تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۲:۴۱
۰
کد مطلب : ۱۴۴۳۰

چرا نمی توانیم از امام حسین(ع) یک اسطوره جهانی ارائه بدهیم؟

چرا نمی توانیم از امام حسین(ع) یک اسطوره جهانی ارائه بدهیم؟
فرهنگ: چرا آثار معاصر ایرانی از نفوذ جهانی کمتر برخوردار است؟ آیا سیر اندیشه ما نزولی شده است یا سرعت صعود ما کاهش پیدا کرده است؟ نمی‌توان معیارهای جهانی یا مفاهمه جهانی را در نگارش و تمایلات عمومی ملت‌ها در نوشتن اثری یا پدید آوردن فیلمی نادیده گرفت. در مفاهمه هم محتوا مهم است، هم شکل و هم ترکیبی از آنها. ما در نوشته‌هایمان تنها معیارهای داخلی خودمان را در نظر داریم.

برای نمونه، شما در ارتباط با قیام عاشورا اگر علت قیام امام‌حسین(ع) بر حکومت یزید را به دلیل برخی از رفتارهای ظاهری یزید بدانید که امروزه انجام آنها در دنیا عادی است، ‌نمی‌توانید اندیشه حسینی را به ملت‌های دیگر منتقل کنید، هر چند در داخل کشور موفق باشید. مثلا بگویید یزید شرابخوار بود یا با سگ بازی می‌کرد؛ این اهمیتی برای مخاطب جهانی شما که به اینها عادت کرده، ندارد. اما اگر یک چهره آزادیخواه از امام‌حسین(ع) ترسیم شد و بر اساس اندیشه‌های عقلایی مقبول میان بشر، هدف از قیام او برای مبارزه با استبداد شرح داده شد، آنگاه است که می‌توانیم به معیارهای جهانی برسیم.

تازه این را باید در کنار استانداردهای نگارش به لحاظ شکلی هم قرار داد و با در نظر گرفتن همه اینها، یک نثر خوب، با تعابیر زیبا و ادیبانه، با خلاقیت‌های هنری در امر نگارش پدید آورد. آن وقت است که ما می‌توانیم اثرمان را به ادبیات جهانی نزدیک کنیم.

مردم دنیا در هر شرایطی اسطوره‌های انسانی والامقام می‌خواهند، اگر در تبیین شخصیت امام‌حسین(ع) این اصل را مراعات کنیم و از حضرتش چنان که بهترین‌ها را دارد، یک اسطوره برای جهانیان بسازیم و با زبان و ادبیات نوین و جاذبه‌های هنری آن را بیان کنیم می‌توانیم انتظار داشته باشیم که اثر ما نزدیک به ادبیات جهانی شود.

وقتی در لبنان یک مسیحی درباره امام‌حسین(ع) می‌نویسد و اثرش جهانی می‌شود به خاطر رعایت معیارهای جهانی است اما ما در داخل، حتی دانسته‌ها و احساسات مخاطبان جوان خودمان را هم رعایت نمی‌کنیم و خودمان به دست خودمان آنچه برایمان می‌تواند منبع زایش اندیشه در مقیاس جهانی باشد، در حد یک فرقه مذهبی تنزل می‌دهیم.

تازه همانجا نیز همدیگر را متهم می‌کنیم که از اصل فاصله گرفته‌ایم و منحرف شده‌ایم! ببینید تشیع یک حقیقت دارد اما صورتی که شما از آن در ایران ارائه می‌دهید، با آنچه باید در سطح جهانی برای درک جهانیان ارائه شود، متفاوت خواهد بود. نمی‌شود با ادبیات فرقه‌ای، تشیع را در جهان بسط داد. اگر همان وضعیت قبلی را نگه دارید، خیلی هنر کرده‌اید.

وقتی پس از انقلاب اسلامی، ادبیات شیعه، ادبیات مبارزه علیه ظلم و استبداد و ستمگری شد، جاذبه یافت. اینها ارزش‌های جهانی است. اگر همان رویه به صورت فکری تبیین می‌شد و دشمنان ما را به افراط نمی‌کشاندند، می‌توانستیم قلب‌های بیشتری را فتح کنیم. هرچه اندیشه‌های شما به «قلب مشترک بشر» نزدیک‌تر باشد، فاصله شما با ادبیات جهانی بیشتر خواهد شد.

امام‌حسین(ع) چه چیز از یک اسطور‌ه کم دارد؟‌ معلوم است که نیازی به تاریخ سازی نیست، واقعیت کربلا، امام‌حسین(ع) را در حد بزرگ‌ترین اسطور‌ه‌های بشری قرار می‌دهد. مهم آن است که ما آن را از شرایط خاص قومی و فرقه‌ای مجرد کنیم. شما همه شرایط را برای بسط دادن یک اندیشه و رفیق کردن و خویشاوند کردن آن با دیگران در نظر بگیرید. بحث من تغییر دادن محتوا نیست، بلکه می‌گویم همه آنچه یک اثر را می‌تواند مورد توجه قرار دهد، هم محتوای آن است و هم بسته‌بندی.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما