کد مطلب : ۲۱۱۶۳
خودم را مداح میدانم، نه خواننده
بخش اول گفتگو با حامد زمانی درباره سوابق هنری و مداحی کردنش را خواندید. بخش پایانی این گفتگو را بخوانید تا بیشتر با حامد زمانی آشنا شوید.
*یکی از دغدغههایی که برای ورود بچهمذهبیها به عرصه موسیقی وجود دارد مقبولیت در بین حرفهایهاست. با این شرایط چطور توانستید گروه حرفهای تشکیل دهید؟
بهنظر من آدمهای بااعتقاد در هر شغلی وجود دارند. در زمینه موسیقی هم ما بچههیاتیهای مومن و معتقد زیادی داریم ولی طرز تفکر اشتباهی در بین بچههیاتیها مبنی بر اینکه کار ارزشی پول ندارد وجود داشت. این تفکر موجب میشد افراد معتقد نزدیک کارهای ارزشی و اخلاقی نروند اما ما با کارهای ارزشی خوب و قوی ثابت کردیم که این طرز تفکر اشتباه است. اگر توجه کنیم مخاطب این موسیقی به روشنی دیده میشود و برکت خاصی هم دارد. بهجرات میتوانم بگویم من راه کسانی را که ده دوازده سال در کار موسیقی بودهاند در دو سال طی کردهام و نام و آوازه آنها را بهدست آوردهام. با همه اینها برای تشکیل تیم همکار خود خیلی سختی کشیدم. چون میخواستم کسانی در تیم من باشند که به این نوع موسیقی معتقدند و کاربلدند. مسئله اعتقاد برای من خیلی مهم است. معتقدم کارهایی که در عرصه موسیقی ارزشی شکل میگیرند باید با وضو و اعتقاد ساخته شوند. فضایی که آهنگ در آن ساخته میشود باید اعتقادی و پاک باشد. از ابتدا کار را با چند نفر معدود آغاز کردیم ولی الان که کار مخاطب خود را پیدا کرده پیشنهادات زیادی از تهیهکنندگان مختلف داریم و حتی میتوانیم با مشارکت افراد دیگر کارها را به سرانجام برسانیم ولی باز هم استخوانبندی تیم من همان کسانی هستند که کار را با آنها شروع کردهام.
*نظر شما در مورد آهنگهای ارزشی که معمولا بهطور صریح به عقاید مذهبی اشارهای ندارند چیست؟
یکی از معضلات موسیقی ارزشی همین مسئله است. اخیرا آلبومی در مورد شهدا پخش شده که یکی به نعل میزند و یکی به میخ! یعنی اگر مخاطب رویکرد بچهانقلابیها را داشته باشد، آهنگهای آن آلبوم را مثبت ارزیابی میکند و اگر برعکس فردی مخالف سیاسی محسوب شود آهنگها را در جهت منافع خودش تفسیر میکند چراکه نه خود خواننده و نه خود آهنگ تکلیف مخاطب را روشن نمیکنند.
*شاید بعضیها شما را بهعنوان خواننده سفارشیخوان بشناسند. از این مسئله ناراحت نیستید؟
این تفکر از جهل افراد به فضای کارهای هنری سرچشمه میگیرد. باید مردم بدانند که همه خوانندگان ما سفارشی کار میکنند. تهیهکننده وقتی پول میدهد سفارش میدهد که در فلان فضا موسیقی میخواهد. در صورتی که در جامعه اینطوری باب شده که تنها کسانی که اعتقادی کار میکنند سفارش میگیرند. خوانندگانی هم که عاشقانه میخوانند با سفارش آهنگ میسازند. چرا به ما یاد دادهاند اگر کسی سفارشی میخواند مخالف و مغایر دغدغه خود کار میکند؟ کارگردانان ما که با سفارش کار میکنند یعنی علیه دغدغه خودشان فیلم میسازند؟ سفارشات معمولا میتوانند در سوژه یا در هزینه ساخت باشند. من هم با این سفارشات کار میکنم و معتقدم هیچ منافاتی با دغدغه و اعتقادات من ندارد.
*شاید فکر میکنند حامد زمانی برای لابی کردن سراغ این کارها میرود و مثلا ترانه «مرگ بر آمریکا» را میخواند!
این افراد کاملا در اشتباهند. چون اگر چنین آدمی بودم مطمئن باشید عاشقانه میخواندم. مگر افرادی که عاشقانه میخوانند و بعضی وقتها آهنگهای اعتقادی میخوانند کم هستند؟ ما خوانندگان زیادی داریم که هم در فضای مذهبی و انقلابی میخوانند و هم فضای غیر مذهبی و غیرانقلابی! من بهراحتی میتوانستم این راه را انتخاب کنم اما راه من نیست. این را هم باید یادآوری کنم که هیچ خوانندهای بهاندازه من از هر دو جناح موافق و مخالف تهدید نمیشود. سفارشی خواندن بهمعنای در امان ماندن نیست. حتی ابروهای مرا با فتوشاپ تغییر دادند و نوشتند فلانی زیر ابرو برمیدارد. این هجمهها برای آن است که من با اعتقادم دارم کار میکنم.
*درواقع شما تاوان اعتقاداتتان را میدهید؟
علاقه ندارم وارد این فضاها شوم که مثلا کار بزرگی انجام میدهم. نه، من دارم وظیفهام را انجام میدهم. دوست داشتم در خفا و پنهانی به وظیفه دینیام عمل میکردم و تا این حد مورد هجمه برخی افراد نبودم اما بهواسطه کارم مجبورم در این راه حرکت کنم. نمیشود که صدا را پخش نکرد. میشود؟ وگرنه دوست داشتم تاثیرگذاریام در محیط کوچکتر و کممشکلتری بود و بین خودم و خدا پنهان میماند.
*عدهای معتقدند کسانی که کارهای ارزشی در آلبومهای خود دارند بهخاطر کسب مجوز و امتیاز گرفتن هستند. شما هم چنین اعتقادی دارید؟
مجوز آلبوم آهنگهایم را قبل از آهنگ «دیروز، امروز، فردا» گرفتهام اما هنوز هم که هنوز است آن را منتشر نکردهام. از طرفی اولین خوانندهای هستم که بدون آلبوم کنسرت برگزار میکنم و سالن هم پر میشود. من مانند خوانندگانی که آلبوم مجاز ندارند اما ۱۰ آلبوم اینترنتی دارند نیستم. خدا را شکر میکنم که با آهنگهایی که منتشر کردهام مخاطبانم دایره انتخاب گستردهای دارند. مخاطبانی که تا دیروز اگر میشنیدند آهنگی عنوانش «حجاب» است بهراحتی از آن میگذشتند. چون فکر میکردند این آهنگ بهخاطر مجوز در آلبوم گنجانده شده ولی امروز ترانههای دینی و انقلابی شنیده میشود.
*با این جایگاه و موفقیتی که کسب کردهاید خانوادهتان از اینکه شما خواننده شدهاید خوشحالند؟
حامیان من در چند وبلاگ بازتاب آهنگهایم را در افراد مختلف منتشر کردهاند؛ مثلا کسانی که تحت تاثیر آهنگ «حجاب» محجبه شدهاند. البته بارها گفتهام شخص حامد زمانی اصلا موضوعیت ندارد بلکه این کار اعتقادی اوست که موضوعیت دارد. از این رو خانوادهام این بازتابها را میبینند و میدانند که من و همه کسانی که با من کار میکنند برای اعتقاداتمان کار میکنیم. بنابراین نهتنها مخالفتی نمیکنند بلکه موافق هم هستند. در زمانی که برای خریدهای عروسی بیرون میرفتیم خانوادهام بازتاب کارهایم را در بین مردم میدیدند که چقدر مردم به راه و روش حامد زمانی احترام میگذارند و از او تشکر میکنند. این اتفاقات منجر شده حتی خانواده من که یک خانواده مذهبی است به فرزند خوانندهشان افتخار کنند.
هیچوقت شده فکر کنید که مفاهیم دینی و انقلابی را غیرمستقیم تبلیغ کنید؟
تبلیغ غیرمستقیم جای خودش را دارد اما چرا نباید تبلیغ مستقیم کرد؟ اتفاقا باید برخی مفاهیم را «رو» و با صراحت گفت. من گفتهام کارم دو بخش دارد؛ یکی مداحی اهل بیت با زبان خودم است و دیگری بیان دیدگاههای سیاسی صریح. از این جهت من خودم را مداح میدانم، نه خواننده.
ماجرای آلبومی که هرگز منتشر نشد چیست؟
چرا حامد زمانی آلبومی را که آماده پخش بود دور ریخت؟ او دلایل قانعکنندهای برای خودش دارد و از کارش پشیمان نیست؛ «با خودم قرار گذاشته بودم از خط قرمزهایی که برای خودم ترسیم کردهام پا را فراتر نگذارم. من آلبوم قبلیام را از بین بردم. در صورتی که آن آلبوم آهنگهای غیرارزشی نداشت اما در حد و اندازه الان من نبود. برخی از کارهای سخیف در آن بود که من بهخاطر کمتجربگی، ناآگاهانه آنها را انجام داده بودم. علم من بالاتر رفت و از طرفی گروههای فکری مختلف را دیدم و در دانشگاه با خیلی از آنها برخورد کردم. همه این اتفاقات تاثیرگذار بود تا اینکه برخی از نظرات من تغییر کند تا به جایگاه فعلی برسم و کارهای قبلیام را قبول نکنم. البته آن آلبوم همه کارهایش انجام شده بود ولی انسان بهجایی میرسد که دیگر این چیزها برایش مهم نیست. برای من کیفیت کار از کمیت آن مهمتر است».
*یکی از دغدغههایی که برای ورود بچهمذهبیها به عرصه موسیقی وجود دارد مقبولیت در بین حرفهایهاست. با این شرایط چطور توانستید گروه حرفهای تشکیل دهید؟
بهنظر من آدمهای بااعتقاد در هر شغلی وجود دارند. در زمینه موسیقی هم ما بچههیاتیهای مومن و معتقد زیادی داریم ولی طرز تفکر اشتباهی در بین بچههیاتیها مبنی بر اینکه کار ارزشی پول ندارد وجود داشت. این تفکر موجب میشد افراد معتقد نزدیک کارهای ارزشی و اخلاقی نروند اما ما با کارهای ارزشی خوب و قوی ثابت کردیم که این طرز تفکر اشتباه است. اگر توجه کنیم مخاطب این موسیقی به روشنی دیده میشود و برکت خاصی هم دارد. بهجرات میتوانم بگویم من راه کسانی را که ده دوازده سال در کار موسیقی بودهاند در دو سال طی کردهام و نام و آوازه آنها را بهدست آوردهام. با همه اینها برای تشکیل تیم همکار خود خیلی سختی کشیدم. چون میخواستم کسانی در تیم من باشند که به این نوع موسیقی معتقدند و کاربلدند. مسئله اعتقاد برای من خیلی مهم است. معتقدم کارهایی که در عرصه موسیقی ارزشی شکل میگیرند باید با وضو و اعتقاد ساخته شوند. فضایی که آهنگ در آن ساخته میشود باید اعتقادی و پاک باشد. از ابتدا کار را با چند نفر معدود آغاز کردیم ولی الان که کار مخاطب خود را پیدا کرده پیشنهادات زیادی از تهیهکنندگان مختلف داریم و حتی میتوانیم با مشارکت افراد دیگر کارها را به سرانجام برسانیم ولی باز هم استخوانبندی تیم من همان کسانی هستند که کار را با آنها شروع کردهام.
*نظر شما در مورد آهنگهای ارزشی که معمولا بهطور صریح به عقاید مذهبی اشارهای ندارند چیست؟
یکی از معضلات موسیقی ارزشی همین مسئله است. اخیرا آلبومی در مورد شهدا پخش شده که یکی به نعل میزند و یکی به میخ! یعنی اگر مخاطب رویکرد بچهانقلابیها را داشته باشد، آهنگهای آن آلبوم را مثبت ارزیابی میکند و اگر برعکس فردی مخالف سیاسی محسوب شود آهنگها را در جهت منافع خودش تفسیر میکند چراکه نه خود خواننده و نه خود آهنگ تکلیف مخاطب را روشن نمیکنند.
*شاید بعضیها شما را بهعنوان خواننده سفارشیخوان بشناسند. از این مسئله ناراحت نیستید؟
این تفکر از جهل افراد به فضای کارهای هنری سرچشمه میگیرد. باید مردم بدانند که همه خوانندگان ما سفارشی کار میکنند. تهیهکننده وقتی پول میدهد سفارش میدهد که در فلان فضا موسیقی میخواهد. در صورتی که در جامعه اینطوری باب شده که تنها کسانی که اعتقادی کار میکنند سفارش میگیرند. خوانندگانی هم که عاشقانه میخوانند با سفارش آهنگ میسازند. چرا به ما یاد دادهاند اگر کسی سفارشی میخواند مخالف و مغایر دغدغه خود کار میکند؟ کارگردانان ما که با سفارش کار میکنند یعنی علیه دغدغه خودشان فیلم میسازند؟ سفارشات معمولا میتوانند در سوژه یا در هزینه ساخت باشند. من هم با این سفارشات کار میکنم و معتقدم هیچ منافاتی با دغدغه و اعتقادات من ندارد.
*شاید فکر میکنند حامد زمانی برای لابی کردن سراغ این کارها میرود و مثلا ترانه «مرگ بر آمریکا» را میخواند!
این افراد کاملا در اشتباهند. چون اگر چنین آدمی بودم مطمئن باشید عاشقانه میخواندم. مگر افرادی که عاشقانه میخوانند و بعضی وقتها آهنگهای اعتقادی میخوانند کم هستند؟ ما خوانندگان زیادی داریم که هم در فضای مذهبی و انقلابی میخوانند و هم فضای غیر مذهبی و غیرانقلابی! من بهراحتی میتوانستم این راه را انتخاب کنم اما راه من نیست. این را هم باید یادآوری کنم که هیچ خوانندهای بهاندازه من از هر دو جناح موافق و مخالف تهدید نمیشود. سفارشی خواندن بهمعنای در امان ماندن نیست. حتی ابروهای مرا با فتوشاپ تغییر دادند و نوشتند فلانی زیر ابرو برمیدارد. این هجمهها برای آن است که من با اعتقادم دارم کار میکنم.
*درواقع شما تاوان اعتقاداتتان را میدهید؟
علاقه ندارم وارد این فضاها شوم که مثلا کار بزرگی انجام میدهم. نه، من دارم وظیفهام را انجام میدهم. دوست داشتم در خفا و پنهانی به وظیفه دینیام عمل میکردم و تا این حد مورد هجمه برخی افراد نبودم اما بهواسطه کارم مجبورم در این راه حرکت کنم. نمیشود که صدا را پخش نکرد. میشود؟ وگرنه دوست داشتم تاثیرگذاریام در محیط کوچکتر و کممشکلتری بود و بین خودم و خدا پنهان میماند.
*عدهای معتقدند کسانی که کارهای ارزشی در آلبومهای خود دارند بهخاطر کسب مجوز و امتیاز گرفتن هستند. شما هم چنین اعتقادی دارید؟
مجوز آلبوم آهنگهایم را قبل از آهنگ «دیروز، امروز، فردا» گرفتهام اما هنوز هم که هنوز است آن را منتشر نکردهام. از طرفی اولین خوانندهای هستم که بدون آلبوم کنسرت برگزار میکنم و سالن هم پر میشود. من مانند خوانندگانی که آلبوم مجاز ندارند اما ۱۰ آلبوم اینترنتی دارند نیستم. خدا را شکر میکنم که با آهنگهایی که منتشر کردهام مخاطبانم دایره انتخاب گستردهای دارند. مخاطبانی که تا دیروز اگر میشنیدند آهنگی عنوانش «حجاب» است بهراحتی از آن میگذشتند. چون فکر میکردند این آهنگ بهخاطر مجوز در آلبوم گنجانده شده ولی امروز ترانههای دینی و انقلابی شنیده میشود.
*با این جایگاه و موفقیتی که کسب کردهاید خانوادهتان از اینکه شما خواننده شدهاید خوشحالند؟
حامیان من در چند وبلاگ بازتاب آهنگهایم را در افراد مختلف منتشر کردهاند؛ مثلا کسانی که تحت تاثیر آهنگ «حجاب» محجبه شدهاند. البته بارها گفتهام شخص حامد زمانی اصلا موضوعیت ندارد بلکه این کار اعتقادی اوست که موضوعیت دارد. از این رو خانوادهام این بازتابها را میبینند و میدانند که من و همه کسانی که با من کار میکنند برای اعتقاداتمان کار میکنیم. بنابراین نهتنها مخالفتی نمیکنند بلکه موافق هم هستند. در زمانی که برای خریدهای عروسی بیرون میرفتیم خانوادهام بازتاب کارهایم را در بین مردم میدیدند که چقدر مردم به راه و روش حامد زمانی احترام میگذارند و از او تشکر میکنند. این اتفاقات منجر شده حتی خانواده من که یک خانواده مذهبی است به فرزند خوانندهشان افتخار کنند.
هیچوقت شده فکر کنید که مفاهیم دینی و انقلابی را غیرمستقیم تبلیغ کنید؟
تبلیغ غیرمستقیم جای خودش را دارد اما چرا نباید تبلیغ مستقیم کرد؟ اتفاقا باید برخی مفاهیم را «رو» و با صراحت گفت. من گفتهام کارم دو بخش دارد؛ یکی مداحی اهل بیت با زبان خودم است و دیگری بیان دیدگاههای سیاسی صریح. از این جهت من خودم را مداح میدانم، نه خواننده.
ماجرای آلبومی که هرگز منتشر نشد چیست؟
چرا حامد زمانی آلبومی را که آماده پخش بود دور ریخت؟ او دلایل قانعکنندهای برای خودش دارد و از کارش پشیمان نیست؛ «با خودم قرار گذاشته بودم از خط قرمزهایی که برای خودم ترسیم کردهام پا را فراتر نگذارم. من آلبوم قبلیام را از بین بردم. در صورتی که آن آلبوم آهنگهای غیرارزشی نداشت اما در حد و اندازه الان من نبود. برخی از کارهای سخیف در آن بود که من بهخاطر کمتجربگی، ناآگاهانه آنها را انجام داده بودم. علم من بالاتر رفت و از طرفی گروههای فکری مختلف را دیدم و در دانشگاه با خیلی از آنها برخورد کردم. همه این اتفاقات تاثیرگذار بود تا اینکه برخی از نظرات من تغییر کند تا به جایگاه فعلی برسم و کارهای قبلیام را قبول نکنم. البته آن آلبوم همه کارهایش انجام شده بود ولی انسان بهجایی میرسد که دیگر این چیزها برایش مهم نیست. برای من کیفیت کار از کمیت آن مهمتر است».
مرجع : عقیق