تاریخ انتشار
شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۵۷
۰
کد مطلب : ۲۱۳۲۷
مداحی گذشته و امروز چه فرقی باهم دارند؟

مداحان قدیمی سوپراستار نبودند!

حميد محمدي محمدي
مداحان قدیمی سوپراستار نبودند!
در گذشته، پيوستن به جمع مداحان اهل بيت (ع)، به سادگی و سهولت امروز نبود و عنوان «مداح» و حتی «روضه‌خوان» را به هر ناپخته‌ای نمی‌دادند. به عبارت دیگر، اینطور نبود که افراد با درج نامشان روی پارچه‌نوشته‌ها و بنرها ظهور کنند و جامعه از آن پس، آنان را مداح بداند. سختگيري‌ استادان، انتظار مخاطبان و ملاحظات ويژه براي مداح شدن، اجازه نمي‌داد كه هركس با هر انگيزه‌ای به اين جامعه مذهبی بپيوندد.

شايد قياس خوبي بين اين دو نباشد، اما مداح شدن، همانند پروردن يك كاسب تمام عيار در بازار، آموزش‌هاي خودش را داشت و يك مداح جوان بايد با فنون متعدد اين کار آشنا مي‌شد.

در این یادداشت می‌خواهم دو شکل و روش مداحی در گذشته و امروز را در حد بضاعت فکری خود با معیارها و مؤلفه‌های ملموس به مقایسه بنشینم. پر واضح است که مقصود و منظور این یادداشت برخی از مداحان هستند و بسیاری از مداحان شناخته شده شامل این یادداشت نمی شوند.

انگيزه‌ مداح شدن

مهم‌ترين تفاوت بين ستايشگران بااخلاص و بعضي مداحان جوان در انگيزه ورود آنها به اين حوزه است. اغلب مداحان قديمي، خودشان براي مداح شدن اقدام نمی‌كردند، بلكه يك مرشد و راهنما با شاخصه‌هاي تربيتي، آنان را براي اين كار انتخاب می‌كرد. دليل اين دعوت، داشتن صداي خوب، استعداد كافي در حفظ کردن شعر و مهم‌تر از همه، اخلاص، ارادت و ادب نسبت به خاندان پيامبر اكرم (ص) بود.

در شرح حال بسياري از اين افراد، كشف و شهودهاي بسياري ديده مي‌شود كه مطالعه آنها، نيت و انگيزه مداحان را آشكار مي‌كند. بسياري از ذاكران بااخلاص، انسان‌هايي مستجاب‌الدعوه بوده‌اند كه در مواقع سختي و رنج، پناه مردم شهر به شمار مي‌آمده‌اند.

در فضای مداحی سال‌های اخیر، گاهی اين انگيزه‌ها كم‌تر به چشم مي‌خورد. شوربختانه، مداحي از نظر بعضی به يك پيشه سهل‌الوصول و در عين حال، درآمدزا تبديل شده است که البته نسبت به همه افراد فعال در جامعه مداحان جوان قابل تعمیم نیست، اما به جرأت می‌توان ادعا کرد که آن اخلاص و ادب در میان برخی مداحان امروز کم‌رنگ‌تر شده است.

استعدادهای ذاتی

۱. صدا: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در مداحی است که در گذشته، اهمیت کم‌تری بدان داده می‌شد. به عبارت دیگر، شمار مداحان خوش‌صدا در فضای امروز مداحی کشور، به مراتب بیش‌تر از گذشته است؛ چون در جایی که مرشدباقر معماری با گفتن عبارت «السلام علیک یا اباعبدالله» دل مردم را به سادگی می‌لرزاند، داشتن صدای خوب از مطالبات اولیه مخاطبان به شمار نمی‌رفت. با این حساب، جذب مداحانی که صاحب صدای مناسب هستند، در سال‌های اخیر سهل‌تر و این مولفه، بسیار مهم‌تر شده است.

۲. حافظه: مداحان قدیم، نه از روی کاغذ شعر می‌خواندند و نه وسایل ارتباطی برای یک مداح در دسترس بود. آنها تمام اشعار مورد استفاده‌شان را در گنجینه سینه حفظ می‌کردند و هنوز مداحانی مانند حاج سیداحمد هاشمی، بیش از ۱۵ هزار بیت شعر، اعم از قصیده، پندیات، مرثیه و نوحه در حافظه دارند. اما سال‌هاست که مداحی به حافظه اشخاص اتکا ندارد و تمام دارایی یک مداح در دفترچه شعر او خلاصه می‌شود که این دفترچه در فصول مختلف، اعم از محرم و صفر، فاطمیه، ماه مبارک رمضان و ... تغییر می‌کند.

۳. روابط عمومی: مردمداری و دوستی و مراوده با دیگران، یکی از مولفه‌های مهم در مداحی است؛ منتها این مردمداری در مداحان قدیمی، بیش‌تر در سفره‌داری و تعامل خوب با هیئتی‌ها تعریف می‌شد و برای مداحان امروزی، در ارتباطات وسیع‌تر و حضور در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی و همچنین مجالس خاص. مداحان سنتی، تریبونی جز منبر نداشتند، اما امروز مداحی که تصویر و برنامه‌اش در شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود، چه از نظر خودش و چه از نظر دیگران، امتیازآورتر است. اکنون مداحانی هستند که جایگاهی مانند ستاره های سینما در میان مردم دارند و رفتارشان به شدت زیر ذره‌بین است؛ در حالی که کسی مانند حاج سیدحسن معطر بعد از ۶۰ سال مداحی و منبر، زندگی کاملاً عادی و طبیعی دارد.

۴. سوز درون: در مداحی، چیز دیگری غیر از صدا هست که یک مداح را از سایرین متمایز می‌کند. مرحوم حاج محمد علامه، حاج علی انسانی، حاج سیدمحمد موسوی سجاسی و مداحانی از این دست، صاحب صدای عالی و صوت داوودی نبوده و نیستند، اما همان عنصری که اسمش را «سوز درون» می‌گذاریم، ما را مشتاق شنیدن صدای آنها می‌کند. وقتی می‌گویند فلانی صدایش «نمک» دارد، یا «دهنش گرم است» یعنی همین سوز درون؛ و مداحی بدون داشتن چنین استعدادی، یعنی هیچ.

درک محضر استاد

قديم‌ها، مداحان را با نام استادانشان مي‌شناختند و اگر كسي استاد نداشت، از پشتوانه‌اي در ميان همكارانش برخوردار نبود. گويي او نه فنون كار را به خوبي مي‌داند و نه راه را به درستي طي كرده است. اساتيد، مرداني مجرب، كارآشنا و سختگير بودند كه مرحله به مرحله مداحي را به شاگردانشان مي‌آموختند و آنان را زير چتر خود مي‌گرفتند.

آنها به خوبي مي‌دانستند كه يك مداح جوان در گام اول بايد شعرهاي فراواني حفظ كند و معاني اين شعرها را بداند. بنابراين، قدم نخست آموزش يك استاد، معرفي اشعار بكر و پرمحتوا به هنرآموز خود بود. ديوان‌ها و كتاب‌هاي شعر، كم‌تر در دسترس شاگردان بود و استادان، آنچه در سينه داشتند از همين طريق به نسل بعد از خود منتقل مي‌كردند.

مداحان جوان با سختكوشي و تلاش، راه استاد را براي رسيدن به جايگاه معنوي او دنبال مي‌كردند. بنابراين، بيش‌تر شاگردان، چه در فن بيان و منبرداري و چه در صوت و آواز به همان راهي مي‌رفتند كه استاد، پيش از اين رفته بود. هنوز هم خيلي از شاگردان قديمي و استادان حال حاضر را با نام معلم و آموزگارشان مي‌شناسند.

مداحان امروز هم بعضاً استاد می‌بینند، اما به طور عمومی، چیزی تحت عنوان استاد با آن شاخصه‌های قدیمی، دیگر نه وجود خارجی دارد و نه کسی تن به آن رنج‌ها و سختی‌ها می‌دهد. مداحان امروز، معمولاً خودآموزند و دل به شاگردی و آموختن نمی‌دهند. البته بعضی مداحان معروف و ذاکران مشهور، با وجود داشتن استادان متعدد، با ایده‌ها و سبک‌های شخصی در جامعه جا باز کرده‌اند.

در سال‌های نه چندان دور، مداحان نوپا در مجالس عمومی، مداحي را مي‌آموختند و پس از طي دوره‌هاي متعدد، در همين مجالس و برابر استادان و پيشكسوتان مي‌ايستادند و مي‌خواندند. اين مجالس در واقع، محل رفع اشكال و آزمون نهايي مداحان جوان و نوخاسته بود كه در صورت تأييد استادان، لباس نوكري اهل بيت (ع) را به تن آنان مي‌پوشاندند. به اين معنا كه مانند روحانيان كه مراسم عمامه‌گذاري را در پايان دوره طلبگي برگزار مي‌كنند، مداحان نيز عباي مخصوص خود را روي شانه مي‌ديدند.
مرجع : عقیق
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما