مجالس عزاداری امام حسین(ع) در ساختن جامعه صالح نقش مهمی ایفا می کند
گفت و گوى اختصاصى خیمه با شهید سید محمد باقر حکیم قبل از عزیمت به عراق
30 آبان 1386 ساعت 21:17
گفت و گوى اختصاصى خیمه با شهید سید محمد باقر حکیم، قبل از عزيمت وى به عراق دربارهى هيئآت، عزادارى، مقتلخوانى، انحرافات و بدعتها با ایشان صورت گرفته است.
111 روز از بازگشت سید محمد باقر حکیم به عراق هفتم شهریور 1382 مصادف با در روز ولادت امام محمد باقر (ع)، پس از پایان نماز جمعه انفجار مهیبی خارج از حرم حضرت علی (ع) در نجف اشرف همه را شوک زده کرد و در این انفجار 85 نفر از جمله سید محمد باقر حکیم رئیس مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق به شهادت رسیدند.
اين گفت و گوى اختصاصى، قبل از عزيمت وى به عراق دربارهى هيئآت، عزادارى، مقتلخوانى، انحرافات و بدعتها با ایشان صورت گرفته است.
سيّد محمّد باقر حكيم در مقتل خوانی مشهور بود و بدين سبب در ميان خاص و عام و بويژه در ميان مردم عراق، شهرت فراوانى دارد...
نظر شما دربارهى شيوههاى جلوگيرى از انحرافات در مراسم عزادارى امام حسين(ع) چيست؟
مجالس عزادارى امام حسين(ع)، از مهمترين برنامههايى است كه اهلبيت(ع) براى تربيت پيروانشان و رسيدن آنها به درجات بالاى فكرى و اخلاقى و نفسى و معنوى، تأكيد كردهاند.
اين مجالس در ساختن جامعهى صالح، محافظت از اين جامعه و استمرار آن، نقش بزرگى را ايفا مىكنند؛ چنانچه نقش بزرگى در تأثير بر محافل پيرامون اين جامعهى صالح و پيوند و ارتباط جامعه با اهلبيت(ع) را دارا مىباشند.
اين مجالس، به صورتى واضح، از يك جهت حقّى را كه اهلبيت عليهمالسلام از آن بهرهمند بودند و يا حقى كه اهلبيت(ع) داشتهاند، آشكار مىكند و از جهت ديگر، بيانگر مظلوميت اهلبيت(ع) است.
مجالس عزادارى، نمادى است براى بيان اين حق و اين مظلوميت و به همين دليل است كه تمامى مراسم عزادارى، در چارچوب مراسم عزادارى امام حسين(ع) قرار مىگيرد. بنابراين اگر اهلبيت مىخواستند كه براى پيامبر اكرم(ص) و يا حضرت على(ع) و يا حضرت زهرا(س) اقامهى عزا كنند، در چارچوب عزادارى امام حسين(ع)، اقامهى عزا مىنمودند.
وقتى به اين تنوّع و گوناگونى برگزارى مراسم دقت مىكنيم، درمىيابيم كه اين تنوع، گاهى به صورت زيارتى است كه پيروان اهلبيت(ع) انجام مىدهند و گاه با برپايى مجالس عزا و سوگوارى و در آن مجالس از حادثهى كربلا، از آنچه بر اهل بيت گذشته است، از دردها و سختىها و مظلوميت آنها، همچنين غم و اندوهى كه بر آنها روا داشتهاند گفته مىشود اين تنوع، نقش بزرگى در ساختن جنبههاى گوناگون در شخصيت انسان دارد، به گونهاى كه برخى از اين آيينها به ساختن جنبههاى فكرى و فرهنگى و برخى به ساختن جوانب روحى و عاطفى و برخى به ساختن جنبههاى فرهنگى و عقيدتى انسان مرتبط به اهلبيت مىپردازد؛ هم چنان كه برخى از آنها به ساختن جنبههاى سياسى فرد مىپردازد به گونهاى كه پيمان ميان وى و اهلبيت را هدايت مىكند؛ بخصوص در قرائات زيارت اهلبيت، كه خود نوعى پيمان و رابطه و پيوند با اهلبيت به شمار مىآيد. اين نوع از زيارت، نقش بزرگى در تحقق اين هدف دارد به همين خاطر است كه صيانت از اين شعائر و دور نگاه داشتن آنها از اين انحراف، بسيار مهم است. علت اهميت آن، نقش بزرگى است كه در تاريخ و تكوين جامعهى اهل بيت دارد، براى اينكه همچنان مؤثر و كارا باقى بماند موظّف به محافظت از آن هستيم. بنابراين اگر بخواهيم به سؤال دربارهى حفظ شعائر حسينى از انحراف جواب بدهيم، لازم است به بعضى نكات اشارهاى داشته باشيم:
نكتهى اول، تأكيد بر ضرورت التزام به روشهايى است كه اهلبيت(ع)، در احاديث متعدد و منصوصهاى كه به ما رسيده، بيان فرمودهاند. بديهى است كه عزادارى براى امام حسين(ع) نوعى عبادت است و انجام عبادات در چارچوب تعيين شدهى خودش صورت مىگيرد. براى انسان جايز نيست هر طورى كه مىخواهد نماز بخواند، بايد آنطور كه اسلام بيان كرده عمل كند، مانند حج و ديگر عبادات، پس روشن شد كه عزادارى امام حسين(ع) نيز اينچنين است. پس يكى از روشهاى جلوگيرى از انحراف در نقل واقعهى كربلا و اقامهى عزاى امام حسين(ع) التزام به روشهاى منصوصهى زيارت ورعايت مواردى است كه براى عزاى امام حسين(ع) بيان كردهاند.
نكتهى دوم، نقش علماى دين است؛ علمايى كه به اسلام و احكام آن آشنا هستند و اين نقش، يك نقشِ اِشرافى و نظارتى است. درست است كه شعائر حسينى را همهى مردم مسلمان، زنان و مردان، جوانان و نوجوانان و تقريبا همهى مردم - از هر طبقهاى - برپا مىكنند، ولى به جهت آنكه اين مجالس، مجالس دينى و مرتبط با اسلام هستند، حضور علماء و اِشراف آنها بر آنچه در اين مجالس مىگذرد، لازم است. اين حضور، روشهاى صحيح عزادارى را تضمين مىكند؛ چنانچه اعمال عبادى تحت نظر يك عالم دينى، صورت صحيح به خود مىگيرد.
نكتهى سوم و مهم در اين بحث، تلاش براى تربيت كادرهايى است كه مسؤوليت اين مراكز، مؤسسّات و هيأتها را - كه اقامهى عزا مىكنند - به عهده دارند. كادرى كه سرپرستى و مسؤوليت يكى از مراكز دينى، مانند حسينيهها و مدارس دينى را به عهده دارند، بايد به مسائل صحيح اسلامى آشنا باشند و نسبت به اهدافى كه امام حسين(ع) براى آن اهداف قيام كردهاند، شناخت صحيحى داشته باشند؛ بديهى است تأكيد اهلبيت بر تشكيل اين مجالس، به خاطر نيل به همين اهداف بوده است.
اگر تربيت اين افراد به صورتى صحيح انجام پذيرد، اين خود تضمين مهمى براى مجالس عزادارى در برابر انحرافات است.
نقش مرجعيت در صيانت از شعائر حسينى چيست؟
مرجعيّت دينى، چنانچه مىدانيد به عنوان نائب امام عصر(عج) مطرح است و نقش عمده و حسّاسش در حفظ و صيانت از اركان شريعت اسلامى و انجام مراسم اسلامى، علىالخصوص برپايى شعائر حسينىست. در يك بررسى كوتاه، نقش بزرگ مرجعيّت را در خلال چند امر مهم و اساسى بيان مىكنم:
امر نخست: شركت و حضور مراجع در مجالس مذهبى، با توجه به تفاوتهايى كه از حيث درجات مختلف علمىشان مطرح است. اين حضور، تأثير مهمى در آنچه «جلوگيرى از انحراف» ياد شده، دارد.
حضرت آيتاللّه العظمى حكيم(ره) 15روز اول ماه مبارك را در منزلشان اقامهى عزا مىكردند؛ ايشان هر روز براى يك معصوم(ع) ذكر مصيبت داشتند، تا اينكه شب پانزدهم ماه مبارك با جشن براى ميلاد امام حسن(ع) مجلس ختم مىشد. همچينن به مناسبت شهادت امام صادق(ع) و در ايام زيارت مخصوصه، اقامهى عزا مىكردند. ايشان به زيارت نيمهى اول شعبان، زيارت عرفه و عيد اضحى اهتمام فراوان داشتند.
همچنين يكى از افرادى كه اهتمام جدى به زيارت و اقامهى عزا مىورزيد، شهيد صدر بود؛ هر شب جمعه در منزل ايشان، اقامهى عزا مىشد. شبهاى جمعه، برنامهى زيارت امام حسين(ع) و اقامهى عزا براى امام كاظم(ع) از برنامههاى هميشگى ايشان بود.
قبل از آقاى حكيم، مراجع ديگرى از جمله: آيتاللّه سيد ابوالحسن اصفهانى، آيتاللّه شيخ ميرزا حسين نايينى، جزو افرادى بودند كه در مناسبات معيّن و مشخص در منازل خود اقامهى عزا مىكردند.
امر دوم: ابراز علاقه، ايجاد ارتباط و بيان عشق به هيأتهايى كه اين آيينها را برپا مىكردند؛ چه از طريق استقبال از هيأتها و چه از طريق كمك كردن به آنها و هدايت و راهنمايى آنها، يا شيوههاى ديگرى كه بيانگر ارتباط مراجع با اين آيينهاست؛ به نحوى كه آنها را از قضاياى زيربنايى مىدانستهاند.
امر سوم: هرگاه كه اين شعائر، با سركوب حاكمان ستمگر مواجه مىشد مراجع به دفاع از آن مىپرداختند؛ به عنوان مثال، آن چه در ايران در دوران رضا خان پهلوى مشاهده كرديم، كه آيينهاى سوگوارى اباعبداللّه(ع) دچار پىگرد و سركوب شديد گرديد، علما در دفاع از آن نقش مهمى ايفا كردند.
همچنين در عراق در دورههاى مختلف، چه در دوران سلطنت يا در زمان عبدالكريم جاسم يا بعد از آن در زمان جمهورى؛ البته شديدترين آن در زمان حزب بعث بود. نقش علما در اين زمان، آن قدر برجسته است كه بعضى از آنان به خاطر دفاع از اين شعائر به مدت 20سال به زندان افتادند و حتّى بعضى از ايشان در اين راه كشته شدند.
امر چهارم: عملكرد مرجعيت در پيشبرد اين شعائر است؛ مراجع با توجه به دگرگونىهاى وضع زمان، هيچگاه از روى تحجّر و جمود، بر يك روش خاص اصرار نورزيدند. در عهد مرحوم آيتاللّه حكيم(ره) وضعيت بهگونهاى شد كه بسيارى از نوجوانان و جوانان دانشگاهى در مراسم عزادارى شركت مىكردند و مرحوم آيتاللّه حكيم(ره) هميشه يك هيأتى را به نمايندگى از خودشان براى شركت در اين هيئآت مىفرستادند كه من نيز يكى از افراد آن گروه بودم و در آن هيأتها سخنرانى مىكردم. البته برگزارى باشكوه جشنها و اعياد تولد ائمّه(ع) - كه در تاريخ عراق بىسابقه بود - باعث پيشرفت و هماهنگى برگزارى اين مراسمها با حال و هواى آن زمان را داشت. اجراى اين جشنها كاملاً با برنامه بود و باعث نوعى مقبوليت بين جوانان گرديد.
سؤال بعدى دربارهى خواندن «مقتل» است؛ حضرتعالى سنت «مقتل خوانى» را در عراق باب كرديد؛ چه عامل يا عواملى باعث استمرار اين سنت شد؟
خواندن مقتل، پيشينهى عميق تاريخى دارد. بسيارى از علما كتب مقتل تأليف كردهاند تا شعائر حسينى احيا گردد و آنچه ما اكنون مىبينيم، نتيجهى استمرار و زحمات طاقت فرسايى است كه پيروان اهل بيت كشيدهاند. اين سنت - چنان كه شنيدهام - با آيتاله العظمى شيخ محمّد جواد بلاغى، كه از علماى بزرگ و از مدافعان اسلام بوده، شروع شده است. او آثار بسيارى در تفسير، كلام و گفتگوى با اديان الهى دارد.
وى مقتل خوانى را در كربلا شروع كرد و سپس سيد مقرّم آن را ادامه داد؛ كه البته ايشان در اواخر عمر، چون مبتلا به بيمارى بودند و قادر به خواندن مقتل نبودند، پس از من خواسته شد كه اين كار را ادامه دهم و من هم ملتزم به آن شدم؛ كه مرحوم سيد مقرّم نيز در آن مجلس حاضر مىشد. البته اين سنّت حسنه، پس از تبعيد نيز ادامه يافت. خواندن مقتل در احياى سنت عزادارى، نقش بزرگى ايفا كرده و باعث زنده نگه داشتن تاريخ كربلا و مصائب امام حسين(ع) شده است.
شيوههاى مقتلخوانى در بيوت علما و مراجع متفاوت بوده؛ مثلاً مرحوم مقرّم از روز پنجم شروع مىكرده و تا روز نهم ادامه مىداده و سپس، روز دهم به كربلا مىرفته است. در نجف و در منزل بعضى از علما، از زمان حركت امام حسين(ع) از مدينه تا زمان واقعهى كربلا، خوانده مىشده است.
در بيت مرحوم كاشفالغطاء و قرشى و شيخ نصّار، نيز مقتل خوانى مرسوم بوده و هميشه خوانده مىشده است. ادامه دارد.
کد مطلب: 139