با کاروان حسینی تا اربعین

خون ما را در سرزمین کربلا می‏‌ریزند و حریم ما را در آن می‏‌شکنند

مهر , 24 مهر 1394 ساعت 9:37

در روزشمار وقایع حسینی به روزی می‌رسیم که امام حسین (ع) به سرزمین کربلا می‌رسند و به حدیثی از پیامبر اشاره می‌کنند و می‌فرمایند که خون ما را در این دیار می‏ ریزند و حریم ما را در این سرزمین می‏ شکنند.


مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده است و تا اربعین حسینی ادامه دارد، روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت می‌کند و امروز دوم محرم، بیست و ششمین یادداشت وی را می‌خوانید: دوم محرم «باد در میان نخلستان وزید و با صدای پرندگان آسمان هم آوا شد. ندا در داد: نیا! نیا! نیا! صدا در پهن دشت وسیع و گستردۀ زمین طنین انداز بود، که اسب قافله سالار از حرکت باز ایستاد. دست بر زمین کوبید. حُر ریاحی بتاخت و خود را به قافله سالار رساند. گفت: یابن رسول‏ الله، نامۀ امیر عبیدالله هم اکنون به دستم رسید، فرمان داده ترا از حرکت باز دارم، تا تعیین تکلیف کند. در سکوت قافله سالار، بُریر بن خُضیر نزدیک شد. گفت: امر امیرت را به تأخیر بیانداز تا از این بیابان خارج شویم. حُر ریاحی گفت: اجازه ندارم. قافله سالار گفت: بسیار خب، به سمت شفیه برویم، آنجا توقف ‏کنیم. گفت: امکان ندارد. قافله سالار لحظاتی در سکوت نگاه اش را در اطراف بیابان چرخاند. گفت: نام این سرزمین چیست؟ بُریر جواب داد: طَف! سرزمین طَف است. قافله سالار گفت: نام دیگری ندارد؟ بُریر قدری تامل کرد. گفت: کربلا! قافله سالار گفت: خدایا به تو پناه می برم از غم ها و بلاها! و سپس از اسب به زیر آمد. زمین آغوش گشود و بر پای او بوسه زد. و کربلا، از پس هزاران سال انتظار، پُر غرور بر خود نازید و به اقصاء نقاط عالم بالید، و تمام سنگریزه ها و دانه های شن، سر فرود آوردند و شیفته و شیدا از عمق زمین فریاد زدند، این قدوم حسین است که ما را نوازش می کند. قافله سالار، مُشتی خاک، از زمین بر گرفت و بویید. گفت: به خدا سوگند این همان زمینی است که جدم رسول‏ الله وعده کرده بود. همانجا که در بازگشت از صفین پدرم گفت، حسین، اینجا سرزمین توست، در کنار فرات شکیبا باش. یاران، محل فرود و خوابگاه اشتران ما اینجاست. خیمه‏ ها را برپا کنید. خون ما را در این دیار می‏ ریزند و حریم ما را در این سرزمین می‏ شکنند. باد طنین صدایش را تا همیشۀ تاریخ با خود بُرد، و زمان ها را به هم آمیخت تا دیوارهای بلند ظلم و ستم، کبر و غرور، و جهل و تعصب و طغیانگری فرو ریزد و انسان را نه به سکوت، که به فریاد، و نشستگان را به قیام، و تماشاگران را به حرکت خواند. قافله سالار نگاهی به یاران کرد. گفت: هر که بر تیزی شمشیرها و زخم نیزه ‏ها بردبار است، با ما بماند، و الّا باز گردد. لحظه ای ساکت ماند و سپس ادامه داد. گفت: محبّین و پیروان ما، مردمانی که هنوز در پشت پدران و زهدان مادرانند، گویی که با ما در این سرزمین فرود آمده ‏اند. اینجا زمین کربلاست!»


کد مطلب: 27472

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/27472/خون-سرزمین-کربلا-می-ریزند-حریم-می-شکنند

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir