کد مطلب : ۲۰۹۲۷
گفتگو با حجت الاسلام ناصر رفیعی سخنران و استاد دانشگاه (بخش اول)
بعضي از اهل منبر براي بلندگو صحبت ميکنند
حجت الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی منبری معروف و محبوبی است که شغل اصلی اش استادی دانشگاه است. سخنرانی های طراحی شده و مستند و استاندارد او خیلی ها را پای تلویزیون یا منبر میخکوب می کند.
با دکتر رفیعی که معمولا یکی از شبهای قدر در حرم امام رضا علیه السلام سخنرانی می کند درباره منبر و جایگاه آن در جامعه امروز و مهارتهای لازم برای منبر رفتن به گفتگو نشستیم.
شما اولين منبرتان را يادتان هست؟
بله. اولين منبرم سال ۶۳ در مريوان براي بچه های سپاه بود.در پايگاهي به نام سرو آباد.
چند سالتان بود؟
تقريباً نوزده سال. به من گفتند برو منبر. من هم يک حديثي را از خصال صدوق نگاه کرده بودم با این مضمون که «علامة الشقاوة اربعة» چهار چيز نشانه بدبختي است. همين را خواندم و معنا کردم آنها هم خيلي خوششان آمد. خیلی ها بعد از منبر آمدند گفتند دوباره بگویید تا يادداشت کنيم. من ديدم منبر گرفت و اين هم روال خوبي است.برای اين که دستهبندي شده بود، ادبي بود و منظم بود. همين را پايه گذاشتم برای منبرهای بعد.
فرموديد نوزده سالگي. این يک دغدغهاي است براي طلاب جوان که بالاخره سن تبليغ چه زمانی است؟ از پايه چندم؟
به نظرم حداقل باید رسائل مکاسب تمام شده باشد.
اين شرط است؟
بله.شرط است. یعنی حداقل و پايه را باید این قرار داد.
اين را براي محتوا ميگوييد يا براي روحيه؟
اين را براي محتوا ميگويم. ممکن است کسی پنجاه سال درس خارج خوانده باشد اما روحیه منبر رفتن نداشته باشد. تمرين منبر زودتر هم ميتواند باشد. ولي براي منبري که توي آن غلط املايي نباشد، غلط ادبياتي نباشد حداقل اتمام رسائل و مکاسب و ورود به کفايه است. ضمن اين که يکي از ضعفهاي حوزه اين است که ما منبر ياد نميگيريم. منبر را بايد جداگانه بروند کار کنند. ولي فکر ميکنم اين حداقل لازم است.
در هفته چند تا منبر ميرويد ؟
من زياد منبر نميروم. من يک منبري حرفهاي نيستم. چون هيأت علمي هستم، تدريس دارم، کار اجرايي دارم.من الان به طور طبيعي شايد هفتهاي يک يا دو منبر بروم. اين هفته مثلاً من يک شب جمکران بودم. يک شب هم حرم. در مناسبتها مثل دهه محرم هم غالباً دو منبر در روز بيشتر نميروم.
شخص خاصي در جريان تقویت منبر شما نقش داشت؟
به طور خاص کسی را به یاد نمی آورم ولي به هر حال يکي از کساني که از عمق ،علمي بودن مطالب و طرز بيانش گرچه شايد تأثير مستقيم هم نپذيرفته باشم ولی همواره می پسندیدم آقاي نظري منفرد بود.بین سالهاي ۶۳ تا هفتاد خيلي منبرهاي ايشان را گوش ميکردم. پاي منبر هم زياد رفتم. زياد منبر ديدم. ولي در ميان اهل منبر مطالب ايشان را براي پرورش و پايه قرار دادن جهت سخنراني مطالب خوبي ميديدم.
از لحاظ محتوايي؟
بله.زیرا شيوه من با شيوه ايشان متفاوت است.اما محتواي ايشان را محتواي خوبي ميدانم.
راهکارهایی را که برای تقویت منبر پیشنهاد می کنید چیست؟
من در مقدمه «گفتار رفيع» چهل نکته را تحت عنوان نکات تبليغي نوشته ام.
نکات پیرامون محتواست يا شکل؟
هر دو. آموزش شکل هم جلساتي ميخواهد. ما بيشتر روي محتوا تأکيد داريم من خودم چند جلسهاي روي محتوا سازي صحبت کرده ام فکر ميکنم سيدي آن توي بازار هم باشد. محتوا سازي و شيوه القاء حتماً نياز به دوره آموزشي دارد.
پس اگر لطف کنید دو سه تا از آن چهل نکته را بگویید.
نکاتي را که آن جا گفتم روي سه محور مخاطب شناسي، موضوع شناسي و محتوا است. اینها به ترتیب است یعنی اول مخاطب شناسی است. بعد موضوع آفريني و بعد هم محتوا سازي. من اگر بدانم مخاطب من در يک شهری مبتلاي به گناهان اقتصادي است نياز است در آنجا مباحث اقتصادي مثل رشوه، ربا، لقمه حلال مورد بحث قرار بگیرد. بعد می رویم به دنبال محتوا.نحوه القاء هم خيلي مهم است. بسياري از سخنرانهاي ما نحوه القاء را بلد نيستند. يعني شکل را نمی دانند.
یعنی ساده ميگويند؟
اصلاً شکل ارائه مطلب را نميداند. کجا تاريخ بگويند، کجا يک داستان بگويند، کجا يک تشر بزنند.یعنی بعضي از اهل منبر براي بلندگو صحبت ميکنند. اصلاً مخاطب دستشان نيست. در صورتي که مثلاً خود بنده اگر يک نفر بلند بشود حساس هستم. نگاه به ساعتش کند یا سرش را بالا کند. ميفهمم اين مخاطب دارد از دست من خارج ميشود.
اگر بخواهيم برای يک منبر موفق چند ويژگي بگوييم کدام است؟
اولاً اخلاص جزو شرايط اصلي است . قرآن کريم هم ميفرمايد که: «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّه».
نکته دوم اين که مطالبش مطالب استوار باشد. علامه طباطبايي ذيل آيه هفتاد سوره احزاب ميفرمايد اگر مطالب استوار باشد تمام اعمال انسان درست ميشود. گناههاي آدم آمرزيده ميشود. البته ايشان از قرآن برداشت ميکند. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً * يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم....» مطالب خواب و یا اینکه فلان شخص فلان جا چیزی ديده فایده ندارد. در درجه نخست از قرآن و روايات بهره بگیرد. من نميگويم از تجربيات بزرگان، علما، عرفا استفاده نشود. ولي اساس و محور نشود. آيات قرآن، تفسير قرآن و روايات اهل بيت اساس باشد. خودشان فرمودند اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند از ما تبعيت ميکنند. پس يک منبر دو شرط اصلی دارد:يکي اخلاص و يکي قول سديد، که قول سديد را معنا کردند به آيات، روايات، تفاسيرو مطالبي که محکم و استوار است. و نکته سوم تأثيرگذاري روي مخاطب است. يک آقايي ميگفت ده شب جايي بوديم موضوع سخنرانی شخصی این بود که ولايت حضرت زهرا بالاتر است يا ولايت حضرت علي(ع). ثم ماذا؟ اين چه مشکلي از جهان اسلام حل ميکند. همهشان وليّ الله هستند. همهشان اولياء خدا هستند.. من هميشه اين دغدغه را داشتم که منبرهایم روي مخاطب مؤثر واقع شده باشد.
ادامه دارد...
با دکتر رفیعی که معمولا یکی از شبهای قدر در حرم امام رضا علیه السلام سخنرانی می کند درباره منبر و جایگاه آن در جامعه امروز و مهارتهای لازم برای منبر رفتن به گفتگو نشستیم.
شما اولين منبرتان را يادتان هست؟
بله. اولين منبرم سال ۶۳ در مريوان براي بچه های سپاه بود.در پايگاهي به نام سرو آباد.
چند سالتان بود؟
تقريباً نوزده سال. به من گفتند برو منبر. من هم يک حديثي را از خصال صدوق نگاه کرده بودم با این مضمون که «علامة الشقاوة اربعة» چهار چيز نشانه بدبختي است. همين را خواندم و معنا کردم آنها هم خيلي خوششان آمد. خیلی ها بعد از منبر آمدند گفتند دوباره بگویید تا يادداشت کنيم. من ديدم منبر گرفت و اين هم روال خوبي است.برای اين که دستهبندي شده بود، ادبي بود و منظم بود. همين را پايه گذاشتم برای منبرهای بعد.
فرموديد نوزده سالگي. این يک دغدغهاي است براي طلاب جوان که بالاخره سن تبليغ چه زمانی است؟ از پايه چندم؟
به نظرم حداقل باید رسائل مکاسب تمام شده باشد.
اين شرط است؟
بله.شرط است. یعنی حداقل و پايه را باید این قرار داد.
اين را براي محتوا ميگوييد يا براي روحيه؟
اين را براي محتوا ميگويم. ممکن است کسی پنجاه سال درس خارج خوانده باشد اما روحیه منبر رفتن نداشته باشد. تمرين منبر زودتر هم ميتواند باشد. ولي براي منبري که توي آن غلط املايي نباشد، غلط ادبياتي نباشد حداقل اتمام رسائل و مکاسب و ورود به کفايه است. ضمن اين که يکي از ضعفهاي حوزه اين است که ما منبر ياد نميگيريم. منبر را بايد جداگانه بروند کار کنند. ولي فکر ميکنم اين حداقل لازم است.
در هفته چند تا منبر ميرويد ؟
من زياد منبر نميروم. من يک منبري حرفهاي نيستم. چون هيأت علمي هستم، تدريس دارم، کار اجرايي دارم.من الان به طور طبيعي شايد هفتهاي يک يا دو منبر بروم. اين هفته مثلاً من يک شب جمکران بودم. يک شب هم حرم. در مناسبتها مثل دهه محرم هم غالباً دو منبر در روز بيشتر نميروم.
شخص خاصي در جريان تقویت منبر شما نقش داشت؟
به طور خاص کسی را به یاد نمی آورم ولي به هر حال يکي از کساني که از عمق ،علمي بودن مطالب و طرز بيانش گرچه شايد تأثير مستقيم هم نپذيرفته باشم ولی همواره می پسندیدم آقاي نظري منفرد بود.بین سالهاي ۶۳ تا هفتاد خيلي منبرهاي ايشان را گوش ميکردم. پاي منبر هم زياد رفتم. زياد منبر ديدم. ولي در ميان اهل منبر مطالب ايشان را براي پرورش و پايه قرار دادن جهت سخنراني مطالب خوبي ميديدم.
از لحاظ محتوايي؟
بله.زیرا شيوه من با شيوه ايشان متفاوت است.اما محتواي ايشان را محتواي خوبي ميدانم.
راهکارهایی را که برای تقویت منبر پیشنهاد می کنید چیست؟
من در مقدمه «گفتار رفيع» چهل نکته را تحت عنوان نکات تبليغي نوشته ام.
نکات پیرامون محتواست يا شکل؟
هر دو. آموزش شکل هم جلساتي ميخواهد. ما بيشتر روي محتوا تأکيد داريم من خودم چند جلسهاي روي محتوا سازي صحبت کرده ام فکر ميکنم سيدي آن توي بازار هم باشد. محتوا سازي و شيوه القاء حتماً نياز به دوره آموزشي دارد.
پس اگر لطف کنید دو سه تا از آن چهل نکته را بگویید.
نکاتي را که آن جا گفتم روي سه محور مخاطب شناسي، موضوع شناسي و محتوا است. اینها به ترتیب است یعنی اول مخاطب شناسی است. بعد موضوع آفريني و بعد هم محتوا سازي. من اگر بدانم مخاطب من در يک شهری مبتلاي به گناهان اقتصادي است نياز است در آنجا مباحث اقتصادي مثل رشوه، ربا، لقمه حلال مورد بحث قرار بگیرد. بعد می رویم به دنبال محتوا.نحوه القاء هم خيلي مهم است. بسياري از سخنرانهاي ما نحوه القاء را بلد نيستند. يعني شکل را نمی دانند.
یعنی ساده ميگويند؟
اصلاً شکل ارائه مطلب را نميداند. کجا تاريخ بگويند، کجا يک داستان بگويند، کجا يک تشر بزنند.یعنی بعضي از اهل منبر براي بلندگو صحبت ميکنند. اصلاً مخاطب دستشان نيست. در صورتي که مثلاً خود بنده اگر يک نفر بلند بشود حساس هستم. نگاه به ساعتش کند یا سرش را بالا کند. ميفهمم اين مخاطب دارد از دست من خارج ميشود.
اگر بخواهيم برای يک منبر موفق چند ويژگي بگوييم کدام است؟
اولاً اخلاص جزو شرايط اصلي است . قرآن کريم هم ميفرمايد که: «وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعا إِلَى اللَّه».
نکته دوم اين که مطالبش مطالب استوار باشد. علامه طباطبايي ذيل آيه هفتاد سوره احزاب ميفرمايد اگر مطالب استوار باشد تمام اعمال انسان درست ميشود. گناههاي آدم آمرزيده ميشود. البته ايشان از قرآن برداشت ميکند. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً * يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُم....» مطالب خواب و یا اینکه فلان شخص فلان جا چیزی ديده فایده ندارد. در درجه نخست از قرآن و روايات بهره بگیرد. من نميگويم از تجربيات بزرگان، علما، عرفا استفاده نشود. ولي اساس و محور نشود. آيات قرآن، تفسير قرآن و روايات اهل بيت اساس باشد. خودشان فرمودند اگر مردم محاسن کلام ما را بدانند از ما تبعيت ميکنند. پس يک منبر دو شرط اصلی دارد:يکي اخلاص و يکي قول سديد، که قول سديد را معنا کردند به آيات، روايات، تفاسيرو مطالبي که محکم و استوار است. و نکته سوم تأثيرگذاري روي مخاطب است. يک آقايي ميگفت ده شب جايي بوديم موضوع سخنرانی شخصی این بود که ولايت حضرت زهرا بالاتر است يا ولايت حضرت علي(ع). ثم ماذا؟ اين چه مشکلي از جهان اسلام حل ميکند. همهشان وليّ الله هستند. همهشان اولياء خدا هستند.. من هميشه اين دغدغه را داشتم که منبرهایم روي مخاطب مؤثر واقع شده باشد.
ادامه دارد...
مرجع : عقیق