بررسي نظام توليد برنامهسازي ديني تلويزيون
26 ارديبهشت 1388 ساعت 20:38
رسانه- خیمه:ظام توليد رسانهاي همانند مالکيت رسانهاي و سياستگذاري و... در توليد رسانهاي اثرگذار است.
يادداشت پيش رو به لزوم بررسي نظام توليد برنامههاي ديني تلويزيون ايران ميپردازد که گزيدهاي از پاياننامه کارشناسي ارشد ارتباطات بشير معتمدي با عنوان «نظام تولید برنامههای دینی تلویزیون در سازمان صدا و سیما» است.
***
برنامههای دینی در رسانهها جایگاه خاصی دارند و تقریباً در همه رسانههای دنیا، برنامههای دینی تولید و پخش میشوند.
پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، اندیشه پیرامون نسبت «رسانه» و «دین» به یکی از مباحث اصلی حوزة رسانه تبدیل شد.
اما امکان رهیافت نو و افق روشنی در زمینه برنامههای دینی وجود ندارد، مگر اینکه این حوزه، در ساختار کلان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و در تعامل با آنها دیده شود و نظام تولید در عمل تبیین گردد. در این صورت است که امکان درک نقاط ضعف و قوت فراهم میشود و مسیر آینده ترسیم میشود.
در واقع صاحبنظران رسانه، تلويزيون را از سه منظر مورد مطالعه قرار میدهند. اين سه منظر، شامل بررسی نظر مخاطبان، بررسی محتوای تولیدی و بررسی نظام تولید است.
در بررسی نظام توليد، مالكيت، سياستگذاريها، اولویتها و رویکردها، ضوابط، نحوه كنترل و نظارت، متخصصان حرفهاي، نحوه اعمال مديريت و عوامل مختلفی که در شكلگيري توليد تلويزيوني اثرگذار هستند، مورد مطالعه قرار میگیرد.
نتايج حاصل از اين تحقيق عبارتند از:
1-در خلال ساليان گذشته، تعریف روشنی از دين در میان عوامل تولید برنامههای دینی وجود نداشت ولی در مضمون «ارتباط انسان با خدا» اشتراك نظر داشتند. در نهايت براي اصلاح این روند با محوريت 5 شخصيت(امام خمینی(ره))، مقام معظم رهبری، استاد مطهری، علامه طباطبایی، آیت الله جوادی آملی)، دين، اجزاء و اصول و فروع آن در قالب كتابهايي تبيين شدهاست تا در چارچوب آن برنامهسازي شود و از اين جهت گامي به جلو محسوب ميشود.
2- هدف برنامههاي ديني در راستاي جهتدهي كلي «ایجاد و بسط زمینه دینی مخاطبان» عنوان میشود. از لحاظ تعریف برنامه دینی اساساً تعريف مشخصي از برنامة ديني تلویزیونی وجود ندارد و صرف اينكه در تلويزيون، گروههاي معارفي هستند كه حوزة دين را به هر صورت پوشش ميدهند، در نظر ايشان كافي است.
3- به نظر ميرسد كه در حوزه اولویت برنامهسازيديني، دستاندركاران توليد دچار تشتّت آراء زيادي هستند، به طوري که هر كدام يك بخش از دين را در اولويت قرار ميدهند. این به معنای آن است كه برنامهسازي ديني از ديدگاه كلان واحدي كه اولويتها را براي گروههاي معارف تبيين كند، برخوردار نیست.
بنابر تصریح عوامل تولید آنچه در عمل رخ ميدهد، حجم بيشتر حوزة اخلاق و سپس احكام است که دلیل آن را میتوان گرايش فقهي و نگاه شريعتوار در سازمان دانست.
4- در حوزه ضوابط برنامههای دینی ضوابطی که عوامل تولید ذکر میکنند، در ابتدا صرفاً شامل ضوابط حوزههای مختلف دینی اعم از اعتقادات، اخلاق و احکام میشود.
اما در ادامه ضوابط خودساختهای در برنامههای دینی مطرح میشود که با عناوين كلي و مبهمي چون «روشنفكري»، «عرف جامعه»، «وجه اقوم تفسیر دینی» و نظاير آن، امکان اعمال سلیقه را فراهم میکند. این فرآیند تثبيت هژموني مورد نظر را به ذهن متبادر میسازد.
5- یکی از رویکردهای اصلی در تولید برنامههای دینی، برنامههاي مناسبتي است. این رویکرد منجر به «فقدان حوزه فكر و انديشه» میشود و آنچه باقي ميماند تنها يك احساس زودگذر است كه قرار است به مخاطبان القاء گردد. ضمن آنکه غلبه یافتن بُعد «غم» و «عزا»، چهرة عمومي دين را در «غم» و «حزن» نمايان ميسازد و این به عدم اقبال به خود دين منجر ميشود.
چنین روندی بازتابندة رويكرد عرفی به دين است؛ چرا كه امر دين را منحصر به مواقع خاص يعني مناسبتها ميكند. ضمن آنکه به نظر می رسد در پِی تثبیت هژموني از طريق اجماع فرهنگي است.
6- مناسکگرایی یکی دیگر از رویکردهای تولید برنامههای دینی است که با هدف ترويج و تعميق رفتارهاي ديني در جامعه انجام ميشود. علاوه براينكه در تحقق اين هدف جاي ترديد جدي دارد، ماهیت آن را میتوان در «مشروعيت بخشيدن به نظم اجتماعي موجود» دانست تا از این طریق هژمونی مورد نظر ایجاد شود.
7- ارجحیت بُعد احساسي بر بُعد تعقلي و تفكري به عنوان یکی دیگر از رویکردهای تولید برنامههای دینی، بازتابنده رویکرد «دين مبتني بر ايمان صرف» است که در عرضه دین به مخاطبان، ایمان دینی را بدون تکیه بر پایههای آگاهی و تفکر بنا میکند. اين تحریک احساس که با هدف گسترش هژمونی صورت میپذیرد، رويكردی عرفی به دین را نمایان میسازد؛ چراکه منجر به فروکاهی دین در حد ایمان صِرف میشود
8- نگاه كاركردي به دين به عنوان یکی دیگر از رویکردهای برنامههای دینی، نه به دنبال حقانيت يك دين و آموزههاي آن، بلكه به دنبال آثار و فوايد فردي و اجتماعي آموزههاي ديني است. نتيجه چنين فرآيندي حرکت در مسير «عرفي شدن دین» است، چرا كه از جمله معيارهاي عرفي شدن دین را انتقال از ارزشمداري به فايدهگرايي دانستهاند.
9- رويكرد دیگر در تولید برنامههاي ديني، توجيه مخاطبان نسبت به نظام ديني است که از اين منظر با تئوري ايدئولوژي سازگاري دارد. در واقع نظام ديني از كانال دين و با استفاده از ابزار تلويزيون به توجيه وضع موجود ميپردازد. نتيجة چنين فرآيندي رويگرداني مردم از اصل دين است، چراكه مخاطبان معایب حکومت را به خود دين نسبت میدهند. از سوی دیگر ممکن است در برنامههای دینی در برابر حکومت سیاست «سکوت» پیش گرفته شود و در نتیجه امر دین به امور فردی تنزل یابد تا فرآیند عرفی شدن بار دیگر نمایان شود.
10- توليد با يك فرآيند بسيار طولاني مواجه است كه خود اين امر حركت سيستم را کُند میکند. سیاستها براساس سلسله مراتب از بالا به ردههای میانی و پایین ابلاغ میشود، اما وجود نظام «برداشت سلیقهای» در بین مجریان برنامهسازی و همچنین کلی بودن اصول و مفاهیم، فاصلهای بین تدوین و ابلاغ و شکل اجرایی سیاستها ایجاد میکند. همچنین شوراي طرح و برنامه گروهها كارشناسي نیست و افراد بر اساس سلیقه مدیران در شورا قرار میگیرند. همين مسأله موجب ميشود طرحها بدون كار كارشناسي تصويب يا رد شود.
11- عوامل تولید، تقسيمبندي از مخاطب اين برنامهها ندارند و مخاطبان اين برنامهها را «عامه مردم» معرفی میکنند و لذا تنوع فرهنگي، قشري، طبقاتي، جنسيتي و... آنها ناديده گرفته شده است. مهمتر از همة اين موارد، عدم توجه به ميزان «ديني بودن» مخاطبان در تولید این نوع برنامهها است. علاوه بر این، جای خالی تحقیقات مخاطبشناسی در برنامهسازی بسیار مشهود است.
12- خلاقيت و آزادي عمل در تولید برنامههاي ديني به مراتب سختتر از ديگر حوزههاي برنامهسازي است که میتوان عواملی همچون فشار آنتن، مديريت سلیقهای، بودجه کم، ضوابط سختگیرانه، كنترلهای متعدد، فشارهاي خارج از سازمان و ماهیت موضوع دين را از جمله عوامل محدودیت دانست.
13- اقتصاد تولید در حوزه برنامههای دینی با مشکل مواجه است و عوامل تولید از هزينههاي اختصاص داده شده به این بخش گلايه دارند. این امر میتواند ناشی از «ساده ديدن» برنامههاي ديني از سوي سازمان از یکسو و «عدم تخصیص درست و مناسب منابع» از سوی دیگر باشد.
14- مركز پژوهشهاي اسلامي قم به عنوان نهاد تأمينكنندة پژوهشهاي برنامة ديني نه تنها ارتباط ارگانيكي با گروههاي توليدي معارف ندارد، بلكه به طور كلي پژوهشها نسبتي با نيازها و خواستهاي گروههاي توليدي ندارند و به تعبير ديگر «تلويزيوني» نيستند.
15- در ژانر گفتگو و میزگرد دینی در تلویزیون، اگر گفتگویی صورت میگیرد، نه برای کشف حقیقت، بلکه برای به نتیجه رسیدن هدفهای از پیش تعیین شده است. در واقع تعريف، هدفگذاري، طراحي و حضور كارشناسان ميزگرد همگي به گونهاي است كه به «تثبيت هژموني» مورد نظر بينجامد و اجازة خدشه بر آن داده نشود.
منبع: نظام تولید برنامههای دینی تلویزیون در سازمان صدا و سیما
محقق: بشير معتمدي
کد مطلب: 6673
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/note/6673/بررسي-نظام-توليد-برنامه-سازي-ديني-تلويزيون