کفايه هست، اما قرآن نيست
نوشته: حجتالاسلام والمسلمين قرائتی
1 شهريور 1387 ساعت 15:15
اين نوشتار گزيدهای از سخنراني حجتالاسلام قرائتي در اولين همایش دانشآموختگان مدرسه معصوميه قم است.
سئوال ابتدايي من اين است: چرا در حوزه ادبيات، لمعه، رسائل، مکاسب، جواهر و کفايه، سطر به سطر مباحثه ميشود ولي قرآن مورد بيمهري واقع شده است؟
شهيد محراب آيتالله مدني يک روز سر درس گريست. گفت: «مرتکب گناهي شدهام که تا حالا متوجه نبودهام. ديشب فهميدم اين کار، گناه بوده است.» پرسيدند:«آقا گناهت چه بوده؟»؛ گفت: «دقت کردم، ديدم جامعالمقدمات، سيوطي، حاشيه، معالم، رسائل و مکاسب را سطر به سطر درس گرفتهام و مباحثه و مطالعه کردهام، اما براي فهم کتاب خدا، نه درس رفتهام و نه مباحثه کردهام.»
اگر عدهاي مقصر هستند، ما چرا دنبالهرو اشتباه ديگران باشيم؟! گلايهاي که دارم همين است. يعني دو بهرهبرداري از حوزه کنيد، يکي اين که از مراجعش تقليد کنيد، ديگر اين که از استادانش استفاده کنيد و درسهاي رسائل، مکاسب، کفايه و ... را بخوانيد، اما عمرتان را در اختيار حوزه قرار ندهيد. چون حوزه حجتالاسلامي تربيت ميکند که نه آگاهي نسبت به قرآن دارد و نه از نهجالبلاغه چيزي ميداند.
من مبلغ 50 ميليون داشتم و ميخواستم به کسي بدهم که يک دوره تفسير کار کرده است. زماني که در فيضيه سخنراني ميکردم، يک نفر پيدا نکردم که اين يک دوره را کار کرده باشد. اما حوزه علميه 17 هزار نفر طلبه دارد که کفايه خواندهاند. من نميگويم که کفايه خوانده نشود، حرف من اين است که چرا کفايه هست ولي قرآن نيست؟ بعداً نياييد قرائتي را متهم کنيد که با درسهاي حوزه مخالف است.
بنده درسهاي حوزه را هم خواندهام، مدرک سطح چهار حوزه را هم دارم، بلکه چند برابر هم خواندهام، چون هم حاشيه خواندهام، هم شمسيه، هم مطول، هم مختصر، هم الفيه حفظ کردهام و کفايه خواندهام. يعني همهي اينها را خواندهام، اما رمز موفقيت من اين است که گوش به حرف حوزه ندادهام و فقط از مدرسين حوزه علميه استفاده علمي کردهام. خلاصه کلام اين که عمرتان را به چند دليل صرف حوزه نکنيد:
1. پنجشنبهها حوزه تعطيل است. اين تعطيلي بر اساس کدام مبناست؟ قرآن ميگويد جمعه هم نبايد تعطيل بشود، فقط روز جمعه هنگام نماز جمعه که شد، زمان تعطيلي است. يعني هنگام بانگ اذان، به نماز بايستيد، بعد بر روي زمين به فعاليت مشغول شويد.
در مورد بازار که شاهرگ اقتصاد است، ميگويد فقط يک ساعت تعطيل کن، اما علم که از اقتصاد هم مهمتر است؛ چرا بايد پنجشنبهها را تعطيل کنيم؟ تابستان چرا تعطيل است؟ اگر هوا گرم است، به تفرش برويد. من در طول عمرم، تابستان را تعطيل نکردم.
حوزه 120 روز تعطيل است، فاطميهي اول، فاطميهي دوم، عسكريهي اول، عسكريهي دوم، محرم، صفر، رمضان، عيد، با اين همه طلبه و با اين همه تشکيلات، شما نميتوانيد بار جامعه را به عهده بکشيد. مکاسب و کفايه، امروز ديگر سواد به حساب نميآيد. به ديپلم ميماند که مثل تنبان است. نداشتنش آبروريزي است، داشتنش هم افتخار نيست که مثلاً بگوييد بند تنبان دارم. من مکاسب خواندهام، اين افتخار نيست. من در تهران هر روز در دانشگاه پيشنماز هستم.
دانشجويان به طور ميانگين چهار ساعت مطالعه ميکنند. اگر شما هشت ساعت مطالعه کرديد، ميتوانيد آخوند دانشجو باشيد، با صبّحکم الله و مسّاکم الله شما نميتوانيد رهبري کنيد. حوزهي علميه الان کارمند تربيت ميکند. بناي حوزه بر اين نبود. حوزه قرار بود عالم رباني تربيت کند. قرآن در رابطه با ربانيين ميگويد: «کونوا ربانيين بما کنتم تُعَلِّمُون الکتاب و بما کنتم تَدرُسُون». عالم رباني، عالم قرآني است.
اينها حرفهايي است که سرلوحهي زندگي من است و در مورد آن به يقين رسيدهام. اول اين که تعطيلات را کم کنيد. هنر آيتالله العظمي مکارم اين بود که از تعطيلات بهرهبرداري کرد و تفسير نمونه را نوشت. از تعطيلات ايشان 27 جلد تفسير بيرون آمد. در تعطيلات نوع مباحثه را عوض کنيد.
خدا رحمت کند آيتالله مشکيني، آيتالله ميانجي، آيتالله زنجاني، آيتالله روحاني و ... را. من به ياد دارم آن زمان که طلبهي جواني بودم، يعني حدود 22 و 23 سال سن داشتم، پنجشنبه و جمعه که حوزه تعطيل بود، ميآمدند و در مدرسه خان مباحثهي تفسير داشتند. درسها را در حوزه بخوانيد اما در تعطيلات فقط تفسير مطالعه کنيد، چرا که قرآن، نور است و آخوند بيقرآن، يعني آخوند بينور، آخوند بينور هم نميتواند «ليخرج الناس من الظلمات الي النور» باشد.
درسهاي حوزه را ميخوانيد ولي کتاب خدا را 20 درصد هم نخواندهايد؟! جواب شما براي اين جرم چيست؟! حتماً خواهيد گفت حوزه براي ما چنين برنامهاي نگذاشته است. من خودم لمعه ميخواندم. به آقاي دُرّي گفتم که ما آمديم با قرآن آشنا شويم ولي در حوزه قرآن نيست. چه کار داريم به حوزه. ما خودمان آدم هستيم، مگر کسي ميخواهد آب بخورد، بايد حتماً بخشنامه شود که «بسمه تعالي فلان ساعت آب بخوريد»؟ آدم خودش احساس ميکند که تشنه است.
اولين پولي که آن زمان به دستمان آمد، صد تومان بود. آن زمان رفتيم مجمعالبيان خريديم. کنار لمعه با تفسير آشنا شديم. دو سه نفر اضافه شديم، هر کدام دو تا تفسير ميديديم که حدود هشت تفسير ميشد. بعد خلاصهي نوشتهها را يادداشت کرده و با هم مباحثه ميکرديم.
شنيديم آيتالله الظعمي مکارم قصد نگارش تفسير را دارد. از ما دعوت کرد، من و آقاي عبداللهي به ايشان ملحق شديم. هفده سال خدمت ايشان بوديم، بعد از آن به سراغ تفسير نور رفتيم. الان هم که سي سال است در تلويزيون هستم، به هر کتابي که تکيه ميکردم، از نظر مطلب علميِ قابل ارائه با کمبود مواجه ميشوم، حتي کتابهاي مرحوم مطهري که از بهترين کتابهاست، بيشتر از دو سال نميتوان روي آن تفسير کرد. شما از کتاب دافعه و جاذبه 10 تا سخنراني ميتوانيد تهيه کنيد. پنج هزار سخنراني که نميشود. ولي اين قرآن است که هر چه به آن مراجعه ميکنيم، از آن نکته استخراج ميشود. مثلاً من در مورد آيهي «هن لکم لباس و انتم لباس لهن»، پنجاه نکته يادداشت کردهام. در مورد «و بالوالدين احسانا»، بيست نکته در تلويزيون مطرح کردم. اين قرآن است که در هر کلمهاش، نکتهاي تازه يافت ميشود.
خدا آيتالله العظمي فاضل لنکراني را رحمت کند، ايشان حديثي نقل فرمودند: «من اراد العلم فليثور القرآن». يعني قرآن را زياد بخوانيد. بيست دليل دارم که چرا بايد به سراغ قرآن رفت. ما مأمور به تدبر در قرآن هستيم. روز قيامت به شما نخواهند گفت که شما چرا سطح چهار نداريد، شما چرا عرفان، فلسفه، حکمت، رسائل، مکاسب، کفايه، درس خارج و ... نخواندهايد، ولي تنها جايي که توبيخ آمده، در مورد تدبر در قرآن است. قرآن ميگويد: «افلا يتدبرون القرآن ام علي قلوبهم اقفالها».
سيستم حوزه با سيستم پيامبر (ص) تفاوت دارد. رسول اسلام (ص) در احد فرمود: هر شهيدي بيشتر قرآن ميدانسته، اول به جنازهي او نماز بخوانيد. حضرت وسط جنگ پرچم را از شخصي گرفت و به يک نفر ديگر داد. گفتند: چرا از اين گرفتيد، به آن ديگري داديد؟ گفت: وسط جنگ فهميدم که او بيشتر قرآن ميداند. اما در عصر و دوره ما، اين مسئله ممکن شده که شخصي تا پايهي 10 حوزه را خوانده باشد و اصلاً به قرآن نگاه نکرده باشد!
کد مطلب: 2513
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/2513/کفايه-هست-اما-قرآن