کد مطلب : ۴۰۷۳
افزايش مشكلات زائران عتبات عاليات؛
زائران سيدالشهدا از بيتدبيري مسئولان گله دارند
خیمه، خبرنگار اعزامی خیمه با حضور در مرز مهران با زائران عتباتعالیات در مورد ناهماهنگيهاي سفر به عراق كه در چند روز اخير شدت گرفته است، گفتوگوهايي انجام داده كه در ادامه ميخوانيد.
بسياري از این زائران دربارۀ ورود به عراق گفتند که عدم حمایت و نظارت کامل مسئولان ایراني در حالی است که هنگام ورود زائران به کشور عراق بسیاری از آنها توسط سربازان آمریکایی انگشتنگاری و اسکن چشم شدند.
آنها با دلخوری افزودند: «بهتازگي پذیرایی بینراهی کاروانها به عهده شرکتی به نام شرکت «پیشتازان جوان»، مجری هندلینگ پذیراییهای بین راهی آژانسهاي استان تهران است که به شدت ضعیف و دور از شأن زائران است؛ البته کموکیف چگونگی پروژه و هزینههای مالی آن نیز قابل تامل است و اینکه این شرکت با چه کسانی و با چه انگیزهای فعاليت خود را انجام میدهد.»
بعضی از این زائران به دلیل حضور مداح به جای روحانی در کاروان خود و آگاهی نداشتن و عدم اطلاع مداحان از مسائل شرعی، بعضا در به جای آوردن وظایف شرعی دچار مشکل شده و خود را شرمنده ائمه طاهرین میدانستند.
جای این پرسش باقی است که چرا باید سازمان حج و زیارت مردم را نسبت به روحانیون آن هم در وظایفی مانند قرائت دعا با صدای خوش، روضهخوانی و شعرخوانی و تحریک احساسات مردم متوقع کرده و از آن طرف، مداحان را در چنین فضاهایی مورد هجوم سوالات شرعی، دینی و معنوی مردم قرار دهد؛ موضوعی که هم روحانیون و هم مداحان را در مورد این نوع عملکرد سازمان گلهمند کرده است.
اي قوم به حج رفته كجاييد، كجاييد؟!
نکته جالب توجه این است که در زمان و موقعیت ویژهای مانند روز عرفه و عید قربان، مسئول امور روحانیون در عتبات عالیات در سفر مکه به سر میبرد! و به جای خود کسی را گذاشته بود که کمتر به مسائل مبتلابه احاطه داشته و متوجه حساسیت بسياري از مسائل نيست.
خراب بودن وسایل ایاب و ذهاب زائران و پاسخگو نبودن مسئولان تا جایی بود که پس از متوقف شدن یکی از این اتوبوسهای معیوب، 80 نفر از مسافران، مسیر 5 ساعته نجف ـ کاظمین را با یک دستگاه اتوبوس طی کردند! که به دلیل ازدحام جمعیت و طولانی بودن مسیر 3 نفر از زائران راهی بیمارستان شدند!
يكي از زائران به نمايندگي از يك كاروان درباره اسکان بیش از ظرفیت زائران در هتلها به خبرنگار خیمه تصريح كرد: «در هتلهایی که ظرفیت 2 کاروان داشتند، 3 کاروان و در هتلهایی که ظرفیت 3 کاروان داشتتند تا 5 کاروان اسکان یافتند. زنها از شوهرانشان جدا و گاهی چند خانواده در یک اتاق مستقر شدند و البته جناب آقای شکرآرا، به جای آنکه مسئله را بررسی و حل کنند، در جواب میگفتند که ما به آژانسها گفتهایم که در این ایام، وضع همین است.»
این فرد با بیان این که «شب قبل از حرکت به سمت کاظمین درهای هتل به روی زائران قفل شده و اجازه خروج به هیچ یک از زائران برای اقامه نماز صبح در حرم را ندادند»، گفتند: «جالب اینجاست با اینکه زمان حرکت به سوی کاظمین بعد از اذان صبح اعلام شده، به دلیل عدم هماهنگی بین شرکتهای عراقی این سفر در برخی از کاروانها با 2 ساعت تأخیر انجام شد!»
تعدادي ديگر از زائران عتباتعالیات نيز با اشاره به این که «برخی هتلها بیرون از کمربند امنیتی کربلا واقع شده بودند»، خاطرنشان کردند: «برای انتقال زائران به نزدیکی حرم از دو دستگاه ماشین معمولی استفاده میشد، در حالی که رانندگان اعلام میکردند تا ظرفیت تکمیل نشود، حرکت نخواهیم کرد و بسیاری از زائران ناچار میشدند جاده خاکی، بدون روشنایی و بدون وجود خانه و یا حتي مغازهای به طول 3 کیلومتر را با پای پیاده طی کنند.»
نکته قابل توجه ديگر آن که گر چه درهای حرم تا صبح به روی زائران باز بود، اما ماشینها فقط تا ساعت 23 جوابگوی زائران بودند.
رفتار نامناسب با بيماران
برخی از اعضای کاروانها که در بین آنها حتی کارمندان حج و زیارت، خانوادههای شهدا و جانبازان حضور داشتند در مورد وضعیت درمانی عنوان کردند که در بیمارستان ایرانی کربلا (فندق الباقر) تنها یک ویلچر آن هم در ازای گرفتن پاسپورت در اختیار بیمار قرار داده میشود و از آنها تعهد گرفته میشود که ویلچر را برگرداند در حالي كه شاید کسی به آن ویلچر نیاز داشته باشد؛ تزریقات در نجف برای مردان توسط خانمها انجام میشود؛ دکتر مستقر در برابر اعتراض زائران و لزوم رعایت موازین شرعی با کمال جسارت میگوید: «مگر من تزریقاتچی هستم، بروید بیرون و بزنید!»
آیا اینگونه دلسوزیها و دغدغهها میتواند سلامت و امنیت زائران ما را حفظ کند؛ آیا هیأت پزشکی مستقر در عتبات میتواند پاسخگوی هرگونه مشکلی که برای زائران در مراجع به تزریقاتیهای بیرون باشد؟
آنها که زمان صدام را به خاطر دارند میدادند که نمایندگان شرکت الهدی در زمان صدام، قراردادی با ایران بسته بود که از هتلها بازدید میکرد و از نحوه سرویسدهی زائران اطلاع ميگرفت، اما این در حالی است که اکنون مدیران چنانچه در هتلها پیدا شوند، كاركردشان برای بستن دهان زائران از اعتراضهای احتمالی است، نه دفاع از حق و حقوق آنها؛ تعداد قابلتوجهي از زائران عنوان میکنند که گاه عراقیها با ما مهربانتر از مسئولان و متولیان امور حج و زیارت در عتبات عالیات رفتار ميكنند!
شاهد این نکته آن است که یکی از زائران پس از بیمار شدن با مراجعه به مستشفای ایرانی صرفا با دو آمپول مخدر درمان مقطعی شده است و بلافاصله او را از بیمارستان ایرانی بيرون رانده و بقیه عکسبرداری و مراحل درمان را به فردا موکول میکنند. زائران آن کاروان میگفتند عراقیها دلشان برای آن زائر سوخت و او را شبانه با آمبولانس به مستشفی الحسینیه در کربلا بردند، عکس رادیولوژی گرفتند و از دکتر متخصص درخواست کردند از منزل به محل کار خود بیاید و این کار را کامل و رایگان برای او انجام دادند؛ مسئولان ایرانی در طول این مدت حتی برای یک بار از این زائران بازدید به عمل نیاورده و از آنان دلجویی نکردند.
فرافكني مسئولان بيبرنامه
به نقل از یکی از نیروهای حج و زیارت، آقای «ک» از کارمندان ستاد کربلا، براي سر زدن زائری بیمار از سوی آقای شکرآرا، مورد اعتراض قرار میگیرد و عنوان میدارد او باید به اینجا بیاید، نه این که ما به آنجا برویم!
سفر تمامی زائران در این ایام ویژه، عمدتا برای زیارت سیدالشهدا در شب عرفه و شب عید قربان انجام گرفت و تمام سختیها را برای خواندن دعای عرفه در بینالحرمین و حرم سیدالشهدا(ع) تحمل میکردند؛ این در حالی است که اگر چه مراسم دعای عرفه عراقیها در ساعت 14:30 تمام شد، اما با وجود مداحان اهل بیت(ع) مانند سیدمجید بنیفاطمه، محمد طاهری، احمد واعظی و منبریهای مشهور مانند حجتالاسلام ادیب یزدی هیچ برنامه خاصی از پیش برای زائران ایرانی تدارک دیده نشده بود؛ حتی بسیاری از کاروانها نیز از برگزاری دعای عرفه و مناجات به صورت دستهجمعی محروم ماندند.
چیزی که در برگشت مانند یک عقده و غصه در دل زائران ایرانی در مرز ایران موج میزد این بود که گرچه حضورشان در کربلا توفیقی بود، اما چرا نمیبایست در حالی که در عربستان برنامههایی مانند دعای کمیل با هماهنگی و به صورت دستهجمعی برگزار میشود، در کشوری مانند عراق و در پایگاه تشیع مانند کربلا برنامهای را برای زائران فارسیزبان مستقر در آنجا تدارک ديده نشود؟ آیا این هماهنگی نمیبایست توسط مسئولان و متولیان فرهنگی حج و زیارت از قبل پیشبینی میشد؟
این زائران در مورد حرکت کاروانها نیز به خبرنگار خیمه بیان میکردند در حالی که زائران شرکت «شمسا» هفت صبح از کربلا حرکت کردند و هفت شب به مهران رسیدند، زائران انفرادی شش صبح از کربلا حرکت کردند و ساعت 12 در مهران ناهار میخوردند.
این اشخاص افزودند: «مسئولان حج و زیارت وقتی با اعتراض زائران در مورد کیفیت پایین ارايه خدمات و ناهماهنگیها روبهرو میشدند، به جای دفاع از حق و حقوق زائران اعلام میکردند که قبلا گفته بودیم که سفر به عتبات عالیات در روز عرفه این چنین است.»
حال جای این پرسش باقی است در شرایطی که از مدتها قبل حضور خیل عظیمی از مشتاقان برای شرکت در مراسم معنوی دعای عرفه در کربلا قابل پیشبینی است، چرا هیچگونه تدبیری برای جلوگیری از چنین مشکلاتی اندیشیده نمیشود و مسئولان با گفتن چنین جملاتی از خود سلب مسئولیت میکنند، این در حالی است که توانایی مدیران در چنین مواقع بحرانی محک میخورد.
گزارش از جلال بیطرفان
به گزارش بسياري از این زائران دربارۀ ورود به عراق گفتند که عدم حمایت و نظارت کامل مسئولان ایراني در حالی است که هنگام ورود زائران به کشور عراق بسیاری از آنها توسط سربازان آمریکایی انگشتنگاری و اسکن چشم شدند.
آنها با دلخوری افزودند: «بهتازگي پذیرایی بینراهی کاروانها به عهده شرکتی به نام شرکت «پیشتازان جوان»، مجری هندلینگ پذیراییهای بین راهی آژانسهاي استان تهران است که به شدت ضعیف و دور از شأن زائران است؛ البته کموکیف چگونگی پروژه و هزینههای مالی آن نیز قابل تامل است و اینکه این شرکت با چه کسانی و با چه انگیزهای فعاليت خود را انجام میدهد.»
بعضی از این زائران به دلیل حضور مداح به جای روحانی در کاروان خود و آگاهی نداشتن و عدم اطلاع مداحان از مسائل شرعی، بعضا در به جای آوردن وظایف شرعی دچار مشکل شده و خود را شرمنده ائمه طاهرین میدانستند.
جای این پرسش باقی است که چرا باید سازمان حج و زیارت مردم را نسبت به روحانیون آن هم در وظایفی مانند قرائت دعا با صدای خوش، روضهخوانی و شعرخوانی و تحریک احساسات مردم متوقع کرده و از آن طرف، مداحان را در چنین فضاهایی مورد هجوم سوالات شرعی، دینی و معنوی مردم قرار دهد؛ موضوعی که هم روحانیون و هم مداحان را در مورد این نوع عملکرد سازمان گلهمند کرده است.
اي قوم به حج رفته كجاييد، كجاييد؟!
نکته جالب توجه این است که در زمان و موقعیت ویژهای مانند روز عرفه و عید قربان، مسئول امور روحانیون در عتبات عالیات در سفر مکه به سر میبرد! و به جای خود کسی را گذاشته بود که کمتر به مسائل مبتلابه احاطه داشته و متوجه حساسیت بسياري از مسائل نيست.
خراب بودن وسایل ایاب و ذهاب زائران و پاسخگو نبودن مسئولان تا جایی بود که پس از متوقف شدن یکی از این اتوبوسهای معیوب، 80 نفر از مسافران، مسیر 5 ساعته نجف ـ کاظمین را با یک دستگاه اتوبوس طی کردند! که به دلیل ازدحام جمعیت و طولانی بودن مسیر 3 نفر از زائران راهی بیمارستان شدند!
يكي از زائران به نمايندگي از يك كاروان درباره اسکان بیش از ظرفیت زائران در هتلها به خبرنگار خیمه تصريح كرد: «در هتلهایی که ظرفیت 2 کاروان داشتند، 3 کاروان و در هتلهایی که ظرفیت 3 کاروان داشتتند تا 5 کاروان اسکان یافتند. زنها از شوهرانشان جدا و گاهی چند خانواده در یک اتاق مستقر شدند و البته جناب آقای شکرآرا، به جای آنکه مسئله را بررسی و حل کنند، در جواب میگفتند که ما به آژانسها گفتهایم که در این ایام، وضع همین است.»
این فرد با بیان این که «شب قبل از حرکت به سمت کاظمین درهای هتل به روی زائران قفل شده و اجازه خروج به هیچ یک از زائران برای اقامه نماز صبح در حرم را ندادند»، گفتند: «جالب اینجاست با اینکه زمان حرکت به سوی کاظمین بعد از اذان صبح اعلام شده، به دلیل عدم هماهنگی بین شرکتهای عراقی این سفر در برخی از کاروانها با 2 ساعت تأخیر انجام شد!»
تعدادي ديگر از زائران عتباتعالیات نيز با اشاره به این که «برخی هتلها بیرون از کمربند امنیتی کربلا واقع شده بودند»، خاطرنشان کردند: «برای انتقال زائران به نزدیکی حرم از دو دستگاه ماشین معمولی استفاده میشد، در حالی که رانندگان اعلام میکردند تا ظرفیت تکمیل نشود، حرکت نخواهیم کرد و بسیاری از زائران ناچار میشدند جاده خاکی، بدون روشنایی و بدون وجود خانه و یا حتي مغازهای به طول 3 کیلومتر را با پای پیاده طی کنند.»
نکته قابل توجه ديگر آن که گر چه درهای حرم تا صبح به روی زائران باز بود، اما ماشینها فقط تا ساعت 23 جوابگوی زائران بودند.
رفتار نامناسب با بيماران
برخی از اعضای کاروانها که در بین آنها حتی کارمندان حج و زیارت، خانوادههای شهدا و جانبازان حضور داشتند در مورد وضعیت درمانی عنوان کردند که در بیمارستان ایرانی کربلا (فندق الباقر) تنها یک ویلچر آن هم در ازای گرفتن پاسپورت در اختیار بیمار قرار داده میشود و از آنها تعهد گرفته میشود که ویلچر را برگرداند در حالي كه شاید کسی به آن ویلچر نیاز داشته باشد؛ تزریقات در نجف برای مردان توسط خانمها انجام میشود؛ دکتر مستقر در برابر اعتراض زائران و لزوم رعایت موازین شرعی با کمال جسارت میگوید: «مگر من تزریقاتچی هستم، بروید بیرون و بزنید!»
آیا اینگونه دلسوزیها و دغدغهها میتواند سلامت و امنیت زائران ما را حفظ کند؛ آیا هیأت پزشکی مستقر در عتبات میتواند پاسخگوی هرگونه مشکلی که برای زائران در مراجع به تزریقاتیهای بیرون باشد؟
آنها که زمان صدام را به خاطر دارند میدادند که نمایندگان شرکت الهدی در زمان صدام، قراردادی با ایران بسته بود که از هتلها بازدید میکرد و از نحوه سرویسدهی زائران اطلاع ميگرفت، اما این در حالی است که اکنون مدیران چنانچه در هتلها پیدا شوند، كاركردشان برای بستن دهان زائران از اعتراضهای احتمالی است، نه دفاع از حق و حقوق آنها؛ تعداد قابلتوجهي از زائران عنوان میکنند که گاه عراقیها با ما مهربانتر از مسئولان و متولیان امور حج و زیارت در عتبات عالیات رفتار ميكنند!
شاهد این نکته آن است که یکی از زائران پس از بیمار شدن با مراجعه به مستشفای ایرانی صرفا با دو آمپول مخدر درمان مقطعی شده است و بلافاصله او را از بیمارستان ایرانی بيرون رانده و بقیه عکسبرداری و مراحل درمان را به فردا موکول میکنند. زائران آن کاروان میگفتند عراقیها دلشان برای آن زائر سوخت و او را شبانه با آمبولانس به مستشفی الحسینیه در کربلا بردند، عکس رادیولوژی گرفتند و از دکتر متخصص درخواست کردند از منزل به محل کار خود بیاید و این کار را کامل و رایگان برای او انجام دادند؛ مسئولان ایرانی در طول این مدت حتی برای یک بار از این زائران بازدید به عمل نیاورده و از آنان دلجویی نکردند.
فرافكني مسئولان بيبرنامه
به نقل از یکی از نیروهای حج و زیارت، آقای «ک» از کارمندان ستاد کربلا، براي سر زدن زائری بیمار از سوی آقای شکرآرا، مورد اعتراض قرار میگیرد و عنوان میدارد او باید به اینجا بیاید، نه این که ما به آنجا برویم!
سفر تمامی زائران در این ایام ویژه، عمدتا برای زیارت سیدالشهدا در شب عرفه و شب عید قربان انجام گرفت و تمام سختیها را برای خواندن دعای عرفه در بینالحرمین و حرم سیدالشهدا(ع) تحمل میکردند؛ این در حالی است که اگر چه مراسم دعای عرفه عراقیها در ساعت 14:30 تمام شد، اما با وجود مداحان اهل بیت(ع) مانند سیدمجید بنیفاطمه، محمد طاهری، احمد واعظی و منبریهای مشهور مانند حجتالاسلام ادیب یزدی هیچ برنامه خاصی از پیش برای زائران ایرانی تدارک دیده نشده بود؛ حتی بسیاری از کاروانها نیز از برگزاری دعای عرفه و مناجات به صورت دستهجمعی محروم ماندند.
چیزی که در برگشت مانند یک عقده و غصه در دل زائران ایرانی در مرز ایران موج میزد این بود که گرچه حضورشان در کربلا توفیقی بود، اما چرا نمیبایست در حالی که در عربستان برنامههایی مانند دعای کمیل با هماهنگی و به صورت دستهجمعی برگزار میشود، در کشوری مانند عراق و در پایگاه تشیع مانند کربلا برنامهای را برای زائران فارسیزبان مستقر در آنجا تدارک ديده نشود؟ آیا این هماهنگی نمیبایست توسط مسئولان و متولیان فرهنگی حج و زیارت از قبل پیشبینی میشد؟
این زائران در مورد حرکت کاروانها نیز به خبرنگار خیمه بیان میکردند در حالی که زائران شرکت «شمسا» هفت صبح از کربلا حرکت کردند و هفت شب به مهران رسیدند، زائران انفرادی شش صبح از کربلا حرکت کردند و ساعت 12 در مهران ناهار میخوردند.
این اشخاص افزودند: «مسئولان حج و زیارت وقتی با اعتراض زائران در مورد کیفیت پایین ارايه خدمات و ناهماهنگیها روبهرو میشدند، به جای دفاع از حق و حقوق زائران اعلام میکردند که قبلا گفته بودیم که سفر به عتبات عالیات در روز عرفه این چنین است.»
حال جای این پرسش باقی است در شرایطی که از مدتها قبل حضور خیل عظیمی از مشتاقان برای شرکت در مراسم معنوی دعای عرفه در کربلا قابل پیشبینی است، چرا هیچگونه تدبیری برای جلوگیری از چنین مشکلاتی اندیشیده نمیشود و مسئولان با گفتن چنین جملاتی از خود سلب مسئولیت میکنند، این در حالی است که توانایی مدیران در چنین مواقع بحرانی محک میخورد.
گزارش از جلال بیطرفان