پیام سیاسی عاشورا؛ تاکید بر حق و وظیفه کنشگری سیاسی
میثم قهوهچیان
ایکنا , 6 آبان 1394 ساعت 10:00
امام حسین(ع) شاهد رویدادهای سیاسی بسیاری بوده است، اما حضور مبارک حضرت در عرصه سیاسی کنشگرانه بود. پیامی که میتوان آن را به بهترین صورت در عاشورا شنید تاکید بر حق و وظیفه کنشگری سیاسی است.
پیروزی خون بر شمشمیر را تمثیلی از واقعه عاشورا دانستهاند، پیروزی که در تاریخ پس از عاشورا، خود را در سرنگونی خلافت اموی و نیز قیامهای حقخواهانه شیعیان نشان داد. قیام توابین و مختار را دو حرکتی میتوان دانست از عاشورا تاثیر گرفته است، اما پیام سیاسی عاشورا ندایی جاوید در همیشه تاریخ است. برداشت سیاسی از قیام حسینی برداشتهای زیادی از قیام امام حسین(ع) شده است، برداشت دینی، سیاسی و عرفانی شاید سه برداشت عام از این حرکت باشد. بیشک از آنجا که واقعیت در نفس الامر جنبههای گوناگونی دارد، نمیتوان گفت که دقیقا نشانگر یک برداشت است، بلکه واقعیت فینفسه قابلیت بازشناسی به برداشتهای گوناگون را دارد. به زبان سادهتر، قیام امام حسین(ع) در عمل، مجموعه رویدادهایی بود که منجر به شهادت امام حسین(ع) شدند، اما در مقام تحلیل این واقعیت میتواند از مناظر سیاسی، دینی و عرفانی تحلیل شود. نکته دیگر که میتواند به عنوان مقدمه بیان شود، تفاوتی است که میتوان میان مقام دینی و سیاسی انجام داد. هرچند نتوان بعد سیاست را اسلام جدا کرد، اما در مقام نظر میتوان میان هویت سیاسی یک رویداد و هویت دینی آن تمایز قائل شد. با این دو مقدمه میتوان برداشتی سیاسی از قیام امام حسین(ع) داشت و پرسید پیام سیاسی قیام امام(ع) برای همه زمانها و مکانها چیست؟ نگارنده در پی آن است که بیان کند، یکی از مهمترین پیامهای سیاسی عاشورا، تاکید بر حق و وظیفه کنشگری سیاسی است، چیزی که امام حسین(ع) تا پای شهادت بر آن پافشاری کرد. بازتاب پیام سیاسی عاشورا پیام امام حسین(ع) فراتر از جامعه شیعیان و اسلام میرود، به این معنا، غیر مسلمانان پیامی از حرکت امام حسین(ع) دریافت کرده و از آن بهرهمند شدهاند. برای مثال ماهاتما گاندی رهبر پرآوازه هند زندگی امام حسین(ع) را خوانده و گویا آن را الگوی خود قرار داده است که میگوید: من زندگى امام حسین(ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده و توجه کافى به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستى از سرمشق امام حسین پیروى کند. آنچه پیام امام حسین(ع) خوانده میشود، تنها محدود به مخاطبان مسلمان و شیعه نمیشود و هر انسانی با تامل در آن میتواند به درونمایه رهایی بخش نهضت حسین(ع) پی ببرد. در بخشی از زیگمار گابریل قائم مقام صدراعظم آلمان، رهبر حزب سوسیال دموکرات (SPD) و وزیر اقتصاد این کشور به مناسبت روز عاشورا میخوانیم: آنچه در روز عاشورا برای امام حسین و خاندان ایشان اتفاق افتاد، به همه ما آموخت که استقامتِ راستین بر آزادی و انسانیت، سرانجام بر جنگ و ظلم پیروز خواهد شد. قیام امام حسین(ع) پیامهای زیادی برای مسلمانان و غیر مسلمانان دارد به زعم نگارنده این پیام تعهد و حق نوعی کنشگری عمومی و حقمدار است که هر انسانی باید به آن متعهد باشد و امام(ع) تا آخرین لحظات عمر خویش به آن پایبند بودند. کنشگری سیاسی؛ نه حق و نه وظیفه برخی معتقدند که مسلمانان نباید در سیاست دخالت کنند، زیرا سیاست با قدرت و بیاخلاقی در آمیخته شده است و این ممکن است مسلمان را از مسیر درست منحرف کرده و در نهایت ایشان را مستحق آتش جهنم سازد. بیتفاوتی سیاسی یکی از اضلاع جبرگرایی نیز میتواند باشد. دو نمونه قدیم و جدید این تفکر را میتوان در دیدگاه اموی و حجتیهای جست. به عبارت دیگر برخی از نظریات معتقدند که برای یک مسلمان، سیاستورزی نه تنها وظیفه نیست بلکه حق آن را نیز از او دریغ میکنند. در دوره اموی بود که حکومت بر روی نظریهای کلامی سرمایهگذاری میکند. به اعتقاد برخی از اندیشمندان هر نظم دولتی برای تحکیم خود به تقویت برخی از نظریات میپردازد که در جهت حفظ و تثبیت وضع موجود است. خلفای اموی که بر اساس تئوری الحق لمن غلب حکومت میکردند، غلبه را مربوط به قضا و قدر میدانستند. «در این نظریه، همچنان که از نامش پیداست، حق با کسی است که بر دیگران فائق آمده و بتواند ایجاد حکومت کند، حال این حکومت بر پایه نظریه "النصر بالرعب" باشد، و چه بر پایه آرای مردمی و رجوع مردمی. یکی از تئوری پردازان اساسی این بحث، محمد غزالی است. او در کتاب احیاء العلوم می گوید: «الحق لمن غلب و الحکم لمن غلب، نحن مع من غلب» یعنی "حق با کسی است که غلبه کند و حکومت هم از آن اوست و ما هم با حاکم غالب هستیم" . در اندیشه سیاسی سنی، این نگرش در بیان غزالی خلاصه نمی شود. شافعی نیز معتقد است که قیام در برابر خلیفه وقت جایز نیست و قتل شورش کننده واجب است، اما اگر فرد شورش کننده بر حاکم وقت پیروز شود و حاکمیت را بدست آورد، او مصداق اولوالامر و ولایتش مشروع است: «من ولی الخلافه فاجتمع علیه الناس و رضوا به فهو خلیفه و من غلبهم بالسیف حتی صار خلیفه فهو خلیفه». (بنگرید به: ابوزهره، بی تا، ص 59) نظریه پردازان دیگر سنی، همچون ماوردی و ابن تیمیه نیز نظریاتی مشابه در این زمینه دارند. لذا، اینها را می توان پدران فکری دیکتاتوری های مدرن عربی دانست.» با تفوق اندیشه جبرگرایانه از یک سو و از سوی دیگر حقانیت غلبه، بنای استبداد سیاسی در دنیای سنتی و اندیشه سیاسی اهل سنت قوام گرفت. در این اندیشه فرد جایگاهی نداشت و نمیتوانست در امور سیاسی و عمومی دخالت کند. غلبه حکومت همواره چنان بود که فرد نمیتوانست حقی را به غیر از آنچه فرد و یا قوم غالب میگفت بیان کند زیرا منجر به حذف او میشد. در میان شیعیان نیز این دیدگاه میتواند حضور داشته باشد برای مثال در دوران جدید از انجمن حجتیه نام برد، ایشان معتقد بودند قبل از قیام مهدی موعود شیعیان هر قیامی اشتباه است و به شکست میانجامد. نوعی جبرگرایی نیز در آراء ایشان دیده میشود و نوعی انصراف از حق کنشگری سیاسی و نیز تحریم شرعی آن نتیجه این دستگاه نظری است. به نظر حجتیه امر غالب هرچند نامشروع است اما نباید حق شرعی سازی آن تنها به امام تعلق دارد و مومنان وظیفهای در قبال این فرایند ندارند. کنشگری سیاسی در قرآن قرآن کریم انسانها را دعوت به انجام کارهای نیک کرده است. با توجه به ماهیت اشتراکی تعاون به نظر میرسد دستور خداوند به همکاری برای خیر بتواند وجوب کنشگری سیاسی تعبیر شود. در آیه 2 سوره مائده میخوانیم: «تَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ: در نیکوکارى و پرهیزگارى با یکدیگر همکارى کنید و در گناه و تعدى دستیار هم نشوید». از سویی دیگر قرآن در آیه «وَمَا کَانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ: و پروردگار تو [هرگز] بر آن نبوده است که شهرهایى را که مردمش اصلاحگرند به ستم هلاک کند». (هود، 117) شهرهایی را که در آن مردم به اصلاح امور میپردازند را از دایره هلاک معاف میخواند. این بدان معناست که کنشگری برای اصلاح امور مورد نظر قرآن است. از آیات قرآنی در خصوص دعوت به مشورت نیز میتوان به اهمیت حضور و مشارکت مومنین پی برد. از آیات قرآن چنین بر میآید که دعوت خداوند به کنشگری سیاسی همگانی میکند و آن را وظیفه مومنان قلمداد میکند. پیام عاشورا؛ حق و وظیفه کنشگری سیاسی با نگاهی به آیات قرآن میتوان دریافت که امام حسین(ع) به دنبال مشارکت در امر سیاسی بود، مشارکتی که آن را قرآن بر هر مومنی واجب کرده است. این راه، راه پدر بزرگوار و برادر ایشان بود که از امر سیاسی و عمومی دوری نگزیند و به قدرت غالب سر خم نکند. امام حسین(ع) قائل به جبر زمانه و تئوری «الحق لمن غلب» نبود و معتقد بود که باید کنشگرانه در سیاست وارد شود. وقتی درخواست کوفیان به امام رسید، ایشان به آن پاسخ داد در حالی که میتوانست راههای دیگری را پیش گیرد. ایشان در واکنش به خفقان موجود برای تغییری ممکن حرکت کرد و مهمتر آنکه حق کنشگری خود را بر حق حیات خویش ترجیح داد. پیام سیاسی عاشورا محصول ترجیحی است که امام(ع) میان دو حق داد و با اولویت به حق کنشگری خویش حیات مبارک خویش را فدا کرد. امام حسین(ع) میتوانست از این دو گزینه حق حیات را برگزیند و خفقان را محصول اراده الهی بداند و یا اینکه عدم کنشگری را به خاطر حفظ جان بپذیرد اما ایشان این کار را نکرده و پیام خویش را تاریخی کرد.
کد مطلب: 27754
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/27754/پیام-سیاسی-عاشورا-تاکید-حق-وظیفه-کنشگری