حکایت زائران کربلا
نگاهی به گروه فیلمسازی «عصر روز دهم» (ساخته مجتبی راعی)
سازمان تبلیغات اسلامی , 12 دی 1389 ساعت 9:05
پروژه تولید «عصر روز دهم» به پیش از مرگ نابه هنگام زنده یاد رسول ملاقلیپور برمی گردد، داستانی که او قرار بود روایت کند اما پیش از آغاز، ناتمام ماند.
مجتبی راعی (نویسنده و کارگردان) متولد ۱۳ اسفند ماه ۱۳۳۶ در اصفهان است. او در سال ۱۳۶۷ از دانشگاه سینما و تئاتر دانشگاه هنر در رشته کارگردانی سینما فارغ التحصیل شد.
شروع فعالیت هنری راعی در سال ۱۳۵۸ و همراه با بازی در نمایش «استثنا ء و قاعده» در اصفهان بود. او فعالیت خود را به عنوان فیلمساز با همکاری محمد رضاشرف الدین در جبهههای جنگ آغاز کرد. راعی نخستین فیلم بلندش، «انسان و اسلحه» (که آن را به عنوان پایان نامه تحصیلیاش ارائه داد.) رادر سال۱۳۶۷ ساخت. «عصر روز دهم» دهمین فیلم مجتبی راعی است.
پروژه تولید «عصر روز دهم» به پیش از مرگ نابه هنگام زنده یاد رسول ملاقلیپور برمی گردد، داستانی که او قرار بود روایت کند اما پیش از آغاز، ناتمام ماند. منوچهر محمدی (تهیه کننده فیلم) در گفتگو با ماهنامه فیلم در این باره گفت: «مرحوم ملاقلیپور طرح اولیهای نوشته بود که چندان با فضای امروز عراق نسبتی نداشت. به همین دلیل در سفری به عراق همراه او، در ارکان قصه تجدید نظر شد. آنجا فهمیدیم که نوشتن متنی متفاوت و قابل تولید، نیازمند تحقیقات مفصل تری است. این مسئله نیز وجود داشت که تاسوعا و عاشورا تمام شده و روزهای اربعین نزدیک بود. به همین دلیل قرار شد فیلم برداری چند صحنه مربوط به اربعین را با شتاب بسیار، طراحی و اجرا کنیم که چند روز پیش از نهایی شدن مقدمات، ایشان فوت کرد.»
محمدی درباره هدف از ساخت «عصر روز دهم» در گفتگو با صنعت سینما گفت: «عصر روز دهم با رویکردی تازه در عرصه سینمای دفاع مقدس، تلاش دارد عناصر اعتقادی و دینی دو ملت ایران و عراق را با محوریت خاندان اهل بیت و بالاخص واقعه عظیم عاشورا به گونهای تصویر کند تا سرفصل تازهای در ایجاد پیوند دینی و فرهنگی بین دو ملت باشد.»
محمدی درباره شرایط سخت ساخت فیلم در عراق گفت: «شرایط بحرانی عراق و اینکه در حال حاضر یکی از ناامنترین کشورهای جهان محسوب میشود، و از طرفی ایام محرم هم بود، شرایط سخت و دشواری را پدید میآورد، از همان قدمهای اول و گرفتن ویزا تا اعزام گروه. طبعا سایه نگرانی از وضعیت امنیتی که ممکن بود منجر به فاجعهای شود، بر کل گروه سنگینی میکرد. در عین تامین ابزار و امکانات، باید روحیه افراد گروه را هم حفظ و تقویت میکردیم.»
مجتبی راعی (کارگردان فیلم) درباره چگونگی پذیرش کارگردانی فیلم گفت: «ماه رمضان سال گذشته بود که منوچهر محمدی پیشنهاد کارگردانی این فیلم را مطرح کرد. از او خواستم خلاصه دوخطی طرحی را که با رسول ملاقلیپور در میان گذاشته بود برایم تعریف کند. من هم به شرط نخواندن فیلمنامه ملاقلیپور، همان ایده اصلی را که عبارت از جستجوی خواهری برای یافتن خواهرش در عراق است، گرفتم و فیلمنامه خودم را نوشتم. به این ترتیب، فیلمی که راعی با نام عصر روز دهم ساخته، جز همان ایده دوخطی که متعلق به منوچهر محمدی است، هیچ وجه مشترکی با فیلمنامه زنده یاد ملاقلیپور ندارد.»
راعی درباره چگونگی انتخاب عوامل فیلم گفت: «در زمان حیات آقای ملاقلیپور، با شاپورپور امین، گلشیفته فراهانی و به طور کلی خیلی از عوامل میم مثل مادر صحبت شده بود و قرار بود با آنها این کار را بسازند. به علت تغییرات فیلمنامه و اینکه فیلمنامه دیگری شد، دیگر عملا نمیشد که همه آنها بیایند. بنابراین از عوامل جدیدی استفاده کردیم و بعضی از عوامل فنی انتخاب شده قبلی را هم در کار داریم. برای انتخاب بازیگران به هر حال فکر کردیم چه کسی میتواند به نقش نزدیک باشد و در وهله دوم، نه در این کار که در همه کارها به این شکل است که چه کسی میتواند خودش را با توان مالی فیلم هماهنگ کند. در مجموع از گروهی که داشتم کاملا راضیم. ضمن اینکه چند بازیگر عراقی هم انتخاب کردیم که به نظرم آنها هم خوب هستند. بعضی از عراقیها را از تاتر کشورشان و تعدادی را هم که در ایران زندگی میکنند، در همینجا پسندیدیم. ترجیحم این بود که به زبان فارسی مسلط نباشند. من با حسن روح پروری (طراح صحنه و لباس) در سفر به هیدالو کار کرده بودم و او برای آن کار کاندید هم شده بود و به نظر من هم در آن کار و هم در عصر روز دهم فوق العاده کار کرد. در این فیلم باید جاهایی را میساختیم و ترکیب میکردیم با مکانهای واقعی عراق که کسی متوجه ساخته شدن آن نشود و به نظرم روح پروری بسیار خوب از عهده کار بر آمده است.»
راعی در مورد دلیل ساخت این فیلم میگوید: «فیلمی ساخته شده است به نام «هدف، خبرنگار» که در آن گفته میشود بیشترین تعداد خبرنگاران در جنگ آمریکا و عراق کشته شدهاند. یعنی در این همه جنگ در تاریخ بشریت این تعداد خبرنگار کشته نشدهاند. ضمن اینکه در آن فیلم از عراق تصویری ارایه میشود که مردم آنجا همیشه در میان خون و جنگ زندگی کردهاند. در واقع فیلم ما پاسخی به آن فیلم است. در این فیلم حدود ۸۰ درصد کار در فضای خارجی گرفته شده و بیشتر محلها واقعی است و ما فقط اجازه میگرفتیم چند ساعتی در آنجا کار میکردیم و شرایط کوچه و بازار و زندگی مردم هم تقریبا طبیعی بود.»
راعی در مورد کارگردانی اثر هم گفت: «من در کارگردانی هم باید یک داستان ملودرام را میگفتم که دختری به دنبال خواهرگمشدهاش است وهم باید یک فیلم کاملا واقع گرایانه در مورد زندگی مردم وفضای عراق میساختم. در کارگردانی سعی کردم اینها را ترکیب کنم که تماشاگر هم داستان را دنبال کند و هم با فضا و زندگی مردم عراق آشنا شود. سعی نکردیم فیلمی در ایران بگیریم و چند تابلوی عراقی و چند نفر چفیه دار را نشان بدهیم و بگوییم اینجا عراق است. سعی کردم تماشاگر فضای واقعی کوچه و خیابانها و زندگی واقعی مردم عراق را ببینند. سعی کردیم داستان را از کار در آوریم. امیدوارم فیلم دیده شود و مورد پسند قرار گیرد.»
فیلمبردار و صدابردار این فیلم جزو کسانی بودند که براساس قراردادشان از پروژه قبلی (پروژه رسول ملاقلیپور) گروه را همراهی کردند. برخی از صحنههای فیلم به دلیل شرایط خاص عراق در ایران فیلمبرداری شد بخشی از این صحنهها مربوط به وقایع داخل بیمارستان هستند. راعی در این باره میگوید: «هنگام مراجعه به بیمارستان برای فیلمبرداری به ما گفتند که ما همیشه در آماده باش هستیم و چنان چه هر لحظه برایمان مجروح بیاورند ناچاریم فیلمبرداری شما را متوقف کنیم و ما هم نمیتوانستیم بدون هیچ برنامهای خود را در معرض چنین ریسکی قرار دهیم.»
به این ترتیب این صحنهها در تهران کار شد و صحنههای پست بازرسی آمریکاییها، به دلیل آنکه در عراق استفاده از سلاح امکان پذیر نبود، در مناطقی از آبادان، خرمشهر و شادگان بازسازی شد.
راعی یکی از مهمترین ویژگیهای فیلمش را طراحی صحنه میداند و میگوید: «حسن روح پروری در بسیاری از لوکیشنهای (مکانهای فیلمبرداری) خارجی ناچار بود به گونهای عمل کند که چیزهایی از عناصر و بافت و معماری صحنه را بپوشاند و این کار را باچیزهای دیگری انجام دهد که به هماهنگی و بافت کل لوکیشن لطمه نزند. راعی به عنوان یکی دیگر از ویژگیهای طراحی صحنه عصر روز دهم، به هماهنگی میان لوکیشنهای عراق و ایران اشاره میکند و معتقد است کمتر مخاطبی میتواند صحنههای ایران و عراق را از یکدیگر تفکیک کند.»
حسن روح پروری (طراح صحنه و لباس) در مورد حضورش در عصر روز دهم، میگوید: «حسن کار با آقای راعی این است که فیلمنامههایی که ایشان مینویسند به طراح اجازه کار و فکر میدهد و خلاقیت طراح میتواند، نمود پیدا کند. فضایی که ایشان مینویسند و تصویر میکنند، دارای ایده طراحی است. من خیلی خوشحالم که در سفر به هیدالو در خدمتشان بودم و به ایشان گفتم که میبالم به این دعوت. چون اگر ایشان از کارم راضی نبودند من را برای این کار دعوت نمیکردند. خیلی خشنود و خوشحالم که در عصر روز دهم هم حضور داشتم.»
روح پروری در مورد فضای کار و امکانات آن گفت: «فضای کار متفاوت بود. بخشهایی در عراق فیلمبرداری میشد و بخشهایی را هم باید در ایران بازسازی میکردیم. این موضوع به خودی خود ایجاد انگیزه میکرد. ضمنا نقطه نظراتی که آقای راعی داشتند نسبت به رنگ و جزییات لباس، انگیزهام را برای خلاقیت بیشتر میکرد. تهیه کننده دستمان را باز گذاشته بود و خوشبختانه از لحاظ ایده، طراحی و اجرا، پشتیبانی گروه تولید و تهیه کننده را داشتیم و مشکلی از لحاظ اجرا نداشتیم. هر آنچه میخواستیم در این پروژه انجام دادیم. چیزی نبود که در حد ایده مسکوت باقی بماند. انصافا دستمان خیلی باز بود.»
روح پروری درباره فیلمبرداری در عراق گفت: «برای بازبینی لوکیشن، یک سفر ده روزه به عراق داشتیم. پس از بازگشت تهیه کننده در حال پیگیری کارهای اداری بود تا در عراق کار کنیم. ایشان گفتند شاید به خاطر فضای سیاسی عراق نتوانیم به صورت کامل در عراق فیلمبرداری کنیم، به خاطر همین به فکر بازسازی بخشهایی از عراق در ایران افتادیم. برای این منظور من به شهرهای مختلفی از جمله شوشتر، دزفول، اندیمشک، سوسنگرد، اهواز، آبادان، جزیره مینو، خرمشهر و... رفتم. قسمت اول کارمان در بین الحرمین بود. این را مطمئن بودیم که سه تا پنج روزدر بین الحرمین کار داریم. بعدش را مطمئن نبودیم دولت عراق به ما اجازه کار بدهد. برای همین لوکیشنهایی را در دزفول و شوشتر و آبادان و جزیره مینو و سوسنگرد به عنوان جایگزین انتخاب کرده بودیم. بخشهای اعظمی را در عراق کار کردیم. بالاجبار بخشهای مربوط به ارتش آمریکا و انفجارهایی که داشتیم را ناگزیر به خاطر فضای سیاسی عراق مجبور بودیم در ایران بازسازی کنیم. تنها مشکلم لباس و ادوات نظامی ارتش آمریکا بود. حدود صد ساعت تحقیقات از اینترنت داشتم که منجر به طراحی لباس، آرم، علائم و ادوات جنگی مثل تانک و نفربر و جیپ شد. این لباسها، ادوات و لوازم را از ارتش گرفتیم و روی آنها تغییراتی ایجاد شد که شبیه لوازم و وسایل آمریکاییها شود.»
بسیاری از نیروگاههای برق عراق در جریان حمله به این کشور آسیب دید به همین دلیل عراق با کمبود برق روبروست. از همین رو استفاده از موتورهای برق یکی از روشهای معمول است و این کار هر صدابرداری را مشکل میکند. راعی یکی دیگر از ویژگیهای فیلمش را صدابرداری در چنین شرایطی میداند که امکان کنترل صدای موتورهای برق وجود نداشته، اما با تلاش مهران ملکوتی به حاصل مطلوبی انجامیده است. این صداها در دستهای امیر حسین قاسمی به عنوان صداگذار فیلم، تکمیل شدهاند.
با توجه به اینکه برای فیلمهای داستانی در عراق اجازه فیلمبرداری از اماکن مقدس داده نمیشود، گروه ناچار به شکل مستند از داخل برخی حرمها تصویر گرفت و سپس این تصویرها به کمک جلوههای دیجیتالی با تصویر بازیگران ترکیب شد. به عقیده راعی یکی دیگر از اتفاقات مهمی که برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران در این فیلم روی داده، استفاده از پرده سبز به شکل کاملا دقیق و فنی، برای تروکاژ دیجیتالی فیلم (جلوههای ویژه) است. از دیگر کارهای دیجیتالی فیلم، صحنهای است که یک بمب گذار انتحاری خود را در میان سربازان آمریکایی منفجر میکندکه این صحنه با کمک جلوههای ویژه دیجیتالی و استفاده از بیش از پنجاه لایه تصویر ایجاد شده است.
احمد مهرانفر که بازی خوبش را در «درباره الی» به خاطر داریم درباره نقشش در عصر روز دهم در گفتگو با صنعت سینما، میگوید: «نقش من یک پزشک متخصص نابغه است. این شخصیت دچار یک جریان عاطفی میشود که او را به جاهایی میکشاند که نرفته و هیچ وقت هم دوست نداشته برود، اما بخاطر علاقهاش وارد کشوری میشود که در حال جنگ است و ناآرام. او وارد جاهایی میشود که با ایدئولوژی و فرهنگ او سنخیتی ندارد.»
مهرانفر در مورد تعامل با بازیگر مقابلش گفت: «به حال چیزی که در این ارتباطات تعیین کننده است، فیلمنامه و کارگردان است. کارگردان با تمهیدات و بازیگردانی از بازیگرانش بازی میگیرد و سعی میکند به یکدستی در بازیها دست پیدا کند. در این فیلم کار آقای راعی خیلی سخت بود، چون از یک طرف خانم توسلی، خانم رنگزن، خانم عبیسی و من را داشت و از طرف دیگر برخی نابازیگران را که برای اولین بار یا دومین بار جلوی دوربین میرفتند و به خاطر لهجه عربی و ملیتی که داشتند انتخاب شده بودند. در واقع هدایت آنها بسیار سخت بود، اما آقای راعی به خوبی از عهدهاش برآمدند.»
مهرانفر در پایان گفت: «من فکر میکنم، بیش از هر گروهی، گروه تولید کارش سخت بود. قرار بود ده، پانزده روز در عراق باشیم، اماتقریبا دو ماه ماندیم. وقتی اقامت ما درست شد، گروه تولید شروع کرد به کار. با خیلی از آدمها باید صحبت میکردند، کسانی که با سینما مخالفت داشتند و در فرهنگ خودشان آن را کار غیر شرعی و نامشروع میدانستند. این خیلی سخت بود آنها را راضی کنند که با گروه راه بیایند و کمک کنند. حتی چند روزی به دلیل این شرایط تعطیلی داشتیم. در مجموع خیلی گروه تولید، ضربتی عمل کرد و ما در زمان معقولی برداشت بسیار مناسبی داشتیم.»
«مشخصات فیلم»
فیلمنامه نویس و کارگردان: مجتبی راعی، تهیه کننده: منوچهر محمدی و بنیاد سینمایی فارابی، فیلمبردار: شاپور پورامین، صدابردار: مهران ملکوتی، تدوینگر: حسن حسندوست، موسیقی: محمدرضا علیقلی، طراح صحنه و لباس: حسن روح پروری، چهره پرداز: مهری شیرازی، بازیگران: هانیه توسلی، احمد مهرانفر، آفرین عبیسی، سلیمه رنگزن، حسین کهریزی، محمدرضا عقدایی، زمان: ۱۰۸ دقیقه.
کد مطلب: 15474
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/15474/حکایت-زائران-کربلا