کد مطلب : ۵۳۰۶
انقلابي برگرفته از نهضت عاشورا
نویسنده: دكتر ابراهیم فیاض*
نهضت عاشورا به عنوان یکی از همین مفاهیم دینی که بيتردید در جان جامعه ما رسوخ کرده است، توانسته بود از دوران پذيرش اسلام در ایران، به مردمان بیاموزد که بايد مانند امامشان در مقابل ظلم و ستم بپاخیزند و این در تمام اعصار و دورهها به عنوان مهمترین درس عاشورا مطرح است؛ به همین خاطر قیام عاشورا در تمام دورانها، راهنما و مرجع جوامع برای رهایی از ظلم و مبارزه با حکومتهای ستمکار بوده است.
زماني كه اولين جرقههای انقلاب زده شد، مردم با توجه به باور پیروزی خون بر شمشیر و با اقتدا به رهبری امام زمانشان، راه مبارزه را انتخاب کردند.
در ابتدای راه شاید کسی گمان نمیکرد، تعداد مبارزان و مخالفان حکومت به این حد برسد، اما از آنجایی که همه این مبارزه را وظیفه خود میدانستند بدون این که به دیگری نگاه کنند بپاخاستند و نتیجه همانی شد که بهمن 57 شاهد بودیم.
البته، این بحث مطرح است که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به دلیل اوضاع اجتماعی نامناسب و برخی تبلیغات مسموم و منفی حکومت وقت، اسلام در نظر برخی از ایرانیان شکلی کهنه و حتی خرافی گرفته بود.
با این حال و حتی در چنین شرایطی چون قیام عاشورا و نهضت امام حسین(ع) با این تبلیغات و فضاسازیها از روح و جان مردم پاکشدنی نبود، مردم راهی را رفتند که میدانستند ادامه راه امامشان است. چنان که میبینیم یکی از نقاط عطف مهم تاریخ انقلاب، ماه محرم است.
عزت، سربلندي و سرافرازي از درسهاي قيام خونين امام حسين(ع) و جريان عاشورا بود و ايشان جان خويش را براي حفظ عزت سربلندي و پايداري اسلام و مسلمانان فدا كرد؛ حادثه کربلا و آموزههای آن بیشک تاثیری شگرف در شکلگیری انقلاب اسلامی ایران داشت.
اهداف و شعارهای انقلاب در بسیاری از موارد، برگرفته از نهضت عاشورا بود؛ مردم در تمام دوران انقلاب و دفاع مقدس با پيشرو داشتن قيام امام حسین(ع) و استفاده از آموزههاي آن، راه خود را پيدا ميكردند و سعي داشتند راه درست را از غلط بازشناسند.
آنگونه که در شعارهای آغاز نهضت عنوان میشد، «نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است» و با توجه به اهداف انقلاب اسلامی که مطابق اهداف قیام سالار شهیدان برای مقابله با ظلم، بدعت و استبداد بوده، درمییابیم که تنها دلیل بالندگی نظام اسلامی ایران تکیه بر آرمانهای حسینی است و راه سعادت آینده نیز توجه بیشتر به اهداف عاشورا و اصلاح خود است.
عاشورا یک فرهنگ کامل است که بهمثابه چراغی روشنگر و امیدبخش در تمام دوران و عصرها هدایت افراد را عهدهدار بوده است؛ روشنگر از آن جهت که راه عزت و مبارزه را به مردمان میآموزد و امیدبخش از آن جهت که پیروزی حتمی حق را بر باطل نشان میدهد.
آنچه در این میان از اهمیت بسیاری برخوردار است، شکلگیری خودجوش و مردمی هیاتهای عزاداری به عنوان بزرگترین نگهدارندگان یاد و خاطره قیام عاشورا است.
این هیاتها چه پيش از انقلاب اسلامی و چه پس از آن، به شکل خودگردان اداره میشدند. بانیان اصلی هیاتهای سوگواری عاشورا، همواره از میان تودۀ مردم بودند و اغلب در هیچ یک از قدرتهای رسمی سهم نداشتهاند؛ شاید همین ویژگی هیاتها بوده که آنان را به دستههایی ظلمستیز و حقمحور تبديل کرده است.
حتی در رژیم گذشته در ابتدای شلوغیها، وقتی حکومت قصد محدود کردن مردم را داشت تا از قیامهای احتمالی جلوگیری کند، این دستههای مذهبی بودند که بدون ترس از این محدودیتها دست به انجام فریضه سیاسی ـ مذهبی خود میزدند.
عاشورا در فرهنگ ایرانی ـ شیعی ما چنان ریشه دوانده که لفظ حسینی بودن یا زینبوار عمل کردن، مفهومی دقیق و آشنا برای همه است.
نباید فراموش کرد كه قرنها بازگویی واقعه کربلا نه تنها عملی مذهبی و آیینی، بلکه یادآوری مجدد نقشه راهی است که معصوم برای مقابله با ظلم، حقطلبی و عدالتخواهی پیش روی رهروان خود گذاشته است.
هم از این منظر است که محرم و عاشورا هیچگاه کهنه نمیشود و چون نوری جاودانه راهنمای حقپرستان بوده و خواهد بود.
* استاد مردمشناسي دانشگاه امام صادق(ع)
اين مطلب در شماره توأمان 47 و 48 نشريه خيمه منتشر شده است.