پاسخی به اعتراض ها به نمایش چهره حضرت اباالفضل(ع) در سریال مختارنامه

این قصه زِ سوز جگر آمد

رضا استادی

جام جم , 13 آذر 1389 ساعت 10:02

لحظه‌ای كه حضرت عباس به لب شط می‌رود و آب نمی‌خورد، در صورتی كه درست به تصویر كشیده شود می‌تواند جهانی شود. واقعا برای به تصویر كشیدن عظمت واقعه عاشورا چه صحنه‌ای زیباتر و تاثیرگذارتر از این صحنه است؟


فرهنگ: بسیاری از معضلات آینده هنر مذهبی را پخش این صحنه در مختارنامه حل و فصل خواهد كرد؛ اما اگر این هجمه‌ها ادامه یابد، دیگر كسی جرات ورود به این عرصه را پیدا نمی‌كند و هنر مذهبی در همین سطح باقی می‌ماند. آن وقت شاید هنرمند با غیرتی همچون میرباقری ترجیح دهد تا به جای تاریخ اسلام، سراغ ساخت فیلم‌های طنزی برود كه مخاطبش نه او را تخطئه می‌كند و نه بابت ساخت اثری جدی، زیر سوالش می‌برد...

عاشورا سرشار از صحنه‌های بزرگ و حماسی است. از نیمه تمام ماندن حج امام حسین(ع) و حركت ایشان به سمت كربلا تا عهدشكنی كوفیان و پس از آن پیوستن حر به كاروان امام و در ادامه خطبه‌های پُرشور حضرت زینب در كوفه و شام، همه و همه صحنه‌هایی است كه حتی شنیدن آن بعد از سال‌ها آدم را به تفكر وامی‌دارد.

به تعبیری ثانیه به ثانیه این حماسه، آنقدر بزرگ است كه هیچ هنری نتواند عمق آن را به تصویر بكشد؛ اما در این داستان قصه حضرت عباس(ع) در كلیت واقعه عاشورا، نقطه‌ای درخشان است و بی‌سابقه در ادبیات مذهبی جهان. معلوم نبود اگر چنین گنجی در اختیار فرهنگ‌ها و مذاهب دیگر بود، با آن چه می‌كردند و تاكنون چند هزار اثر داستانی درباره آن خلق می‌كردند. لحظه‌ای كه حضرت عباس به لب شط می‌رود و آب نمی‌خورد، در صورتی كه درست به تصویر كشیده شود می‌تواند جهانی شود. واقعا برای به تصویر كشیدن عظمت واقعه عاشورا چه صحنه‌ای زیباتر و تاثیرگذارتر از این صحنه است؟

البته سریال «مختارنامه» كه این روزها حرف‌های فراوانی درخصوص نمایش چهره حضرت عباس(ع) در آن به گوش می‌رسد، روایت زندگی مختار ثقفی است و بدون این صحنه‌ها هم می‌توان قصه مختار را روایت كرد. به عبارتی با حذف این بخش لطمه‌ای به قصه مختار نمی‌خورد. از همان ابتدا نیز تصمیم میرباقری این بود كه با توجه به محدودیت‌های فراوانی كه پرداختن مستقیم به قصه شخصیت‌های تاریخی ـ مذهبی به دنبال دارد، شخصیتی را انتخاب كند كه بتواند به واسطه آن تاریخ آن دوره را به تصویر بكشد و اگر هم قرار بر پرداختن به واقعه كربلا بود، از حاشیه این رویداد رد شود و به كربلا به شكل «غیرمستقیم» بپردازد. نگاه میرباقری در روایت قصه «مختار» نگاهی تحلیلی است. قرار است این سریال به مخاطب قدرت تحلیل دهد نه این‌كه صرفا بر مسائل احساسی تكیه كند. اگر جز این بود، سازندگان این سریال می‌توانستند طی یك سال و هشت ماهی كه از آغاز فیلمبرداری این صحنه می‌گذرد، با نمایش «كاوه فتوحی» در رسانه ها، انتشار تصاویر او در قالب پوستر، مورد توجه قرار دادن وی و... فضایی احساسی را حول و حوش سریال شكل دهند و از این فضا نهایت بهره را ببرند، اما در این ۲۰ ماه حتی یك فریم تصویر نیز از این بازیگر در رسانه‌ها منتشر نشده تا شائبه استفاده از این موضوع پیش نیاید.

این روزها برخی نگران نمایش چهره حضرت ابوالفضل(ع) در این سریال هستند. آنها تصور می‌كنند یك بازیگر نقش ایشان را در سریال ایفا كرده و می‌گویند قرار است در چندین قسمت به این شخصیت پرداخته شود، حالا آن كه این شخصیت در مدت زمانی كمتر از ۳۰ دقیقه در این سریال مقابل دوربین رفته و فرد انتخاب شده برای ایفای این نقش نه بازیگر بوده و نه حضوری در سینما و تلویزیون داشته است. به خاطر دارم وقتی در همان نوروز ۸۸ با «كاوه فتوحی» بازیگر نقش ابوالفضل(ع) در خیابان‌های شاهرود راه می‌رفتیم، مردم با دیدن آن قد بلند و اندام رشید و چهره‌ای كه چشم‌های مهربانی داخل آن می‌درخشید بدون شناختن او جلو می‌آمدند و در خصوص ظاهر او اظهار نظر می‌كردند و او را با بازیگر نقش اول یك سریالی كه آن روزها در حال پخش بود، اشتباه می‌گرفتند. كاوه دوره‌های آموزشی مختلفی را زیر نظر مربیان مختلف طی كرده بود تا شمشیر بازی بیاموزد، اسب سواری اش كامل شود و هرچه بیشتر به این شخصیت نزدیك شود. حضور او در سریال مختارنامه حتی دست‌اندركاران این سریال را هم در ابتدا نگران كرده بود. در این سال‌ها از نزدیك شاهد بودم كه میرباقری چطور شب و روز به این فكر كرده كه چطور صحنه‌های كربلا را به تصویر بكشد؟ به هرحال سازندگان این سریال نیز جزو همین مردم هستند و مانند همه شیعیان از حضرت عباس(ع) تصوری دارند كه در این سال‌ها پای منبر و روضه شكل گرفته و دوست ندارند این تصور و فضای ذهنی مخدوش شود. شخص میرباقری همیشه نگران انطباق صحنه‌های اینچنینی مختارنامه با اعتقادها و تصورهای مذهبی مردم بود و همین موضوع بود كه ساخت این بخش از كار را با صفت‌هایی مانند «سخت و دشوار» همراه كرد. نتیجه كار نیز این شد كه نه تنها باورهای مردم با دیدن صحنه‌های كربلا كه در همین قسمت نهم پخش شد زیر و رو نشد، بلكه ذائقه مردم تغییر كرد و مخاطبان دریافتند می‌توانند شاهد اثری باكیفیت درخصوص این بخش از تاریخ هم باشند.

در سریال مختارنامه شخصیت و قصه «مسلم بن عقیل» به تصویر كشیده شد. مسلم و عباس هر دو از یك خانواده بودند. البته حساسیت حضرت عباس(ع) بیشتر است و این نكته پذیرفتنی است؛ اما چرا باید درباره نفر دوم كربلا كه قصه‌ای موثر و تاثیرگذار دارد، سكوت كرد و از همه بدتر چرا باید چنین حركت مهم و بزرگی، آن هم از سوی كارگردانی متعهد، باسواد و كار بلد این گونه با هجمه روبه‌رو شود؟

شاید علت این واكنش‌ها «بی اعتمادی» نسبت به ابزار سینما و تلویزیون است. مومنان شاید می‌ترسند این ابزار نتواند اوج عظمت این بزرگوار را به تصویر بكشد. سینما و تلویزیون در فضای امروز قرن ۲۱ رسانه و ابزار موثری است كه باید راجع به جزء به جزء این موارد صاحب‌نظران و كارشناسان دینی و مذهبی اظهار نظر كنند. آنهایی كه با ابزار مدرن و جدید سینما و تلویزیون سر و كار دارند، می‌دانند كه رشد تكنولوژی در این سال‌ها سبب شده تا این عرصه به بضاعتی برسد كه با فضاسازی مناسب،گریم خوب، استفاده درست از دوربین و... به حوزه ذهنی پُرخطری مانند ترسیم زندگی حضرت عباس(ع) نزدیك شود و نه تنها به تصور مردم لطمه نزند، بلكه آن را برجسته كرده و به آن قداست بیشتری ببخشد و ابعاد شخصیتی آن بزرگوار را نیز مخدوش نكند. بسیاری از معضلات آینده هنر مذهبی را پخش این صحنه در مختارنامه حل و فصل خواهد كرد؛ اما اگر این هجمه‌ها ادامه یابد، دیگر كسی جرات ورود به این عرصه را پیدا نمی‌كند و هنر مذهبی در همین سطح باقی می‌ماند. آن وقت شاید هنرمند با غیرتی همچون میرباقری ترجیح دهد تا به جای تاریخ اسلام، سراغ ساخت فیلم‌های طنزی برود كه مخاطبش نه او را تخطئه می‌كند و نه بابت ساخت اثری جدی، زیر سوالش می‌برد.


کد مطلب: 14994

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/14994/این-قصه-ز-سوز-جگر-آمد

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir