مردم را با زیباییهای دین آشنا میکنیم
19 ارديبهشت 1389 ساعت 9:30
عبدالمجید رکنی یکی از دستاندرکاران تولید برنامه تلویزیونی «سمت خدا» است که در گفتگو با خیمه به جایگاه این برنامه و مباحث مطرح شده در آن اشاره میکند و از بازتابهای برنامه در جامعه سخن میگوید.
فرهنگ-پژمان: برنامه سمت خدا، مدتی است که هر روز قبل از اذان ظهر از شبکه سه سیما پخش میشود. این برنامه کار مشترکی است از آقایان عبدالمجید رکنی و محمدرضا ماندگاران. از آنجایی که این برنامه جایگاه ویژهای در سیما به خود اختصاص داده است، تصمیم گرفتیم جویای اطلاعات بیشتری از این برنامه شویم و از دریچه ذهن و نگاه سیدعبدالمجید رکنی این برنامه را بررسی کنیم.
رکنی تحصیلاتش را در رشته مهندسی نفت گذرانده است و هم اکنون در مقطع فوقلیسانس مدیریت فرهنگی تحصیل میکند. او از سال ۸۰ وارد صداوسیما شده و از آنجا که علاقه ویژهای به مباحث فرهنگی و دینی داشته، جذب گروه معارف صداوسیما شده است. بیشتر برنامههایی که وی تولید کرده است گفتوگومحورند؛ مثل: پرسش، سمت خدا، تا چشمه رضوان و بسیاری از برنامههای زنده شبکه سه در ایام شهادت امام رضا(ع)، شبهای قدر و ... . رکنی دیدگاههای جالبی را مطرح کرده است که در ادامه میخوانید.
*عمدهترین نکته در طرح مباحث دینی از نگاه شما چیست؟
- در حوزه تبیین مسائل دینی مهمترین نکته را مسئلهشناسی میدانم؛ یعنی اگر مسئله مخاطبمان را بدانیم بهتر میتوانیم به او کمک کنیم تا اینکه یک سری از معارف دین را بدون نیازسنجی به مخاطب عرضه کنیم و به قول معروف در و لولا با هم جور میشوند. خیلی وقتها مسائلی را مطرح میکنیم که پاسخی به پرسشها و نیازهای مخاطب نیست، بنابراین مخاطب باید قصد قربت کند تا به آنها گوش کند! که ممکن است برای خودش خیلی مفید نباشد. در حوزه احکام هم باید ببینیم مخاطب چه میخواهد و پرسش او چیست، سپس آن را مطرح کنیم. برای من پرسش دینی و پیدا کردن پاسخ مهمتر است، ممکن است علمای ما صد سال پیش به پرسشهایی پاسخهای خوبی داده و مردم هم به این پاسخها قانع شده باشند؛ ولی امروز تحولات در همه عرصهها رخ داده است و آن پاسخها قانعکننده نیست.
*در پرونده کاری شما برنامههای مختلفی دیده میشود که هر کدام مخاطب خود را داشته؛ اما سمت خدا جایگاه ویژهای پیدا کرده است، این برنامه چطور متولد شد؟
- من تجربه تولید برنامههای معارفی بسیاری را داشتم، اما وقتی سمت خدا به من پیشنهاد شد، سعی کردم از تجربیات گذشته استفاده کنم تا برنامهای متفاوت تولید و پخش شود. برنامههای معارفی پیش و پس از اذان، فضای احساسی خاصی را به بیننده القا میکنند، اما عقیده دارم چیزی که بیشتر مورد نیاز است تعقل و تفکر است هر چند تفکر خشک باعث دلتنگی میشود و باید احساس همراه داشته باشد، اما اینکه احساس اصل باشد و تفکر فرع یا به عنوان چاشنی باشد یا اصلاً نباشد آفتی است هم برای برنامههای تلویزیونی و هم برای برنامههای مذهبی، بنابراین برنامهای طراحی و چند هدف مختلف را دنبال کردیم که در آن بحث تکریم پرسشگر مد نظر باشد.
هر روز را به یک کارشناس اختصاص دادیم تا بینندگان با آنها ارتباط بصری و شنیداری برقرار کنند تا وقتی احساس کردند این کارشناس پرسشهایی که در ذهن دارند را پاسخ میدهد او را انتخاب کنند و به صورت تصادفی مقابل تلویزیون ننشینند. قصد ما این نبود پنج روز هفته مخاطب را به بهانههای واهی دنبال خودمان بکشیم، اگر بیننده احساس نیاز کند از بین این چند جنسی که فراهم کردهایم انتخاب میکند.
از طرفی برای کارشناسان هم ارزش قائل شدیم و یک روز در هفته، رسانه ملی را در اختیار آنها قرار دادیم تا برنامهریزی و مطالعه کنند و خود را در برابر پرسشگران پاسخگو بدانند.
در برنامه سمت خدا جایگاه کارشناس و پرسشگر را تثبیت و تکریم و دیگر اینکه مباحث ساده و روان را برای کسب معارف دینی در زندگی روزانه انتخاب کردیم.
*یعنی همانطور که اسلام دینی است بر مبنای سهولت و آسانی، سمت خدا هم این هدف را دنبال میکند؟
- بله. ما سعی کردیم مردم را با زیباییهای دین آشنا کنیم، مثلاً از کسانی که به پیامبر اکرم (ص) ایمان آوردهاند نشنیدهایم که بگویند چقدر برهان نظم را زیبا ثابت کرد و چون برهان نظم را ثابت کرد اشهد ان لا اله الله ... یا چقدر برهان صدقین را زیبا ثابت کرد! هرگز اینگونه نبوده است، بلکه همه مسلمانان مجذوب آموزههای دین و اخلاق پیامبر (ص) شدند، یعنی پیامبر (ص) که دعوت به نبوت میکند با یتیمها مینشیند، با فقیران ارتباط دارد، مهماننواز و با کودکان مهربان است، به زنان احترام میگذارد و امین، درستگفتار و درستکردار است.
شاید ۱۰ آموزه دینی که مثلاً در سوره انعام آمده است مثل دزدی و فحشا نکنید، بچههایتان را نکشید، مال یتیم را نخورید و ... مورد پذیرش هر فطرت پاکی است، پس آنها که ایمان آوردند ابتدا این آموزههای زیبا را دیدند و بعد که اسلام آوردند، پرسیدند باید چه کنیم؟ باید نماز بخوانیم؟ چطور بخوانیم؟ و ... .
اول باید اسلام را اثبات و دلبستگی به اسلام را قطعی کنیم، سپس بگوییم که باید نماز بخوانیم و روزه بگیریم.
برای نشان دادن زیباییهای دین در برنامه به موضوعات مختلفی پرداختیم؛ مثلاً رابطه ما باید با خدا چگونه باشد؟، چرا باید بنده خدا باشیم؟، چرا باید خدا را عبادت کنیم؟ و زیباییهای عبادت چیست؟
روزی سیره و اخلاق پیغمبر (ص) را بررسی میکنیم، چون هر کس پیغمبر را میدید به اسلام ایمان میآورد، هماکنون هم اگر سیره ایشان را بگوییم دلهای زیادی به سمت ایشان متمایل میشود.
ما یک تجربه آزمایشگاهی کوچک انجام دادیم، ظرف تلویزیون کوچک است و هر چند آینه خوبی برای پیغمبر (ص) نیست، اما میتواند پیامهایی را به شما انتقال دهد. جالب است بدانید کلیمی، زرتشتی و مسیحی برای ما پیام فرستادهاند و این به شبکه سه، زیبایی دکور و کارشناس برنامه مربوط نمیشود، بلکه به محتوای برنامه ارتباط دارد. همین پیام را پیامبر (ص) بیان و مشرکان را مسلمان کرده است، اگر ما هم این پیام را درست مطرح کنیم، میتواند تأثیرگذار باشد.
*عمدهترین مباحثی که در این برنامه مطرح میشود، چیست؟
- در این برنامه معارف دینی مورد نیاز برای زندگی را مطرح میکنیم. فرقی نمیکند بیننده، خانم خانهدار در خانه یا آقای پزشک در محل کارش باشد، مثلاً وقتی از حسد و راههای دور کردن آن، ترک گناه، لذت بندگی خدا و رفتار نیک صحبت میکنیم هر دو گروه به آن نیاز دارند. سمت خدا سعی کرده است ساده و روان مباحثی را در زندگی جاری کند.
برنامه هفت آسمان از شبکه سه روزهای جمعه پخش میشود و حاجآقا محمدی به پرسشهای اعتقادی که تخصصیتر است و برای بعضی از افراد پیش میآید پاسخ میدهند که ممکن است در زندگی امروز ما کاربرد نداشته باشد، ولی علم و دانشی است که دانستن آن خوب است.
*اشاره کردید به بازتابهایی که در زمان پخش برنامه داشتید و همچنان دارید بعضی از مخاطبان شما پیروان سایر ادیان آسمانی هستند بعضی از آنها هم اهل تسنن اما عمدهترین نکاتی که مخاطبان به شما انتقال میدهند از این لحاظ که در برنامه پرداخته شود چه مسائلی است؟
- بیشترین کمکی که در این ارتباطها از ما خواسته میشود هدایت بینندهها برای عمل به معارف دینی است که میدانند. بسیاری از مخاطبان ما میدانند خواندن نماز واجب است، ولی میگویند از نماز خواندن لذت نمیبریم و خواندن نماز را به زمان دیگر موکول میکنیم و به اصطلاح در نماز کاهل هستیم یا دوستانم نماز خواندن مرا مسخره میکنند، پس شکی ندارند که نماز خواندن واجب است، اما شیوه عمل را نمیدانند یا بسیاری میدانند غیبت و دروغ، روابط غیرشرعی با جنس مخالف و ... گناه است و تا حالا از کسی نشنیدهایم که با این کارها موافق باشد فقط شیوه دوری از این گناهان را نمیدانند.
شخصی در تماس با برنامه عنوان کرد در روستای ما هیچ مجلس دید و بازدیدی نیست که در آن غیبت نباشد. من باید چه کنم؟ اگر بخواهم این غیبتها را نشنوم باید درِ خانهام را قفل کنم و در هیچ مجلسی شرکت نکنم، پس او میداند که غیبت بد است و ما باید راهکاری به او ارائه کنیم که زندگی خوبی داشته باشد.
بعضی سؤال میکنند وقتی امتحان الهی برای انسانها پیش میآید باید چگونه با آن برخورد کنند. این امتحانات از طرف خداست، برای بالا بردن درجه ایمان ما. مثلاً کسی پس از سالها امید و آرزو صاحب فرزندی که از لحاظ ذهنی و حرکتی دچار اشکال است، میشود خانواده هم در وضعیت اقتصادی خوبی نیست. بیماری فرزند از یک طرف و مشکلات مالی از طرف دیگر باعث میشود انسان به مرز ناشکری از نعمتهای خدا برسد با اینکه میداند ناشکری درست نیست.
این برنامه کمک میکند تا مخاطبان روی رفتارهای خود مدیریت دینی داشته باشند، یعنی خدا را در جایجای زندگی حاضر بدانند و اینکه این خدا خدایی نیست که ما را فراموش کند.
*معمولاً چه تعداد از بینندگان وقت خود را صرف دیدن این برنامه میکنند؟
این برنامه در روز متوسط پنج هزار پیام دریافت میکند که برای برنامهای با این مختصات، عدد زیادی است. این برنامه را نمیتوان با برنامه آقای فردوسیپور که شبی یک میلیون پیام دریافت میکند، مقایسه کرد به چند علت که عرض میکنم یکی اینکه این برنامه مسابقه ندارد تا انگیزهای برای پیام دادن مردم شود، دوم اینکه اسم مخاطب را نمیخوانیم در صورتی که برای بسیاری خواندن اسمشان در یک برنامه تلویزیونی مطلوبیت دارد و سوم اینکه در این برنامه پیام تشکر نمیخوانیم که مثلاً بگوییم فلانی از برنامه ما تشکر کرد.
ما در این برنامه مباحث مختلفی را بیان میکنیم، مثلاً یک روز به سیره زندگی پیامبر (ص) در خانواده اختصاص دارد یا اخلاق اجتماعی و ... .
یک روز درباره زندگی و بندگی صحبت میکنیم و چگونگی تلاقی این دو با هم، یک روز هم درباره گناه و آثار آن و شرایط توبه صحبت میکنیم، یک روز هم مباحث خانوادگی مطرح میشود.
بیشتر از ۳۰۰ مورد پیام با مضمون اینکه با دیدن این برنامه شروع به نماز خواندن کردم یا گناهی را تکرار میکردم و این گناه را با صحبت آن روز شما در برنامه کنار گذاشتم، داشتهایم.
بعضی پیام میفرستند که با دیدن این برنامه از ابتدا تا انتها گریه کردم، چون داستان زندگی من بود و پیامهای مختلف دیگر...
بنابراین احساس میکنم رسالت ما در هدایت افراد بسیار پیچیده است و این رسالت اتفاق افتاده است و همچنان ادامه دارد. ما برای تکتک پیامها و ایمیلها ارزش قائل هستیم و همه آنها را میخوانیم و به آنها پاسخ میدهیم.
وقتی کسی مینویسد، من ۳۰ سال نماز نمیخواندم و با دیدن برنامه شما نماز خواندن را شروع کردم دلیلی ندارد که دروغ بگوید، پس حتماً این برنامه تأثیر داشته که البته لطف خداوند بوده است.
*این سبک برنامههای معارفی چه جایگاهی در صداوسیما دارند و چقدر برای اینطور برنامهها بودجه و انرژی صرف میشود؟
- من بحث بودجه را از این مقوله جدا میدانم. ممکن است برای کار نمایشی به علت ساختاری که دارد بودجه زیادی صرف شود، ولی برای یک برنامه گفتوگویی بودجه زیادی لازم نیست. به نظر من دو نکته باید در صداوسیما مدنظر باشد، یکی اینکه برنامهسازان نسبت به محتوا وسواس داشته باشند، پس تأمین این محتوا ملزم به پول خرج کردن نیست. نکته دیگر توجه به جایگاه پخش این برنامههاست چون یک برنامه معارفی در تلاقی با یک برنامه نمایشی به علت همزمانی ساعت حذف میشود که این قاعده خوبی نیست و برای برنامه سمت خدا هم پیش آمده است. تأکید میکنم، تکریم برنامههای دینی مورد نیاز مردم در تلویزیون در نظر گرفته نمیشود!
*آقای رکنی به برنامه خودتان چه نمرهای میدهید؟
- بینندگان باید نمره بدهند. ضمن اینکه من با مخاطبان برنامه ارتباط دارم، ایمیلها را میخوانم و حتی تلفنی با برخی از آنها در ارتباط هستم. پس این برنامه برای مردم میدانم و نظر آنها برایم اهمیت دارد و هر نمرهای که آنها بدهند قبول است.
کد مطلب: 12894
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/12894/مردم-زیبایی-های-دین-آشنا-می-کنیم