تاریخ انتشار
يکشنبه ۳ خرداد ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۲۰
۰
کد مطلب : ۶۸۰۹

مناسک عزاداری و گفتمان کربلا در دین ورزی اقشار فرودست شهری

مناسک عزاداری و گفتمان کربلا در دین ورزی اقشار فرودست شهری
اين يادداشت گزيده‌اي از  مقاله‌اي با عنوان «مناسک عزاداری و گفتمان کربلا در دین‌ورزی اقشار فرودست شهری»، نوشته ابراهیم فیاض و جبار رحمانی است.

در ایران امروز، گفتمان کربلا یکی از مهم‌ترین عناصر حیات دینی عموم مردم محسوب می‌شود. هر چند از گذشته، نخبگان دینی و فکری با مولفه‌های این گفتمان و مناسک عزاداری چالش داشته‌اند، اما برای مردم عادی مناسک عزاداری یکی از ارکان اصلی دینداری محسوب شده و می‌شود، به گونه‌ای که برای عامه، نماز نخواندن و مسجد نرفتن نشانه نامسلمانی و شیعه نبودن نیست، بلکه شرکت نکردن در عزاداری محرم مهمترین نماد یک نامسلمان محسوب می‌شود.

مناسک حاشيه‌اي به مثابه مناسک اصلي دين
اما نکته اصلی در اینجاست که برای آنها مناسک عزاداری یکی از مناسک حاشیه‌ای دین محسوب می‌شود، و برای مردم، مناسک اصلی دین است.

گفتمان کربلا در صورت‌بندی سبک جدیدش وجه عرفانی و شورانگیز و ارجاع به درون را اصل قرار داده‌است.

تمام نمادها در بستری از این اصل، تولید و تفسیر می‌شوند. این گفتمان، مکانیسم‌های توجیهی بسیار دقیقی را برای تمام ابداعات خودش داشت. هر رفتار، ذکر، کلام، نحوه مداحی و محتوای مداحی که جدید و بدیع بود، به‌واسطه مکانیسم‌های درونی این گفتمان معنادار شده و برای آن توجیهی دینی و مقدس فراهم می‌شد.

گفتمان کربلا در سبک جدید آن در اقشار فرودست شهری بیش از همه در میان جوانان این اقشار رواج دارد و به نوعی هم متضمن فاصله‌گیری از قرائت دینی معمول در نهادهای سنتی دینی و سیاسی و تحول صور دینداری مردم است، از سوی دیگر محتوای این گفتمان امروزه بیش از هر چیزی
به سمت پاپ شدن هم از لحاظ محتوايي و هم از لحاظ موسيقايي می‌رود.

مداحي سبک جديد، صنعت فرهنگ نوين
ورود ریتم رقص، در این گفتمان و گرایش گسترده مداحان سبک جدید به تقلید از موسیقی پاپ داخلی و خارجی و رسانه‌ای شدن آنها سبب شده که به نوعی «صنعت فرهنگ» در این گفتمان شکل بگیرد.

تولید گسترده و متنوع مداحی‌ها (هم در محتوا و هم در موسیقی) و کالایی شدن این تولیدات، به همراه گرایش گسترده جامعه به مصرف انبوه این سبک جدید بازار بزرگی را ایجاد کرده‌است.

گفتمان کريلا، اصلي ترين گفتمان ديني مردم فرودست شهري
در مجموع باید گفت که برای اقشار فرودست شهری گفتمان کربلا مهمترین گفتمان دینی است. البته نمی‌توان آنرا تنها گفتمان دینی دانست، چرا که برای این مردم دین مجموعه‌ای از گفتمان‌هاست.

گفتمان‌هایی که می‌توان آنها را در ایام مناسکی خاصی دید. دین برای آنها صرفاً بیانگر حوادث استثنائی و خاص و کلان نیست، دین یکی از رسالات اصلی‌اش، نگهداری جریان عادی زندگی و تداوم و معنادهی به زندگی روزمره است.

مردم به نمادهای مقدس احتیاج دارند تا واقعیت را از ملموس‌ترین و ساده‌ترین سطح، تا کلان‌ترین و استثنائی‌ترین سطح برای آنها توجیه و تبیین و تفسیر کند. همچنین مردم به دین احتیاج دارند تا برای حیات فرهنگی و اجتماعی و مهمتر از همه، حیات اخلاقی آنها استحکام و امنیت معنایی فراهم کند.

کارکرد گفتمان مذهبي
و از آنجا که زندگی مردم ابعاد و سطوح متعددی دارد، دین نیز به مثابه یک مجموعه گفتمانی برای سطوح مختلف زندگی گفتمان‌های متعددی را فراهم می‌کند.

این گفتمان‌ها در یک نظم کلان و نهایی دین را برای مردم
شکل می‌دهند. برای اقشار فرودست شهری شیعه نیز این‌گونه است: دین آنها مجموعه گفتمانی است که حول مناسک‌های متعدد فردی و جمعی شکل گرفته‌است، اما در این میان گفتمان اصلی و مرکزی آنها گفتمان کربلاست. دلایل این مساله از یکسو در گستره و عمق نفوذ و کاربرد نمادهای گفتمان کربلا در زندگی روزمره و حوادث استثنائی مردم و از سوی دیگر در جمعی بودن مناسک محرم و شرکت همه اقشار (از زن و مرد، کودک و پیر، فقیر و غنی، بزرگ و کوچک و ...) در آن دیده می‌شود.


تزريق تقدس به زندگي ناکام
برای این مردم، دین بیش از هر چیزی مناسک عزاداری محرم و گفتمان کربلا است.
دين، برای مردم عادی و فرودستان شهری، باید بگونه‌ای باشد که به قامت آنها در آید و گفتمان کربلا این قابلیت را دارد. گفتمان کربلا در ساده‌ترین و در عین حال گسترده‌ترین وجه ممکن، تقدس را به درون زندگی سرشار از فشار و ناکامی این مردم تزریق می‌کند، تا هم نظم زندگی را برای آنها تعبیر و تفسیر کند و هم مساله معنا و حوادث رنج‌آلود را برای آنها قابل تحمل سازد و هم اینکه با امید، روزگارهای آرام و بدون رنج و سرشار از خوشی را نوید دهد.

کارکرد گفتمان کربلا
در مجموع باید گفت گفتمان کربلا به عنوان مجموعه‌ای از نمادهای قدسی به همراه مناسک مربوط بدان‌ها به شیوه‌های زیر عمل می‌کند:
نخست اینکه ابزاری برای اندیشیدن و فهم موضوعات مربوط به خود حادثه کربلا و هم‌چنین سایر عناصر مذهب است. به عبارت دیگر، ساختار مشخصی از تفکر و دانش پویا را در حیطه آگاهی مذهبی افراد ایجاد می‌کند.

دوم اینکه این گفتمان شامل مجموعه‌ای از تصاویر ذهنی است که تعداد متفاوتی از ویژگی‌ها و ارزش‌ها
و اعتقادات خاص مذهبی را در یک تصویر و حادثه فشرده و متراکم کرده‌است. لذا این گفتمان به صورت یک زبان یا یک دستگاه و بازنمایاننده عمل می‌کند که هم برای بازنمایی خودش و هم بازنمایی سایر عناصر و تصاویر مذهب تشیع به کار می‌رود.

سوم اینکه این گفتمان برای پیروانش این امکان را فراهم می‌کند که در مجموعة عناصر جهان پیرامونی ـ اعم از مذهبی و غیرمذهبی ـ بتوانند تفاوت‌ها و تمایزات خودشان و سایرین را بفهمند. لذا به مثابه یک گفتمان دینی، گفتمان کربلا هم هویت‌ساز است و هم بازنمایاننده هویت. و از سوی دیگر نیز عاملی برای فهم خویشتن ـ در وجه اجتماعی دینی و فرهنگی و سیاسی‌اش ـ در برابر دیگری‌هاست.

چهارم اینکه این گفتمان به مثابه یک ایدئولوژی عمل می‌کند. گفتمان کربلا به‌ واسطة دانش خاصی که پدید می‌آورد در فضایی از ارزیابی‌های مثبت و منفی، قضاوت های اخلاقی و دینی زمینه‌ای برای ایجاد گرایش‌ها و احساسات مثبت و منفی نسبت به امور مختلف را فراهم می‌کند. در نهایت اینکه این گفتمان به‌ واسطه وجه غالبی که در حیات دینی و عرصه‌های دین‌ورزی اقشار فرودست شهری دارد، گفتمان اصلی و غالب را برای تامین و تولید و بازتولید معرفت دینی آنها هم از منابع دینی و هم از جهان پیرامون فراهم می‌کند.

هرچند فهم تنوعات و تکثر درونی این گفتمان حتی در سبک جدیدش نیازمند پژوهش‌های دیگری است. اما بررسی مختصر در این پژوهش نیز نمایانگر پویایی‌های دینی در مردم و قدرت آنها در تداوم ایمان دینیشان در روایت‌ها و صور جدیدتری از مناسک و گفتمان‌های دینی است.

براي خواندن متن کامل مقاله، اينجا را کليک کنيد.
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما