کد مطلب : ۵۱۰۶
غلامرضا سازگار:
سیم باید وصل باشد
« دور حرم دویدهام
صفا و مروه دیدهام
هیچ کجا برای من
کربوبلا نمیشود»
ناله جمعیت بلند شد؛ انگار این چند کلمه شور دیگری به پا کرده بود و از آن به بعد این شعر در بسیاری از مجالس عزاداری خوانده میشود ولی کمتر کسی میداند که سراینده این شعر حاج غلامرضا سازگار است متولد قم است و بزرگ شده تهران و سالهاست که افتخار مداحی اهل بیت(ع) را دارد.
شغل اصلی سازگار در سالهای دور نانوایی بوده ولی به توصیه یکی از استادانش کاسبی را رها میکند و میچسبد به مداحی و شاعری؛ اشعاری که این روزها در هیاتها میشنویم بهانه خوبی بود برای اینکه سراغ این پیر غلام اهل بیت(ع) ببرویم.
* حاج آقا، شما از کی شروع کردید به شعر گفتن برای مداحیها؟
سازگار: من مداح به دنیا آمدهام؛ از همان بچگی میخواندم، اولین شعری که یادم میآید گفتم برای حضرت زهرا(س) بود؛ همین «بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته» بود.
* آن موقعها، چه شاعرانی برای مداحها شعرمیگفتند؟
سازگار: مرحوم حاج مولوی بود که استادم بود؛ از همان نوجوانی خدمت ایشان بودم و افتخار خدمت به ایشان را داشتم؛ ایشان مراد بود بود، بعضی از شعرا بودند مثل آقای مجاهدی یا آقای محمد علی مردانی؛ آقای مردانی متاسفانه فوت کردند.
* ارتباطی که بین شعرا و مداحها بود، چه نوع ارتباطی بود؟
سازگار: شعرها جوششی بود ولی بعضی وقتها هم مداحها میگفتند که مردم برایشان شعر بسازند.
* یعنی یک سبکی را میآوردند و شما شعر میگفتید؟
سازگار: من از اول میگفتم که روی سبک کار نکنیم؛ اصل محتوای نوحه و حوب خواندن نوحه است؛ اگر نوحه محتوا داشته باشد و مداح خوب بخواند؛ هر سبکی هم که خواند، خوب از آب در میآید.
* پس این اتفاقی که الان افتاده که بیشتر روی سبک و آهنگ تکیه میکنند بداست؟
سازگار: نمیخواهم این را رد کنم؛ این از مستحبات است. اگر آدم نو آور باشد خوب است ولی باید شعر و محتوا باشند.
* مداحها و شاعرها کجا همدیگر را میدیدند؟
سازگار: شاعرهایی بودند که اهل بیتی نبودند؛ ما هم با آنها رابطهای نداشتیم. اما شعرایی بودند که خود مداحها با آنها خیلی رفیق بودند چون شعرشان خیلی کم بود.
از برکت انقلاب، خیلی شعرا عقیدهشان این شد که اگر شعر میگویند یا برای شهدا بگویند یا برای اهل بیت(ع)؛ آن موقع 2 کتاب بود که همه استفاده میکردند. بعضی وقتها برای یک نوحه کسی میرفت به یک شهر دیگر تا آن نوحه را بگیرد.
* اسم آن 2تا کتاب قدیمی یادتان هست؟
سازگار: من خود اولین کتابی که داشتم، به نام خزائنالشعرا و حزائنالاشعار بود. بعداً کمکم کتابهای دیگری در دسترس ما قرار گرفت؛ البته نوحههای قدیم، همهشان هم خوب نبود؛ الان هم همه نوحهها خوب نیست.
قدیم یادم هست که نوحهای میساختند که اصلا به درد خواندن نمیخورد؛ مثلا حسین(ع) را زهر در میناست امروز... اما بعضی نوحهها بودند مثل:
«عزاعزاست امرروز، روز عزاست امروز
سر عزیز زهرا(س) به نیزههاست امروز»
یا «بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا»
اینها در عین سادگی و بی آلایشی خیلی جانسوز بودند؛ من یادم هست وقتی هیات رد میشد و این را میخواند، مردم کنار دیوار میایستادند و گریه میکردند.
* آن موقع برای این شعرها پولی رد و بدل میکردند؟
سازگار: نه، پول نمیگرفتند ولی شعر هم به این راحتی به کسی نمیدادند چون شعر کم بود، مداح میگفت این سرمایه خودم است، اگر به دیگری بدهم خودم ندارم؛ البته بعضیها هم اخلاصشان زیادتر بود و شعر را میدادند.
* مضمون شعرهای قدیم با شعرهای امروزی چه فرقی کرده است؟
سازگار: مضمونالان جانسوزترند؛ شما به مضمونهای آقای انسانی نگاه کنید، به مضمونهای بعضی شعرای دیگر نگاه کنید؛ البته شعرای قدیم هم مضمون جانسوز داشتند اما انگشت شمار بود.
* بعضیها میگویند مضمونهای امروز، در شأن ائمه(ع) نیست؟
سازگار: این شعرها سوا هستند؛ بعضی شعرا کج سلیقهاند. میخواهند نوآوری کنند، خراب میکنند علتش هم از چند جاست: یکی از نداشتن مطالعه، یکی از بی استادی، گاهی هم از بی تقوایی.
* اینکه الان برای آهنگ خاصی، شعر میسازند چطور؟
سازگار: خب، آهنگ2 جور است: بعضی از آهنگها با قداست اهل بیت(ع) میخواند؛ خوب است چون متخصص اینها را ساخته است. اما گاهی آهنگهای آن ور آبی میگذراند که خود مداحها هم میدانند وقتی میخوانند یک حالب طرب به آدم دست میدهد.
* ولی این شاعرها میگویند که با این آهنگها مخاطب بیشتری جذب مجلس اهل بیت(ع) میکنیم...
سازگار: من این را قبول ندارم. مخاطب اگر بخواهد رقاصی یاد بگیرد، بله ولی مخاطب از ما این را نمیخواسته؛ مردم دلشان به همان سبکهای قدیم خوش بود؛ الان هم همین است.
البته همه مداحها اینطور نیستند تک و توکند که جوانند و کار نکردهاند؛ امروز نسل جوان دیگر سازگار نمیخواهند. سازگار را نسل سالمند میخواهند؛ منتها این مداحهای جوان باید حواسشان باشد که هم خدا را راضی نگه دارند هم جوانها را.
* پس چطور میشود که نوحههای یک شاعر اثر گذار میشوند؟
سازگار: باید سیمش وصل باشد به اهل بیت(ع)، استاد ببیند نمیشود؛ سیمش وصل بشود ولی شعر بلد نباشد، باید کار کند، زحمت بکشد.
بعضی شعرای اهل بیت(ع) هستند که یک خط بدون وضو شعر نمیگویند؛ من خودم گاهی که میخواهم شعر بگویم، اول وضو میگیرم، قرآن باز میکنم، یک صفحهای میخوانم، از قرآن مدد میگیرم؛ بعد شروع میکنم به شعر گفتن.
* از شعرهای خودتان کدام را بیشتر دوست دارید؟
سازگار: شدم ازو شدمنده و سر به زیر،
تهیدست و بینوا و فقیر
مرا کس نخواند ذلیل و حقیر
مقامم بود بس بزرگو خطیر
امیری حسین(ع) و نعم الامیر...»
این مصرع مال نوجوانی است که پدرش به نام جناده شهید میشوده؛ جناده پسری داشته که مادرش بعد از شهادت پدر شمشیر را به کمرش میبندد و میگوید تو هم بر و مثل پدرت شهید شو و بر نگرد.
«حسین(ع) از کرم انتخابم کند. غلام غلامش خطایم کند
گدای در خود حسابم کند
بهشتم برد یا اسیرم کند
به عشقش اسیرم، اسیرم
امیری حسن و نعم الامیر...»
* توصیهتان برای کسانی که الان دارند شعر میگویند چیست؟
سازگار: عزیزانی که برای اهل بیت(ع) شعر میگویند یا میخوانند، یک سبک سنگین بکنند شعری را که میگویند یا میخواهند بخوانند، ببینند امام حسین(ع) راضی است یا نه.
اگر این کار را بکنند، هیچ وقت به گمراهی نمیافتند عیب من این است که من در مجلس امام حسین(ع) اول میخواهم خودم را مطرح کنم. بعد امام حسین(ع)را.
* شما در برابر شعرهایی که برای ائمه(ع) گفتهاید، چه میخواهید؟
سازگار: همین که ما را قبول کردهاند؛ به زبان ما جاری کردهاند که برایشان شعر بگوییم، کافی است؛
گفتمش گر مرا برانی از خویش هنوز
از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم.
گفتوگو از عطاالله اسماعیلی - حسنا مرادی
مرجع : همشهری جوان