گفتوگوی دعبل با فاضل نظری : بازنگری و نگاه جدید به شعر دینی
23 بهمن 1392 ساعت 8:00
به نظر من، زمان آن رسیده است که تعریف و بازتعریف درستی از مفهوم شعر دینی داشته باشیم و شعر دینی در روزگار ما باید با یک مفهوم موسعتر و گستردهتر تعریف شود و گونهها و مضامین تازهتری را تجربه کند.
در سال ۱۳۵۸ش. در شهر خمین واقع در استان مرکزی متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را در خمین و خوانسار گذراند و برای ادامة تحصیل در رشتههای معارف اسلامی و مدیریت به تهران آمد. تحصیل در مقطع دکترای رشتة مدیریت صنعتی، دبیر علمی جشنوارة بینالمللی شعر فجر و عضویت در شورای ادبیات انقلاب فرهنگستان زبان و ادب مهمترین فعالیتهای ادبی و علمی ایشان است. «اقلیت»، «گریههای امپراطور» و «آنها» نامهای مهمترین آثار اوست.
«فاضل نظری» علاوه بر ریاست حوزه هنری استان تهران، عضو شورای عالی شعر مرکز موسیقی و سرود نیز هست. از او به عنوان شاعر جریانساز دهه ۸۰ یاد میشود. متن زیر گفتوگویی است که «دعبل» دربارة لزوم بازنگری و ایجاد نگاه جدید به شعر دینی با فاضل نظری داشته است.
دعبل: آقای نظری، به نظر شما ادبیات دینی در جایگاه فعلی خود به لحاظ مفهوم، محتوا، مسیر و چشمانداز تا چه اندازه به بازنگری نیازمند است؟
به نظر من، زمان آن رسیده است که تعریف و بازتعریف درستی از مفهوم شعر دینی داشته باشیم و شعر آیینی در روزگار ما باید با یک مفهوم موسعتر و گستردهتر تعریف شود و گونهها و مضامین تازهتری را تجربه کند.
موضوع شعر دینی در ابتدا، برای شعرهایی که در وصف، منقبت یا مرثیة ائمه اطهار و معصومین(ع) سروده میشوند، تعریف شده است؛ ولی ما امروز باید این مفهوم را وسیعتر مدنظر قرار دهیم. اگر چه موضوع منقبت یا مرثیه معصومین(ع) نیز یک موضوع تمامنشدنی است و هر چقدر هم که در اینباره شاعران بنویسند و بگویند، اندک است، اما باید این مفهوم را به موضوعات دیگری هم تسری داد. در واقع کسی که برای پیامبر(ص) شعر میگوید، این شعر محدود به توصیف وجود نورانی حضرت نیست و یا بیان اتفاقات و حوادث تاریخی، بلکه باید به موضوعاتی که ناظر به هدف از بعثت است، نیز توجه شود.
این موضوع دربارة سایر معصومین هم صدق میکند. یعنی اگر پیامبر فلسفة بعثت خود را اتمام مکارم اخلاق ذکر کرده است، اگر کسی برای موضوعات اخلاقی هم خلق اثر هنری کند، به نوعی به شعر آیینی پرداخته است و یا در شعر عاشورایی علاوه بر سرودن شعر دربارة وجود مقدس امام حسین(ع)، برای هدف قیام سیدالشهدا نیز لازم است؛ اما مهمتر از آن پرداختن به فلسفة قیام امام حسین(ع) و موضوعاتی است که بهخاطرش از جان خود گذشتند. با این معنا شعر آیینی تعریفی وسیعتر و گستردهتر دارد؛ یعنی هر شعری که دربارة مبارزه با ظلم و تن ندادن به مذلت و خواری توسط مسلمین باشد، شعر آیینی به حساب میآید. هر شعری که در موضوع اخلاق، احترام به خانواده و ارزشهای اخلاقی و انسانی سروده شود، شعر آیینی به حساب میآید.
با این تعریف بهتر است چارچوبهای شعر آیینی را وسیعتر ترسیم کنیم. همان موضوعی که رهبر فرزانة انقلاب هم در دیدار با شاعران طی سالهای مختلف بارها متذکر شدند و شاعران و اهالی هنر را به ضرورت پرداختن به موضوعات اخلاقی در شعر آیینی توصیه کردند.
بپذیریم که امروز موضوعات اخلاقی و توجه به موضوعات اخلاقی یک ضرورت فرهنگی برای ما به حساب میآید. انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی برای ما بوده و مردم برای موضوعات فرهنگی و اخلاقی مانند استقلال، آزادی و رسیدن به یک حکومت مبتنی بر ارزشهای اسلامی قیام کردند؛ پس پرداختن به این موضوعات ارزشمند است و هم در حوزة شعر انقلاب و هم شعر دینی قابل تعریف است.
کسی که در جامعة فرهنگی امروز نفس کشیده باشد، متوجه ضرورت عنایت به این موضوع و حساسیت این مسئله میشود. اگر بخواهیم انقلاب اسلامی را تعریف کنیم و ارزشهای مورد تأیید دین و آیین تشیع را عرضه کنیم، علاوه بر توصیف شرایط تاریخی و اظهار ارادت به بزرگان دین باید به فلسفة حیات و بعثت و امامت این بزرگان توجه شود. من فکر میکنم، این مسئله، امروز یک نیاز نیست و یک ضروت است؛ کسی که دلش برای موضوع ولایت میتپد، باید برای دغدغههایی که ولی جامعه دارد، به خلق اثر بپردازد.
دعبل: به نظر شما در عرصة شعر دینی تاکنون چه اندازه به این نکات توجه شده و شاعران چهقدر تلاش کردهاند افق دید خود را در شعر آیینی گسترش دهند؟
تلاشهای مؤثری انجام شده است؛ اما اگر مطلوب را به صورت یک قله تصور کنیم، ما هنوز در دامنه هستیم و رضایت دادن به مسیری که پیمودیم، متوقف شدن است؛ راه زیادی تا رسیدن به سر منزل مقصود وجود دارد و من تصور میکنم، امروز شعر آیینی وظیفة مهمتری دارد. شاعران آیینی و شاعران انقلاب باید بیش و پیش از آنکه بخواهند حرفی بزنند، در مقام عمل باید به آن ارزشها پایبند باشند.
شنیدن توصیههای اخلاقی، زمانی مفید است که پشتوانة عملی داشته باشد. به عبارت دیگر در کنار مطالعه، آموختن و توجه کردن به این مفاهیم، برای خلق آثار ادبی و هنری، باید در مقام عمل، اهالی هنر الگوهای موفقی برای همین موضوعاتی که حرفشان را میزنند، باشند؛ طبیعتاً کسی که میگوید، بدی بد است باید خود ابتدا دست از بدیها کشیده باشد و به آن اعتقاد داشته باشد و دست از آن نادرستیها کشیده باشد تا سخنش قابلیت اثرگذاری داشته باشد.
دعبل: آقای نظری چنین چیزی تاحدودی ناممکن است. طبق تعاریف شما، شاعران باید انسانهای کاملی باشند، درصورتیکه ممکن است یک شاعر در راه کمال گام بردارد، اما لزوماً انسان موفق و کاملی نباشد.
اینگونه نیست؛ اولاً، بسیاری از اهالی هنر به این فضیلتها آراستهاند و در واقع مسیر کمال الزاماً با مقصدش تعریف نمیشود. رسیدن به دریا اهمیت ندارد، در رودخانه بودن اهمیت دارد. هر کسی که یک قدم برای اصلاح در وجودش بر میدارد، میتواند شعر اثرگذاری بگوید؛ از طرف دیگر وضعیت فرهنگی کشور به گونهای سیاستزده به دنبال اهداف خود میرود، وقتی ما صحبت از فعالیت فرهنگی میکنیم، باید توجه داشت ماهیت این پدیدهها بلند مدت است.
برنامهریزان فرهنگی در یک سال بودجهای را به مسائل فرهنگی اختصاص میدهند و انتظار دارند، در سال بعد نتایج عملی این سرمایهگذاری را مشاهده کنند؛ اما واقعیت اینجاست که اگر فعالیت فرهنگی از ابتدا درست برنامهریزی شود و تعریف درست و دقیقی داشته باشیم، به آلودگیهای سیاسی دچار نمیشود و هم در عرصة برنامهریزی و سیاستگذاری و هم در عرصة اجرا و بعد از آن ارزیابی، با یک فعالیت فرهنگی موفق مواجه خواهیم شد.
ماهیت هنر یک ماهیت بلندمدت است؛ یعنی اگر امروز شعری سروده میشود، باید در بلندمدت تأثیرگذار شود و اگر شعری هم سروده میشود، دلیلش نیروهای واکنش سریع نیست. کالاهای روزنامهای روزمرهاند و روزمطرح؛ شعرهایی که بر اساس تحمل و تحقیق سروده میشوند، به همان میزان زمان مصرفشان طولانیتر میشود، در مقابل آثاری که مقطعی و شتابزده خلق میشوند، به همان میزان زمان استفاده از آنها کوتاه است.
دعبل: به این ترتیب چه چشماندازی میتوان برای آینده شعر دینی ترسیم کرد؟
من معتقدم، امروز باید به یک چشمانداز روشن در مورد شعر دینی فکر کرد و با چنان معنای وسیعی برنامهریزی کرد که بدانیم در سالهای آینده چه اتفاقی باید بیفتد؟ متأسفانه برخی از اهالی هنر، به نوعی از احساس مسئولیت در برابر اجتماع دور شدهاند و شأن هنر و شأن خود را از پرداختن به دغدغههای اجتماعی و فرهنگی روزگار بالاتر میدانند و برای رفع این دغدغهها و مشکلات، چارهاندیشی و تلاش نمیکنند؛ درحالیکه در کشورهای دیگر اینگونه نیست و برای بسیاری از فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و صنعتی آیندة خود از ابزار هنر استفاده میکنند. طبیعتاً آیندة مطلوب انقلاب در جهان، یک فضیلت فرهنگی و یک اتفاق فرهنگی جدی خواهد بود؛ برای این منظور اگر برنامهریزی اقتصادی هم صورت بگیرد باید مبتنی بر فعالیت فرهنگی باشد.
چشمانداز ۲۰ ساله جمهوری اسلامی سرشار و مشحون گزارههای فرهنگی است و بیتوجه به این مسائل، عملاً امکانپذیر نیست؛ متأسفانه ما با نسلی در این روزگار مواجهایم و با شرایطی دست و پنجه نرم میکنیم که در آن برای فرزندانمان با پرداخت هزینه، فرهنگ غرب را خریداری میکنیم، ارزشهای آنها را تجارت میکنیم و این ضرر دوسویه را متوجه میشویم. اگر برنامهریزی دقیق صورت گیرد، قدمهای موفقی را بر خواهیم داشت، بهشرطی که مقصد را درست بشناسیم، فاصلة بین امروز و فردا زمان نیست، فاصلة بین امروز و فردا تغییر است؛ اگر تغییری نباشد، زمان بیمعنا است.
ما باید به آن تغییر در عرصه فرهنگ بیاندیشیم و اجزا و بخشهای معماری فرهنگ ما که یکی از مهمترین بخشهایش اهالی هنر هستند، باید به این تغییر توجه کنند و هم در مقام عمل و هم در مقام آموختن مفاهیم ارزشی و اسلامی پیشرو و طلایهدارانی برای این تغییر باشند.
متأسفانه هنوز بسیاری از بخشهای جامعة ما با این تغییر نه تنها خو نگرفتهاند، بلکه ضرورتش را هم نپذیرفتهاند. ما چگونه میخواهیم در سالهای آتی به جایی برسیم که از آن آگاه نیستیم. باید این آینده برای ما ترسیم شود و در همة بخشها طراحی شود؛ تا بتوان ارزیابی کرد که ما تا چه اندازه موفق بودیم، بدیهی است این ارزیابی باید در بلندمدت انجام شود و زمانی ارزشمند است که برنامههای ما بلندمدت باشد؛ پس شعر آیینی امروز، بهعنوان یکی از بخشهای ساختمان بلند فرهنگی باید وسیعتر طراحی شود و بتواند بخش عمودی خیمة شعر را بر عهده بگیرد.
دعبل: اشاره کردید به دیدارهای رهبری با شاعران؛ به نظر شما این دیدارها تاکنون چه اندازه مؤثر بوده و شاعران دینی تا چه اندازه توانستهاند در تحقق منویات مقام معظم رهبری در شعر گام بردارند؟
نفس این دیدارها یک رفتار نمادین است؛ اینکه انتظار داشته باشیم با یک جلسة شعر تغییرات وسیع در ادبیات اتفاق بیفتند، واقعبینانه نیست؛ اما باید پذیرفت این جلسات بیش از یک جلسة نمادین اثرگذار بودند. وقتی شخص اول اجرایی حکومت اسلامی، شخص اول مذهبی حکومت اسلامی و شخص اول فرهنگی جامعة اسلامی ما به مقولة شعر احترام کنند و آن را یک هنر و ثروت ملی بنامند، تأثیرات گستردهای در نگاه مسئولین خواهد داشت.
رهنمودهای رهبر انقلاب باید به همه مسئولان فرهنگی توصیه و با یک رفتار منطقی و بهدور از شتابزدگی برای تحقق آنها اقدام شود. این توصیهها به شاعران، آثار ارزشمندی داشته و در طول سالهای مختلف نمونههای فاخری را در شعر به وجود آورده است؛ اما به فرمایش مقام معظم رهبری، نباید به داشتههای خود در عرصة فرهنگی بسنده کنیم و باید برای توسعة بیشتر شعر و ادبیات امروز تلاش کنیم.
دعبل: شما به بازنگری در موضوع، نگاه و چارچوب شعر آیینی اشاره کردید؛ این بازبینی آیا در عرصة قالب نیر قابلیت اجرا دارد؟ یا باید گفت شعر آیینی در قالبهای کلاسیک ارائه میشود؟
با توجه به کارگروهی که از قبل برای شعر آیینی تعریف شده بود و بسیاری از مداحان مورد استفاده قرار میدادند، بدیهی است که کار با قالبهای کلاسیک در شعر آیینی بیشتر نمود داشت؛ البته کارهای بسیار مؤثری در عرصة شعر آیینی در قالبهای نیمایی و سپید نیز عرضه شده است که میتوان به «گنجشگ و جبرئیل» سید حسن حسینی و آثار خوب سید علی موسوی گرمارودی اشاره کرد؛ بنابراین اگر توسعة مفهومی اتفاق بیفتد، در قالب و فرم اثرگذار خواهد بود.
وقتی قرار است موضوع شعر دینی به مسائل اخلاقی و اجتماعی روزگار ما هم توسعه پیدا کند، طبیعتاً قالبهای نو کاراتر و کاربردیتر هستند و این تغییر به آنها هم سرایت میکند. این موضوع ضرورت ایجاب میکند که ما در مفهوم گستردهتر شعر آیینی، شعرهای نو بیشتری را شاهد باشیم.
کد مطلب: 17560
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/17560/گفت-و-گوی-دعبل-فاضل-نظری-بازنگری-نگاه-جدید-شعر-دینی