«تاثیر واقعه عاشورا بر شعر و ادبیات ایران» در گفت وگو با اسماعیل آذر
شفقنا , 11 آبان 1393 ساعت 13:39
مردم ما علاقه بسیاری به ائمه و معصومین (ع) دارند؛ اگر این علاقه را به علم و دانش هم مسلح کنند آن موقع است که این احساسات عمق پیدا می کند و هیچگاه تقلیل نخواهد یافت و شناخت با علم می تواند بر استحکام ایمان مردم جامعه ما، تاثیر ژرفی بگذارد. این بخشی از گفت و گوی خبرنگار شفقنا با اسماعیل آذر است. او به استادی زبان و ادبیات فارسی شهرت دارد و علاقه فراوانی به رسوم مذهبی دارد که در این زمینه هم کتابی به نام «میراث عشق» نوشته است.
اسماعیل آذر در مورد انتخاب اشعار برخی مداحان برای عزاداری ها نگران است و می گوید: برخی شعرهایی که در عزاداری ها خوانده می شود مطالب نادرستی را به مردم انتقال می دهد و باید این روایت هایی که منتقل می شود پشتوانه علمی هم داشته باشد. برخی از مداحان که تعدادشان هم بسیار کم است از ملودی ها و شعرهایی استفاده می کنند که شایسته اهل بیت(ع) نیست و سبب دلخوری و ناراحتی دوست داران اهل بیت(ع) می شود.
گفت و گو با اسماعیل آذر را بخوانید:
*تاثیر شخصیت و نهضت امام حسین (ع) در ادبیات و اشعار ما بسیار پر رنگ است و از دوران صفویه به بعد شعرهای عاشورایی رنگ و بوی بیشتری می گیرند، چه عواملی سبب می شود حادثه عاشور در هنر و شعر ایرانی انعکاس یابد؟
آذر: در ابتدا بهتر است نگاهی به تاریخ ادبیات داشته باشیم؛ اولین شاعر شیعی مذهبی که در مدح خاندان عصمت و طهارت(ع) شعر سرود، کسایی مروزی بود. پس از آن هم سیف فرغانی و در قرن ششم نیز سنایی غزنوی چندین شعر بلند و گاه مقتل گونه دارد، البته باید بگوییم در سال ۳۲۵ هجری قمری احمد بویه در ماه محرم دستور داد تا دکان ها را تعطیل و مردم لباس سیاه به تن کنند و برای امام حسین(ع) به عزاداری بپردازند. بعد از آن روزگار عزاداری ها کم و بیش در بعضی از سرزمین های عثمانی انجام می شد. پس از حکومت دیالمه در ایران، حکومت شیعی صفویه رسمیت داشت که صفویان هم حساسیت خاصی نسبت به موازین شیعی داشتند. بر همین اساس بود که شاعران به ویژه محتشم کاشانی پادشاه صفویه را مدح می کرد و پادشاه از او خواست تا ابتدا مدح ائمه اطهار(ع) را بگوید و صله خود را از آنها بخواهد و بعد از پادشاه مطالبه کند. به مرور زمان هم ترکیب بند دوازده بیتی «باز این چه شورش است» خلق شد. انواع شعر مذهبی به ویژه مرثیه های سید الشهدا(ع) در روزگار صفویه اوج گرفت و این گسترش بیشتر به تقلید از محتشم کاشانی بود و حتی شاعران دوره قاجار از این تقلید دور نماندند البته شعرهای آنها گاهی هم بسیار خوب بودند اما شعر محتشم بیشتر از هر شعر دیگری تاثیر گذار بود. امروزه نیز این شعر بیشتر از هر شعر دیگری مشتری دارد؛ البته در زمان قاجار ما شاهد شعرهای مذهبی هستیم اما شعرها غالبا عامیانه تر شدند و ادبیات به سمت ادبیات عامیانه پیش رفت و ادامه همان شعرهای مذهبی در حوزه آیین نمایشی دوره قاجاریه دیده می شود. به طور خاص در شب های تاسوعا و عاشورا که مردم به عزاداری می پرداختند، ناصرالدین شاه هم در عزاداری ها شرکت می کرد و تحت تاثیر این فضا قرار می گرفت.
این یک نگاه اجمالی به مرثیه بود. در روزگار معاصر یکی از زیباترین شعرها به ایرج میرزا تعلق دارد و این مرثیه دارای ۹ بیت است و شیوه سرایش این مرثیه با مرثیه های دیگر به طور کامل تفاوت داشت و تصویر سازی های ایرج میرزا به گونه دیگری است. بعد هم حسین مسرور که تخلص او هم سخن ور بوده و شعر او با این بیت آغاز می شود: «بتاب امشب ای مه که افلاکیان/ ببینند جانبازی خاکیان» وجوه زیبا شناختی این ماجرا بسیار زیاد است و در قالب هنری، عرفان زیباترین کلمات را به کار برده است. در حقیقت زیبایی شعر حسین مسرور با توصیف غروب عاشورا و به روی خاک افتادن شهیدان کربلا و ماهتاب که در شب می درخشد را به مهمانی و بزمی الهی تشبیه کرده است و این موضوع را با قربانی کردن خلیل الله فرزند حضرت ابراهیم(ع) مقایسه می کند. بعد از انقلاب شاعران ما البته اگر شاعران خوب را معیار قرار دهیم، همه برای عاشورا شعر سروده اند. در طول تاریخ هزاران ساله ادبیات فارسی از رودکی تا به امروز به تحقیق هیچ کس به اندازه امام حسین(ع) مورد تجلیل قرار نگرفته است. حالا باید بدانیم که چرا تا این اندازه به حضرت سید الشهدا(ع) توجه می شود. برای مثال من در هفت سالگی به همراه خانواده به کربلا سفر کردم و تمام آنچه که اتفاق افتاد مانند یک پرده ای از پیش چشمانم می گذرد؛ اما نذری که داشتم حدود ده سال پیش به سرانجام رسید که کتابی به نام میراث عشق با موضوع تاریخ و شعر عاشورا نوشتم و در این کتاب از لحظه ای که معاویه می میرد تا ظهر عاشورا اشاره شده است. در این کتاب با سبک تر کردن برخی از مفاهیم تاریخی البته تا جایی که به اصل تاریخ لطمه وارد نشود سعی کردم که قشر جوان راحت تر بتوانند با این واقعه ارتباط برقرار کنند و اطلاعاتی در این مورد به دست آورند. مردم ما علاقه بسیاری به ائمه و معصومین(ع) دارند؛ اگر مردم ما این علاقه را به علم هم مسلح کنند آن موقع است که این احساسات عمق پیدا می کند و هیچ گاه تقلیل نخواهد یافت و این شناخت با علم می تواند بر استحکام ایمان مردم جامعه ما، تاثیر ژرفی بگذارد بنابراین ما باید همراه احساس، ابرام و شناخت هم داشته باشیم.
مهمترین مساله ای که در مورد امام حسین(ع) می توانیم بگوییم این است که ایشان مصداق بارز آیه قرآن مجید «وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقَى» هستند؛ آنچه به خداوند وصل می شود در تاریخ ماندگار خواهد شد. راز ماندگاری سید الشهدا(ع) در دل و جان مسلمانان و غیر مسلمانان این است که او با تفکر، روش، آزادگی و سیره اش، خود را در عالم جاودانه کرد به این دلیل که امام حسین(ع) قلب و تفکر خود را با بی نهایت یعنی همان خداوند گره زد و درسی برای هر انسان آزاده ای شد. بنابراین به این نتیجه می رسیم که اگر هر فعالیت، خدمت و هر گامی که بر می داریم برای خدا و در راه او باشد ما نیز در تاریخ خواهیم ماند. برای مثال حافظ هم در تاریخ ماندگار شد چون شعر او هم به خداوند متصل بود. تمام فرمانداران جنگی وقتی به جنگ می روند ابتدا خانواده خود را به جایی امن منتقل می کنند اما امام حسین(ع) در جنگ خانواده خود را هم به همراه برد، ایشان در تاریکی شب اصحاب خود را صدا زد و به آنها گفت که من از همه شما راضی هستم و اگر می خواهید برگردید می توانید بروید؛ در تاریکی چنین گفت که اگر کسی قصد برگشتن دارد خجالت نکشد، تمام این موارد نشانه از آزادگی و سرافرازی امام حسین(ع) دارد.
* واقعه عاشورا به دلیل شکلی که اتفاق افتاد در ادبیات ما تاثیرات زیادی گذاشته است، اگر بخواهیم رویکردهایی که به این واقعه پرداخته است را بررسی کنیم، می توان چند رویکرد را شمرد؟
آذر: متاسفانه رویکرد حماسی به واقعه عاشورا بسیار کم بودند و این شعر ها بُعد تاریخی ندارند چون شاعر تاریخدان و مورخ نیست اما شعر یکی از قالب های هنری است که درباره واقعه عاشورا به زیباترین شکل در طول تاریخ جلوه گری کرده است. از کسایی مروزی گرفته تا امروزه هر کسی که در مورد حضرت سید الشهدا(ع) شعری سروده است از زیباترین و بهترین اشعار خود شاعران هم شده است. شاعران تنها برای پیوند با فطرت خودشان چنین اشعاری سروده اند و برای شعر گفتن به کسی نه حقوقی و نه جایزه ای می دادند، بنابراین شعرهای عاشورایی بیشترین جایگاه را در جان و فطرت انسان ها دارند و بیشترین شعری که در تاریخ ادبیات ما وجود دارد مرثیه های سید الشهدا(ع) است و پر بسامدترین واژه در شعر های عاشورایی واژه آب است.
*پس می توانیم بگوییم که رویکرد احساسی بر دیگر رویکردها غلبه داشته است؟
آذر: بله همین طور است البته باید بگوییم که در زمان قاجار شعر عاشورایی و تعزیه، عامیانه تر شد و طبعا اغراق هایی نادرست در این شعرها راه پیدا کرد، اما عقیده و علاقه مردم بود که قابل بحث نیست. نکته ای که قابل توجه است مداحان ما از ائمه معصومین سخن می گویند و فعالیت قابل توجهی را در این زمینه انجام می دهند اما بهتر است یک کانونی پیدا شود که گروهی از استادان دانشگاه در مورد شعرها تحقیق کنند و شعرهایی که قابلیت موسیقیایی شدن را دارند در چند جلد کتاب تبیین کنند و در اختیار مداحان و مشتاقان قرار بدهند. نباید به راحتی برخی مطالب به شعر ها افزوده و ارزش ها را به ضد ارزش ها تبدیل کنند. باید همه کارهای ما از حیث فرهنگی مورد توجه قرار بگیرد. برخی شعرهایی که در عزاداری ها خوانده می شود مطالب نادرستی را به مردم انتقال می دهد و باید این روایت هایی که منتقل می شود پشتوانه علمی هم داشته باشد. همه کارهای ما باید از نظر حیثیت فرهنگی مورد توجه قرار بگیرد. برخی از مداحان که تعدادشان هم بسیار کم است از ملودی ها و شعرهایی استفاده می کنند که شایسته اهل بیت(ع) نیست و سبب دلخوری و ناراحتی دوست داران اهل بیت(ع) می شود.
*ادبیات چه نقشی در ماندگاری ابعاد مختلف عاشورا به نسل های بعد داشته است؟
آذر: وقتی می گوییم ادبیات بیشتر توجه ما به شعر است. شعر یکی از هنری ترین قالب های رایج و علمی است بنابراین حتی روضه خوان های قدیم و جدید در بسیاری از موارد به شعر متمسک می شوند که بهترین مرثیه ها به نثر نیست بلکه به شعر است و حتی در بیرق ها و پرچم ها از شعر به ویژه شعر محتشم کاشانی استفاده می کنند؛ تمام دسته های سینه زنی و تعزیه ها از قالب های شعری استفاده می کنند. اما شاعرانی که مطالعه تاریخی بیشتری دارند شعرشان هم از انسجام و استحکام بیشتر برخوردار است و نکات آموزنده ای هم به مخاطب انتقال می دهد. پس شاعران می توانند با مطالعه، از ابزار تخیل، اغراق، جان بخشی و احساسات به خوبی بهره بگیرند و تجربه های تازه ای در شعر خود به وجود بیاورند.
*یکی از انتقادهایی که به ادبیات عاشورایی وارد می شود این است که چرا رشد چشم گیری نداشته و هنوز همان شعر محتشم کاشانی بر سر زبان هاست و شعری که بتواند وارد ادبیات عامه مردم شود، نداشتیم؟
آذر: به نظر من این انتقاد جایی ندارد؛ به این دلیل که گاهی مسایلی پدید می آید که جاودان می ماند و خداوند اگر بخواهد اثری را مورد توجه قرار بدهد، مانند شعر «علی ای همای رحمت» شهریار می شود که همه می دانند این شعر را شهریار سروده است بنابراین این شعری است که در مسیر لطف خداوند قرار گرفته است؛ به طور مثال این همه اذان زیبا گفته شده است اما اذان مرحوم موذن زاده اردبیلی یک احساس دیگری دارد و این احساس یعنی همان عنایت و لطف خداوند است.
*عنصر زمان می تواند در این اثر گذاری ها، تاثیر داشته باشد؟
آذر: در ادبیات جهان یک ادبیاتی وجود دارد به نام ادبیات جاودانه (eternality) و این آثار به نامحدود متصل می شوند و ادبیاتی است که در متن آن خداوند وجود دارد. چنین آثاری هم در شرق و هم غرب وجود دارد. این شعری که مربوط به محتشم است حضور خداوند در آن تجلی دارد و آیینه حضور خداست، چون بر دل می نشیند من بعید می دانم که شعر دیگری بیاید تا جای این شعر را بگیرد البته اگر چنین اتفاقی رخ دهد و شعر دیگری جای شعر محتشم را بگیرد این شعر هیچ گاه فراموش نمی شود چون ملت ما با این شعر خاطرات بسیاری دارند.
*شاعران ایرانی نسبت به ثبت وقایع عاشورا دیر عمل کردند چه دلایلی را بر این تاخیر موثر می دانید؟
آذر: زمینه ها مناسب برای سرودن شعر در مورد واقعه عاشورا فراهم نبوده است، به طور مثال اگر در شهری زمینه گناه فراهم شود مردم آن شهر به سوی آن جلب می شوند وجه غالب آن شهر هم گناه می شود همان طوری که اگر یک وجه معنوی هم غالب شود همه مردم به آن سو حرکت می کنند. در آن روزگار هم کششی وجود نداشته و موقعیتی نبوده که شاعران در این زمینه شعر بگویند اما در حال حاضر می بینیم که حتی نوجوانان ما پیرامون موضوع عاشورا مرثیه سرایی می کنند و این آثار زیاد است. من چون می خواستم در این زمینه کتاب بنویسم باید این آثار را مطالعه می کردم اما قادر نبودم که همه این مرثیه ها را بررسی کنم بنابراین از بین آنها انتخاب می کردم و می خواندم، می توان ده ها جلد کتاب مرثیه چاپ کرد. این فراوانی نشانه علاقه فرزندان این سرزمین به حضرت سید الشهدا(ع) است و البته زمینه هم برای آنها فراهم است.
* باتوجه به شرایطی که در خاورمیانه حاکم است هنرمندان و آثارشان چطور می توانند از خشونت ها بکاهند؟
آذر: تاثیرگذاری مرزی ندارد، یک وقت تصویر و یک قطعه شعر می تواند دنیا را آگاه کند و محدودیتی در این کار وجود ندارد بنابراین هنرمندان بسیار می تواند تاثیرگذار باشند. من اطلاعات سیاسی ندارم و نمی توانم اظهار نظر قطعی داشته باشم؛ اما می دانم کسانی که به خداوند وصل باشند و الگوی خود را سیره و زندگی ائمه اطهار(ع) قرار بدهند گمان نمی کنم که در فکر آزار دیگران و زیان رساندن باشند و اصلا به این سو کشیده نمی شوند با همین سخن می توانید مقایسه کنید که چه کسانی به این سو توجه دارند و چه کسانی در پی یاری رساندن به مردم مظلوم هستند.
همه ما می دانیم که از زمان مشروطه به بعد و از زمان قاجار، قدرت های آن روز مانند روسیه و انگلستان چه بر سر ما می آوردند و چقدر در جریانات زندگی مردم ایران دخالت می کردند. مقصود کسانی که نظریه پسا استعمار را مطرح کردند این است که وقتی امپریالیسم به دلیل آگاهی مردم نمی تواند در یک کشوری برنامه های خود را پیاده کند، از مسیرهای فرهنگی نفوذ می کند و از عوامل مختلفی مانند آرایش، فیلم، زبان، موسیقی و مُد کمک می گیرد تا جوانان آن کشور را تحت تاثیر قرار دهد بنابراین ما باید متوجه باشیم و هیچ یک از این موارد را نپذیریم. از مشروطه به بعد شاعران فراوانی مانند فرخی یزدی، ملک شعرای بهار، میرزاده عشقی و عارف قائم مقام فراهانی و ... داشتیم که تمام آنها در قلب حوادث بودند و از میهن خود دفاع و به بیداری مردم کمک می کردند تا بتوانند علیه استعمار مبارزه کنند. هیچ گاه عملیات و فعالیت امپریالسیم از بین نمی رود و همواره ادامه خواهد داشت اما ما هم باید در مقابل آنها بیدار باشیم.
کد مطلب: 21541
آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/21541/تاثیر-واقعه-عاشورا-شعر-ادبیات-ایران-گفت-وگو-اسماعیل-آذر
آرمان هیأت
https://www.armaneheyat.ir