تدبیر نیست...

نویسنده: رضا رشیدپور

24 دی 1387 ساعت 9:08

گاهی مواقع کسی با نیت خیر کاری آغاز می‌کند، اما در ادامه آن‌قدر با مشکل روبه‌رو می‌شود که انگیزه خود را برای ادامه کار از دست می‌دهد. از یک طرف دلش برای همه تلاش‌هایی که کرده می‌سوزد و از طرف دیگر شرایط به‌وجود آمده را حاصل کم‌تجربه بودن خودش می‌داند و می‌گوید: «خود کرده را تدبیر نیست».


داستان پخش سریال‌‌های مناسبتی از تلویزیون همچنین ماجرایی دارد شاید زمانی که سریال «گم‌گشته» به کارگردانی رامبد جوان در ماه رمضان سال‌ها پیش روی آنتن می‌رفت کسی تصور نمی‌کرد که این سبک کار به‌زودی تبدیل به پدیده‌ای پرمخاطب در رسانه خواهد شد و کارگردان‌ها و بازیگران بسیاری برای حضور در چنین مجموعه‌هایی از هم سبقت خواهند گرفت اما این تنها یک روی سکه است سمت دیگر آن به ذوق‌زدگی شبکه‌های تلویزیونی از جذب مخاطب میلیونی و پخش آگهی‌های گران قیمت برمی‌گردد.

تا آنجا که مدیران شبکه‌های مختلف تلویزیون وارد رقابتی خودساخته شده و تلاش کردند با نزدیک‌تر شدن هرچه بیشتر به خطوط قرمز تعداد تماشاگر بیشتری را در بیلان کاری خود به ثبت رسانده و به موازات آن مبالغ کلانی را وارد سیستم مالی شبکه‌های خود کنند.

اما داستان به همین شیرینی پیش نرفت و براساس یک سنت دیرینه فرهنگی در کشورمان هر آنچه که مورد اقبال مردم واقع شود، دچار حساسیت‌های ویژه ممیزی شده و دائماً اصطلاحاتی مانند بدآموزی، تخریب هنجارها و... به‌صورت سلسله‌وار تکرار می‌شود.

در مورد این پدیده نیز واکنش‌های متفاوت از جانب گروه‌های سیاسی و صنفی، فضای پرتنشی را برای تصمیم‌سازان رسانه به‌وجود آورد؛ به عنوان مثال مهندس ضرغامی در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود گفت که هنوز بابت پخش سریال «اغماء» به آدم‌های مختلف جواب پس می‌دهد.

همچنین بارها از نزدیک دیده‌ام که افزایش فشارها از جانب گروه‌های مربوط و بی‌ربط مسئولان پخش را دچار واکنش‌های احساسی کرده و گاه شدت هیجان به اندازه‌ای بوده است که خود آقای ضرغامی جهت کنترل ماجرا وارد میدان شده و شخصاً تصمیم‌گیری کرده است.

به ‌یاد می‌آورم که زمان پخش سریال «روز رفتن» به کارگردانی جواد افشار و با موضوع حساس دینی فضا آن‌قدر آلوده شد که برخی خبرهای درگوشی از صدور دستور بازداشت توسط فلان ‌کس برای عوامل این سریال حکایت می‌کرد؛ موضوعی که باز هم با ورود مستقیم ریاست سازمان ختم به خیر شد.

تمام آنچه گفته شد ما را به این نتیجه تقریبی می‌رساند که هرچند تلویزیون در ایجاد پدیده سریال‌های مناسبتی موفق عمل کرده، اما در تداوم مسیر قادر به برنامه‌ریزی درست نبوده و عملاً فضا را به سمت هیجان و رقابت کاذب پیش برده است.

شاید به همین دلیل بود که در نیمه‌های راه مسئولیت جدیدی به‌نام ناظر کیفی به تیتراژ سریال‌های تلویزیونی افزوده شد؛ اما از آنجایی که بسیاری از واکنش‌های بیرونی نسبت به ساخته‌های تلویزیون بُعد محتوایی نداشت و عموماً ناظر به شکل و شمایل بود، بنابراین تداوم هیاهوی اعتراض فضا را برای مدیران و هنرمندان تنگ‌تر کرد.

با گوشه چشمی به فضای نقد در کشورمان که وضعیتی نه چندان مطلوب دارد تا آنجا که مدیر یکی از شبکه‌های تلویزیونی در گفت‌وگو با یک خبرگزاری رسمی ورود به حیطه نقد و چالش را درشرایط کنونی حماقت می‌داند باید دریافت که تصمیم‌سازان رسانه تلاش می‌کنند تا اصطکاک موجود را به حداقل ممکن برسانند و به عبارتی آرامش را به فضای رسانه برگردانند؛ البته این تعریف از آرامش همواره مورد بحث کارشناسان رسانه است و بعضی از آنها بجای تعبیر آرامش واژه رخوت را پیشنهاد می‌دهند.

در چنین شرایطی است که مراحل ساخت سریال‌های مناسبتی با پیچیدگی‌های فراوان همراه می‌شود تا آنجا که حتی پس از طی مراحل تصویب و نظارت کیفی نیز بسیاری از ملاحظات زمانی و مکانی جهت پخش این تولیدات مورد توجه قرار می‌گیرد و این خود مجال جالب‌تری برای چالش‌ها و واکنش‌های جدید به‌وجود می‌آورد و این داستان همواره دایره‌وار در حال تکرار است؛ همان‌طور که در ابتدای نوشته آمد شاید بتوان گفت که خودکرده را تدبیر نیست!


کد مطلب: 4825

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/4825/تدبیر-نیست

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir