تاریخ انتشار
شنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۶
۰
کد مطلب : ۱۷۶۱۴
نقدی بر فیلم سینمایی «رستاخیز»

تاریخ یا تخیل

تاریخ یا تخیل
رضا صفری، دانشجوی دکترای تاریخ اسلام در یادداشتی که عنوان آن را «تاریخ یا تخیل» نام گذاشته به نقد و برررسی آخرین ساخته احمدرضا درویش پرداخته است.

[درباره فیلم رستاخیز]
[ مجموعه مطالب در مورد فیلم روز رستاخیز ]

یکی از فیلم‌های که در جریان جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با واکنش های متفاوتی در نمایش خود به همراه بوده، فیلم«رستاخیز»است. فیلمی که با محوریت عاشورا بخشی از تاریخ اسلام از مرگ معاویه تا شهادت امام حسین (ع) را به تصویر کشیده است.

اصولا هر فیلمی از منظرهای مختلفی قابل نقد و ارزیابی است. آنچه در مجال حاضر مورد توجه قرار خواهد گرفت، نقد محتوایی فیلم رستاخیز است.

قبل از اینکه وارد نقد جزئیات فیلم بشویم، لازم است نکاتی کلی از مباحث قابل طرح در فیلم‌های تاریخی از نوع دینی را تشریح کنیم:

موضوعات تاریخی و بازسازی صحنه‌هایی از وقایع تاریخی همواره هم برای فیلمسازان و هم برای بینندگان بسیار جذاب می‌باشد، و همواره استقبال خوبی هم از این نوع فیلم ها می‌شود به گونه‌ای که حتی فیلم‌هایی که مربوط به تاریخ ایران نیستند امروزه در جامعه ایران به لحاظ تاریخی بودن محتوای آن استقبال می‌شود. در نوشتار پیش رو، نویسنده با طرح سوالاتی در پی این است که یک فیلم تاریخی به چه الگو‌ها و متدهایی باید پایبند باشد و به عبارت دیگر در ساختن یک فیلم با محتوای تاریخی چه نکات مهمی باید لحاظ شود؟

سوالات دیگری هم در این راستا قابل طرح است از جمله اینکه: هدف از ساخت یک فیلم تاریخی چیست و آیا این فیلم برای همه مردم ساخته شده است و یا گروه خاصی مورد نظر است؟

در فیلم‌های تاریخی سازنده مجاز به دخیل کردن تخیل و سلیقه خود نیست نویسنده یک فیلمنامه تا چه اندازه باید به اصل داده‌های تاریخی وفادار باشد و اساسا نویسنده مجاز است که تفکرات و سلیقه شخصی خود را وارد محتوا بکند و اگر مجاز به استفاده از تخیل باشد حدود این تخیل تا کجاست؟

نوع برخورد سازندگان فیلم‌های تاریخی با شخصیت دینی چگونه باید باشد...؟ و ده‌ها سوال دیگری که در همین راستا قابل طرح است.

ابتدا به کلیاتی درباره سوالات فوق خواهیم پرداخت. همان‌گونه که اشاره کردیم ساختن فیلم‌های تاریخی برای سازندگان و دیدن آن برای بینندگان بسیار جذاب است. اما یک فیلم تاریخی برای اینکه یک اثر ارزشمند و فاخر باشد و به گونه‌ای که هم نویسنده آن به داده‌های تاریخی وفادار باشد و هم تاثیر منفی در نگرش، تفکر و اعتقادات دینی بیننده پیش نیاورد؛ لازم است که پشتوانه و به عبارتی عقبه این گونه فیلم‌ها پژوهش‌های تاریخی و استفاده از نظریات اهل فن در رشته تاریخ باشد.

منظور از استفاده از نظریات اساتید و پژوهشگران تاریخی این نیست که کارگردان و یا تهیه‌کننده قبل ساخت فیلم یک مشورتی بگیرد و تمام شود، بلکه منظور استفاده از اطلاعات تاریخی آن‌ها و راهنمایی گرفتن در استفاده از منابع و تجزیه و تحلیل آن‌ها است و این تعاون و همکاری از نوشتن فیلم‌نامه تا اتمام فیلمبرداری و حتی انتخاب فضاهای تاریخی و جغرافیایی ...را شامل می‌شود.

کارگردان فیلم تاریخی نمی‌توان ادعا کند که فیلمم را برای مخاطب خاص ساختم در این رابطه باید بگوییم یکی از مهمترین نقدهایی که بر فیلم‌های تاریخی ایرانی وارد است اینکه در پایان فیلم‌های تاریخی و آن هم نوع دینی و مذهبی در ایران اسامی مجموعه‌ای از اساتید و بزرگان نوشته می‌شود ولی مشاوره آن‌ها و کمکی که از آنها گرفته می‌شود آن چیزی نیست که ما از آن سخن به میان آوردیم.

یاری گرفتن از اساتید تاریخ و صاحبنظران در این حوزه حتی به طراح صحنه هم کمک می‌کند که فلان رویداد تاریخی در چه فضایی جغرافیایی باید اجرا شود. همانگونه که انتظار داریم یک فیلم تاریخی از یک پشتوانه تحقیقاتی قوی برخودار باشد، این انتظار هم وجود دارد که بپرسیم هدف از ساخت یک فیلم تاریخی از نوع دینی چیست؟

یک نویسنده فیلمنامه تاریخی و یا یک کارگردان فیلم تاریخی نمی‌تواند ادعا کند که من این فیلم را برای گروه خاصی ساخته‌ام.

البته درست است اگر آن فیلم صرفا برای گروه خاص به نمایش درآید در حالی‌که همه این نوع فیلم‌ها از رسانه ملی پخش می‌شود و از سوی دیگر ادعای این سخن هم بسیار نامناسب است. بنابراین اینجا بار دیگر این مسئله به ذهن خطور می‌کند که اگر سازندگان یک فیلم تاریخی به داده‌های تاریخی وفادار باشند و کار آن‌ها از پشتوانه علمی قدرتمند پژوهشی برخوردار باشد مطمئنا هدف هم مشخص خواهد بود و آن بازگویی بخشی از تاریخ خواهد بود.

برای اینکه بحث در بخش مقدماتی طولانی نشود به یک مورد مهم از متن اشاره می‌کنیم و سپس به بحث اصلی خودمان که نقد محتوایی فیلم رستاخیز است، می‌پردازیم:

در بحث فیلم‌های تاریخی از نوع مذهبی، یک مسئله بسیار مهم، نوع برخورد با ائمه معصومین و یا کسانی که در زمره معصومین نیستند ولی جز اشخاصی هستند که مردم روی حساب ارزش‌های دینی نسبت به آن‌ها حساسیت خاصی از خود نشان می‌دهند، می‌باشد.

نوع برخورد سازندگان فیلم‌های تاریخی با این موارد چگونه باید باشد؟

در این باره لازم است به صراحت چند نکته اساسی را ذکر کنیم:

اول اینکه اکثریت مراجع بزرگ تقلید با نشان دادن چهره‌های معصومین مخالف هستند و مردم هم راضی نمی‌شوند سیمای مبارک ائمه معصومین(ع) به تصویر کشیده شود.

دوم اینکه حتی نشان دادن چهره‌های اشخاص خاص در تاریخ اسلام که جز خاندان اهل بیت می‌باشند هم جایز نیست؛ نشان دادن چهره آن‌ها باعث می‌شود مردم و توده جامعه از آن فرد و یا شخصیت ارزشی بر اساس آنچه می‌بینند یک نگرش جدیدی پیدا کنند و به عبارت دیگر آیا این بازیگری که امروز این نقش ارزشی را ایفا کرد فردا در نقش یک قاتل و یا دزد ایفای نقش نخواهد کرد و اساسا چگونه می‌توان این تعارض را بین قشر پایین جامعه که با اعتقادات پاک و زلال جلو می‌روند، تبیین کرد.

درباره چهارچوب‌های نظری یک فیلم تاریخی روشمند بحث طولانی است ولی به علت طولانی شدن این بحث در اینجا خودداری کرده و مجال دیگری پی خواهیم گرفت و در ادامه به بررسی محتوایی فیلم رستاخیز می‌پردازیم:

1) ضعف پشتوانه علمی و پژوهشی فیلم همانگونه که در مباحث فوق اشاره کردیم یکی از معیارهای مهم هر فیلم تاریخی این است که از یک پشتوانه علمی و تحقیقاتی برخوردار باشد.

این مسئله در فیلم‌های تاریخی از نوع مذهبی بسیار حساس است؛ چرا که مردم و توده‌های جامعه سال‌های سال با آن تفکر زندگی کرده‌اند و علمای دینی آن‌ها را برای مردم بازگو کرده‌اند.

بنابراین لازم است که در قضایایی از این دست حدود واقعیت تاریخی و تخیل و افزودن جنبه‌های داستانی در فیلم دقت لازم و کافی شود.

در همین راستا از عوامل تهیه کننده فیلم رستاخیز این سوال مطرح می‌شود که چگونه می‌توان در فیلمی که مهمترین ارزش‌های دینی جامعه تشیع بدان گره خورده است(جریان عاشورا) محوریت داستان را بر کسی قرار داد که« نه یک خط که نه یک جمله بلکه هیچ اطلاعی تاریخی» از وی در منابع تاریخی و حتی پژوهشی وجود ندارد.

عاشورا و هر آنچه که مربوط بدان باشد برای پیروان مکتب تشیع از حساسیت ویژه ای برخوردار است توجیه کارگردان این فیلم در این بحث در مصاحبه بعد از اکران فیلم این است که «ما حق تخیل داشتیم در جایی که تاریخ سکوت می‌کرد».

سوال این است چه کسی این حق را به شما می‌دهد؟ اطلاعات تاریخی شما از وقایع و تحولاتی که منجر به عاشورا شد چقدر است؟ چگونه می‌توانید فردی که هیچ اطلاعی تاریخی درباره وی وجود ندارد را به عنوان محور اصلی فیلم قرار دهید.

آیا این اقدام شما ناشی از این نیست که به اساتید و پژوهشگران و صاحب نظران تاریخ هیچ جایگاهی قایل نشدید. چگونه ادعا می‌کنید که: «منابع و ماخذ در این فیلم به کار گرفته شده باشد آنقدر زیاد است که 10ها سال زمان می‌برد» در کدامین منابع سخن از بکیر بن حر و پیک شدن وی برای دمشق و عشق زمینی و آسمانی وی در روز عاشوراست.

برای «رستاخیز» بیش از 10 روز تحقیق باورپذیر نیست کارگردان فیلم «رستاخیز» در جایی دیگر گفتند: «در خصوص چگونگی قیام امام حسین(ع) از مورخین، نقاش‌ها، نویسندگان در طول تاریخ آثار بسیاری وجود دارد که این منابع داخلی و خارجی محدود به ایران نبوده و بسیاری از علما و اهل سنت درباره امام حسین(ع) منابعی را گردآوری و منتشر کردند.

حتی مورخین غیرمسلمان هم آثاری را به وجود آوردند که به فارسی ترجمه شده است» شاید هم منابع تاریخی شما در این فیلم از نقاش و یا منابع برادران اهل سنت و یا تحقیقات غربیان است که اطلاعات آنها درباره شخصیت های دینی شیعیان بیشتر بوده و علاقه و احترام بیشتری به ساحت دوستداران اهل بیت دارند. آقای درویش در جایی گفتند «مراحل تحقیق و پژوهش تا انتهای پروژه ادامه داشته و از حدود 300 سال پیش از زمان پیامبر(ص) تا 200 سال پس از عاشورا در ساخت این پروژه تحقیق شده است» کدام محقق تاریخی و صاحب نظر قبول می‌کند که برای کاری با این شدت ضعف محتوایی و تاریخی، بیش از 10 روز تحقیق شده باشد.

بله اگر منظور کارگردان تحقیق افراد غیر متخصص باشد کاملا درست است که البته بیشتر از این زمان باید مطالعه شود تا فرد غیر متخصص آشنایی اندکی با فضایی تاریخی پیدا کند.

بنظر می‌رسد که اگر سازندگان فیلم رستاخیز، فیلمهای قبلی که در این باره ساخته شده بود را می‌دیدند و شخصیت خیالی بکیر را به آن می‌چسباند دیگر نیازی به این همه مطالعات و خسته کردن عوامل پشت صحنه و صرف هزینه‌های گزاف نبود.

سوال دیگر اینکه حدود استفاده از شخصیت‌های خیالی در فیلم‌های تاریخی تا چقدر است و در چه جایی می‌توان از نقش‌های خیالی استفاده کرد؟

تغییر دادن نگره های دینی و ارزشی: فیلم تاریخی با نگرش دینی باید انعکاس دهنده واقعیت‌ها باشد و این‌گونه نباشد که از فردی یا موضوعی که تا به امروز هیچ اطلاعی وجود نداشته به یک باره با استناد به تخیل و ذهن، یک کار هنری تولید شود که داشته‌های فکری توده جامعه را دچار چالش کند.

داده های تاریخی فاقد اشخاص: گاهی در بررسی تاریخی، سیاسی و اجتماعی مردم در مقطعی از تاریخ با برخی از ویژگی‌ها در جامعه مواجه می‌شویم که فردی با این شخصیت در داستان ما وجود ندارد در این جا عوامل سازنده فیلم مجاز هستند شخصیت خیالی با این ویژگی‌ها را در نقش بسیار کوتاه نشان بدهند.

-اطلاع دادن: بر عوامل سازنده فیلم لازم است هر آنچه از واقعیت فیلم و داده‌های تاریخی بدور است قبل از شروع فیلم با بیننده در میان بگذارد و رعایت امانت و صداقت را داشته باشد. در این فیلم شخصیت‌های مختلفی از تاریخ اسلام در آن مقطع تاریخی یعنی از مرگ معاویه تا شهادت امام حسین(ع) به تصویر کشیده شده است.

بر خلاف این که داده‌های تاریخی درباره فرزند حر بن ریاحی نداریم و خوشبختانه درباره سایر شخصیت‌های این مقطع اطلاعات بسیار زیادی در منابع موجود است. با نگاهی به فیلم و دقت در تصویرسازی از شخصیت‌های تاریخی چون عبیدالله بن زیاد، عمر سعد و یزید... بار دیگر این سوال طرح می‌شود که آیا در ساختن این فیلم منابع دست اول که نه حتی یک مقاله خوانده شده است؟

وظیفه کسی که در این حوزه فیلم می‌سازد این است که تا جایی که امکان دارد به تصویرسازی سیمای نزدیکی از آن شخصیت بر اساس گزارش‌های تاریخی از سیمای آن فرد بپردازد.

آیا عبیدالله بن زیاد که فردی زیرک و با سیاست از آن دوره است و گزارش‌های تاریخی که از نوع صحبت کردن و نوع لباس پوشیدن و نوع ظاهر و آرایش وی در منابع ذکر شده آن چیزی است که در این فیلم به تصویر کشیده است؟

و یا اینکه باز فرض را بر آن بگذاریم که عوامل سازنده این فیلم از همان منابع نقاش‌ها و غربیان برای ترسیم سیمای افراد سود جستند. و یا در مورد حر بن ریاحی در منابع تاریخی گزارش شده که وی از پهلونان نامی عرب در روزگار خود بوده است در حالیکه آن چهره‌ای که در فیلم از حر می بینیم فردی است که گویا خورشید بر سیمای وی نتابیده و همیشه در قصرها زندگی کرده و ده‌ها مثال از این دست در این فیلم وجود دارد.

متاسفانه برای اولین بار در این فیلم با واقعیتی مواجه شدیم که هضم آن برای مدتی و شاید هیچ وقت قابل هضم نباشد و آن به نمایش در آوردن سیمای مبارک حضرت ابوالفضل عباس(ع) است. تا به امروز روش‌های مختلفی از برخورد با معصومین(ع) در فیلم‌هایی چون امام علی(ع)، تنهاترین سردار، ولایت عشق...مورد آزمایش قرار گرفته ولی در هیچ کدام از این‌ها چهره معصومین و اهل بیت به نمایش در نیامده بود.

در این باره چند مسئله نیازمند مداقه بیشتری است:

کارگردان فیلم گفتند« من چهره حضرت عباس(ع) را نشان دادم چون ایشان امام معصوم نبودند و می‌توانستیم چهره ائمه را نیز بوسیله نور نشان داد؛ خیلی مخالف این نوع نماش دادن نیستیم»

هیچ کس نگفته و ما هم بر این مدعا نیستیم که حضرت عباس(ع) معصوم است ولی این شخصیت به لحاظ جایگاهی که در بین خاندان اهل بیت و ائمه معصومین دارد و همچنین اعتقادی که شیعیان به ساحت مقدس ایشان دارند هرگز به کسی اجازه داده نمی‌شود که به تصویرسازی از سیمای وی بپردازد. نوع حرکت و صبحت کردن وی را نشان دهد.

باز جای سوال است که بپرسیم عوامل سازنده این فیلم برای تصویرسازی از چهره مبارک حضرت از کدام منابع استفاده کرده‌اند منابع غربی یا نقاش‌های حاضر در کربلا...

یکی دیگر از مسائل بسیار مهم و قابل تامل در این فیلم، نوع سخنرانی شخصیت‌هایی چون عبیدالله بن زیاد و عمر سعد در جمع و نوع واکنش مردم به این سخنرانی است.

برای بررسی نوع تعامل مردم کوفه و بصره با خاندان اهل بیت و وابستگان اموی، لازم بود عوامل سازنده فیلم تحقیقاتی جدی درباره مردم و جامعه کوفه و بصره به عمل می‌آوردند و یا به تحقیقات پژوهشگران تاریخی در این زمینه رجوع می‌کردند تا مردم کوفه و بصره را این‌قدر عوام و بی تفکر و بی عقل و بی تدبیر نشان نمی‌دادند و ای کاش به جای الگو گرفتن از میتینگ‌های غربی و احزاب سیاسی که فردی سخنرانی می‌کند و افراد حزبی و میتینگ بدون توجه به درست بودن و یا نبودن سخن لب به تایید و ستایش آن می‌گشایند به تحقیقات جامعه شناختی این دو شهر و نوع کنش‌ها و واکنش‌های مردم آنها آگاهی کسب کرده و در فیلم واکنش‌های درستی از مردم کوفه و بصره نشان داده می‌شد.

نادیده گرفتن جزئیات از جمله (نشان دادن هلال ماه کامل در شب دهم محرم)، تصویرسازی دور از واقعیت تاریخی از صحنه کربلا که به مراتب بهتر در فیلم مختارنامه به تصویر کشیده شده بود و ... از دیگر ضعف‌های این فیلم است.

درباره تصویرسازی از نحوه و ترتیب شهادت لشگریان حضرت حسین(ع)، اهل‌بیت ایشان، حضرت عباس(ع)، حضرت علی‌اصغر(ع)، حضور حضرت بر بالین شهدا و نوع حضور ایشان در میدان جنگ، مواجهه با یاران یزید، نوع جنگ و درگیری میان سپاه عمر سعد با یاران حضرت حسین(ع)، بکارگیری تصاویر فانتزی و رویاگونه در فیلم، شخصیت عمر بن سعد، فرزندش، یزید، شمر و ... حرف و سخن به قدری زیاد است که توجیه ساخت سریال برای مخاطب خارجی مضحک به نظر می‌رسد.
مرجع : تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما