هر چند تاسوعا و عاشورای حسینی را پشت سر گذاشتهایم اما همچنان در حال وهوای محرم به سر میبریم و واقعا میتوان به این پرسش اندیشید که راز ماندگاری محرم جدای باورهای دینی و از منظر آیینی و اجتماعی چیست؟
تا جایی که همه ما به یاد میآوریم عزاداری محرم همیشه به راه بوده و همواره مردم بدون هیچ سازماندهی دولتی یا پخش شارژ تلفن همراه و آبمیوههایی که همچنان هیچکس نمیداند واقعا از کدام قسمت باز میشود، در این آیینها شرکت میکنند. اما واقعاً چرا و چگونه است که بعد از قرنها مراسم عزاداری امام حسین ع همچنان پرشور برگزار میشود؟
در این که عشق به سیدالشهدا در دل دوستداران آن حضرت شعلهای تا به ابد خاموش نشدنی است البته تردیدی نیست اما ریشههای اجتماعی و نحوه سازماندهی مراسم را نمیتوان در این اتصال و استمرار نادیده انگاشت.
مهمترین واقعیت این است که برگزارکنندگان مراسم ماه محرم همیشه مردم عادی جامعه بودهاند و در تعبیر «مردم عادی جامعه» باید تاکید ورزید. هیاتها در طول تاریخ بدون بودجه دولتی یا با هدایت شوراهای برای هماهنگی همواره توانستهاند مردم را زیر خیمه امام حسینع گرد آورند. این موفقیت را میتوان تا حد زیادی ناشی از «مردمی بودن» تشکیلات هیاتهای عزاداری دانست.
چه کسی محرم و صفر را زنده نگه داشته است؟
از این منظر شاید گزاف نباشد اگر هیاتهای عزاداری در ایران را در زمره اولین ان.جی.اُ ها یا سازمانهای مردمنهاد یا در اصطلاح امروزین «سمن» ها به حساب آوریم. هیاتهایی که به صورت مشارکتی و با کمک داوطلبانه مردم اداره میشود. کسی برای کار در هیاتی که در آن فعالیت میکند، دستمزدی دریافت نمیکند و هزینههای هیات که قسمت اعظم آن شامل هزینه پذیرایی از مردم است، توسط خود مردم تامین میشود.
هیاتهای مردمی هیچ بودجه دولتی دریافت نمیکنند و از هیچ نهاد سیاسی خط نمیگیرند. همین خصلت مردمی بودن شاید بوده که آنها را از درغلتیدن به شکاف تاریخی بین دولت - ملت و تبعات ناخوشایند آن مصون نگاهداشته و مثلاً تا به حال نشنیدهایم کسی بگوید به فلان هیات کمک نکنید چون با پول شما برای خودش ساختمان لوکس میسازد یا پول شما را صرف یارکشی سیاسی میکند.
علاوه بر این در این هیاتها به عنوان بخشی از جامعه مدنی، اعتماد و مشارکت اجتماعی به وفور به چشم میآید و هرکس در حد بضاعت کمک می کند تا مراسم بهتر برگزار شود.
آن که دستش به دهانش میرسد، غذای هیات را تامین میکند و دیگری در ایستگاه هیات از مردم و رهگذران با چای پذیرایی میکند.
برخلاف سایر مراسم رسمی و حکومتی هیچ شرط ظاهری و صوری هم برای پذیرایی از رهگذران ملاک نیست چون برگزارکنندگان مراسم خود نیزرهگذران هر روز همین خیابانهایند.
این تعامل توام با صلح و پذیرش، البته دوسویه است. سوارهها در قبال راهبندان هیاتها شکیبایی نشان میدهند و مردمی که در حالت عادی با یک صدای بوق مشوش میشوند تا نیمههای شب با صدای طبل و سنج بیدار میمانند.
از سوی دیگر، برگزاری مراسم ماه محرم جدای جنبه دینی و مذهبی آن به قسمتی از فرهنگ ایرانی تبدیل شده و همچون دیگر مناسک و مراسم ایرانی به صورت خانوادگی برگزار میشود.
خانوادهها دست در دست هم برای شرکت در مراسم عزاداری حاضر میشوند و در معیت هیات ها و سینهزنان راهپیمایی میکنند. حتی در مساجد و حسینهها به محض ورود دستهها و هیئتهای مردمی پردههایی که تمام سال قسمت زنانه از مردانه را جدا کردهاند، کنار زده میشوند.
سینهزنی و زنجیرزنی مردان بدون حضور زنان عموماً قسمتی از فرهنگ ما نبوده است. این همراهی و همدلی فارغ از جنسیت در مراسم آیینی، یکی از ویژگیهای فرهنگ ایرانی است که در مراسم عزاداری ماه محرم هم نمود پیدا کرده است.
از جانب دیگر جوانان و جوانگرایی رکن اصلی هیاتهای عزاداری هستند. ساختار انعطافپذیر این سازمانهای مردم نهاد همیشه روی خوشی به جوانترها نشان داده است.
جوانانی که همه جا از مسئولیت دادن به آنها می هراسند و به آنها با دیده شک و تردید نگریسته میشود، بدون اما و اگر در هیاتها پذیرفته میشوند. این تسامح و تساهل در پذیرش، راه را بر عوارض جانبی ناشی از شکاف نسلها و تضارب آرا میان شرکتکنندگان و عزادران را تا حدودی بسته و انتقال آن به نسلهای آتی را تضمین کرده است.
بعد از گذشت سده ها، مراسم عزاداری امام حسینع به مثابه یک آیین اجتماعی و تاریخی، با کسب چنین ویژگیهایی به سلامت از گردنههای رخدادهای سیاسی گوناگون عبور کرده و همچنان به مسیر خود در تاریخ ادامه میدهد.
به نظر میرسد تدبر جامعهشناسانه در ساز و کار برگزاری این مراسم باشکوه در طول تاریخ، حاوی نکات ارزشمندی برای همه گروهها و جریانهاست. به خصوص جریانهایی که می کوشند از این رهگذر برای خود پوستینی مقدس بدوزند.
اصرار بر سیاسی کردن مراسمی که ریشه در نهادهای مردمی دارد، قطعا راه به جایی نمیبرد. شاید با صرف هزینههای هنگفت تریبونی موقت برای مطامع سیاسی و جناحی فراهم شود اما تاریخ نشان می دهد شاید مردمان از هرجایی قیمه نذری بگیرند اما در هر جایی سینه نخواهند زد.