تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۴
۰
کد مطلب : ۳۴۹۹۲

نگاهی به زندگی شیخ صدوق و کتاب مقتل او به بهانه روز بزرگ داشت او

نگاهی به زندگی شیخ صدوق و کتاب مقتل او به بهانه روز بزرگ داشت او
محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی مشهور به شیخ صدوق (305 ـ 381ق) از علمای شیعه در قرن چهارم هجری قمری و بزرگ ترین محدّث و فقیه مکتب حدیثی قم به شمار می آید.
بعضی از آثار مهم شیخ صدوق عبارتند از من لایحضره الفقیه از کتب اربعه شیعه،‌ معانی الاخبار،‌ عیون الاخبار، الخصال، التوحید،‌ علل الشرایع و کتاب صفات الشیعه.

دعای حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه):
عمر علی بن باویه پدر شیخ صدوق از پنجاه می گذشت و هنوز فرزندی نداشت و بسیار دوست می داشت که خداوند به او فرزند صالحی عنایت کند، از این رو به حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) متوسل شده طی نامه ای به وسیله حسین بن روح که یکی از نمایندگان خاص امام زمان بود تقاضای دعا کرد تا آن حضرت از خداوند، فرزند صالحی برای او بخواهد. ولی عصر (عج) دعا کرده و برای ابن بابویه نوشتند: «برای تو از خداوند خواستیم دو پسر روزیت شود که اهل خیر و برکت باشند.» پس از دعای امام زمان بود که ابن بابویه صاحب فرزندی شد که نامش را محمد نامید و بعدها عالمی بزرگ و فقیهی نام آور شد. او همان شیخ صدوق است.

هجرت به شهر ری
شیخ صدوق از کسانی است که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم (ع) به مسافرت های بسیار رفته است  در این سفرها از استادان بزرگی استفاده کرده و خود نیز به تدریس و بحث می پرداخته است. صدوق برخی از کتاب های خود را در این سفرها تألیف کرده است. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است.
صدوق سرانجام به دعوت صاحب بن عباد نخست وزیر دولت آل بویه در زمان رکن الدوله دیلمی و مردم شهر ری، به آن شهر آمده، تشکیل حوزه و کلاس درس داد و به تدریس فقه و احادیث اهل بیت (ع) مشغول گردید.
برخی از مشهورترین شاگردان وی عبارتند از سید مرتضی،‌ شیخ مفید و تلعکبری.

وفات شیخ صدوق
سرانجام شیخ صدوق این عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر شریف و پر برکتش در سال 381 ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهر ری دیده از جهان فرو بست. پیکر پاکش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم مدفون گردید.
امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهر ری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مؤمنان است.
 
 
شیخ صدوق و مقتل نگاری
در میان کتاب‌هاى مفقود شیخ صدوق، کتابى نیز به نام مقتل الحسین (ع) نام برده شده است. افسوس که اصل کتاب از گزند روزگاران در امان نمانده و به دست ما نرسیده است.

 مقتل الحسين(ع) به روایت شیخ صدوق (قده): امام حسین(ع) و عاشورا از زبان معصومان(ع)
این کتاب تألیف محمد صحتی سردرودی، سومین تحقیق نویسنده در موضوع عاشوراست. این اثر کوششی است در بازآفرینی مقتل الحسين شیخ صدوق با استفاده از آثار و احادیثی که در دیگر منابع آمده است.
این اثر مشتمل بر مقدمه مؤلف و نه فصل است. نویسنده در نگارش فصول کتاب ترتیب زمانی را لحاظ کرده است؛ وی ابتدا امام حسین در عصر پیامبر(ص) سپس شهادت آن حضرت و در ادامه وقایع پس از شهادت و دیگر مباحث مرتبط را مطرح کرده است.
عناوین کتاب: 
امام حسین در عصر پیامبر؛ اخبار آسمانی و پیش گویی از شهادت امام حسین علیه السلام؛ در مسیر شهادت؛ شهادت امام حسین علیه السلام؛ پس از شهادت؛ ندبه و نوحه در سوگ سرور آزادگان؛ زیارت امام حسین علیه السلام؛ عاشوار و موعود منتقم؛ سخنان امام حسین علیه السلام.
از مقدمه کتاب:
اهمیت عاشورا پژوهی
حسین علیه السلام پس از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امیرمؤمنان علی علیه السلام، پرآوازه ترین پیشوای دینی در میان مسلمانان به ویژه شیعیان است. امروز بیش از هر کس، از او و عاشورای او یاد می شود. این توجه و عنایت به عاشورا بیش تر از آن جا سرچشمه می گیرد که انسان ها بیش از هر چیز از نبود عدل و آزادی و سیطره ی ستم و ریاکاری در رنج بوده اند و امام حسین علیه السلام سنبل ستم ستیزی، درفش دادخواهی و رایت آزادی و رهایی است. روایت عاشورا اگر در چهره ی درست و دقیق خودش بیان شود، می تواند رساتر از هر روایت دیگری رسواگر ستمگران و ریاکاران باشد. بیان وقایع عاشورا، همچنین انسان هایی را که بر خفت ستم پذیری به تکاپو برای رهایی وامی دارد. اساسا با بازخوانی و بازگویی رنج های «مظلوم معصوم» و «شهی صادق» صدای آه مظلومان و محرومان، رساتر و رسواگرتر در جان ها می پیچید و مسند و منصب ستمگران، با این طنین به لرزه می افتد. جریان توفنده ی این طوفان، همچنین پایه های مشروعیت آن ها را می لرزاند و تا ریشه کن کردن رنج رایجی که انسان ها از ریا و ستم می برند پیش می راند.در این میان آن چه عاشورا را تهدید می کند، تحریف های رایج و پذیرفته شده ای است که پیوسته از همدیگر می زایند و تا آن جا ادامه می یابند که «مقتل مظلوم» را به نفع «مسند ظالم» مصادره می کنند که اگر چنان شود دیگر سخن از «شهید صادق و معصوم» درد هیچ مظلومی را دوا نخواهد کرد، بلکه خوشایند ریاکاران بوده و تنها ستمگران را به کار خواهد آمد.سوگمندانه دیربازی است که این تحریف بزرگ و گران، توسط برخی افراد ناآگاه، به عرصه ی واقعیت های کربلا را یافته است. از این رو دانشوران درد آشنا را لازم است، تا دیر نشده در برابر این تحریف های زاینده و جسارت تحریف گران بکنند و گرنه عاشورا، این آه رسا و معنادار از دست مظلومان و محرومان گرفته خواهد شد تا دیگر ناله ای نماند که نور بخشد و رثایی که رسا و رسواگر باشد. دور باد چنان روزی!نویسنده ی این سطور، سال ها است که از این درد دینی و فاجعه ی فرهنگی، پیوسته می نالد و در این راستا مدتی پیش، تحقیقی را با عنوان تحریف شناسی عاشورا و زندگانی امام حسین علیه السلام که حاصل سال ها تلاش بود، به سامان رساند.
 
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمه کتاب با اشاره به تحریف‌های عاشورا چنین می‌نویسد: «آنچه عاشورا را تهدید مى‌‏کند، تحریف‏هاى رایج و پذیرفته‌شده‏‌اى است که پیوسته از همدیگر مى‏زایند و تا آنجا ادامه می‌یابند که «مقتل مظلوم» را به نفع «مسند ظالم» مصادره می‌‏کنند که اگر چنان شود دیگر سخن از «شهید صادق و معصوم» درد هیچ مظلومى را دوا نخواهد کرد، بلکه خوشایند ریاکاران بوده و تنها ستمگران را به کار خواهد آمد«1»
وی سپس وظیفه دانشوران می‌داند که در برابر این تحریف‌ها بایستند: «سوگمندانه دیربازى است که این تحریف بزرگ و گران، توسط برخى افراد ناآگاه، به عرصه واقعیت‏هاى کربلا راه یافته است؛ ازاین‏رو دانشوران دردآشنا را لازم است، تا دیر نشده در برابر این تحریف‏هاى زاینده و جسارت تحریف‏گران، کارى بکنند «2»و
این پژوهش درپى آن است که به پرسش‏های زیر پاسخ دهد:
  1. آیا مقتل امام حسین(ع) را جز روایت «ابومخنف» - که آن‌هم تنها توسط یک تاریخ‌‏نگار غیر شیعى؛ یعنى مورخ بزرگ اسلام، ابوجعفر طبرى نقل شده و به دست ما رسیده است - روایت دیگرى نیست؟
    آیا گزارش مدوّن فاجعه کربلا از طریق دانشوران شیعه، منحصر به دو کتاب الملهوف از« سید بن طاووس» (664 ه ق) و مثير الأحزان از «ابن نماى حلّى» (645ق) است که پس از گذشت شش سده از تاریخ عاشورا آن را نقل کرده‌‏اند؟
    اگر کسى خواست وقایع و حوادث عاشورا را به نقل از دانشوران‏ شیعى پى‏ گیرد، باید آن را در آثارى چون الإرشاد « شیخ مفید» مناقب « ابن شهرآشوب» و روضة الواعظين «نیشابورى» جستجو کند؟ درحالی‌‏که قسمت مقتل از کتاب الإرشاد به‌ صورت مجمل بیان شده و تنها مستند به اقوال «کلبى» و «مدائنى» است و اقوال آن دو بااینکه یکى غیر شیعه است، از هم تفکیک نشده است‏ و دو دیگر (مقتل مناقب و روضة الواعظين) افزون بر اینکه هر دو مربوط به قرن ششم و متأخر از حادثه عاشورا هستند، بسیار آشفته، مجمل و مختصر و غیر مستند می‌باشند.
    آیا در عصر تدوین اصول و میراث شیعى، مقتل امام حسین(ع) به‌صورت مأثور و منقول از امامان معصوم(ع)، توسط محدثان و راویان متقدّم و راستین شیعه تدوین نشده بود؟
    و اینک قرائت یا قرائت‏هاى متداول و مرسوم از عاشورا، با قرائت‏هاى نخستین و مأثور آن، چه تفاوت یا تفاوت‏هایى - بلکه چه تعارض‏هایى - دارد؟
نویسنده، معتقد است: «مقتل شیخ صدوق، بى‏گمان مى‏‌تواند به پرسش‏هاى مطرح‌‏شده و حتى به ده‏‌ها پرسش دیگر درباره زندگانى و مقتل امام حسین(ع) پاسخ گوید«3»
نویسنده سپس پیشینه مقتل‏نگارى‏ پیش از شیخ صدوق را مورد بررسی قرار داده و فهرستی از آثار را به ترتیب تاریخ آنها می‌آورد. عنوان بیشتر آن‏ها مقتل الحسين بود و امروزه یا فقط نامى از آن‏ها در فهرست‏ها مانده و یا بخش اندکى از آن‏ها به‌صورت پراکنده در میان متون متأخر، نقل شده است «4»
بسیارى از احادیث و روایاتى که شیخ صدوق در مقتل امام حسین(ع) آورده است، در کتاب «كامل الزيارات» نیز روایت شده است. ابن قولویه، هم‏عصر شیخ صدوق در چندین شیخ از مشایخ خویش با او، مشترک است. او در «كامل الزيارات» از پدر شیخ صدوق (على بن الحسین بن موسى بن بابویه) روایات بسیارى نقل کرده است؛ همچنان‏که خود شیخ صدوق نیز در آثار خود، روایات بسیارى را به نقل از پدرش آورده است «5»
در میان کتاب‏هاى مفقود شیخ صدوق، کتابى نیز به نام مقتل الحسين(ع) نام برده شده است. ایشان در ضمن برخى از آثار منتشر شده‏اش از این کتاب نام برده و به آن ارجاع داده است. یک‏ بار در فصل حجّ و باب زیارات کتاب «من لا يحضره الفقيه» می‎نویسد: «من در کتاب الزّيارات و در کتاب مقتل الحسين(ع) انواعى از زیارت‏ها را آورده‏‌ام» «6»
برخی از مزیت‌های کتاب حاضر عبارتند از:
  1. عمده مطالب این مقتل از احادیث و اخبار مأثورى است که از پیشوایان پاک دینى و چهارده معصوم(ع) به‌‏ویژه امام سجاد، امام صادق و امام رضا علیهم السلام نقل شده است.
    همه اخبار و احادیث این مقتل به‌صورت مستند و با ثبت دقیق اسناد و سلسله راویان، نقل شده است. البته نویسنده به ذکر اسامى معصومان(ع)، که گاه روایتى را نسل به نسل از یکدیگر نقل کرده‌‏اند و همچنین نام نزدیک‏ترین راوى - یعنى کسى که سخن را از گوینده اصلى یا امام معصوم(ع) شنیده است - بسنده کرده‏ است؛ زیرا با ذکر منابع و مآخذ در پاورقى‏ها نیازى به این کار دیده نشده است. افزون بر این، معنعن‏نویسى در صدر احادیث و اخبار، خواننده فارسى‏زبان را خسته مى‌‏کند.
    این مقتل، از لحاظ زمانى به عصر عصمت و زمان حضور امامان معصوم(ع) نزدیک است. شیخ صدوق که در نیمه نخست سده چهارم هجرى مى‏زیست، گاه به‌واسطه پدر و دو یا سه واسطه دیگر که همگى شناخته‌شده و موثّق هستند، به اصل سخن و منبع نور و عصمت مى‏‌رسد. مقتل او از این نظر نیز، بى‏مانند و بى‏نظیر است.
    این کتاب از پیش‌داورى‏ها و ارزش‌گذارى‏هاى ایدئولوژیکى و سیاسى، خالى است. از آنجا که شیخ صدوق در آثارش تنها به آوردن متن احادیث و اخبار بسنده کرده و حتى عناوین فصول و ابواب را از متن روایات برگزیده است، مقتلش بیش ‏از هر چیز، به اصول اعطایى پیشوایان معصوم مبتنى است. به لحاظ نزدیکى این مقتل به عصر عصمت و زمان حضور، تحلیل‏هاى تحمیلى و ابزارانگارانه، به آن راه نیافته است «7»
از جمله مطالب جالب توجهی که در فصل هفتم کتاب آمده پیش‌بینی امام علی علیه السلام از اقبال مردم به کربلاست. شیخ صدوق با اسناد خود از امام على(ع) نقل مى‌‏کند که: «کاخ‏هایى را می‌بینم که پیرامون قبر حسین(ع) ساخته شده ‏اند و کجاوه ‏هایى که از کوفه به‌سوى قبر حسین(ع) بیرون مى‏روند. شب‏ها و روزهاى زیادى نمی‌‏گذرد که از آفاق عالم، به‌سوى او می‌آیند و آن زمانى است که حکومت فرزندان مروان، پایان پذیرد» «8»*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*توضیحات کتاب مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق با استفاده و بهره گیری از پایگاه اینترنتی ویکی نور «دانشنامه تخصصی کتاب شناسی و زندگینامه تنظیم شده است
  1.  مقدمه نویسنده، ص14
     همان
     همان، ص16
     ر.ک: همان، ص17
     همان، ص22
     همان، ص23
     ر.ک: همان، ص25-24
     همان، ص23
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما