کد مطلب : ۲۰۴۹۴
گفت و گو با جواد حقیقت
«من با سیاست کاری ندارم»، اوج بیسوادی یک مداح است
نشستن پای صحبتهای مداحان و ذاکرین جوان اهلبیت(ع) که در ابتدای این را مقدس و ارزشمند قرار گرفتهاند و با شور و اشتیاق، انگیزه و انرژیای که دارند بسیار جذاب است و نشان میدهد آنها هم در این مدت کوتاهی که پا در مسیر نوکری سیدالشهدا(ع) گذاشتهاند حرفهای زیادی برای گفتن دارند و دغدغههایی که گاهی به مانند یک مداح با تجربه و کارکشته و مجلس دیده بیان میشود و نشان از عمق دقت و توجه آنها و البته دلسوزیشان برای مراقبت از مجالس و هیئتهای اهلبیت(ع) از انواع آسیبها و خطرات دارد که به گفته آنها بخش زیادی از این مسائل متوجه خود ذاکران و مادحین است و خیلی باید مراقبت کنند.
بخش اول گفتگو با این ذاکر جوان اهلبیت(ع) در ادامه میآید:
ابتدا برای آشنایی بیشتر خودتان را معرفی کنید و این که از چه زمانی وارد عرصهی ستایشگری شدید و چه کسی باعث ورود شما به این عرصه شد؟
بنده جواد حقیقت متولد مهرماه سال ۱۳۶۰ و کارمند قوه قضاییه هستم.من خانوادهی مذهبی داشتم و از همان کودکی با این فضا آشنا بودم به لحاظ این که پدرم اهل نماز و منبر بود و دست ما را میگرفت و به این مجالس میبرد و بعد از آن خودمان با این مجالس بیشتر آشنا شدیم وجذب این گونه مجالس شدیم و به دلیل علاقهی خود من جذب کار مذهبی و رشتهای که به مدح اهل بیت (ع) میپردازد شدم. وقتی حدود ۷ یا ۸ ساله بودم در مسجد محل کلاسهای قرآنی داشتیم و در بحثهای ماه مبارک رمضان شرکت میکردم. کلاس ما در مهر آباد جنوبی بود. یک استادی به نام حاج آقا بابایی داشتیم و الان تقریبا حدود ۸۰ سالش است که از پیرغلامان خوب سیدالشهدا (ع) و از چهرههای ماندگار شهرمان هستند.
مداحیم را مدیون پیرغلام اهلبیت(ع) حاج آقا بابایی هستم
این استاد بزرگوار همواره با روی باز از ما استقبال میکرد. علیرغم سن بالا، قدرت جذب بالایی هم داشت.سال ۷۱ که من ۱۱ سالم بود در این کلاسها شرکت میکردم. یادم میآید ایشان آنقدر برای فعالیتهای قرآنی جذابیت داشت و سعی میکرد با هر مدلی که شده یک جاذبهای برای ما ایجاد کند که من هنوز آن اسکناس ۵۰ تومانی که هدیه و جایزه داده است را به یاد دارم. شاید از نظر ارزش مالی کم بوده باشد ولی برای من ارزش زیادی داشت اگر من به جایی رسیدهام و میتوانم دو خط شعری را بخوانم به دلیل فعالیتهای ایشان است و مدیون این مرد هستم. آن هدیه آنقدر شیرین و دلچسب بود که باعث شد من در این راستا فعالیت کنم. بعد از حدود ۲۲ سال هنوز امکان ندارد در هر فرصتی ۳ – ۴ شب را برای دست بوسی خدمت ایشان نروم و خیلی لذت بخش بود. الحمدالله هنوز زنده است و خدمت ایشان میرسم. بعد در این مسیر با دوستان و بزرگان کم کم آشنا شدیم و خدمت آنها رسیدیم وبه تبع آنها هم به سبب دوستی با ما کم کم به مجالس ما آمدند و هیاتی داریم که برای امام حسین (ع) نوکری میکنیم.
*هم اکنون در کدام هیات فعالیت میکنید؟
ما در هیات بیتالعباس (ع) مهرآباد جنوبی هستیم که از سال ۸۰ با حضور تقریبا با ۲۰ جوان در این محله تاسیس شد و اما تعداد اعضای این هیات و جوانانی که در مناسبتهای مختلف حضور مییابند، تقریبا حدود ۱۲۰۰ نفر است و گل کارهای ما ایام محرم و شب قدر است و مراسمها را با حضور واعظان و مداحان خوب برگزار میکنیم.
امکان ندارد کسی از مجلس روضه "حاج حسن خلج" دست خالی بیرون بیاید
*با استاد خاصی هم کار کردهاید؟
به صورت خاص و دقیق شاید نه. اما معتقدم نفس نشستن در کلاس این بزرگواران خودش یک کلاس آموزشی است. مثلا اگر یک مداح جوان یک جلسه "حاج حسن خلج" را بنشیند امکان ندارد چیزی دستگیرش نشود. اگر در روضههایی که حاج محمد نوروزی میخواند، شرکت کنید حتما چیزی گیر شما میآید و امکان ندارد کسی دست خالی برگردد. اما من به نوبه خودم به صورت خاص استاده ندیدهام و با استاد خاصی کار نکردهام و خیلی نزدیک و فشرده ارتباط قوی نداشتم ولی پای منبر خیلی از بزرگان نشستهام و از آنها فیض بردهام و بعضی اوقات هم محبت داشتهاند من هم کنارشان خواندهام.
وامدار "حاج محسن فیضی" و "سیدمحمد جوادی" هستم
* پس استاد خاصی نداشتهاید؟
بله، البته در این مسیر ۲ نفر هستند که به من خیلی کمک کردند. اولین نفر "حاج محسن فیضی" بود که خدا رحمتش کند در سال ۸۰ یک مجلس و جلسه خیلی خوب داشت که شاید نزدیک به ۳ تا ۴ هزار نفر در آن مجلس سینه میزدند. من هم دقیقا در اوج جوانی و شیطنت بودم ایشان خیلی به خواندن من بها داد و خیلی تحویل گرفت و آغوشش را باز کرد که این مجالس مال شماست، بسمالله بخوانید. یاد میآید که سال ۸۱ یا ۸۲ بود که ۳ تا ۴ هزار جمعیت داشت و جلسه خیلی خوبی بود. آن زمان خیلی در اوج بود و بعدها یک مسائل حاشیهای برای ایشان به وجود آمد و کم کم از این زاویه دور شد. مرحوم فیضی خیلی در حق من بزرگواری کردند. نفر دوم هم آقای "سید محمد جوادی" از چهرههای مطرح مداحی و از نوکران خوب امام حسین (ع) است که ایشان هم خیلی در حق من بزرگی کردند. چه از نظر شعر و مقتل خوانی، روضه، مدیریت و مجلس گردانی و... خیلی به من لطف کردهاند و به ایشان وامدار هستم زیرا نکتههای مثبت را به من یاد دادند و لازم میدانم ک از ایشان تشکر کنم.
*شخصا به کدام یک از مداحان علاقه دارید و کدام مداح را الگوی خود قرار دادید؟
من شدیدا به حاج حسن خلج علاقه دارم و خیلی خیلی خواندن او قبول دارم و همیشه یکی از رویاهای من این بوده که حتما کنار ایشان بنشیم نه برای خواندن،کلا شخصیت ایشان را دوست دارم. خواندنش یک طرف و شخصیتش یک طرف دیگر.
تقوای درونی، ابزار اصلی و اساسی یک مداح
* از این مباحث که بگذریم یکی از خواستهها و دستورات ائمه و بزرگان دینی مباحث اخلاقی است که توقعات و انتظارات از یک ستایشگر اهلبیت(ع) بیش از سایر افراد است. این مساله همیشه مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بوده است به طوریکه ایشان توجه و رعایت شئونات مذهبی را در هیئتها مطرح فرمودند.به نظر شما یک مداح چه ابزاری باید داشته باشد که بتواند اخلاق را رعایت کند و آن را به سایرین انتقال دهد؟
به لطف اهلبیت(ع) همه مداحان در میان مردم جزو الگوها مطرح هستند، لذا مداح چه چهره باشد که کل ایران او را بشناسند یا در حد استان خودش شناخته شده باشد یا فقط در یک محل شناخته شده باشد حتی در کوچکترین محله او را بشناسند به عنوان یک الگو مطرح است. من به راحتی نمیتوانم در این باره اظهار نظر کنم. شاید یک عده قلبا دوست داشته باشند یک تیشرتی را بپوشند، اما به خاطر شخصیتی که امام حسین (ع) به من داده مجاز به انجام این کار نیستم لذا من به شخصه نمیتوانم یک شلوار جین را راحت بپوشم. چون آدمی هستم که با انگشت من را نشان میدهند که فلانی مداح و نوکر امام حسین (ع) است پس مجبور هستم که اولا ظاهرم را درست کنم.حفظ ظاهر قاعدتا اگر ریایی در آن نباشد حتما کمک کند که باطن انسان هم درست شود. یکی از ابزار و ملزومات اصلی یک مداح این است که تقوای درونی داشته باشیم و نماز اول وقت را حفظ کنیم و اهل نماز و روزه باشیم. در کنار انجام تمام واجبات و ترک محرمات باید یکسری کلاسهای معنوی و ذکر نیز برای خودمان داشته باشیم. باید همواره برای خود خلوتی درست کنیم که متاسفانه بین ما مداحان این موضوع ،کم است.
دو توصیه مهم مرحوم محسن فیضی به جواد حقیقت در اداره مجلس
ما باید از فرد عادی که در اجتماع میآید و پای منبر مینشیند دو پله جلوتر باشیم تا وقتی او به من نوعی نگاه میکند، ببیند که مثلا جواد حقیقت چه دارد و یا سید محمد جوادی چه چیزی دارد که من ندارم.مثلا اگر من جوان، حاج حسن خلج را به عنوان الگو انتخاب کردم باید یک چیزی از او دستگیرم شود. وقتی نگاه میکنم ببینم رفتار و اخلاقش با مردم چگونه است، چقدر اهل معنویات است، وقتی به مجلس میآید وضو میگیرد؟. خدا رحمت کند حاج محسن فیضی را همیشه به من میگفت که یادت باشد اگر به مجلس روضه رفتی دو کار را اول از همه انجام بده، یکی یادت باشد هیچ گاه بدون وضو پشت میکروفن ننشینی و دوم اگر نشستی حتما قبل از این که شروع کنی به خواندن، لحظهای هم که شده با خودت خلوت کن و بگو یا حضرت زهرا (س) این مجلس، مجلس من نیست و مجلس خود شماست،خوب و بدش هم دست شماست من تلاشم را میکنم، من مامورم به وظیفه و کارم را انجام میدهم. اگر خوب شد پای شماست و اگر هم بد شد پای شماست. نگذار ید فقط من بین این همه جمعیت شرمنده شوم. تجربه کردهام هرگاه این کار را انجام دادهام به لطف حضرت زهرا (س) مجلس، مجلس خوبی بود و حداقل من شرمنده نشدهام.
مداحی که در شبکههای جریان منحرف انگلیسی حضور مییابد بصیرت ندارد
*مقام معظم رهبری از هیئت به عنوان یک رسانه منحصر به فرد شیعه یاد کردند. به نظر شما مطالعه یک مداح و پای منبر بزرگان نشستن اش، چه کمکی میتواند به این امر بکند؟
به نظر من اگر یک بزرگتر بالای سر یک مداح نباشد به هیچ جایی نمیرسد. ما الان میبینیم خیلی از مداحان، بزرگتر ندارند و هر جایی که دلشان میخواهد میروند. ما الان خط فکری منحرفی را داریم که خیلی مخالفت دارد و علنی حرفهایش را میزند و چند شبکهی اختصاصی در ماهواره برای خود دارد. چقدر آدم برای این بنده خدا کار میکنند و خط فکری به او میدهند و خوراک سیاسی برای او جور میکنند. چقدر از مداحان وسخنرانان را جذب خود کرده است.لذا از چنین مداحانی به عنوان ابزاری برای منافع شخصی خود استفاده میکند.آنها در همین شبکههای ماهواره ای خود چند مداح و سخنران را کنار خود نشانده و عکس میگیرند و در سایتها منتشر میکنند. زیرا این مداحی که رفته آنجا بزرگتر ندیده و سواد، مطالعه و بصیرت خوبی نداشته است. اگر بصیرت داشت هیچ گاه آن کار را نمیکرد. بصیرت، بصیرتی است که امیرالمومنین (ع) فرمودند. سلیم بن قیس هلالی در اسرار آل محمد (ص) مینویسد که وقتی دستان مبارک امیرالمومنین (ع) را بسته بودند و در کوچه بنی هاشم میکشیدند و میبردند تنها یک نفر بود آنجا که واقعا شیعه بودن را به امیرالمومنین(ع) نشان داد و در میان آن همه مسلمان بلند شد و شروع به اعتراض و فریاد کرد که چرا امیر المومنین (ع) را میبرید، یک نفر بود که خودشان را نشان داد و آن هم مقداد بود. روبروی امیرالمومنین (ع) که به پشت راه میرفت و میکشیدند و میبردند او شمشیرش را انداخته بود پشت گردنش وچشم در چشم امیرالمومنین راه میرفت و فقط و فقط منتظر یک اشاره بود. یعنی اصلا به من ارتباطی ندارد که چه اتفاقی میافتد من فقط سمعا وطاعتا منتظر هستم که امام دستور دهد.
مداح امروز باید گوش به فرمان و چشم به اشاره رهبری باشد
مداح در شرایط امروز فقط باید نگاه کند و ببیند که بالا سری و رهبرش چه میگوید و خط فکری او چیست و کجا میخواهد برود؟. اصلا اگر مداح پای درس بزرگتر ننشیند و سخنان رهبری را گوش ندهد واقعا خطش را گم میکند و سر از جاهایی در میآورد که خدا میداند. میرود کنار سید صادق شیرازی مینشیند. لذا من مداح مخصوصا به یک مطالعه بیش از حد نیاز دارم، حداقل از کسی که فقط روزنامه میخواند باید بیشتر مطالعه کنم در همه رشتهها، باید هم روزنامه، هم سایت و مقاله بخوانم و در کنار آن ببینیم که امروز رهبری کجا صحبت کرده و چه گفتهاند و با چه کسانی دیدار داشتند و چه فرمودهاند؟ به نظر من آخرین سخنرانی رهبری که در جمع مداحان داشتند خط فکری به همه ما میدهد حتی به آنهایی که در اتریش نشستهاند میفرماید که ما ما ۱۹۰ هزار سو نیاز داریم و غیره. از اینجا برای مذاکره کنندگان تاییدیه میفرستدند که ما هم حمایتتان میکنیم و هم این که از این مواضع حق ندارید کوتاه بیایید. اگر ما به اینها دقت کنیم کاملا یک مسیر روشنی را در پیش میگیریم و نیاز نداریم که تفحص کنیم.لذا اگر این گونه شود هرگز از مجالس نابجا سردر نمی آوریم.
درست نیست که یک مداح بگوید من کاری با سیاست ندارم/ مشکل کشورهای اسلامی این است که کسی مثل مقام معظم رهبری ندارند
*وضعیت جامعه مداحی را در این زمینه چگونه میبینید؟
معضل ما بی سوادی است حالا شاید بشود یک مقداری هم پول را قاطی آن کرد.من سندی ندارم و نمیدانم معتبراست یا نه اما مثلا شیندهام که به فلان مداح سیصدوپنجاه میلیون تومان میدهند و میبند قم و فردا عکسش کنار آقای شیرازی درمیآید چون او در قم فعالیت میکند و دقیقا مرکز فعالیت شعیه است و از همان نقطه میخواهند ضربه بزنند. هیاتی که برای خودش ابزار و امکانات و مستمع دارد همه چیزش مهیا است چرا باید برود؟ این بیسوادی و بی بصیرتی برخی را میرساند در حالی که اگر خوب نگاه کنیم هیچ گاه این کار را نمیکند. آقای فلانی میاید و در مجلسش میگوید؛ من با سیاست کاری ندارم من فقط با امام حسین (ع) کار دارم! در حالیکه اصلا اینگونه نیست. اگر زندگی امام حسین (ع) را مطالعه کنید، کاملا مشخص است که سیاست با دین در هم مخلوط است و نمیتوانیم آن را جدا کنیم. متاسفانه یک عده میآیند در هیئتها میگویند با هر عقیده و مسلک و کلامی که میآیید ما کاری نداریم و مرامتان را جلوی در آویزان کنید و اینجا آمدید فقط حسین! نه اینطوری نیست ما اگر امنیتی در کشورمان داریم کافی است فقط اطراف خودمان را نگاه کنیم عراق، مصر ،افغانستان ،لبنان و همه اینها ببینید در سوریه چقدر درگیری است اینها همه به دلیل عدم حاکمیت یک بزرگتر در کشور است. یک کسی مثل مقام معظم رهبری را ندارند که بیاید و خط فکری بدهد و برای آنها خط را روشن کند که ما این کار را می کنیم والسلام. هر کسی از جای خودش بلند میشود و برای خود یک خط فکری میدهد و یک سخنرانی میکند امروز این رئیس جمهور میشود و فردا محکوم به اعدام میشود.
در خواست دو میلیون تومانی یک مداح برای ۱۰ دقیقه مداحی در تجمع مدافعان حرم!
*یکی از ویژگیهای شعیه همین هیئت و اشک و مداحی برای اهلبیت(ع) است ولی شاید به قول شما یک مواقعی که مداحی ابزار ارتزاق میشود آسیب میزند. احساس میکنید چنین چیزی از کجا ناشی میشود که یک مداح راضی میشود در برابر یک مبلغی زیر عکس و پرچم هرکسی بنشیند؟
نمیشود منکر این شد حالا ریشه روایی هم داریم که خود امام صادق (ع) سله میدادند به مداحان، اما متاسفانه امروزه به مراحل نادرستی رسیدهاست. من خودم در رابطه با این گروهک داعش که خیلی اقدامات فجیعی انجام میدهد و خدا انشاءالله ریشه آنها را به زودی زود بخشکاند، خواستیم یک تجمعی برگزار کنیم با جمع هیات مذهبی مهرآباد جنوبی، چند تا از دوستان مثل آقای صابر خراسانی را هماهنگ کردیم، از آقای ابوالقاسمی هم خواستیم، سخنرانی کنند حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر جمعیت را آوردیم در مرکزی ترین نقطه مهرآباد و این کار کاملا فرهنگی بود. ما چند بخش داریم مثلا مداحی را دعوت میکنیم که برای هیات ما بخواند و یا دوستی از باب رفاقت وارد میشود که بخواند وگر نه که باید رسما او را دعوت کنیم که توقع یک سله و یا هدیهای دارد و یا ا ینکه خودمان باید هدیهای بدهیم. اگر وارد این جریانات شوید، خواهید دید که مثلا آقای فلانی را باید پانصد هزار تومان بدهیم در حالیکه این حرکت فرهنگی است و اصلا متحیرم ماندم که آقا شما هم بیایید ۱۰ دقیقه برای ما سینه زنی بخوانید،گفت دومیلیون بریزید به حسابم! من خودم ماندم که چه بگویم آنهم برای یک کار فرهنگی که به نام یک هیئت و یک شخص نیست بلکه به عنوان اولین حرکت فرهنگی در دفاع از حرم اهلبیت(ع) بود زیرا از وقتی که این داعش وارد عراق شد، چنین چیزی برگزار نشده بود، حتی تا به امروز این اولین حرکت بود و گفتیم شاید قدم کوچکی برداشته باشیم. لذا این که یک مداح برای حضور و مداحی در یک حرکت فرهنگی آنهم در دفاع از حرم دو میلیون تومان درخواست کند جای تاسف دارد در حالیکه وظیفه یک مداح و فرهنگیترین کار یک مداح همینجاست. متاسفانه این مسائل هست اما خدا کند که حل شود.
شاید تعداد کمی از مداحان رسالت اصلی خود را فراموش کردهاند
*یعنی بعضیها آن رسالت اصلی مداحی را فراموش کردهاند؟
دقیقا همینطور است، وقتی برخی افراد که از همین مجالس و لطف امام حسین(ع) مشهور شدهاند برای فرهنگیترین کار پول میخواهند. در حالی که من مداح کمترین کاری که از دستم برمیآمد باید این باشد که بدون چشم داشتی حضور پیدا کنم. مثل این تجمع مدافعین حرم که خیلی با ابهت و اقتدار برگزار شد و خیلی از مردم استقبال کردند و در میدان امام حسین(ع) ۱۰ هزار نفر جمعیت آمدند و خیلی استقبال شد و تعدادی از مداحان وشعرا هم برای ادای دین و تکلیف حضور یافتند. ما آمدیم برای محلهای در غرب تهران این کار را برگزار کنیم اما باید برای حضور چند دقیقهای یک مداح دو میلیون تومان هزینه پرداخت میکردیم!! البته در مقابل، این طرف قضیه را هم ببینیم که بخش عمدهای از دوستان مداح ، شاعر و سخنران وقتی برای چنین مراسماتی دعوت میشوند بدون هیچ چشم داشتی، سریع قول مساعد میدهند. به عنوان مثال در همان مراسم از یک شاعر معروف دعوت کردیم که شاید جاهای دیگر هدیهای هم بگیرد اما ما یک پاکت ناچیزم که تهیه کرده بودیم به ایشان دادیم اما قبول نکرد و گفت من برای شما نیامدهام، من هم آمدهام مثل شما به امام حسین (ع) بگوییم که من هم هستم. لذا اینگونه موارد هم در جامعه مداحی و شعرای ما فراوان وجود دارد و از این زاویه هم باید نگاه کرد. چرا که فقط اینطور نیست که همه مداحان رسالت اصلی خود را فراموش کرده باشند.مداحان خوب بسیاری داریم که اتفاقا خیلی سفت و سخت پای رسالت خود ایستادهاند.
بخش اول گفتگو با این ذاکر جوان اهلبیت(ع) در ادامه میآید:
ابتدا برای آشنایی بیشتر خودتان را معرفی کنید و این که از چه زمانی وارد عرصهی ستایشگری شدید و چه کسی باعث ورود شما به این عرصه شد؟
بنده جواد حقیقت متولد مهرماه سال ۱۳۶۰ و کارمند قوه قضاییه هستم.من خانوادهی مذهبی داشتم و از همان کودکی با این فضا آشنا بودم به لحاظ این که پدرم اهل نماز و منبر بود و دست ما را میگرفت و به این مجالس میبرد و بعد از آن خودمان با این مجالس بیشتر آشنا شدیم وجذب این گونه مجالس شدیم و به دلیل علاقهی خود من جذب کار مذهبی و رشتهای که به مدح اهل بیت (ع) میپردازد شدم. وقتی حدود ۷ یا ۸ ساله بودم در مسجد محل کلاسهای قرآنی داشتیم و در بحثهای ماه مبارک رمضان شرکت میکردم. کلاس ما در مهر آباد جنوبی بود. یک استادی به نام حاج آقا بابایی داشتیم و الان تقریبا حدود ۸۰ سالش است که از پیرغلامان خوب سیدالشهدا (ع) و از چهرههای ماندگار شهرمان هستند.
مداحیم را مدیون پیرغلام اهلبیت(ع) حاج آقا بابایی هستم
این استاد بزرگوار همواره با روی باز از ما استقبال میکرد. علیرغم سن بالا، قدرت جذب بالایی هم داشت.سال ۷۱ که من ۱۱ سالم بود در این کلاسها شرکت میکردم. یادم میآید ایشان آنقدر برای فعالیتهای قرآنی جذابیت داشت و سعی میکرد با هر مدلی که شده یک جاذبهای برای ما ایجاد کند که من هنوز آن اسکناس ۵۰ تومانی که هدیه و جایزه داده است را به یاد دارم. شاید از نظر ارزش مالی کم بوده باشد ولی برای من ارزش زیادی داشت اگر من به جایی رسیدهام و میتوانم دو خط شعری را بخوانم به دلیل فعالیتهای ایشان است و مدیون این مرد هستم. آن هدیه آنقدر شیرین و دلچسب بود که باعث شد من در این راستا فعالیت کنم. بعد از حدود ۲۲ سال هنوز امکان ندارد در هر فرصتی ۳ – ۴ شب را برای دست بوسی خدمت ایشان نروم و خیلی لذت بخش بود. الحمدالله هنوز زنده است و خدمت ایشان میرسم. بعد در این مسیر با دوستان و بزرگان کم کم آشنا شدیم و خدمت آنها رسیدیم وبه تبع آنها هم به سبب دوستی با ما کم کم به مجالس ما آمدند و هیاتی داریم که برای امام حسین (ع) نوکری میکنیم.
*هم اکنون در کدام هیات فعالیت میکنید؟
ما در هیات بیتالعباس (ع) مهرآباد جنوبی هستیم که از سال ۸۰ با حضور تقریبا با ۲۰ جوان در این محله تاسیس شد و اما تعداد اعضای این هیات و جوانانی که در مناسبتهای مختلف حضور مییابند، تقریبا حدود ۱۲۰۰ نفر است و گل کارهای ما ایام محرم و شب قدر است و مراسمها را با حضور واعظان و مداحان خوب برگزار میکنیم.
امکان ندارد کسی از مجلس روضه "حاج حسن خلج" دست خالی بیرون بیاید
*با استاد خاصی هم کار کردهاید؟
به صورت خاص و دقیق شاید نه. اما معتقدم نفس نشستن در کلاس این بزرگواران خودش یک کلاس آموزشی است. مثلا اگر یک مداح جوان یک جلسه "حاج حسن خلج" را بنشیند امکان ندارد چیزی دستگیرش نشود. اگر در روضههایی که حاج محمد نوروزی میخواند، شرکت کنید حتما چیزی گیر شما میآید و امکان ندارد کسی دست خالی برگردد. اما من به نوبه خودم به صورت خاص استاده ندیدهام و با استاد خاصی کار نکردهام و خیلی نزدیک و فشرده ارتباط قوی نداشتم ولی پای منبر خیلی از بزرگان نشستهام و از آنها فیض بردهام و بعضی اوقات هم محبت داشتهاند من هم کنارشان خواندهام.
وامدار "حاج محسن فیضی" و "سیدمحمد جوادی" هستم
* پس استاد خاصی نداشتهاید؟
بله، البته در این مسیر ۲ نفر هستند که به من خیلی کمک کردند. اولین نفر "حاج محسن فیضی" بود که خدا رحمتش کند در سال ۸۰ یک مجلس و جلسه خیلی خوب داشت که شاید نزدیک به ۳ تا ۴ هزار نفر در آن مجلس سینه میزدند. من هم دقیقا در اوج جوانی و شیطنت بودم ایشان خیلی به خواندن من بها داد و خیلی تحویل گرفت و آغوشش را باز کرد که این مجالس مال شماست، بسمالله بخوانید. یاد میآید که سال ۸۱ یا ۸۲ بود که ۳ تا ۴ هزار جمعیت داشت و جلسه خیلی خوبی بود. آن زمان خیلی در اوج بود و بعدها یک مسائل حاشیهای برای ایشان به وجود آمد و کم کم از این زاویه دور شد. مرحوم فیضی خیلی در حق من بزرگواری کردند. نفر دوم هم آقای "سید محمد جوادی" از چهرههای مطرح مداحی و از نوکران خوب امام حسین (ع) است که ایشان هم خیلی در حق من بزرگی کردند. چه از نظر شعر و مقتل خوانی، روضه، مدیریت و مجلس گردانی و... خیلی به من لطف کردهاند و به ایشان وامدار هستم زیرا نکتههای مثبت را به من یاد دادند و لازم میدانم ک از ایشان تشکر کنم.
*شخصا به کدام یک از مداحان علاقه دارید و کدام مداح را الگوی خود قرار دادید؟
من شدیدا به حاج حسن خلج علاقه دارم و خیلی خیلی خواندن او قبول دارم و همیشه یکی از رویاهای من این بوده که حتما کنار ایشان بنشیم نه برای خواندن،کلا شخصیت ایشان را دوست دارم. خواندنش یک طرف و شخصیتش یک طرف دیگر.
تقوای درونی، ابزار اصلی و اساسی یک مداح
* از این مباحث که بگذریم یکی از خواستهها و دستورات ائمه و بزرگان دینی مباحث اخلاقی است که توقعات و انتظارات از یک ستایشگر اهلبیت(ع) بیش از سایر افراد است. این مساله همیشه مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بوده است به طوریکه ایشان توجه و رعایت شئونات مذهبی را در هیئتها مطرح فرمودند.به نظر شما یک مداح چه ابزاری باید داشته باشد که بتواند اخلاق را رعایت کند و آن را به سایرین انتقال دهد؟
به لطف اهلبیت(ع) همه مداحان در میان مردم جزو الگوها مطرح هستند، لذا مداح چه چهره باشد که کل ایران او را بشناسند یا در حد استان خودش شناخته شده باشد یا فقط در یک محل شناخته شده باشد حتی در کوچکترین محله او را بشناسند به عنوان یک الگو مطرح است. من به راحتی نمیتوانم در این باره اظهار نظر کنم. شاید یک عده قلبا دوست داشته باشند یک تیشرتی را بپوشند، اما به خاطر شخصیتی که امام حسین (ع) به من داده مجاز به انجام این کار نیستم لذا من به شخصه نمیتوانم یک شلوار جین را راحت بپوشم. چون آدمی هستم که با انگشت من را نشان میدهند که فلانی مداح و نوکر امام حسین (ع) است پس مجبور هستم که اولا ظاهرم را درست کنم.حفظ ظاهر قاعدتا اگر ریایی در آن نباشد حتما کمک کند که باطن انسان هم درست شود. یکی از ابزار و ملزومات اصلی یک مداح این است که تقوای درونی داشته باشیم و نماز اول وقت را حفظ کنیم و اهل نماز و روزه باشیم. در کنار انجام تمام واجبات و ترک محرمات باید یکسری کلاسهای معنوی و ذکر نیز برای خودمان داشته باشیم. باید همواره برای خود خلوتی درست کنیم که متاسفانه بین ما مداحان این موضوع ،کم است.
دو توصیه مهم مرحوم محسن فیضی به جواد حقیقت در اداره مجلس
ما باید از فرد عادی که در اجتماع میآید و پای منبر مینشیند دو پله جلوتر باشیم تا وقتی او به من نوعی نگاه میکند، ببیند که مثلا جواد حقیقت چه دارد و یا سید محمد جوادی چه چیزی دارد که من ندارم.مثلا اگر من جوان، حاج حسن خلج را به عنوان الگو انتخاب کردم باید یک چیزی از او دستگیرم شود. وقتی نگاه میکنم ببینم رفتار و اخلاقش با مردم چگونه است، چقدر اهل معنویات است، وقتی به مجلس میآید وضو میگیرد؟. خدا رحمت کند حاج محسن فیضی را همیشه به من میگفت که یادت باشد اگر به مجلس روضه رفتی دو کار را اول از همه انجام بده، یکی یادت باشد هیچ گاه بدون وضو پشت میکروفن ننشینی و دوم اگر نشستی حتما قبل از این که شروع کنی به خواندن، لحظهای هم که شده با خودت خلوت کن و بگو یا حضرت زهرا (س) این مجلس، مجلس من نیست و مجلس خود شماست،خوب و بدش هم دست شماست من تلاشم را میکنم، من مامورم به وظیفه و کارم را انجام میدهم. اگر خوب شد پای شماست و اگر هم بد شد پای شماست. نگذار ید فقط من بین این همه جمعیت شرمنده شوم. تجربه کردهام هرگاه این کار را انجام دادهام به لطف حضرت زهرا (س) مجلس، مجلس خوبی بود و حداقل من شرمنده نشدهام.
مداحی که در شبکههای جریان منحرف انگلیسی حضور مییابد بصیرت ندارد
*مقام معظم رهبری از هیئت به عنوان یک رسانه منحصر به فرد شیعه یاد کردند. به نظر شما مطالعه یک مداح و پای منبر بزرگان نشستن اش، چه کمکی میتواند به این امر بکند؟
به نظر من اگر یک بزرگتر بالای سر یک مداح نباشد به هیچ جایی نمیرسد. ما الان میبینیم خیلی از مداحان، بزرگتر ندارند و هر جایی که دلشان میخواهد میروند. ما الان خط فکری منحرفی را داریم که خیلی مخالفت دارد و علنی حرفهایش را میزند و چند شبکهی اختصاصی در ماهواره برای خود دارد. چقدر آدم برای این بنده خدا کار میکنند و خط فکری به او میدهند و خوراک سیاسی برای او جور میکنند. چقدر از مداحان وسخنرانان را جذب خود کرده است.لذا از چنین مداحانی به عنوان ابزاری برای منافع شخصی خود استفاده میکند.آنها در همین شبکههای ماهواره ای خود چند مداح و سخنران را کنار خود نشانده و عکس میگیرند و در سایتها منتشر میکنند. زیرا این مداحی که رفته آنجا بزرگتر ندیده و سواد، مطالعه و بصیرت خوبی نداشته است. اگر بصیرت داشت هیچ گاه آن کار را نمیکرد. بصیرت، بصیرتی است که امیرالمومنین (ع) فرمودند. سلیم بن قیس هلالی در اسرار آل محمد (ص) مینویسد که وقتی دستان مبارک امیرالمومنین (ع) را بسته بودند و در کوچه بنی هاشم میکشیدند و میبردند تنها یک نفر بود آنجا که واقعا شیعه بودن را به امیرالمومنین(ع) نشان داد و در میان آن همه مسلمان بلند شد و شروع به اعتراض و فریاد کرد که چرا امیر المومنین (ع) را میبرید، یک نفر بود که خودشان را نشان داد و آن هم مقداد بود. روبروی امیرالمومنین (ع) که به پشت راه میرفت و میکشیدند و میبردند او شمشیرش را انداخته بود پشت گردنش وچشم در چشم امیرالمومنین راه میرفت و فقط و فقط منتظر یک اشاره بود. یعنی اصلا به من ارتباطی ندارد که چه اتفاقی میافتد من فقط سمعا وطاعتا منتظر هستم که امام دستور دهد.
مداح امروز باید گوش به فرمان و چشم به اشاره رهبری باشد
مداح در شرایط امروز فقط باید نگاه کند و ببیند که بالا سری و رهبرش چه میگوید و خط فکری او چیست و کجا میخواهد برود؟. اصلا اگر مداح پای درس بزرگتر ننشیند و سخنان رهبری را گوش ندهد واقعا خطش را گم میکند و سر از جاهایی در میآورد که خدا میداند. میرود کنار سید صادق شیرازی مینشیند. لذا من مداح مخصوصا به یک مطالعه بیش از حد نیاز دارم، حداقل از کسی که فقط روزنامه میخواند باید بیشتر مطالعه کنم در همه رشتهها، باید هم روزنامه، هم سایت و مقاله بخوانم و در کنار آن ببینیم که امروز رهبری کجا صحبت کرده و چه گفتهاند و با چه کسانی دیدار داشتند و چه فرمودهاند؟ به نظر من آخرین سخنرانی رهبری که در جمع مداحان داشتند خط فکری به همه ما میدهد حتی به آنهایی که در اتریش نشستهاند میفرماید که ما ما ۱۹۰ هزار سو نیاز داریم و غیره. از اینجا برای مذاکره کنندگان تاییدیه میفرستدند که ما هم حمایتتان میکنیم و هم این که از این مواضع حق ندارید کوتاه بیایید. اگر ما به اینها دقت کنیم کاملا یک مسیر روشنی را در پیش میگیریم و نیاز نداریم که تفحص کنیم.لذا اگر این گونه شود هرگز از مجالس نابجا سردر نمی آوریم.
درست نیست که یک مداح بگوید من کاری با سیاست ندارم/ مشکل کشورهای اسلامی این است که کسی مثل مقام معظم رهبری ندارند
*وضعیت جامعه مداحی را در این زمینه چگونه میبینید؟
معضل ما بی سوادی است حالا شاید بشود یک مقداری هم پول را قاطی آن کرد.من سندی ندارم و نمیدانم معتبراست یا نه اما مثلا شیندهام که به فلان مداح سیصدوپنجاه میلیون تومان میدهند و میبند قم و فردا عکسش کنار آقای شیرازی درمیآید چون او در قم فعالیت میکند و دقیقا مرکز فعالیت شعیه است و از همان نقطه میخواهند ضربه بزنند. هیاتی که برای خودش ابزار و امکانات و مستمع دارد همه چیزش مهیا است چرا باید برود؟ این بیسوادی و بی بصیرتی برخی را میرساند در حالی که اگر خوب نگاه کنیم هیچ گاه این کار را نمیکند. آقای فلانی میاید و در مجلسش میگوید؛ من با سیاست کاری ندارم من فقط با امام حسین (ع) کار دارم! در حالیکه اصلا اینگونه نیست. اگر زندگی امام حسین (ع) را مطالعه کنید، کاملا مشخص است که سیاست با دین در هم مخلوط است و نمیتوانیم آن را جدا کنیم. متاسفانه یک عده میآیند در هیئتها میگویند با هر عقیده و مسلک و کلامی که میآیید ما کاری نداریم و مرامتان را جلوی در آویزان کنید و اینجا آمدید فقط حسین! نه اینطوری نیست ما اگر امنیتی در کشورمان داریم کافی است فقط اطراف خودمان را نگاه کنیم عراق، مصر ،افغانستان ،لبنان و همه اینها ببینید در سوریه چقدر درگیری است اینها همه به دلیل عدم حاکمیت یک بزرگتر در کشور است. یک کسی مثل مقام معظم رهبری را ندارند که بیاید و خط فکری بدهد و برای آنها خط را روشن کند که ما این کار را می کنیم والسلام. هر کسی از جای خودش بلند میشود و برای خود یک خط فکری میدهد و یک سخنرانی میکند امروز این رئیس جمهور میشود و فردا محکوم به اعدام میشود.
در خواست دو میلیون تومانی یک مداح برای ۱۰ دقیقه مداحی در تجمع مدافعان حرم!
*یکی از ویژگیهای شعیه همین هیئت و اشک و مداحی برای اهلبیت(ع) است ولی شاید به قول شما یک مواقعی که مداحی ابزار ارتزاق میشود آسیب میزند. احساس میکنید چنین چیزی از کجا ناشی میشود که یک مداح راضی میشود در برابر یک مبلغی زیر عکس و پرچم هرکسی بنشیند؟
نمیشود منکر این شد حالا ریشه روایی هم داریم که خود امام صادق (ع) سله میدادند به مداحان، اما متاسفانه امروزه به مراحل نادرستی رسیدهاست. من خودم در رابطه با این گروهک داعش که خیلی اقدامات فجیعی انجام میدهد و خدا انشاءالله ریشه آنها را به زودی زود بخشکاند، خواستیم یک تجمعی برگزار کنیم با جمع هیات مذهبی مهرآباد جنوبی، چند تا از دوستان مثل آقای صابر خراسانی را هماهنگ کردیم، از آقای ابوالقاسمی هم خواستیم، سخنرانی کنند حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر جمعیت را آوردیم در مرکزی ترین نقطه مهرآباد و این کار کاملا فرهنگی بود. ما چند بخش داریم مثلا مداحی را دعوت میکنیم که برای هیات ما بخواند و یا دوستی از باب رفاقت وارد میشود که بخواند وگر نه که باید رسما او را دعوت کنیم که توقع یک سله و یا هدیهای دارد و یا ا ینکه خودمان باید هدیهای بدهیم. اگر وارد این جریانات شوید، خواهید دید که مثلا آقای فلانی را باید پانصد هزار تومان بدهیم در حالیکه این حرکت فرهنگی است و اصلا متحیرم ماندم که آقا شما هم بیایید ۱۰ دقیقه برای ما سینه زنی بخوانید،گفت دومیلیون بریزید به حسابم! من خودم ماندم که چه بگویم آنهم برای یک کار فرهنگی که به نام یک هیئت و یک شخص نیست بلکه به عنوان اولین حرکت فرهنگی در دفاع از حرم اهلبیت(ع) بود زیرا از وقتی که این داعش وارد عراق شد، چنین چیزی برگزار نشده بود، حتی تا به امروز این اولین حرکت بود و گفتیم شاید قدم کوچکی برداشته باشیم. لذا این که یک مداح برای حضور و مداحی در یک حرکت فرهنگی آنهم در دفاع از حرم دو میلیون تومان درخواست کند جای تاسف دارد در حالیکه وظیفه یک مداح و فرهنگیترین کار یک مداح همینجاست. متاسفانه این مسائل هست اما خدا کند که حل شود.
شاید تعداد کمی از مداحان رسالت اصلی خود را فراموش کردهاند
*یعنی بعضیها آن رسالت اصلی مداحی را فراموش کردهاند؟
دقیقا همینطور است، وقتی برخی افراد که از همین مجالس و لطف امام حسین(ع) مشهور شدهاند برای فرهنگیترین کار پول میخواهند. در حالی که من مداح کمترین کاری که از دستم برمیآمد باید این باشد که بدون چشم داشتی حضور پیدا کنم. مثل این تجمع مدافعین حرم که خیلی با ابهت و اقتدار برگزار شد و خیلی از مردم استقبال کردند و در میدان امام حسین(ع) ۱۰ هزار نفر جمعیت آمدند و خیلی استقبال شد و تعدادی از مداحان وشعرا هم برای ادای دین و تکلیف حضور یافتند. ما آمدیم برای محلهای در غرب تهران این کار را برگزار کنیم اما باید برای حضور چند دقیقهای یک مداح دو میلیون تومان هزینه پرداخت میکردیم!! البته در مقابل، این طرف قضیه را هم ببینیم که بخش عمدهای از دوستان مداح ، شاعر و سخنران وقتی برای چنین مراسماتی دعوت میشوند بدون هیچ چشم داشتی، سریع قول مساعد میدهند. به عنوان مثال در همان مراسم از یک شاعر معروف دعوت کردیم که شاید جاهای دیگر هدیهای هم بگیرد اما ما یک پاکت ناچیزم که تهیه کرده بودیم به ایشان دادیم اما قبول نکرد و گفت من برای شما نیامدهام، من هم آمدهام مثل شما به امام حسین (ع) بگوییم که من هم هستم. لذا اینگونه موارد هم در جامعه مداحی و شعرای ما فراوان وجود دارد و از این زاویه هم باید نگاه کرد. چرا که فقط اینطور نیست که همه مداحان رسالت اصلی خود را فراموش کرده باشند.مداحان خوب بسیاری داریم که اتفاقا خیلی سفت و سخت پای رسالت خود ایستادهاند.
مرجع : تسنیم