کد مطلب : ۶۹۲۹
تعزیه در محاق-۲
تعزیه از بین نمیرود، همچنانکه دین و ایمان
اما اینکه چرا تعزیه در نوع ارائه اش یکتا و یگانه است، باید گفت که تعزیه تنها آیینی است که «متن نوشته» دارد. اگر شما از آیینها و نمایشهای به ویژه آسیایی مثل «وایانکهای» اندونزی، «کاتاکالی» در هند و امثالهم اطلاع داشته باشید، میدانید که بر اساس آثار جاویدان اساطیری «رامایانا و مهابهاراتا» شکل گرفتهاند و انواع نمایشها از داستانهای این دو کتاب ساخته شده است. اما متن تعزیه به خاطر خود تعزیه نوشته شده است. متن تعزیه به شعر و منظوم است که این شیوه در هیچ کجای دنیا وجود ندارد.
به علاوه در تعزیه، موسیقی و آواز ارکان بسیار مهم و اصلی هستند که ویژگیهای فرهنگ اصیل ایرانی را دارند. البته درست است که تعزیه به لحاظ مذهبی تکیهگاه تاریخی دارد ولی با موسیقی ، شعر و آواز ایرانی به اجرا درمیآید.
یعنی تعزیه یک هنر ایرانی است که شیعیان ایران آن را خلق کردهاند. البته ویژگیهای دیگری هم از لحاظ نوع بازی، نوع اجرا و دکور که همه مفاهیم و معانی خاصی دارد، نیز تعزیه را به صورت نمایش اساطیری درآورده و ساختار آن را اساطیری کرده است. زیرا در تعزیه عناصر فرهنگ ایرانی مثل شعر ایرانی، آواز ایرانی و موسیقی ایرانی بسیار قدرتمند است و اساسا تعزیه را شیعههای ایران خلق کردند.
باید دانست که تعزیه باایمان و اعتقاد مردم سر و کار دارد. یعنی تعزیه به عنوان نمایش اجرا نمیشود به عنوان آیین اجرا میشود و یکی از عناصر این آیین تماشاگر است. یعنی تماشاگر میآید که با گروه تعزیه در بزرگداشت امام حسین(ع) یا دیگر کسانی که تعزیه راجع به آنها اجرا میشود، مشارکت کند. کما اینکه الان هم اگر شیپور تعزیه در خیابانی زده شود، به اندازه تکیه دولت آدم بیننده پیدا میکند.
اما اینکه تعزیه امروزه همان مخاطبی را ندارد که در دوره قاجار داشته، باید بگویم درست است. زیرا ما امروز سینما، تلویزیون، تئاتر و بسیاری وسایل ارتباط جمعی دیگر داریم و فرصتی برای اینکه تنها تفریح و سرگرمی مردم تعزیه رفتن باشد، البته دیگر وجود ندارد، زیرا زندگی در ایران مدرن و همه چیز آن عوض شده است.
اما از زمانی که تشکیلات اداری در ایران قدرتمندتر شده است، هیچ سازمانی به تعزیه نگاه جدی نداشته است و برای احترام به یک چنین هنر یکتایی کار بنیادی نکرده است. البته ما پیشنهاداتی هم دادیم. مثلا خود من در سال 66، در سرمقاله شماره اول مجله نمایش پیشنهاد دادم بنیاد تعزیه در ایران درست شود تا بتواند به طور مستقل به تعزیه رسیدگی کند.
از آن موقع تاکنون بیش از بیست سال گذشته است، اما هیچ کس به آن وقعی ننهاد. بارها این موضوع در مقالات و سخنرانیهای متعدد گفته شد، اما هنوز هم هیچکس حاضر به سرمایهگذاری در این کار نشده است. هرچند نگرانی از بابت از بین رفتن تعزیه وجود ندارد. تعزیه جای خودش را دارد. چنانکه حتی در دوره پهلوی هم که با تعزیه مخالفت میشد، تعزیه از بین نرفت و وجود داشت و تا امروز راه خودش را ادامه داد.
بااینحال امروز این نگرانی بوجود آمده که تعزیه از راه اصلیاش منحرف شده است. به دلیل اینکه تعزیهخوانهای امروزی، جدا از تعزیهخوانی منبع درآمد دارند و اگر فرصتی پیش بیاید، تعزیه میخوانند و اگر هم پیش نیاید، نگران نیستند.
در چنین شرایطی تعداد تعزیهخوانهای حرفهای که جز از راه تعزیهخوانی زندگی نمیکنند، بسیار کم است. لذا این نگرانی پیش آمده که این هنر به صورت حرفهای در معرض خطر قرار بگیرد، بدان معنی که تعزیه از معیارهای اصلیاش منحرف شود نه اینکه از بین برود. زیرا تعزیه از بین نمیرود همان طور که دین و ایمان از بین نمیرود.
البته من با ورود دولت برای حمایت و پشتیبانی از تعزیه موافق نیستم. چه نیازی است که الان مثلا وزارت ارشاد یا سازمان تبلیغات تصمیم بگیرد برای حفظ تعزیه یک بنیاد درست کند. زیرا متاسفانه در ایران رسم شده که هرجایی بخواهد برای کاری سرمایه گذاری کند، اجازه دخالت در آن کار را هم به خود میدهد، در نتیجه بهتر است برای تعزیه سرمایهگذاری نشود تا دخالتی هم در آن نشود. اینکه تا امروز هیچ پشتیبانی از تعزیه نشده البته از این جهت بهتر است که به تعزیهخوان ها اجازه می دهد کار خودشان را بکنند.
اگر تعزیهخوان را به حال خود بگذارند، آنها هم از آنجا که خوشبختانه با پژوهشگران تعزیه میانه خوبی دارند و حتی تعدادی از خودشان هم تعزیهشناس هستند، میتوانند تعزیه را سامان دهند.