کد مطلب : ۱۲۹۷۰
طهارت ، بدیهیترین شرط ورود به عرصه عاشقی است
سید مهدی شجاعی
فرهنگ-خیمه: هر نویسندهای، شاعری، خطیبی، ذاکری و سخنوری که توفیق یا رخصت مییابد که حول آن سرور عاشقان و سالار شهیدان کلامی بگوید یا بنویسد یا بسراید و مشام جان به رایحة قدسی آن گلستان، معطر کند، دانسته و ندانسته و دیده و ندیده مرهون الطاف آن عزیز گردیدهاست.
چه اگر آن طهارت تام و قداست «مطلق» در چشم دل هر بیسر و پایی چو من رخ نمینمود و خود را در حجاب: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» مستور مینمود؛ چه کس را این جرأت و جسارت بود که به آن آستان ملک پاسبان، نزدیک شود چه رسد به اینکه از مقابل روی او بگذرد، چه رسد به اینکه -اگر چه دزدیده- در شمایل خوب او بنگرد و چه رسد به اینکه در بساط کرامتش رحل عشق و محبت بگسترد.
طهارت ارنه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
چرا که طهارت، بدیهیترین، ابتداییترین و اصلیترین شرط، برای ورود به عرصه عاشقی است، همچنان که «فَاخْلَعْ نَعْلَیْک» اولین قدم، برای گام زدن در وادی دیدار از نوع «لنترانی».
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
بر رخ او نظر از آینه پاک انداز
و حسین -جان عالمی به فدایش- تنها کسی است در این عالم که قواعد عاشقی را از بنیان دگرگون کرده و بر هر چه آداب و ترتیب برای ورود به عرصه عشقش، چشم فرو بسته یا به دیده اغماض نگریسته.
گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواه عصمت اوست
و این به طور عام، فضل و کرامت حضرت حسین -علیهالسلام- بر عالم و آدم که رخصت یافتهاند او را دوست بدارند و به او عشق بورزند است بیآنکه حتی نسبتی و سنخیتی با او داشته باشند.
پس همه عالم در این باب، رهین منت و مرحمت حسیناند. -روحی فداه- و این کرامت و منت، بر اهالی خطه ادب -اعم از نویسنده سراینده و گوینده- مضاعف است به این علت که نه فقط رخصت دارند حسین را دوست بدارند از این کرامت و مرحمت مضاعف برخوردارند که رخصت دارند عشقشان را فریاد برآورند مجازند که به وصف معشوق بپردازند و رهین این منت خاص و مرحمت ویژهاند که میتوانند با معشوق، سخن بگویند و خاطب و مخاطب محبوب شوند.
و در یک کلام، این بزرگترین منت و برترین افتخار است که اهل ادب مجازند در طور عشق حسینی به مقام تکلیم نائل شوند و در قالب کلام از حسین و با حسین بگویند و بشنوند و نشانه کلیم حسینی را بر دوش دلهایشان بنشانند.
و در قبال چنین سنت و افتخاری، سزاست اگر همه عمر، اشک شوق بریزند و سر از سجده شکر برندارند.
غسل در اشک زدم که اهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَـ‹ً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
طهارت بديهیترین شرط ورود به عرصه عاشقی است.
چه اگر آن طهارت تام و قداست «مطلق» در چشم دل هر بیسر و پایی چو من رخ نمینمود و خود را در حجاب: «لا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» مستور مینمود؛ چه کس را این جرأت و جسارت بود که به آن آستان ملک پاسبان، نزدیک شود چه رسد به اینکه از مقابل روی او بگذرد، چه رسد به اینکه -اگر چه دزدیده- در شمایل خوب او بنگرد و چه رسد به اینکه در بساط کرامتش رحل عشق و محبت بگسترد.
طهارت ارنه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
چرا که طهارت، بدیهیترین، ابتداییترین و اصلیترین شرط، برای ورود به عرصه عاشقی است، همچنان که «فَاخْلَعْ نَعْلَیْک» اولین قدم، برای گام زدن در وادی دیدار از نوع «لنترانی».
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
بر رخ او نظر از آینه پاک انداز
و حسین -جان عالمی به فدایش- تنها کسی است در این عالم که قواعد عاشقی را از بنیان دگرگون کرده و بر هر چه آداب و ترتیب برای ورود به عرصه عشقش، چشم فرو بسته یا به دیده اغماض نگریسته.
گر من آلوده دامنم چه عجب
همه عالم گواه عصمت اوست
و این به طور عام، فضل و کرامت حضرت حسین -علیهالسلام- بر عالم و آدم که رخصت یافتهاند او را دوست بدارند و به او عشق بورزند است بیآنکه حتی نسبتی و سنخیتی با او داشته باشند.
پس همه عالم در این باب، رهین منت و مرحمت حسیناند. -روحی فداه- و این کرامت و منت، بر اهالی خطه ادب -اعم از نویسنده سراینده و گوینده- مضاعف است به این علت که نه فقط رخصت دارند حسین را دوست بدارند از این کرامت و مرحمت مضاعف برخوردارند که رخصت دارند عشقشان را فریاد برآورند مجازند که به وصف معشوق بپردازند و رهین این منت خاص و مرحمت ویژهاند که میتوانند با معشوق، سخن بگویند و خاطب و مخاطب محبوب شوند.
و در یک کلام، این بزرگترین منت و برترین افتخار است که اهل ادب مجازند در طور عشق حسینی به مقام تکلیم نائل شوند و در قالب کلام از حسین و با حسین بگویند و بشنوند و نشانه کلیم حسینی را بر دوش دلهایشان بنشانند.
و در قبال چنین سنت و افتخاری، سزاست اگر همه عمر، اشک شوق بریزند و سر از سجده شکر برندارند.
غسل در اشک زدم که اهل طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز
رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَـ‹ً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
طهارت بديهیترین شرط ورود به عرصه عاشقی است.