذاری را تسهیل کنند تا حرکت تحولی مسجد جدی دنبال شود.
 
نیازمند تقسیم وظایف در امور مربوط به مساجد هستیم
نبود یک نهاد تصمیم‌گیر و بالادستی مسئول در زمینه مساجد کشور موجب شده در خصوص برخی از ارکان مساجد مانند خادمان، هیأت‌امنا و ائمه جماعت شاهد برخوردهای سلیقه‌ای و متفاوت باشیم. این مسائل آیا با راه‌اندازی مرکز رسیدگی به امور مساجد در هراستان برطرف می‌شود؟
ذاکر: در خصوص ائمه جماعت معمولاً در بعضی از شهرها و کلان‌شهرها و شهرستان‌ها چند حوزه علمیه فعال وجود دارد که امام جمعه، مساجد را تقسیم کرده و برای تعیین امام جماعت به این حوزه‌ها واگذار می‌کند. کمتر شنیدم چالشی در این زمینه وجود داشته باشد و برحسب توافق کار پیش می‌رود. بحث امنا و احکام آنان دارای چالش است. در گذشته و اوایل انقلاب اصلاً بحث حکم مطرح نبود اما حال همه حساس شده‌اند‌. این‌ها موضوعاتی نیست که خیلی جای بحث و گفت‌وگو داشته باشد و با یک تقسیم وظیفه‌ کار روشن می‌شود. یعنی اگر همین شورا اعلام کند در سراسر کشور پیگیری بیمه خدام مساجد با اوقاف است، دیگر تمام می‌شود و نیازی به بحث نیست. این‌ها مقوله‌های بحث‌برانگیز نیست.
 
مساجد اگر فعال نبود که در هر اتفاقی سراغ مساجد نمی‌آمدند
همین مسائل و چالش‌ها و اختلافات موجب شده تا مساجد کارکردهای خود را از دست بدهند و به زعم بسیاری مشابه نمازخانه یک اداره شوند. قبول ندارید؟
ذاکر: خیر، من مخالف این حرف هستم و هر سازمان و نشستی هم رفتم، کاملاً دفاع کردم و دلیل هم دارم. تصور من این است که در فضای فعلی کشور، موفق‌ترین تشکل‌ و نهاد مردمی مسجد است. تمام ارگان‌ها، دستگاه‌ها و نهادها وقتی یک وظیفه‌ای را به آنها می‌سپارند،‌ می‌آیند و سر سفره آماده مسجد می‌نشینند. یعنی اولین چیزی که به ذهن آنها می‌رسد مسجد است. پس مشخص است یک نهاد فعالِ آماده‌ای به نام مسجد وجود دارد که اگر بنا داشته باشید دایره مخاطبین ده‌ها برابری داشته باشید سر این سفره بنشینید.
اگر مسجد، نهادی منفعل است، اگر مسجد، تعطیل است و نمازخانه شده است، دلیل اقبال این‌ها چیست؟ پس یک نگاهی به آن دارند و دنبال فضای آماده هستند. یکی از دلایل دیگر این است که در تمامی معضلات کشور و بحران‌هایی که ایجاد یا زمانی که آسیب‌شناسی بناست در موضوعات سیاسی و انتخابات صورت گیرد، به کجا روی می‌آورند؟ پس مسجد یک پایگاه فعال و به نسبت موفق‌ نسبت به دیگر نهادهاست. نهاد دیگری معرفی کنید که ظرفیت دائمی و غیرمناسبتی داشته باشد و از مسجد موفق‌تر باشد؟ اگر مسجد را در جامعه حذف کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟
مساجد اتفاقاً فعال هستند و ما نباید خودمان را گول بزنیم و بخواهیم در این حوزه کوتاهی کنیم. اول اینکه نگاه‌مان را به مسجد اصلاح کنیم، این القا کردن شاید باعث شود افرادی که کار می‌کنند، بگویند پس ما کارمان نمودی ندارد، از همان هم عقب‌نشینی کنند. چند سال است که القا می‌شود، مساجد خانه سالمندان شده، در صورتی که واقعاً این نیست. شاید اقتضای یک مسجدی این است که اقتضای حضور جوان و نوجوان را ندارد چون محل سکونت آنها نیست.
 
هووهای مسجد باید کنار گذاشته شوند
راه‌حل برون رفت از این مشکلات چیست؟
ذاکر: به نظرم اگر همه دستگاه‌ها روی یک موضوع یعنی تربیت امام تراز همت و هم‌افزایی کنند، اثرگذاری بسیاری خواهند داشت. نمونه هم فراوان داریم که یک مسجد با حضور یک امام تراز در عرض کمتر از ۶ ماه، فعالیتش ده برابر شده است. می‌گویند مسجد باید در حکمرانی اسلامی محور محله باشد، درحالی که این زمانی رخ می‌دهد که سایر هووهایی که برای مسجد ایجاد کردیم، کنار بروند و تمام ظرفیت‌ها در مسجد جمع شود.
ده‌ها دستگاه موازی برای مسجد، در شهر شکل دادیم و می‌گوییم اینها باشند، مسجد هم جایگاه خودش را داشته باشد، اینها برای چه به وجود آمده است؟ با اینها می‌خواهید چه کنید؟ چه نقشی می‌خواهند ایفا کنند؟ یک زمانی دارالحکومه و هیأت دولت در همین چهاردیواری مسجد شکل می‌گرفت، حال هوو برایش می‌تراشید. نمی‌توان سیاست یک بام و دو هوا داشت.
ما دو سال است در حوزه محله‌محوری کار می‌‌کنیم و تا حدی هم کار پیش رفته و بیش از ۳۰۰ مسجد، ماهانه یک عملیات مشترک با توجه به اقتضائات خود و بحث بومی آن، در سطح محله انجام می‌‌شود. این مساجد محور محله شناخته می‌شوند.
 
طلبه‌های از همه جا رانده و مانده امام جماعت می‌شوند
فعال بودن و حتی ۲۴ ساعته شدن مسجد نیازمند امام جماعتی است که ساعات زیادی در خانه خدا باشد. طلبه‌ها می‌گویند با این دریافتی از مسجد نمی‌توانند چرخ زندگی‌شان را بچرخانند و مجبورند جای دیگری هم شاغل باشند. برای پرداختی ائمه جماعت نمی‌توان چاره‌اندیشی کرد؟
ذاکر: درگذشته مردم خدمت یک مرجع بزرگوار می‌رفتند و تقاضا می‌کردند تا شخصیتی را با یک خصوصیات خاص برای امام جماعت مسجد معرفی کند و او نیز یکی از شاگردانش را که مورد اعتمادش بود، به این محله می‌فرستاد و وقتی به آن محله وارد می‌شد، اهالی نیز برای آن امام، منزل تهیه می‌کردند. الان کدام دستگاه، نهاد و .... یک امام را تامین می‌کند؟ آیا مشکلات و معضلات فعلی را می‌شود با آن زمان مقایسه کرد؟ خانواده‌ها قناعت آن زمان را پذیرا هستند؟ یعنی ما باید عینی‌تر و ملموس‌تر روی این قضیه کار کنیم و آسیب‌شناسی کنیم که چرا این امام، امامِ تمام‌وقت نیست؟ چرا آن انگیزه لازم در او وجود ندارد؟ چرا به سمت تراز بودن حرکت نمی‌‌کند؟ تا وقتی که ما این‌ها را رها کنیم و برای آن طرح و برنامه ندهیم و حرف‌های بزرگ و زیبا بزنیم، اتفاقی نخواهد افتاد.
برخی هم این نگاه را دارند، مگر به کسی برای نماز خواندن پول می‌دهند؟! ما نماز می‌خوانیم او هم نماز می‌خواند، دیگر محاسبه نمی‌کنند که آن امام جماعت برای آمد و رفت و نماز خواندن بعضاً ۴ ساعت وقتش را می‌گذارد!
 
غلامی: ما با همه نهادهای مسئول در مساجد، در این زمینه گفت‌وگو کرده‌ایم و همه حداقل در مقام تئوریک و گفتار می‌پذیرند که امام مسجد، محور است، اما گاهی در عمل چیز دیگری اتفاق می‌افتد. امام جماعت در گذشته یک جایگاه و منصب عالی بود و هر کسی امام جماعت مسجد نمی‌شد. در تهران بزرگانی مانند شهید آیت‌الله سعیدی امام جماعت می‌شدند که نام مسجد، خیابان و محله به نام آنان می‌شد و مردم به خاطر علاقه به آن‌ها فامیل و شهرت خود را تغییر می‌دادند. الان نمی‌گویم این جایگاه نیست ولی به صورت عمومی این باور وجود ندارد.
در حوزه‌های علمیه معمولاً‌ آخرین انتخاب طلاب، برای امام جماعتی مسجد است، به هیأت علمی، هیأت تالیف، قاضی، سیاستی ـ عقیدتی می‌روند و بخش اندکی هم از خروجی حوزه برای مساجد می‌ماند. الان هم به صورت نقطه‌ای، افراد موثر و بزرگانی هستند که آدم‌های جاافتاده، فرهیخته و استاد حوزه هستند و در مسجد هم می‌آیند ولی آن سبد کلی و سبدی که ما باید روی آن حساب کنیم، شاخص های جدی امام مسجد و محله را ندارند. 
پس این ورودی اشکال دارد و باید اصلاح کنیم و این زمانی اصلاح می‌شود که شما برای مسجد و امامت مسجد، شأیّت و هویت ایجاد کنید، چرا طلبه خودش را به زمین و زمان می‌زند که یک کرسی و تدریس در دانشگاه داشته باشد چون احساس می‌کند این یک هویت اجتماعی است، شاید اصلاً مساله اول او حقوق و درآمد نباشد بلکه می‌خواهد احساس هویت کند، طلبه احساس می‌‌کند اگر برود دانشگاه درس بخواند و یک لقب دکتری داشته باشد، یک شهرت و هویّتی دارد! درصورتی که هویّت واقعی اینجاست و خروجی حوزه و ماحصل حوزه و عصاره همه در مسجد است.
بعد از این هویت بخشی، هر نهادی به سهم خود باید برای تربیت امام جماعت تراز تلاش کند. یک بخشی از این تغییر رویکرد باید در حوزه اتفاق بیفتد و یک بخشی از آن باید به نهادها و سازمان تبلیغات محقق شود. کار فعلی ما در سازمان تبلیغات کار توانمند کردن افراد حاضر به عنوان خیرالموجودین است. سازمان تبلیغات و بنیاد هدایت شعارش را تعالی شبکه امامت گذاشته است تا بتواند با شناسایی افراد توانمند و ضریب دادن به فعالیت‌ها و خدمات آن‌ها، هویت مسجد را احیا کند. یعنی از الگوسازی به جریان‌سازی و به گفتمان‌سازی امام محله برسد.
 یک بخش از مشکلات مساجد به خاطر ورود تصدی گرایانه نهادها است که مردم گفتند نیازی به حضور ما نیست. این امکان هست ۸۰ هزار امام جماعت مسجد هم کارمند شوند اما اگر امام، کارمند شد، آیا مسأله مسجد و مردم هم حل می‌شود؟ در این فرض مساله معیشت روحانی در کوتاه مدت حل می شود ولی مسأله مسجد و تبلیغ و امامت بر مسجد و محله حل نمی‌شود. 
انتهای پیام/


کد مطلب: 35593

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/35593/هوو-مسجد-تراشیدند-ضعیف-شود

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir