«زیارت عاشورا،از آغاز تا امروز» بخش دهم
شفقنا , 24 مرداد 1401 ساعت 17:59
تقیۀ شیخ طوسی در نقل زیارت عاشورا (۳)/ نوشتاری از سید مهدی محمودی
حجت الاسلام والمسلمین سید مهدی محمودی در مطلبی با عنوان «زیارت عاشورا، از آغاز تا امروز» که در اختیار شفقنا قرار داده،این گونه آورده است:
درگیریها میان اهلتسنن و شیعیان در بغداد
با بررسی گزارشهای تاریخی درمییابیم که از زمان تسلط آلبویه بر بغداد تا زمان انقراض آنان، حدود یکصد و ده سال، دستِکم ۳۴ بار میان شیعیان و اهلتسنن بهویژه حنبلیان، درگیریهایی رخ داده است! جالب توجه است که بغداد، نه پیشازاین دورۀ یکصد و ده ساله و نه پس از آن، چنین درگیریهای پرشماری میان اهلتسنن و شیعیان را در خود ندیده است!
در سالهای اقتدارِ حاکمانِ اهلتسنن، در زمان بنیامیه، بنیمروان و در دوران بنیعباس تا زمان حاکمیت آلبویه، شیعیان اجازه و قدرت نداشتند مراسم و شعائر مذهبی خویش را آشکار کنند؛ از همین رو اهلتسنن با آنان تعارض و برخوردی پیدا نمیکردند؛ حکومت دیلمیان اما چنین امکانی را برای آنان فراهم آورده بود و طبعاً باعث شد درگیریها آغاز شود. البته پس از انقراض آلبویه و تسلط سلجوقیان، اهلتسنن سیطره یافتند و دیگربار شیعیان نتوانستند مراسم مذهبی خویش را برگزار کنند؛ در نتیجه برخوردها و تعارضها از میان رفت. در آن دوران، اکثر شیعیان در منطقۀ غرب بغداد که به «کرخ» شهرت داشت زندگی میکردند.
اکنون برای درک بهتر اوضاع اجتماعی در دوران شیخ مفید و شیخ طوسی رحمهماالله، برخی از درگیریها و آشوبهای بهوقوعپیوسته در بغداد را مطالعه کنیم. در این نوشتار موارد معدودی از درگیریها یاد شده است. لطفاً برای مطالعه موارد تفصیلی به کتاب «زیارت عاشورا از آغاز تا امروز» مراجعه فرمایید.
رویدادهای پیش از ورود شیخ طوسی به بغداد
گزارشهای تاریخی نشان میدهد، در سالهای آغازین که معزّالدوله، اولین امیر دیلمی در بغداد به قدرت رسید، فرمان داد شیعیان در روز عاشورا مغازهها را ببندند و در کوچهها و خیابانها به عزاداری بپردازند. (الکامل فی التاریخ، ابن الأثیر، ج ۸، ص ۵۴۹ ) نیز در روز غدیر خم، شیعیان در محلۀ کرخ بغداد به جشن و شادی پرداختند. (البدایه والنهایه، ابن الکثیر، ج ۱۱، ص ۳۰۹ ) همچنین در سال ۳۵۱ به فرمان معزّالدوله بر دیوار مساجد عباراتی مشتمل بر لعن معاویه و لعن برخی دیگر از صحابیان به شکل غیرصریح نوشتند؛ اما اهلتسنن شبانه این عبارتها را محو کردند. (الکامل فی التاریخ، ابن الأثیر، ج ۸، ص ۵۴۲ و ۵۴۳ )
عزاداری در روز عاشورا و برگزاری جشن غدیر به شکل آشکارا و همچنین اظهار برائت بر دیوار مساجد، برای اهلتسنن قابلتحمل نبود. بههمیندلیل، در این موارد با شیعیان برخورد کردند و رویدادهای خونباری در سالهای متمادی در بغداد به وقوع پیوست. برخی از این فتنهها در زمانی روی داده که امیر دیلمی در بغداد نبوده است.
در سال ۳۶۲ آنچنان خشونت فزونی گرفت که در یک درگیری گسترده میان اهلتسنن و شیعیان، [حدود] ۱۷۰۰۰ نفر کشته شدند، ۳۰۰ مغازه و ۳۳ مسجد و اموال بسیاری در کرخ بغداد در آتش سوخت. (الکامل فی التاریخ، ابن الأثیر، ج ۸، ص ۶۲۸ )
در سال ۳۶۳ اهلتسننِ سوق الطعام، زنی را بر شتر سوار کردند؛ نامش را عایشه نهادند؛ دو نفر خود را طلحه و زبیر خواندند و به جنگ شیعیان شتافتند. آنان فریاد میزدند: «با اصحاب علیبن ابیطالب [علیهالسلام] میجنگیم!» (الکامل فی التاریخ، ابن الأثیر، ج ۸، ص ۶۳۲)
در سال ۳۸۲ وزیر آلبویه فرمان داد که شیعیان در روز عاشورا سوگواری نکنند. ذهبی به دنبال این مطلب مینویسد:
… کانَ کَذلِکَ یُعْمَلُ مِنْ نَحْوِ ثَلاثینَ سَنَهً… (تاریخ الإسلام، الذهبی، ج ۲۷، ص ۱۱ و ۱۲)
… نزدیک به ۳۰ سال اینچنین عمل میشد.
از این گزارش ذهبی به دست میآید که از سالهای آغازینِ حکمرانی آلبویه در بغداد تا سال ۳۸۲ (دستِکم حدود ۳۰ سال) هرساله شیعیان در روز عاشورا در کوچه و خیابانهای بغداد به سوگواری میپرداختند.
در سال ۳۸۹ اهلتسنن بابِ بصره برای رویارویی با شیعیان، در مقابلِ عید غدیر (۱۸ ذیالحجه)، در روز ۲۶ ذیالحجه به مناسبت حضور ابوبکر در غار، هنگام هجرت از مکه به مدینه به جشن و شادی پرداختند و در مقابلِ روز عاشورا (۱۰ محرم)، در روز ۱۸ محرم به مناسبت قتل مصعببن زبیر سوگواری کردند. (تجاربالأمم، ابوعلی مسکویه الرازی، ج ۷، ص ۴۰۱ )
در سالهای ۳۹۳ و ۳۹۸ به دنبال وقوع رویدادهایی تلخ و خونین میان اهلتسنن و شیعیان، شیخ مفید قدسسره از بغداد اخراج شد. (الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر، ج ۹، ص ۱۷۸و ۲۰۸ )
رویدادهای پس از ورود شیخ طوسی به بغداد
در سال ۴۰۸ به دنبال اختلاف میان اهلتسنن و شیعیان کرخ، جمعی از دو طایفه کشته شدند. (المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی، ج ۱۵، ص ۱۲۵)
در سال ۴۱۶ عیّارانِ اهلتسنن، خانۀ سیدِ مرتضی قدسسره را آتش زدند. (المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی، ج ۱۵، ص ۱۷۱)
در سال ۴۱۷ سپاهیان هجوم آوردند؛ کرخ را غارت کردند و بازارها را به آتش کشیدند. (العبر فی خبر من غبر، الذهبی، ج ۳، ص ۱۲۴ )
در سال ۴۲۰ در هنگام برگزاری نماز جمعه فتنهای به وقوع پیوست و نماز جمعه در آن مسجد مدتی تعطیل شد. (الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر، ج ۹، ص ۳۹۳ و ۳۹۴ )
در سال ۴۲۱ در هنگام سوگواریِ روز عاشورا، اهلتسنن بر شیعیان یورش بردند. بازارها ویران شد و گروهی کشته شدند. (العبر فی خبر من غبر، الذهبی، ج ۳، ص ۱۳۹. )
در سال ۴۲۲ شخصی به نام «مذکور» از سوی خلیفه با فرمانی مکتوب به فرماندهی سپاه برای جنگ منصوب شد. پرچمی نیز به او داده شد؛ جمع فراوانی به او پیوستند؛ در پیشاپیش او مردانی سلاح در دست فریاد میزدند و برای عمر و ابوبکر دعا میکردند. سپس میگفتند:
هذا یَومٌ مُعاوِیٌّ
امروز، روزی معاویهای است.
شیعیان کرخ با شنیدن این سخنان برآشفتند و اعتراض کردند. به دنبال ایــن برخــورد، اهـــلتسنــن از دو طــرف به منطقــۀ کــرخ حمـله کردنـــد، خـانـۀ سیدِ مرتضی را غارت کردند، اموال شیعیان را به یغما بردند و مغازهها را به آتش کشیدند؛ در این واقعه جمع کثیری کشته شدند. (العبر فی خبر من غبر، الذهبی، ج ۳، ص ۱۴۶ )
در سال ۴۳۶ سیدِ مرتضی، علم الهدی قدسسره به رضوان الهی پیوست.
در سال ۴۳۷ در بغداد میان اهلتسنن و شیعیان درگیری گستردهای روی داد و افراد بسیاری کشته شدند. (الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر، ج ۹، ص ۵۳۱)
در سال ۴۴۱ سوگواری شیعیان در روز عاشورا ممنوع شد؛ اما شیعیان اعتنا نکردند و در آن روز به عزاداری پرداختند. در پی این اقدام، دوباره درگیری خونینی میان اهلتسنن و شیعیان به وقوع پیوست و جمع فراوانی کشته شدند. (الکامل فی التاریخ ، ابن الأثیر، ج ۹، ص ۵۶۰ و ۵۶۱ )
در سال ۴۴۵ درگیریِ دیگری میان اهلتسنن و شیعیان رخ داد. در این فتنه، اهلتسنن نوشتههای «مُحَمَّدٌ وَ عَلیٌّ خَیْرُالْبَشَرِ» را محو کردند، کرخ را آتش زدند و جمعی را به قتل رساندند. (المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم، ابن الجوزی، ج ۱۵، ص ۳۴۰ )
تاریخ نشان میدهد: پس از گذشت حدود نیمقرن تسلط مقتدرانه آلبویه بر بغداد، بهتدریج از اقتدار آنان کاسته شد. خلیفۀ عباسی، القادر بالله (۴۲۲_۳۸۲) کوشش کرد با سیاستی گامبهگام دوباره قدرتِ ازدسترفتۀ عباسیان را بازگرداند. این سیاست را فرزندش القائم بامرالله _ که پس از او به خلافت رسید _ پیگیری کرد. عباسیان از غیبتهای طولانی امیر آلبویه در بغداد و همچنین از اختلافها و نزاعهای دامنهداری که میان امیران آلبویه رخ داد، بسیار سود جستند و قدرت خود را توسعه بخشیدند. بهویژه از سال ۴۴۲ که الملک الرحیم، امیرِ آلبویه، به سلطنت رسید، ضعف بیشتر بُوَیهیان آشکارا شد و عباسیان و اهلتسنن در بغداد قدرت افزونتری پیدا کردند.
در آن زمان، شخصی به نام «ارسلان بساسیری» با گرایشهای شیعی، فرماندهی سپاهیان ترک را از سوی امیرِ بُوَیهی به عهده داشت. او با ارتباط و همپیمان شدن با فاطمیان در مصر، به حمایت از الملک الرحیم قیام کرد. خلیفۀ عباسی و وزیرش، رئیسالرؤسا به دشمنی با وی پرداختند و میانشان درگیریهایی پدیدار شد.
در این میان، القائم بامرالله، خلیفۀ عباسی از سلطان سلجوقی، طغرلبیک، دعوت کرد که برای از بین بردن فتنۀ بساسیری به بغداد لشکرکشی کند و زمام قدرت را در بغداد به دست گیرد.
در سال ۴۴۷ طغرلبیک با سپاهیانش وارد بغداد شدند و با تسلط آنان، رسماً حکومت شیعیِ آلبویه منقرض شد. بساسیری به حلّه گریخت و سپاهیانی فراهم آورد؛ در غیبتِ طغرل، به بغداد حمله کرد و قدرت را به دست گرفت؛ اما پس از حدود یک سال حکومت بر بغداد، در سال ۴۵۱ به دست طغرل به قتل رسید.
همانگونه که گذشت، گرچه شیعیانِ بغداد بیش از یک قرن در درگیریِ متقابل با اهلتسنن رویدادهای تلخی را تجربه و آسیبهای جبرانناپذیری را تحمل کرده بودند، اما پس از قیام بساسیری و تسلط سلجوقیان، وضعِ شیعیان در بغداد بهمراتب از گذشته دشوارتر شد.
ادامه دارد ….
کد مطلب: 36260
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/36260/زیارت-عاشورا-آغاز-امروز-بخش-دهم