چند دهه دعا و مناجاتخوانی در تهران در گفتوگو با حاج ماشاءالله عابدی
میراث شیخ زاهد
10 اسفند 1391 ساعت 12:18
حاج ماشاءالله عابدی، این شبها در مسجدالشهدای تهران دعا میخواند و از رفت و آمد پرشور مردم به این مسجد قدیمی در گذرگاه شهید محلاتی، میشود فهمید که مجلس نورانی و مصفایی در آنجا شکل میگیرد. حاج ماشاءالله که خود معلمی متواضع و خطیبی پردانش است، تربیتیافته مکتب سیدعلی میرهادی، مناجاتخوان برجسته مسجد امینالدوله تهران است و مجلس او در مسجدالشهدا نیز ادامه دعاخوانی میرهادی در مسجد قدیمیاش در حوالی چهارراه مولوی به شمار میرود.
ماهنامه خیمه / حامد اردستانی: حاج ماشاءالله عابدی، این شبها در مسجدالشهدای تهران دعا میخواند و از رفت و آمد پرشور مردم به این مسجد قدیمی در گذرگاه شهید محلاتی، میشود فهمید که مجلس نورانی و مصفایی در آنجا شکل میگیرد. حاج ماشاءالله که خود معلمی متواضع و خطیبی پردانش است، تربیتیافته مکتب سیدعلی میرهادی، مناجاتخوان برجسته مسجد امینالدوله تهران است و مجلس او در مسجدالشهدا نیز ادامه دعاخوانی میرهادی در مسجد قدیمیاش در حوالی چهارراه مولوی به شمار میرود.
حاج ماشاءالله، مجالس پراکنده دیگری هم دارد که اغلب هرچند خصوصی نیستند، اما خود او اصراری بر پرشمار شدن مخاطبانش ندارد. گاهی مجالس دعاخوانی او در ماه مبارک، ماههای محرم و صفر و سایر مناسبتهای مذهبی سال در خانههای علاقهمندان به اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام در محدوده خیابان ایران برپا میشود و او همراه با معدودی از افراد مخلص، جلسه قرائت زیارت عاشورای سیدالشهدا علیهالسلام را در فضایی بسیار روحانی و ملکوتی برگزار میکنند.
این دعاخوان که عضو هیأت مدیره بنیاد دعبل خزاعی نیز هست، نظراتی در باب دعاخوانی و مداحی دارد که بیش از همه حساسیت او نسبت به پاکیزگی محیط دعا و سلامت نفس مناجاتخوانان را نشان میدهد. او معتقد است که مداح و دعاخوان باید درباره اتفاقات و مسائل روز کشور هشیار و حساس باشد، اما دخالت و موضعگیری سیاسی در حین دعا به صلاح او و مخاطبانش نیست و او را از مسیر اصلی منحرف میکند.
* * *
مجالس مناجاتخوانی از کجا شروع شد و منش و رفتار کسانی که مناجات میخواندند مثل حاج سیدعلی آقای میرهادی که در مسجد امینالدوله جلساتشان برگزار میشد، چگونه بود؟
حضرت امام هادی علیهالسلام در زیارت جامعه کبیره میفرمایند: «اِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ اَوَّلَهُ، وَاَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ، وَ مَعْدِنَهُ وَ مَاْویهُ وَ مُنْتَهاهُ» هر خیری که در میان باشد اول، وسط و آخر و مرکزش ائمه علیهمالسلام هستند. مناجات و مناجاتخوانی هم یکی از خیرات است. هرکسی بخواند، منشأش آنها هستند. در عین حال که اولین آن هم از جهت اجرا خود ائمه اطهار علیهمالسلام هستند؛ یعنی به بیان دیگر اگر اهل بیت علیهمالسلام مناجات نکرده بودند، اگر مناجاتی از آنها نبود، الان کسی چیزی نداشت که بخواند. مثلاً دعای ابوحمزه ثمالی توسط امام سجاد علیهالسلام خوانده شده یا دعای کمیل و مناجات شعبانیه که منتسب به امیرالمومنین علیهالسلام است و یا دعای افتتاح که منسوب به امام زمان عجلالله تعالی فرجهالشریف است. پس منشأ همه مناجاتها و خیرات، اهلبیت علیهمالسلام هستند. بنابراین مناجاتخوان از اول خود آنان بودند و اینکه از کی در شهر و دیار و کشور ما متداول شده، به گذشتههای دور برمیگردد. اما در زمان معاصر، نقل شده که آیتالله شاه آبادی بزرگ، استاد حضرت امام رحمهالله علیه در مسجدی که نماز میخواندند؛ یک مدت در مسجد جامع و برههای در مسجد امینالدوله، نظرشان بر این بود که شبهای جمعه دعای کمیل را هم خودشان قرائت کنند. او با همین کار خیلی به گردن جامعه حق دارد. اشارهای هم به هیاتهای مذهبی دارم که باز نقل شده، اینگونه هیاتها که در منازل و حسینیهها برگزار میشود با توصیه آیتالله شاهآبادی شروع شده است. بعد از ایشان شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امینالدوله دعا میخواندند و عدهای هم شرکت میکردند؛ از جمله حاج سیدعلی میرهادی ـ که پای منبر شیخ محمدحسین میخواند.
گویا مناجاتخوانی میراث شیخ بود که بعدها به آقا سیدعلی آقای میرهادی رسید.
بله و این شاگرد، چقدر حق استاد را به جا میآورد. بنده یادم هست بعد از رحلت شیخ محمدحسین زاهد، آقای میرهادی در جلسات شبهای ماه رمضان که در همان مسجد برگزار میشد به هر طریق که شده یاد استادش را گرامی میداشت و برای وی طلب مغفرت میکرد. جالب است بدانید که مسجد امینالدوله منشأ خیرات فراوانی بود. زمانی شیخ محمدحسین زاهد در آنجا نماز میخواند و وقتی ایشان از دنیا رفت، ظاهرا جمعی از متدینین محل خدمت آیتالله بروجردی میروند و از ایشان تقاضا میکنند که آیتالله حقشناس برای امام جماعت مسجد بیایند که ایشان با توصیه امام خمینی رحمهالله علیه به مسجد امینالدوله تشریف میآورند.
پس سرمنشأ دعا و مناجاتخوانی در آن زمان فقط منحصر به این مسجد میشد.
تا آنجایی که من خاطرم هست، زمانی در تهران مجلس دعا منحصر به مسجد امینالدوله و حاج سیدعلی میرهادی بود. خدا حفظ کند حاج منصور ارضی را! ایشان میگفت جوانترین کسی که در مجالس آقای میرهادی حاضر بود، من بودم و بقیه بیشتر پیر و مسن بودند. آقای میرهادی به غیر از ماه مبارک رمضان مجلس دیگری نداشت و فقط در دهه منتهی به اربعین در منزل آقای لبانی، زیارت عاشورا قرائت میکردند. البته ظاهرا مجلس زیارت عاشورای دیگری هم در دهه عاشورا در مسجد بزازها داشتند. مجالس ایشان در زمان طاغوت خلوت بود، ولی بعد از انقلاب مخصوصا زمان جنگ رونق گرفت و تحقیقاً تنها مجلس دعا بود که مردم در آن شرکت میکردند.
آیا مکانیت مسجد امینالدوله در این قضیه بیشتر مورد توجه بود یا دعاخوان و فضای عارفانه مناجاتخوانی او؟
آقای میرهادی، انسان وارسته و بزرگواری بودند و بیش از خواندن، وارستگی ایشان اثر داشت. شاید امروز خیلی از مداحان از نظر صوت از آقای میرهادی بهتر باشند، اما تاثیر او بر قلوب مردم به خاطر مراقبت و زندگی زاهدانهای بود که داشت. نکته دیگر اینکه آقای میرهادی اصلاً اهل پاکت و پول گرفتن نبود.
او با چه شیوهای مجلس خود را اداره میکرد؟
سبک و سیاق جلسات اینگونه بود که اول قرآن خوانده میشد و بعد آقای میرهادی دعا را شروع میکردند و در ابتدای دعا اصلا مشخص نبود که توسل به کدام یک از ذوات مقدسه دارد. بلکه آنچه به قلبش الهام میشد را میخواند. در آخر مجلس هم افراد دیگری مثل شهید جواد رسولی ـ که خیلی پرشور و حرارت میخواند ـ مداحی میکردند.
این مجلس دعا تا کی ادامه داشت؟
مجالس آقای میرهادی تا سال ۶۶ دنبال شد که به علت موشکباران تهران توسط عراق، تمام مجالس از جمله جلسات او تعطیل شد تا جان مردم به خطر نیفتد. در آن زمان برخی از دوستان اصرار کردند بنده در مسجد الشهدا دعا بخوانم که ابتدا اکراه داشتم، ولی بعد راضی شدم. این مجالس در شبهای جمعه با قرائت دعای کمیل و مناجاتخوانی در شبهای ماه مبارک رمضان تاکنون ادامه داشته است. بعد از سال ۶۶ آقای میرهادی برنامهای نداشت و در نهایت در سال بعد در روز عید قربان به رحمت خدا رفت. مزار او هم در امامزاده عبدالله علیهالسلام شهرری واقع شده است.
آیا آقای میرهادی افرادی را به عنوان شاگرد تربیت کرد؟
خیر. اینطور نبود که به شکل رسمی افرادی را تربیت کند تا بعد از خودش دعا بخوانند. خب اشخاص مختلف در جلسات شرکت میکردند، ولی آقای میرهادی برنامه خاصی برای تربیت و آموزش افراد نداشت.
درباره تعبیری که گفته میشود «دعا قرآن صاعد است» توضیح بدهید.
در اوایل انقلاب حضرت امام خمینی رحمهالله علیه، مدت کوتاهی تفسیر سوره حمد را میگفتند که یک قسمت را به تفسیر سوره حمد و قسمتی را هم به مفاتیح و دعا اختصاص میدادند. ایشان در جلسات تفسیر به برخی از شبهات که بعضی از روشنفکرمآبها ایجاد کرده بودند، هم پاسخ میدادند که از جمله شبهات، درباره مفاتیح و دعا بود و حضرت امام در پاسخ به این شبهات به نقل از استادشان فرمودند «دعا قرآن صاعد است» به این معنا که قرآن از طرف خداوند متعال نازل میشود و دعا و مناجات از طرف اهل بیت علیهمالسلام صعود پیدا میکند و به سمت پروردگار صاعد میشود.
برای تربیت قاری قرآن سازمانها و نهادهای مختلفی فعالیت میکنند، کلاسهای آموزشی و مسابقات متعددی هم برگزار میشود. از طرف دیگر برای کسانی که میخواهند به سلک روحانیت در بیایند، تحصیلات حوزوی و آکادمیک وجود دارد. برای مداحی هم کلاسهای گوناگونی هست، اما برای مناجاتخوانی و دعاخوانی چنین اتفاقی نمیافتد. از طرفی عدهای معتقدند بهتر است که در این عرصه آموزشی داده نشود و به همین واسطه فضای مناجات و دعا پاک بماند. شما چه نظری دارید؟
کسانی که قرآن خوب قرائت میکنند، میتوانند دعا را هم صحیح بخوانند. البته در این برهه از زمان صحیح و خوب خواندن دعا برای روحانیون و علیالخصوص مادحین مقدم است، اما اینکه افرادی را به عنوان دعاخوان پرورش بدهیم، از دید من کار درستی نیست. مثلاً یک عده پرورش پیدا کنند که با جمع کردن مردم در نیمه شب، آنها را مورد موعظه قرار دهند. اگر بخواهد به این طریق باشد از شروع آن ناصحیح است. اول فرد باید خودش را بسازد و هدفش هم از سازندگی نباید این باشد که یک روز مردم را نصیحت کند. البته اگر خدا خواست اینطور شد، انجام وظیفه میکند. این کار از دید من صحیح نیست که همانطور که مداح پرورش میدهیم، برویم دعاخوان به این معنا تربیت کنیم.
مداحی نباید شغل شود و به طریق اولیتر دعاخوانی نباید شغل باشد. چرا آقا سیدعلی میرهادی آنقدر اثر وجودی باقی گذاشته است؟ به خاطر اینکه اهل دنیا نبود و برای دعا خواندن یک ریال پول نمیگرفت. به همین دلیل جای دیگر نمیرفت و فقط یک مجلس داشت. بنابراین اگر بخواهیم دعاخوانی را آنگونه که بزرگان ما خواندند، مثل آقای میرهادی و شیخ محمدحسین زاهد و یا آیتالله شاه آبادی ادامه بدهیم، مداحان باید مثل آنها عمل کنند و با دعاخوانی، شغلی برخورد نکنند. البته اگر به عنوان شغل افراد هم باشد، خلاف شرع نیست.
شما از میان ادعیه و مناجاتهای موجود با کدام یک انس بیشتری دارید؟
من کسی نیستم که بخواهم درباره دعا نظر بدهم، ولی مقام معظم رهبری نقل میکنند که از امام خمینی رحمهالله علیه پرسیدم به نظر شما کدام یک از ادعیه برجستهتر است که ایشان فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. البته شاید از این جهت که ما در طول سال و هر هفته توفیق داریم زیارت عاشورا و دعای کمیل را بخوانیم، انس ما با آنها بیشر باشد.
مردم چقدر به خاطر سحرخوانی دعا، ادعیه را دوست دارند؟
مردم وقتی بتوانند دعا را قرائت کنند، انس بیشتری پیدا میکنند؛ مثل دعای توسل که کلمات راحتتری دارد. مردم باید دعاهای دیگر را هم از روی نوشته ببینند تا بیشتر لذت ببرند. باید این فرهنگ در محافل دعا جا بیفتد که کسانی که شرکت میکنند حتما از روی مفاتیح یا نوشته دعا را بخوانند.
با توجه به گرایش بیشتر جوانان به جلسات مناجات و دعا، چرا کمتر مداحان وارد این عرصه میشوند و اگر هم دعا میخوانند کیفیت و اثرگذاری لازم را ندارد؟
بالاخره مجالس شور یا مولودیخوانی، خیلی قید و بند برای مداح و مستمع ایجاد نمیکند و منعیاتی در آن نیست. در این مجالس کسی نمیگوید این کار را انجام نده، این حرف را گوش نده یا این حرف را نزن. مجالس دعا و مناجات محدودیت ایجاد میکند و باید و نباید دارد. از جهت دیگر هم شاید برخی از مداحان جوان از روی بزرگواری ترجیح میدهند کسانی که پیرغلام هستند و یا صلاحیت بهتری دارند، دعا و مناجات را بخوانند.
مرز مشخصي بين مداحي و دعاخواني ترسيم كرديد، اما به گمانم ما بايد مناجاتخوانان زبدهاي براي اين همه مراسم دعا در كشور آماده كنيم كه شايد فراتر از مداحي باشد. كلاسهاي آموزش مداحي هم كه عمدتاً كاسبكارانه و تجاري شده است. در چنين شرايطي چه بايد كرد؟
موافقم كه قدم موثري برنداشتهايم، اما همچنان بر كار كردن مداحان روي دعاخواني پافشاري ميكنم. آنها موظف هستند كه دنبال شعر خوب بروند و دعاها را هم خوب ياد بگيرند. چون آنها عمدتا قرآن ميخوانند، پس دعا را هم بايد ياد بگيرند. اگر مداحان، قرآن را خوب ياد بگيرند، دعا را هم خوب ياد ميگيرند. بنابراين، بايد در محافل قرآني شركت كنند و قرآن را صحيح بخوانند. نبايد بهعنوان اينكه من ميخواهم دعاخوان بشوم، بروم دنبال اين كار. بهعنوان يك مسلمان بايد بنشينیم گاهي دعاي كميل، زيارت عاشورا و دعاي ابوحمزه يا افتتاح بخوانیم. حالا اگر در جايي نياز شد و فنون مناجاتخواني را ياد گرفته بودم و خدا مقدر كرد كه در جمع بخوانم، با يك آمادگي ميخوانم.
شما را با شاخصه معلمي و آموزاندن میشناسند. خيلي از افراد، خودشان را شاگرد شما ميدانند؛ در حاليكه دعاخوان و روضهخوان هم نيستند. شخصاً براي تربيت كساني كه توان اداره كردن يك مجلس دعا را داشته باشند، چه كارهايي كردهايد؟
از سالهاي معلمي، كلاسهاي درس من، خالي از سفارش و يادآوري نبوده است. بالاخره با اشارات و كناياتي دانشآموزان را با نيايش آشنا ميكردم. همين برنامههاي عمومي هم به تعبيري خالي از درس و بحث نيست. زماني ما پاي دعاخواني آقای ميرهادي ميرفتيم و بهطور طبيعي استفاده ميكرديم. همانطور که گفتم او شخصاً هيچ كلاسي نداشت كه عدهاي را بهعنوان آموزش دعاخواني دور هم جمع كند. همه كساني كه ادعاي شاگردي او را ميكردند، فقط ميآمدند پاي دعاي او مينشستند. در مجلس ما هم ميآيند و بهطور طبيعي، نكاتي در آنجا مطرح ميشود. در كنار آن مجالسي داريم كه نكتههاي اخلاقي درباره مداحي و دعاخواني گفته ميشود و به كمك دوستان، كارهايي درباره شعر و شعرخواني انجام ميدهيم. از سالها پیش كلاسهايي از طرف هيأت رزمندگان برگزار ميشود كه چند دورهاش گذشته است. در اين كلاسها موضوعات مقتل، تاريخ اسلام، دستگاههاي موسيقي، شعر و شاعري و آداب مداحي گفته ميشود كه يك گوشهاش را به عهده من گذاشته بودند تا در باب آداب مداحي و دعاخواني صحبت كنم. فکر ميكنم گامهاي موثري برداشته شده است. اين كار، تقريبا شبيه آموزشهاي آكادميك است.
از مداح جهت دهي سياسي نميپذيرند
همانطور كه بزرگان ديني ما از جمله امام رحمهالله علیه گفتهاند، ديانت از سياست جدا نيست. بعد از پيروزي انقلاب، اينكه يك روحاني گوشهاي اختيار كند و كاري به كار نظام نداشته باشد، كمكم به فضيلت تبديل شده بود كه امام گفت، اين قضيه، فضيلت نيست. پيامبر و امامان ما به سياست كار داشتند و قرآن، يك كتاب سياسي است. ميگويد: با كفار مقاتله كنيد. اصل اينكه مداح، روحاني و دعاخوان از سياست جدا باشد، صحيح نيست. بايد در اين وادي حضور داشته باشند. منتها از هركس يك توقعي دارند و از او حرفي را ميخرند. از مداح یا دعاخوان جهتدهي و خطدهي را معمولاً نميپذيرند. او را بهعنوان يك روضهخوان قبول دارند. آنها بايد جهتدهي كلي داشته باشند و وارد جزييات نشوند. خط كلي را بگويند و مخاطبشان را به طرف حمايت از رهبري و نظام جمهوري اسلامي سوق دهند. اگر خلاف اين عمل كنند، حتي ممكن است مردم بر عكس آن را رفتار كنند. اگر انتخابات است، بايد مردم را به شركت در رأيگيري و فرمايشات مقام معظم رهبري سوق بدهند. اگر زماني مداحي بالاي چارپايه ميرفت و شاه را دعا ميكرد، تمام مردم با او مخالف بودند. حالا اگر كسي مقيد باشد كه يك نفر برود بالا نه به جمهوري اسلامي كاري داشته باشد، نه رهبري را دعا كند و نه از شهدا ياد كند، خلاف خواسته جامعه است.
کد مطلب: 17418
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/17418/میراث-شیخ-زاهد
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir