تأثير تشيع بر ابنيه، اماكن و زيارتگاه‌هاي مذهبي در ايران- ۲

جابر عناصري

روزنامه همشهری , 1 شهريور 1388 ساعت 11:23

فرهنگ: در اين مقاله، تأثير تشيع بر ابنيه و اماكن مذهبي ايران بررسي شده است.


در [قسمت اول] این مقاله، مسجد، تکیه و حسینیه که مذهب تشیع بر آنها تاثیرگذار بوده،‌ معرفی شد. در بخش دوم به بقیه مکان‌های تحت تاثیر واقع شده، اشاره می‌شود.

معماري سقاخانه‌ها

از نظر معماري و شكل بنا، سقاخانه‌هاي تهران و بسياري از ولايات را مي‌توان به طور نسبي در سه گروه كلي جاي داد و خصوصيات مشتركي نيز براي هر گروه تعريف كرد:

گروه اول سقاخانه‌هايي كه ساختمان آنها با بناهاي اطراف خود پيوند ندارد و به تعبيري مستقل هستند. اين بناها معمولا مكعبي شكل بوده و گاه به صورت بنايي استوانه‌اي و يا هشت‌گوش ساخته مي‌شوند، به‌گونه‌اي كه از چهار جهت نما دارند و قابل بهره‌برداري‌اند.

گروه دوم را كه در تهران از كثرت برخوردارند، مي‌توان «سقاخانه‌هاي دكاني شكل» ناميد. نماي كلي اين سقاخانه‌ها به گونه دكان نيم بابي يا يك بابي است كه در كنار مجموعه‌اي از دكان‌ها و يا منازل و بناهاي اطراف قرار گرفته‌اند. محل احداث اين نوع سقاخانه‌ها بيشتر در كنار معابر اصلي و پر رفت‌وآمد شهر است.

گروه سوم را مي‌توان «سقاخانه‌هاي رفي شكل» ناميد. اين‌گونه سقاخانه‌ها در شكل كلي، كاملا وابسته به بناي همراه خود هستند و از نظر تملك، جزئي از بناي خانه يا مسجد مجاور خود محسوب مي‌شدند. نماي عمومي اين گروه از سقاخانه‌ها، كه غالبا كوچك و محقر هستند، به صورت فرورفتگي مختصر رف مانند يا تاقچه مانندي در ديوار بناي پشتي خود است. اين گروه از سقاخانه‌ها بيشتر در معابر فرعي و كوي‌ها قرار دارند و فاقد وقف‌نامه‌اي مستقل هستند.

بررسي نمادين تزيينات داخلي و خارجي سقاخانه‌ها

به نظر دل‌سپردگان به سقاخانه‌ها، هر يك از عناصر سازنده سقاخانه، مفهوم و مضموني در بر دارد.

شبكه و پنچره مشبك فلزي اغلب به رنگ طلايي و نقره‌اي يادآور مزار اولياست؛ قبه‌هاي روي مخزن آب، بقعه و آرامگاه شهدا را به ياد مي‌آورد؛ دست افراشته بر افراز هر قبه، نشانه پنج تن آل عبا و نشان مخصوص دست و پنجه مبارك حضرت عباس(ع) است؛ نوشته‌هاي اطراف سقاخانه، آياتي از قرآن، شعارهاي مذهبي يا اشعاري در مدح و ثنا و رثاي امام حسين(ع) و حضرت عباس(ع) هستند؛ مانند: «السلام علي الحسين(ع) و علي علي بن الحسين(ع) و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين(ع)»

شاه‌بيت‌هايي از دوازده بند محتشم كاشاني نيز به خط جلي، نمايي سقاخانه را آذين مي‌بندند:

از آب هم مضايقه كردند كوفيان
خوش داشتند حرمت مهمان كربلا

تجلي سقاخانه در آيينه فرهنگ عامه

سوگند به صاحب سقاخانه‌ها، حضرت عباس(ع) علمدار، از قسم‌هاي بسيار مهم مردم، و در نظر گرفتن موقوفاتي براي اين مكان‌ها از عمده مسائل مرتبط به باقيات صالحات بوده است.

هنوز هم مادران به هنگام زمزمه لالايي‌ها براي كودكان خود، از ساقي دشت بلا ياد مي‌كنند. ضرب‌المثل‌هايي هم ويژه سقاخانه‌‌ها هستند؛ مثلا «از سقاخانه شمع دزديدن» كنايه از انجام عمل خلاف و نشانه اوج خلاف‌كاري است. «از سقاخانه شمع كشيدن» در برگيرنده مضموني خاص است.

در سابق، اگر كسي مورد ظلم قرار مي‌گرفت، شمعي از سقاخانه‌اي بر مي‌داشت و نذر مي‌كرد كه هرگاه ظالم به جزاي عمل خود برسد و مظلوم به حق خود دست يابد، در عوض، بسته‌اي شمع به آن سقاخانه پيشكش کند. افسانه‌هاي بسياري در باب توسل مردم به اين سقاخانه‌ها در گنجينه سينه مردم و به‌خصوص پهلوانان وجود دارند.

سنگاب

در گذشته، علاوه بر واژه «سقاخانه» از واژه‌هايي مانند «سنگاب» نيز استفاده مي‌شد. البته ميان سقاخانه‌هايي كه آب آن را متبرك مي‌دانسته‌اند و سنگاب‌ها تفاوت‌هايي وجود دارند. با اين حال، به حرمت آب و در نظر گرفتن احاديثي از اوليا، تهيه سنگاب‌ها هم نوعي وظيفه شرعي براي شيعيان در نظر مي‌آمد.

سنگاب‌ها و سنگاب‌خانه‌هاي بسياري در نقاط مختلف ايران به خصوص مراكز مذهبي و از جمله شهر مقدس قم، وجود داشته و شاعران آل‌ الله درا رتباط با شأن شهيدان اشعار نغزي سروده و بر روي اين سنگاب‌ها نقش کرده‌اند:

آبي بنوش و تشنه لبان را تو ياد كن
لعنت به شمر و خولي و ابن زياد كن

سقاخانه از ديدگاه يك محقق خارجي

پيتر لمبورن ويلسون (peter Lamborn Wilson)، محققي از مغرب زمين (قريب يك قرن پيش) در مقاله‌اي تحت عنوان «سقاخانه» از اين بناي مذهبي و شيعي در ايران ياد مي‌كند و مي‌نويسد: «هنگامي كه در ايران، از بازارچه‌اي مي‌گذريد و يا از كوچه محله‌اي قديمي رد مي‌شويد، به يك تورفتگي برمي‌خوريد كه در ديواري تعبيه شده است و پنجره مشبك آهني، قسمتي از آن را مي‌پوشاند.
داخل تورفتگي، شيرهاي متصل به مخزني- پشت ديوار- با مخزن بزرگ آب مي‌بينيد. اين مخزن، كه به شكل استوانه‌اي از مس ساخته شده، گاهي به تزيينات، آراسته است؛ بالايش سه قبه دارد. از روي قبه مياني، كه از دو ديگر بزرگ‌تر است، پنجه دست زيبايي برافراشته است كه رويش با خط خوش، كلماتي را به صورت مشبك نوشته‌اند.
چندين پياله آب خوري سنگين مسي با زنجير به مخزن وصلند. از ديوار تورفتگي، شمايل‌هايي به رنگ‌هاي درخشان آويزانند و دور و بر مخزن آب، شمع‌هايي گذاشته‌اند كه بعضي روشنند و بعضي سوخته‌اند. نوارهايي از پارچه‌هاي رنگي (به ويژه سبز) به ميله‌هاي پنجره مشبك بسته‌اند.»

در مورد سقاخانه و سقايت و سقايي، در كتب معتبر ايراني و خارجي، اشاره‌هاي فراواني وجود دارند و تأثير مذهب تشيع در اين بناهاي مذهبي را توصيف مي‌كنند.

نگاهي به مكتب هنري سقاخانه

تقريبا از سال ۱۳۴۰ حمعي از هنرمندان با استفاده از طرح‌هاي مذهبي و نقوش و موتيف‌هاي (خرده نقش‌ها) مذهبي، موجد يك موج هنري موسوم به مكتب يا سبك «سقاخانه»‌اي شدند.

حال و هواي اين گونه كارها در نقاشي و ديگر كارهاي هنري همين بود: «بوي روضه و گريه، روشني شمع و برق طاس‌هاي برنجي، صداي صلوات و يا حسين(ع)، و فداي لب تشنه‌ات يا اباعبدالله.»

طرح‌ها و نقش‌هاي سنتي- مذهبي برگرفته از فضاي آرام و صميمي و پر از خلوص سقاخانه‌ها و تكيه‌ها، امكان همه‌گونه تركيب و تجزيه را در زمينه هنر نوين، به هنرمندان سقاخانه‌اي مي‌دادند كه همه در نوع خود بديع و زيبا بودند.

در اين كه چرا اين موج هنري خاص «مكتب سقاخانه» نام گرفت، توجيهات متفاوتي وجود دارند. اصولا سقاخانه‌ها يكي از مراكز زيارتي مهم در تشيع محسوب مي‌شوند.

مراسم تعزيه كه در محرم و گاهي در ساير ايام برپا مي‌شود نيز، شايد بيش ازسقاخانه‌ها، پديد آورنده نقش‌ها، شكل‌هاي ساختماني و اشارات و رمزهاي ادبي باشد. خود تكيه‌ها و حسينيه‌ها به عنوان محل‌هاي برگزاري آيين‌هاي مذهبي، و پرچم‌ها و بيرق‌ها كه نشان از علم حضرت عباس(ع) دارند، اسب زخمي امام حسين(ع)، كمان‌ها، نيزه‌ها و شمشيرها، لباس سرخ اشقيا، لوازم و اسباب صحنه نمايش تعزيه‌خواني شامل خيمه و ظرف آبي به نشانه فرات، همه و همه در هنگام نمايش از قدرت بياني بالايي برخوردارند.

اين گونه نمادها و تجسم‌هاي مذهبي، الهام بخش هنرمندان منتسب به مكتب سقاخانه‌اي شدند.

در واقع، اين تجسم‌ها و تمثيل‌ها با روحيات مردم عجين شده و نوعي فهم نمادين ايجاد كرده‌اند. همين فهم نمادين بود كه باعث شد در برخورد با مكتب سقاخانه، احساسي مشترك در مردم به وجود آيد و اقبال عمومي وسيعي براي دست كم دو دهه در هنر معاصر كشور را موجب شود.

سقانفار

«سقانفار» يا «سقاتالار» بنايي است با مواد و مصالح چوبي كه در استان مازندران در كنار تكايا و مساجد و حتي در ميان شاليزارها (براي عبادت شالي‌كاران در اين مكان) ساخته مي‌شود. اين بناها را به ياد سقاي دشت كربلا، حضرت ابوالفضل(ع)، مي‌سازند.

سقانفارها معمولا دو طبقه‌اند: طبقه اول آن مكاني است كه معمولا زنان محل در آن جمع مي‌شوند و عزاداري مي‌كنند و نيز وسايل پذيرايي از عزاداران در آن قرار مي‌گيرد. طبقه دوم محلي است كه مردان در شب‌هاي عزا و دهه اول ماه محرم در آنجا به عزاداري مي‌پردازند.

آب انبار

تأثير تشيع در يكي از ابنيه مهم ايران، يعني «آب‌انبار» در خور توجه است. آب انبار در سراسر راه‌هاي ايران و در شهرهاي اين سرزمين خدايي، به تعداد بسيار ديده مي‌شود و بعضي از آنها، كه در شهرهاي خشك و كم آب ساخته شده، خود اثري بسيار زيبا و از لحاظ معماري و مسائل مربوط به سنت پسنديده «وقف» شايان توجه است.

در ميان موقوفات، با توجه به اسناد و مدارك موجود، يادداشت‌هاي فراواني در اين زمينه وجود دارند بسياري از مردم مؤمن، موقوفاتي براي احداث آب انبار و استفاده عموم از اين آب انبارها تعيين كرده‌اند. از اين نظر، در برخي ولايات، آب انبار را «اهل ايمان» مي‌گويند (مثل اردبيل و بسياري از نقاط آذربايجان). سابقا اين آب‌انبارها كاركرد و عملكرد دقيقي در زندگي مردم داشتند.

ساختمان آب انبار مسلما در حيطه اماكن مقدس و متبرك و مطهر بود و فرهنگ شيعي در اينجا هم خود را نمايان مي‌سازد. كاشي‌هاي سر در اين آب انبارها با كلماتي به خط نستعليق بسيار زيبا به رنگ سفيد بر قطعات لاجوردي نوشته مي‌شدند. چند رشته قنات براي هر آب انبار وقف مي‌شدند و گاهي مستقلات فراواني در اختيار بانيان اين آب انبارها قرار مي‌گرفتند.

امام‌زاده‌ها

تأثير تشيع در زيارت آستانه‌هاي مقدس امام‌زادگان نظر كرده كاملا آشكار است. آرامگاه هر يك از اين عزيزان، به خصوص آقازاده‌هايي كه صحن و سراي آنها به زيارت‌نامه و شجره‌النسب مزين است و اين امام‌زاده‌ها واجب‌التعظيم محسوب مي‌شوند، در خور توجه و محل التجا و التماس و پاكي است.

آن چه از تأثير تشيع بر معماري مساجد فرامي‌گيريم به كارگيري عناصر و عوامل مؤثر در شكل‌گيري مذهب تشيع است.

شيعيان ايراني براي نماز و نيايش، هرگز محراب خونين شهيد محراب عليابن ابي طالب(ع) را فراموش نكرده‌اند.

ساختمان اين امام‌زاده‌ها در هر گوشه از ايران، محل تجمع عاشقان آل‌الله است و از نظر آرايه‌ها و پيرايه‌ها و علم‌بندي‌ها و نگه‌‌داري پرچم‌ها، در خور توجه است و از ديدگاه ساختن ضريح، نمونه ذوق هنرمندان محسوب مي‌شود.

بندبند اشعار مربوط به اولياءالله به خط خوش، آزين‌بند ديوارها و حتي ضريح و صندوق چوبي و فلزي ساختمان امام‌زاده‌هاست. برخي از اين امام‌زاده‌ها و قدمت ساختمان آنها، قدمت شهرسازي يا سكونت در روستا را نشان مي‌دهد.

بيتوته كردن در اين اماكن و كسب شفاي روحي و همدلي و همدردي با امام‌زاده‌هايي كه روزگاري از جبر و جور اشقيا به شهادت رسيده‌اند، از آمال و آرمان‌هاي دل‌سپردگان به اين امام‌زاده‌هاست كه به خصوص پس از حركت امام رضا(ع) از مدينه به سوي ايران و توس، برادران اين امام همام به ايران رو آوردند و بسياري از آنان متأسفانه توسط عمال خلفاي جور به شهادت رسيدند. اما مرقد و مشهد و آرامگاه آنان زيارتگاه عاشقان و اهل تشيع گرديده است.

زورخانه و گود مقدس زورخانه

زورخانه در نظر ورزشكار مؤمن، جاي نيكان و پاكان و مكتب فتوت و جوانمردي است. گفته‌اند اهل زورخانه با توسل به آداب و عادات شيعي و با در نظر گرفتن فتيان، حضرت اميرمؤمنان(ع) به عنوان قطب‌الاقطاب، مراحل عرفان را طي مي‌كنند و پاكي و جوانمردي خود را مديون حيدر صفدر مي‌دانند.

از ديدگاه معماري، زورخانه بنايي است مسقف كه به وسيله پنجره‌اي كه در سقف بنا تعبيه شده، ساختمان زورخانه نور مي‌گيرد.

گود زورخانه، كه ورزشكاران در آنجا ورزش مي‌كنند، پايين‌تر از سطح زمين قرار دارد تا ورزشكاران هنگام ورزش، نسبت به ديگران پايين‌تر قرار گيرند و در خود، احساس كبر و نخوت نكنند.

گود معمولا به شكل كثيرالاضلاع است و به صورت چهارگوشه يا شش‌گوشه و هشت‌گوشه ساخته شده است. مفهوم «جوز سرشكستن» در زورخانه يعني كبر و غرور را از خود دور كردن.

بنابراين، در ورودي زورخانه را كوتاه مي‌گيرند تا همه كساني كه وارد زورخانه مي‌شوند، از حضرت علي(ع) و تواضع آن حضرت ياد كنند.

سكويي به نام «سر دم» براي نشستن مرشد زورخانه برپا مي‌دارند و از آنجاست كه مرشد، دم به دم، مدح حضرت علي(ع) مي‌خواند و در اعياد، مديحه‌خواني مي‌كند و در وفيات، به خواندن مراثي مي‌پردازد.

به جرئت مي‌توان حرمت و اعتبار ساختمان زورخانه را به تأثير مستقيم تشيع پيوند داد و اهل زورخانه را از سرسپردگان حضرت حق و اوليا و ائمه اطهار(ع) دانست.

نتيجه‌گيري

هر چند تحرير مطالبي در زمينه تأثير تشيع در ابنيه و اماكن مذهبي، كاري دشوار است، اما هنرمندان مخلص به آل الله، شاهكارهاي خود را در قاب آيينه صحن و سراي مساجد و تكيه‌ها و حسينيه‌ها و امام‌زاده‌ها و سقاخانه‌ها و زورخانه‌ها و... عيان کرده‌اند تا از اين طريق، به آيينه‌بندي دل‌هاي مؤمنان بپردازند و دل‌ها را صفا بخشند و زنگار از آيينه دل‌ها بزدايند و شك را برطرف سازند و به دامن حقيقت بياويزند.

در طريق دلسپاري به اين اماكن، بايد متوجه باشيم كه خرافات را حتما از حيطه و حريم اين اماكن دور نگه داريم. درود مي‌فرستيم به روان هنرمندان جان شيفته و سلام بر هنرمنداني كه در پيراستن اين صحن و سراها جان صرف كرده‌اند و اين اماكن را نه در بند يك ساختمان و متكي به مصالح مادي دانسته‌اند، بلكه بقاع متبركه را از نفس قدسي و انفاس الهي اوليا آكنده‌اند.

هلا اي نگارگر چيره‌دست! دستان مريزاد كه از مژگان خود قلم ساختي و از دوات خون‌بار چشم، جوهر سرخگون برگرفتي و شقاوت اشقيا را بر ديوارهاي بقاع متبركه نمايش دادي و حلاوت و ظرافت نگاه اوليا را عيان ساختي وبه نشان ماتمداري، شال عزا بر گردن انداختي و بر سينه كوفتي و فرياد برداشتي كه:

پشت نبي و آل نبي در جنان شكست
تا در جهان، سپاه شه انس و جان شكست
در سينه شان ز شست و ز دست مخالفان
از هر طرف خدنگ خليد و سنان شكست

آري، از رخ نيلگون كاشي تا سيماي زعفراني آجر و از رخسار سپيد گچ‌بري‌ها تا دل نازك شيشه‌ها، هر يك در برگيرنده زيبايي‌هاي برگرفته از خط مشق هنرمندان عاشق رسول خدا(ص) و اولاد اوو بنيانگذار مذهب شيعي علوي، حضرت مولي الموحدين علي(ع) هستند.

اين نكته در خور توجه است كه چنين هنرمنداني، صاحب دل، بي‌ريا و اهل صفا هستند و بسيار هنگام، هنر خود را وقف تحرير وقف‌نامه‌ها و كتيبه‌ها مي‌کنند؛ چرا كه هنر، خود هدف نيست، بلكه وسيله‌اي است براي اهدافي مهم، و ابزاري است براي معرفي پيام متعالي و دعوت به سوي حق و هدف والاي الهي و انساني.

از كساني كه از سنگاب‌هاي آراسته و نقوش قدسي آب خورده‌اند، تا كساني كه در سقانفارها بر سينه كوبيده و داغدار شده‌اند، تا بانيان تكيه‌ها و حسينيه‌ها و عزاخانه‌ها و آينه‌بندان سقاخانه‌ها، همه مي‌دانند كه اگر معرفت و عشق در كار نباشد، زيبايي جلوه‌اي نمي‌کند.

سجده‌گاه‌ها و محراب‌ها و منبرها، رخت ماده را در عشق به اولياء خدا از خود دور مي‌سازند و جنبه رمز و راز به خود مي‌گيرند. اين جاست كه تشيع راهي به دل‌ها پیدا می‌کند و هنرمند شيعي، هنر را به جهان‌بيني اهل تشيع درهم مي‌آميزد تا نگاره‌ها و ازاره‌ها و كنگره‌هاي هر ساختماني را به نيكو وجهي مجسم سازد.

انسان فقط گوشت و پوست نيست؛ قلب انسان، خداي خانه است. و احساس انسان كراني ندارد و چون مي‌دانيم كه: «ان الله جميل و يحب الجمال» ، پس زيبايي و قلمرو زيبايي و مباحث زيبايي شناسي را در تأثير تشيع بر ابنيه و اماكن مذهبي به آساني در مي‌يابيم.

هر صحنه كه باشد خبر از كشتن مظلوم
آن صحنه، نشان از خط خونبا ر حسين(ع) است

جابر عناصری


کد مطلب: 8033

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/news/8033/تأثير-تشيع-ابنيه-اماكن-زيارتگاه-هاي-مذهبي-ايران-۲

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir