گفت و گو با حاج مهدی توکلی

آنقدر واقعه عاشورا جانسوز است که نیازی به تحریف آن نیست تا مردم گریه کنند

بخش پایانی

عقیق , 9 ارديبهشت 1393 ساعت 12:01

من به خوبی می دانم که هیئتی ها چه می خواهند. جوانان در هیئت علاوه بر اینکه می خواهند معارف قرآن و اهل بیت(ع) را بشنوند و یاد بگیرند دوست دارند که خوب هم اشک بریزند، شعور توأم با شور می خواهند .


بخش اول گفت و گو با حاج مهدی توکلی را پیش تر منتشر کردیم. بخش دوم و پایانی این گفت و گو را بخوانید.

شروع کار تبلیغی شما از کی بوده است؟


قدرت بیان یک موهبت ذاتی است و اکتسابی نیست. بعضی ها ممکن است خیلی عالم باشند ولی قدرت بیان نداشته باشند ولی بعضی ها آنقدر عالم نیستند ولی قدرت بیان دارند. ما الان فضلا و علمایی داریم که قدرت بیان ندارند و نمی توانند یک منبری موفقی باشند. در مورد شیخ شوشتری هست که ایشان با وجود اینکه مجتهد بودند ولی در منبر کارشان نمی گرفت. در منبر مطالب را از روی کتاب می خواندند ولی مؤثر واقع نمی شود و به خاطر عشق و علاقه ای که به دستگاه امام حسین(ع) داشت ادامه می داد. و در مقدمه کتاب خصائص الحسینیه می فرمایند یک شب امام حسین(ع) را در خواب زیارت می کند و با حال گریه در کربلا خدمت امام مشرف می شوند و عرض می کنند مرا به خط مقدم جبهه فرستاده اید ولی اسلحه و ابزار جهاد به من مرحمت ننموده اید من دست خالی هستم.
من منبر می روم ولی قدرت بیان ندارم و کارم نمی گیرد. حضرت می فرمایند حبیب بن مظاهر یک مقدار حلوا در دهان ایشان می گذارد. وقتی از خواب بیدار می شوند می بینند دهانش هنوز شیرین است. از آن به بعد هر وقت منبر می رفتند همه پای منب ایشان زیر و رو می شدند، همه را منقلب می کرد. بله قدرت بیان یک چیز موهبتی است. من در بیرستان که بودم بچه ها پای صحبت من می آمدند. کلام من شیرین بود. خواهش می کردند بیایند خانه ما و من برایشان از اعتقادات، از دین بگویم. من هم به این کار علاقه داشتم مطالعه می کردم و مطالب را برای بچه ها می گفتم.
کم کم در بسیج مسجد مسئول عقیدتی شدم و در جلسات بسیج سخنرانی می کردم و خیلی مورد استقبال قرار می گرفت.در جبهه در هیئت گردان عمار سخنرانی می کردم که هنوز ادامه دارد. در هیئت محله سخنرانی می کردم . شهید غلامعلی رجبی که مداح دلسوخته ای بود مداحی می کرد. و اینها باعث شد کم کم در این مسیر قرار بگیرم و همواره استقبال مردم مشوق من در این مسیر بوده است.

- فکر می کنید دلیل استقبال هیئتی ها از سخنان شما چیست؟ راز کارتان را بگویید.

شاید دلیلش این باشد که من خودم هیئتی هستم. من به خوبی می دانم که هیئتی ها چه می خواهند. جوانان در هیئت علاوه بر اینکه می خواهند معارف قرآن و اهل بیت(ع) را بشنوند و یاد بگیرند دوست دارند که خوب هم اشک بریزند، شعور توأم با شور می خواهند. لذا واعظی که بتواند این دو مهم را تلفیق کند در میان اقشار هیئتی جاذبه پیدا می کند. به خاطر این واعظ باید در هیئت هم قدرت وعظ داشته باشد و هم قدرت روضه خوانی.

_ حاج آقا شما حوزه هم رفته اید یا فقط در دانشگاه درس خوانده اید؟

بله من هم دروس حوزوی را در مدرسه آقای مجتهدی(ره) خوانده ام و هم در دانشگاه در رشته مدیریت صنعتی تحصیل کرده ام لذا با حال و هوای حوزه و دانشکاه کاملاً آشنا هستم.

_ تحصیلات حوزوی را تا کجا ادامه دادید؟

تحصیلات حوزوی را تا زمان جنگ ادامه دادم بعد از جنگ بطور کلاسیک دنبالش نرفتم. جاذبه وعظ و استقبال مردم ما را عقب انداخت. من همیشه به کسانی که قدرت بیان دارند می گویم که این ممکن است آفت باشد و آدمی را از تحصیل بازدارد و انسان نتواند به قله های رفیع علم برسد چون بسیار جاذبه دادر و مثل عسل شیرین است. و همه اینها باعث شد که ارتباط من با حوزه قطع شد. البته من شبانه روز مطالعه می کنم. استقبال مردم مرا وادار می کنند که دائماً در حال مطالعه باشم.
تعداد سخنرانی های من زیاد است و مستمعین من غالباً ثابت هستند که مجبورم دائماً تولید مطلب کنم و در حال مطالعه باشم. به نظر من برای واعظ تحصیلات عمیق حوزوی در مراتب عالی آن ضرورتی ندارد . البته واعظ نباید از آنها بی اطلاع باشد .یک واعظ خوب باید تفسیر قرآن، تاریخ اسلام، اخلاق اسلامی، نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، ادبیات عرب، عقاید اسلامی، احکام دین، ادعیه مأثوره، مقتل، اطلاعات اجتماعی و سیاسی و معلومات عمومی داشته باشد. اینها بیشتر در وعظ نیاز است.

الان ذائقه مخاطب چیست و مردم چه بحث هایی را بیشتر می پسندند؟

مردم بیشتر علاقه مند به معارف قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند. مباحثی در تفسیر قرآن، احادیث اهل بیت(ع)،نهج البلاغه، صحیفه سجادیه، تاریخ اسلام و اخلاق اسلامی بسیار مورد نیاز مردم است. البته اعتقادات مردم را نیز مورد توجه قرار داد. اعتقادات خیلی مهم است. خدا شناسی، امام شناسی، معاد شناسی، راه شناسی ... نباید از اینها غفلت کرد.

ضمناً واعظ نباید از بیان قصه های تاریخی و آموزنده در سخنرانی غفلت کند. خداوند در سراسر قرآن قصه های پیامبران را نقل نموده است. چون تأثیر قصه در روح و روان انسان بسیار زیاد است. حتی قرآن از بیان خوابهای آموزنده نیز ابایی ندارد. خواب حضرت یوسف، خواب حضرت ابراهیم،خواب حضرت رسول الله(ص) . واعظ همه اینها را می تواند در سخنرانی خود استفاده کند تا مورد استقبال همه اقشار مردم قرار بگیرد.

مردمی بودن خیلی مهم است واعظ نباید خود را تافته جدا بافته از مردم بداند. حتی در وعظ، خود را هم مخاطب موعظه خود قرار دهد. بگوید همه ما باید توجه داشته باشیم، همه ما نیاز به موعظه داریم. همه ما گرفتار نفس اماره و شیطان هستیم.

ارتباط تان با مردم کوچه و بازار چطور است؟ بالاخره شما یک منبری هستید.

مردمی بودن خیلی مهم است. واعظ باید از متن خود مردم باشد و با آنها بجوشد. متواضع و خاکی باشد. مردم واعظ متواضع را دوست دارند و طبعاً حرفش نیز مؤثر تر خواهد بود. یکی از ویژگی های پیامبران مردمی بودن آنها بوده است.

«هُو الّذی بَعَثَ فِی الاُمّیینَ رسولاً منهم؛ ما باید در مقابل مردم متواضع باشیم تا حرفهایمان در دل آنها تأثیر گذار باشد.»

حاج آقا گاهی وقت ها این شور باعث می شود که خرافه هایی را می آورند که گریه مخاطب را در بیاورند.

این سبک مضر است. باید از تحریفات جلوگیری کرد. امروز معلومات مردم بالا رفته است. باید مطالب مستند و علمی باشد. یک روز در سخنرانی مطلبی را در مورد مقبل کاشانی گفتم. یک جوانی همان جا با گوشی موبایلش در اینترنت سرچ کرد و در پایان سخنرانی به بنده گفت این مطلبی که شما گفتید در مقوله دیوان مقبل آمده است. با این اطلاعاتی که در اختیار همه است واعظ باید خیلی مواظب باشد مطالبی که می گوید موثق باشد و الّا ضرر دارد. شاید مقطعی نتیجه بگیریم ولی وقتی بروند و حقیقت مطلب را بفهمند اعتمادشان از ما سلب می شود و این برای تبلیغ یک ضایعه است.

_ در مورد روضه ها هم باید این طوری باشد. بعضی ها روضه بدون سند می خوانند. روضه ای که شما می خوانید چطور است؟

یک واعظ و یک مداح باید روضه های موثق را بخواند. آنقدر واقعه عاشورا جانسوز است که نیازی به تحریف آن نیست که مردم گریه کنند. همین که واعظ بگوید امام حسین(ع) را با لب تشنه به شهادت رساندند اشکها جاری می شود. خود آن حضرت می گفت:« اَنا قَتیلُ العَبَرات لا یَذکُرُنی اِلّا استَعبَرَ؛ من کشته اشکها هستم هیچ مؤمنی نیست که مرا یاد کند مگر اینکه اشک او جاری می شود.»لذا نیازی به روضه های بی سند نیست. روضه ها باید از کتابهای موثق و معتبر باشد لیکن واعظ یا مداح مجتهد نیست که بتواند سندهای روضه ها را بررسی کند همین که از یک کتاب معتبری نقل می کند کافی است.

امروز ضرورت دارد گروهی از فضلا بنشیند یک مقتل معتبر که به روز هم باشد و متناسب با نیازهای جامعه تألیف کنند و در اختیار وعاظ و مداحان قرار دهند. یک مقتل جامع و مستند با الهام از کتب معتبر در حال حاضر بسیار ضرورت دارد. البته پردازش روضه ایرادی ندارد. این هنر یک واعظ یا یک مداح است که در همان محور قضیه، واقعه را برای مستمع ملموس می کند و اشکها جاری می شود. این دروغ محسوب نمی شود. این هنر وعظ است.

پردازش روضه برای مداحان آسان تر است. آنها می توانند اشعار مرثیه بخوانند و مطالب را به عنوان زبان حال به مستمع منتقل کنند. زبان حال ایرادی ندارد ولی واعظ باید مرز بین زبان حال و عبارات مقتل را برای مستمع مشخص نماید، معلوم شود آنچه او می گوید زبان حال است یا عبارات مقتل.

_ بعضی ها روضه باز می خوانند و بعضی ها نهی می کنند ولی آنها می گویند که این اتفاقات افتاده چرا ما نگوییم. نظر شما در این مورد چیست؟

به نظر من تا جایی که حق روضه ادا می شود و شأن امام پایین نمی آید ایرادی ندارد. اما اگر واعظ یا مداح می بیند مجلس قفل است نباید از روضه های مشکوف استفاده کند که به اصطلاح مجلس گرم شود. این ظلم است باید حق روضه ادا شود و خدای ناکرده شأن امام پایین نیاید . هر مطلبی که اتفاق افتاده نباید گفت که باعث تخفیف مقام امامت شود . باید مراقب بود.

_ گاهی حق مجلس ادا کردن در فریاد زدن است و بعضی وقت ها اشک است کدام بهتر است؟

اشک مهم است. اهل بیت همواره فرموده اند برای ما اشک بریزید. گریه باید محور باشد.«مَن بکی اَو باکی لِلحسین(ع) و جَبَت له الجنة» سینه زنی هم وقتی خوب است که اشکها را جاری کند. اینها همه وسیله هستند برای گریه کردن. اساس را باید در مجالس، گریه و اشک قرار داد.هیچ چیزی نباید جانشین گریه شود. اگر مجالس از گریه تهی شود بدعت است. البته بلند بلند گریه کردن بسیار ممدوح است . خود امام حسین(ع) روز عاشورا چند جا با صدای بلند گریه می کرد و ما باید به آن حضرت اقتدا کنیم . برای آنحضرت گریه کنیم،باید برای آنحضرت ندبه کنیم و با صدای بلند گریه کنیم و در مصیبت آنحضرت بی تابی کنیم . جزع و فزع کنیم . اینها عبادت است . ثواب تسبیح دارد و از افضل عبادات ماست.

_ گاهی اوقات دو سه ساعت جلسه برگزار می شود و سینه می زنند و لطمه می زنند ولی یک قطره اشک هم نمی ریزند.

این خوب نیست ما باید ببینیم چرا اشک هایمان نمی آید. این قساوت قلب است که آدمی نمی تواند برای امام حسین(ع) گریه کند و اگر کسی در موردی اشک نداشت حتماً باید تباکی کند. حالت انسانهای عزادار داشته باشد. بی تفاوت نباشد. این قساوت قلب می آورد که آدمی نسبت به روضه های امام حسین(ع) بی تفاوت باشد. همین که انسان تلاش می کند جزء گریه کنان امام حسین (ع) باشد. ممدوح است و کم کم باعث گریه انسان می شود. آنهایی تا آخر عمر در مجالس امام حسین (ع) می مانند که اهل گریه باشند گریه بسیار جاذبه دارد و انسان را در مجالس امام حسین(ع) نگه می دارد. اهل بیت هم روی گریه و بکاء تأکید داشتند.مردم را باید تشویق به گریه برای امام حسین (ع) کرد.

گریه بر هر درد بی درمان دواست      چشم گریان چشمه فیض خداست


کد مطلب: 18371

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/18371/آنقدر-واقعه-عاشورا-جانسوز-نیازی-تحریف-نیست-مردم-گریه-کنند

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir