تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۴۶
۰
کد مطلب : ۲۱۸۵۹

ارتباط و اتحاد ذاکرین برکات عجیبی دارد

ارتباط و اتحاد ذاکرین برکات عجیبی دارد
ابوذر بیوکافی مداحی از نسل سوم فرزندان خمینی کبیر(ره) است. همان هایی که روزگاری فرزندان در گهواره و بعدها امیدهای دبستانی او لقب گرفته بودند. نسلی که رهبر معظم انقلاب درباره‌شان گفته بود که اگر محکم‌تر از نسل‌های اول و دوم پای کار انقلاب اسلامی نایستاده، کمتر در این میدان حضور ندارد. متولد ۱۳۶۳ است و مداحی را از کودکی شروع کرده اما ورود رسمی را از ۱۳ سالگی دنبال کرده است.

بیوکافی یاد کردن از اساتیدش را از مراتب ادب می‌داند و معتقد است که برکت هم دارد. او در مواجهه با اینکه برخی نام اساتیدشان را می‌آورند تا خود را مهم جلوه دهند، می‌گوید «از آوردن اسم این بزرگواران هیچ غرضی مگر ادب ندارم. خدا توفیق داده و از محضر اساتید بزرگواری چون «حاج سعید حدادیان»، «حاج حسین هوشیار»، «حاج قاسم رضایی»، «حاج مهدی سلحشور»، «حاج سید مهدی میر داماد» و «آقای سیدمهدی حسینی» کسب فیض کردم.»

عموم مجالس او در شهر مقدس قم برگزار می‌شود. می گوید نمی‌تواند به اندازه خود شاعران و خیلی تخصصی درباره شعر حرف بزند اما معتقد است که شعر خوب شعری است که عام فهم و خاص پسند باشد. او تأکید دارد بر گفته‌های رهبر معظم انقلاب در دیدار با شاعران و اینکه شاعران برای خلق اشعار به سراغ زیارت‌نامه‌ها و ادعیه بروند. مقسّم توفیق در بین ذاکرین اهل‌بیت(ع) را مادر سادات، حضرت صدیقه طاهره(س) می داند و می‌گوید:«در دستگاه سیدالشهداء فقط اخلاص و ادب را می‌خرند و این‌جا اسم و منصب جایگاهی ندارد.

در مواجهه با مسأله توجیه گناه به بهانه شفاعت اهل‌بیت(علیهم السلام) یک حرف صریح می‌زند که از محضر بزرگان آموخته است: «محبت به اهل بیت(ع) مقدمه اطاعت از خداست». به سوز دل و اثر کلام در مجالس خیلی توجه دارد و همه آن‌ها را بلا استثناء اعطا شده از سوی اهل بیت(علیهم السلام) برمی‌شمارد. البته بر «خواستن» هم تأکید دارد و می‌گوید خواستن اساس ماجراست. می‌گوید: «"برمشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا..." اشکال قافیه ای دارد ولی نظر لطف اهل بیت(علیهم السلام) و اخلاص گوینده ماندگارش کرده است.»

بیوکافی یک جوان سیاسی است و از مجالسی که با مسائل روز پیش می‌رود و درباره تحولات جهان و کشور در آن‌ها سخن گفته می‌شود استقبال می‌کند. این مجالس را دارای تراز و قدرت بالاتری در جذب جوانان قلمداد می‌کند. او معتقد است که انقلاب اسلامی هیئات را از فضای اسلام فردی به فضای اسلام در صحنه و فعال تعالی بخشید.

مشروح گفت‌وگو با «ابوذر بیوکافی» کسی که هیأت را محل تجلی «یا من اسمه دوا و ذکره شفاء» می‌داند در ادامه می‌خوانید:


آقای بیوکافی؛ در دستگاه امام حسین علیه السلام معمولا رابطه فراتر از استاد و شاگردی است. شما چه بهره ای از اساتیدتان که نام آن ها را بر زبان آوردید، بردید؟

در کنار بهره گیری فنون مداحی؛ بیشتر دوست دارم از روحیه و صفات آنان بگویم. البته اگر به یک صفت از صفات حسنه این بزرگواران اشاره می‌کنم خدای ناکرده به این معنی نیست که بقیه عزیزان اینطور نیستند، صرفا بدلیل مجال و حوصله مخاطب اشاره می‌کنم. از حاج سعید حدادیان توسل در همه حال و همه امور، از حاج حسین هوشیار خدمت به خلق و مناعت طبع، از حاج قاسم رضایی در دسترس مردم بودن و با مردم بودن، از حاج مهدی سلحشور عزت نفس و تکلیف‌گرایی، از حاج سیدمهدی میرداماد خوش اخلاقی و تواضع و جامع بودن را و از حاج آقای حسینی گمنامی‌شان و انصاف داشتنشان را سرلوحه آموختنم قرار دادم.

ارتباطتان با دیگر مداح ها چطور است؟

بحمدلله بواسطه عنایت اهل بیت(علیهم السلام) با اکثر سروران و عزیزان رفاقت داریم. البته درستش این است که بگویم عزیزان ذره پروری می‌کنند و محبت دارند. ولی این را هم بگویم که ارتباط ذاکرین اهل بیت(علیهم السلام) با هم و اتحادشان برکات عجیبی دارد.

با شعرا چقدر رابطه دارید؟

تقریبا هر روز ارتباط داریم، اصلا از ضروریات مداحی مانوس بودن باجمع باصفای شعراست. چون بسیار در فهم و تبیین شعر و خلاقیت درجلسه اثر مثبتی دارد.

*به نظر شما چرا خاک خورده‌های دستگاه اهل بیت(علیهم السلام) سوز و حزن کلامشان بیشتر است؟ چه می‌شود که یک «یا حسین(ع)» می‌گویند مجلس بهم می‌ریزد؟ رمز این از کجاست؟ از معرفت؟ از عشق؟

سوال خوبی کردید، شاید حلقه گمشده این روزها همین اثر کلام و سوز دل هست. من فکر می‌کنم همین اثر کلام از چند جهت از اسرار مداحی است. اول اینکه وقتی به کلام مولا امیرمومنان(ع) نگاه می‌کنیم حضرت می‌فرمایند: "نحن اصل کل خیر" (یعنی سرچشمه همه خوبی‌ها ما هستیم) جهت اول این موضوع این است که هر نعمت و خیری به کسی عنایت شده لطف و ذره پروری اهل بیت(ع) بوده است. پس باید از اهل بیت(علیهم السلام) سوز دل و اثر کلام خواست و خواستن یک سنت الهی هست.

دوم اینکه به کسی چنین عنایتی می‌شود که اولا معرفت و ثانیاً طهارت روح داشته باشد. اگر این دو بود یکی از جلوه‌هایش اثر کلام است. البته اثر کلام و سوز دل مراتبی دارد، یک وقتی همه چیز حتی اشیاء در تسلط فرد قرار می‌گیرد، مثل جریان خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه، که هم نشان از مقام و منزلت حضرت دارد و هم عنایت امام معصوم، به نظر دستی که سیدالشهدا علیه السلام در روز عاشورا بر قلب حضرت گذاشتند سه روز بعد در کوفه شاید یکی از اثراتش همین تسلط بر تمام اشیاء و نفوس بود. مَخلص کلام اینکه اثر کلام را باید از اهل نفس خواست. از خود امام معصوم و زیاد شنیدیم که نوکری مشمول عنایت حضرت زینب(س) قرار گرفت و صاحب نفس شد، که وقتی دهان باز می‌کرد مجلس کربلا می‌شد.

از پیرغلامان گذشته چه خاطره و صحبتی به یاد دارد؟

پیرغلامان همان دلسوختگان اهل‌بیت(ع) هستند که اثر کلامشان نتیجه اخلاصشان هست و اگر الان مادحین اثری در کلام دارند هم بخاطر همان خلوصی است که از پیرغلامان نسل به نسل و سینه به سینه به مادحین فعلی رسیده است. همه این‌ها حاصل توجهات حضرات معصومین هست و لاغیر.

می‌گویند "پیرغلام دیگر همه چشم امیدش به ارباب است" تفسیر شما چیست؟ عمرتان و جوانی‌تان را در این راه دادید چه چیزی گرفتید؟ از آقا چه می‌خواهید؟

پیرغلامان باصفای اهل بیت (علیهم السلام) نورالمجالس هستند؛ در سن پیری، دنیا و زرق و برق آن برایشان معنایی ندارد. یک پیر غلام با تمام وجودش این فراز مناجات حضرت امیر علیه السلام که می فرمایند "اللهم انی اسئلک الامان یوم لاینفع مال و لابنون" را درک می کند. اینجاست که چشم انتظار وعده اهل بیت(ع) است که فرمودند ما به دادتان می‌رسیم و تنهایتان نمی‌گذاریم. منتظر مزد عمری نوکری هستند. البته مزد یک نوکر لبخند رضایت و تایید ارباب است. بقول صائب تبریزی "بحر تا سیلاب را صافی نسازد بحر نیست/ آنکه ما را در جوانی پیرسازد پیر ماست". ای کاش از الان به فکر روزهای تنهایی باشیم. چشم همه ما به دست کرامت و شفاعت اهل بیت(ع) است.اگر خدا الان به من بگوید یک چیز بخواه که قطعا آن را به تو می‌د‌هم؛ خود امام حسین علیه السلام و ولایتش را می‌خواهم. من روسیاه که عمری خرج نکردم از بزرگان باید بپرسید. هیچ چیز هم نمی‌خواهم جز اینکه اگر خطایی هم می‌کنم و خوب نیستم بگذارند همیشه سر سفره‌شان باشم و نوکری کنم.

قدر و اندازه این نوکری چقدر است؟ شکر نوکری ارباب چطور باید بجا آورده شود؟

حقیقتا نمی‌شود شکر این نعمت را بجا آورد هرکاری کنی باز هم نمی‌توانی. ولی بزرگان می‌فرمایند نوکری باید در راه طاعت باشد و شکرش به این است که آن‌طور زندگی کنیم که ارباب راضی باشد. در یک روایت طولانی می‌خواندم که خدا به انبیاء فرمود: برای اشک گریه کنان اباعبدالله(ع) قیمت بگذارید، پس از سوال و جواب نوبت به حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله رسید، ایشان فرمودند قیمت این اشک، خود سیدالشهداءست. حالا کسی می‌تواند قیمت و قدر و اندازه برای آن تعیین کند، بسم الله.

چه می‌شود که یک مداح ماندگار می‌شود؟ رمز ماندگاری یک مداح به چیست؟

رمز ماندگاری مداح اهل‌بیت(ع) دو چیز است اخلاص و ادب.

چرا یک چایی ریز هیئت آنقدر محترم است؟ این تفاسیر که "چایی بده و کفش جفت کن هیئت در این دستگاه اعتبارش خیلی بالاست" به چه معناست؟

در دستگاه اهل‌بیت(ع) اسم و منصب مهم نیست. اخلاص مهم است. خیلی وقت‌ها یک کفش جفت کن مقرب تر از من مداح است. اینجا فقط اخلاص و عمل خالص را می‌خرند. قدیمی‌ها یک ویژگی داشتند که خیلی مقید به رعایتش بودن به نام ادب حضور. دلیل هم دارد، امام باقر علیه السلام می فرمایند کسی در مجلس ما حضور پیدا نمی‌کند مگر اینکه ما دعوتش می‌کنیم. مجالس اهل بیت(علیهم السلام) به قول مرحوم شیخ شوشتری محل حضور خود اهل‌بیت(علیهم السلام) است، وقتی با اذن و اشاره حضرت کسی اجازه پیدا کرد و در این مجلس آمد و خود معصوم هم حضور دارد دیگر ما کاره‌ای نیستیم.

پس اینکه گفته می‌شود "حساب و کتاب اینجا با خود صاحب مجلس است و حق ندارید در این باره از کسی باز خواست کنید" را قبول دارید؟

بله، البته این نکته به این معنا نیست که اگر احیانا اشتباه و خلافی سر بزند بی‌تفاوت باشیم و جلوی اشتباه را نگیریم. بلکه بحث بر سر این است ما کاره‌ای نیستیم که گزینش کنیم و خدای ناکرده افراد را کم ببینیم. باید بدانیم ما فقط خادم نوکران اهل بیت(علیهم السلام) هستیم و باید به وظیفه خودمان عمل کنیم.

برخی حب و عشق به اهل بیت(ع) و مقوله شفاعت را به نوعی تلقی کردند که زمینه‌ای برای توجیه گناه شده است. به تعبیر بزرگانی همچون شهید مطهری و استاد رحیم‌پور ازغدی بخشی از این افراد منتسب به شیعه، گرفتار توجیهات خاصی شده‌اند. گناه می‌کنند و توجیه شفاعت برایش می‌آورند و بی‌توجه به جایگاه خداوند می‌شوند؟ گویا این اشتباه دیدن مسأله و وزن آن است. خود اهل بیت(ع) نظرشان در این باره چیست؟

طبق مبانی اعتقادی ما انکار یکی از فرائض باعث پذیرفته نشدن اعمال می‌شود. نمی‌شود ادعای نوکری اربابی را داشته باشیم که برای احیای دین، نماز و امربه معروف و نهی از منکر خودش و فرزندانش را فدا کرده است. فرق شیعه امیرالمومنین علیه السلام با بقیه مکتب‌های جعلی در عمل به احکام خداست و بالاترین افتخار اهل بیت(علیهم السلام) بندگی خدا بوده است. در روایت داریم اصحاب دور امام باقر صلوات الله علیه نشسته بودند که حضرت فرمودند شیعیان امیرالمومنین هر عملی را که خواستند انجام بدهند. یکی از اصحاب با تعجب پرسید، یعنی شیعیان هرگناهی را خواستند می توانند انجام دهند ولو زشت ترین گناه‌ها را؟ حضرت به سرعت جواب دادند "نه هرگز این برداشت تو درست نیست منظور من این است که هر عمل خیری را خواستند انجام دهند چون خدا از آن‌ها قبول می‌کند، چراکه شرط پذیرش اعمال ولایت علی ابن ابیطالب(علیه السلام) است". خلاصه نمی‌شود ولایت داشت و اهل انجام فرائض نبود.

هستند افراد اندکی که نمازخوان نیستند، بی احترامی به پدر و مادر می‌کنند، گناه کبیره می‌کنند اما خود را نوکر هم قلمداد می‌کنند. نوکری طراز ندارد؟ منتسب شدن به افراد بزرگ، رعایت کردن حرمتشان را به گردنمان نمی‌آورد؟

خداوند در قرآن می‌فرماید "اطیعولله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم..." اگر الان به محضر امیرالمومنین علیه السلام برسیم و بگوییم ما شما را دوست داریم و آن خدایی که شما از او ولایت گرفتید و به بندگی‌اش افتخار می‌کنید را کاری نداریم و با او حال نمی‌کنیم. حال نماز خواندن هم نداریم به احکامش هم عمل نمی‌کنیم، به نظر شما حضرت طرف شما را می‌گیرند یا خدا را؟ شما را تایید می‌کند؟ این خیلی نکته طلائی‌ای است که حضرات معصومین(علیهم السلام) در روز قیامت مطمئنا نظر امت را بر نظر خدای متعال ترجیح نمی‌دهمد.

بحث محبت با اطاعت جداست. محبت اگر محبت واقعی باشد اطاعت خدا را هم می‌آورد. حتما در جریان کربلا داستان عبیدالله بن حر جعفی را شنیده‌اید که به حضرت گفت من دوستتان دارم ولی با شما به جنگ نمی‌آیم حتی حاضر بود شمشیر و اسبش را به حضرت بدهد. ولی این محبت چه فایده‌ای دارد؟ نتیجه اش هم جاماندن از کربلا شد. محبت مقدمه اطاعت است. ادعای پیروی و شیعه‌گی را باید در عمل ثابت کرد. سید عبدالکریم کفاش چله گرفت تا محضر امام زمان عج الله برسد، حضرت پیغام فرستادند اگر می‌خواهی خدمت ما برسی باید شبیه ما باشی. اگر کسی شفاعت می‌خواهد بایستی مقید به احکام خدا باشد.

از این رابطه زیبا بگویید، رابطه اربابی حضرت امام حسین(ع) و نوکری و خادمی مادحین؟

از مقام ایشان باید همانطور گفت که خودشان فرمودند، قطعا ما نمی‌توانیم چیزی از خودمان بگوییم. «لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد/ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین» رزق نوکری دست مادر سادات است. هرچه داریم از عنایات حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. «شب سیاه بگیرد تمام دنیا را/اگر زِ ما بگیرند نام زهرا(سلام‌الله) را» نمی‌شود از حضرات معصومین صحبت کرد و از مادرشان چیزی نگفت.

حضرت آیت الله جوادی آملی نکته بسیار لطیفی دارند که اگر پیامبر فرمودند "انا و علی ابوا هذه الامة" پس مادر ما حضرت فاطمه‌(سلام الله علیها) است. به اسم جلاله پروردگار قسم که مادری کرده‌اند در حق همه ما. «نظر لطف شما شامل نوکرها شد». به نظر من مقسّم توفیق در بین ذاکرین اهل‌بیت(ع) مادرشان صدیقه طاهره سلام الله علیها است. مرحوم ملاصدرا می‌فرماید حضرت زهرا سلام الله علیها دلیل خلقت کل عالمه. «زهرا(س) اگر نبود خدا مظهری نداشت/ توحید انعکاس نمایان‌تری نداشت» اگر لطف حضرت زهرا(س) نبود ما محبت به پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) و تمام ذوات مقدسه را نداشتیم. در شأن و منزلت معنوی بانوی مکرم اسلام همین بس که امام صادق علیه السلام فرمودند: ما(اهل بیت) حجت خدا بر مردم هستیم و مادر ما حضرت زهرا سلام الله علیها حجت خدا بر ماست. معمولا آدم با مادرش یک ارتباط عاطفی خاصی دارد. خوب است که هرچیزی از اهل بیت(علیهم السلام) می‌خواهیم مادر بزرگوارشان را واسطه قرار بدهیم.

از شعر کدام شاعران بیشتر استفاده می‌کنید؟

یکی از علقه‌ها و کارهای مستمر روز و شبم مطالعه شعر هست. از هر شعر خوب و خوش مضمون و کاربردی استفاده می‌کنم. از صائب و سعدی و بیدل دهلوی باشد یا از آقای سازگار و یوسف رحیمی و لطیفیان و دیگر عزیزان.

کدام شعر بیشتر شما را سوزانده؟

سوال خیلی سختی است. چون هر شعری حال و هوایی دارد و حال و هوایی ایجاد می‌کند. شعر دلچسب و سوزناک خیلی زیاد است. مثلا «ابروی شکسته ات عجیب است عجیب/ برخیز برادرت غریب است غریب» یا از قدیمی‌ها، «خیمه‌ها می‌سوزد و شمع شب تارم شده...» موارد زیاد هست نمی‌شود به همه اشاره کرد.

روضه کدامیک از اهل‌بیت(ع) و شهدای کربلا برایتان سنگین‌تر است؟

همه روضه‌ها جانسوز هستند. اما بعضی از روضه‌ها هست که تمام اهل بیت(ع) نسبت به آن حساس هستند. مثل روضه حضرت زهرا سلام الله علیها، روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام، روضه حضرت علی اکبر و علی اصغر علیهما السلام و روضه عمه جان سادات حضرت بانو زینب سلام الله علیها.

سبک کدامیک از مداحان را می‌پسندید و سرلوحه و سرمشق خود قرار دادید؟

هرگلی یک بویی دارد ولی از حاج علی انسانی، حاج منصور ارضی، حاج حسن خلج، حاج محمود کریمی و حاج سیدمهدی میرداماد خیلی مطلب یاد گرفتم.

درباره عشق و ارادت خود به اهل بیت(ع) صحبت کنید.

در ایران همه سر سفره امام رضا(ع) هستیم.«از کرامات چشم تو دیگر/کی گرفتار درد و غم هستم».کسی نیست نظر لطف حضرت را لمس نکرده باشد. مدیون آقای رئوف هستیم. آقایی که به قول مرحوم آیت الله بهجت هم به استقبالت می‌آید، هم از تو پذیرایی می‌کند و هم بدرقه‌ات می‌کند. مخصوصاً ما که در قم و در جوار خواهر گرامی آقا زندگی می‌کنیم بیشتر این لطف را احساس می‌کنیم. یاامام رضا(ع). «باتمام شکوه خود خورشید/ در کنارت چقدر کم جِلوَست/ حج مقبول مستمندانی/ کعبه با مرقد تو هم جِلوَست/ عشق را تو برایم آوردی/ بانی روضه‌های ما هستی/ همه‌ی هستیَم فدای شما/ تو خودت کربلای ما هستی» فدای پیرزن و پیرمردی که وقتی اسم قشنگ شما را میشنوند اشک از چشم‌هایشان جاری می‌شود. فدای زائرانت یا امام رضا علیه السلام. فدای رئوفیت شما.

سبک و شعر در مداحی‌ها چه جایگاهی دارد؟ بنظر شما اصالت با سبک است یا شعر؟ معرفت از شعر حاصل می‌شود یا سبک؟

اصالت در مضمون و محتواست. شعر هم زمانی قیمت پیدا می‌کند که مضامین عالی داشته باشد. شعر و سبک، ابزاری برای انتقال مفاهیم هستند البته از بهترین وسیله‌ها هستند. معرفت را بایستی پای مکتب اهل بیت(علیهم السلام) و قرآن کسب کرد.

سبک‌های موجود چقدر به فراخور هیئت‌ها و مجالس امام حسین(ع) پر محتوا هستند؟

ببینید اکثر استان‌ها و شهرها خیلی در انتخاب سبک و شعرها دقت دارند که در شأن مجالس اهل بیت(علیهم السلام) باشد.من به جز یکی دو تا از شهر‌های ایران ما بقی را رفته‌ام و مجالسشان را دیده‌ام بجز چند مورد که بیشتر رسانه‌ای هستند و معمولا مداح های اکثر هیئت‌ها بر اشعارشان خیلی دقت می‌کنند. البته آن چند مورد هم خیلی در این چندسال اخیر پیگیر اشعار قوی و سبک صحیح بودند و این را می‌توان از آثارشان فهمید. ولی غالب جامعه با همان سبک‌ها و شعرهایی ارتباط برقرار می‌کنند که امسال در اجتماعات چشمگیر استان‌ها در محرم دیدید.

چقدر این سبک‌ها مسیر هیئت را به سمت آگاهی بخشی و سبک معرفت می‌برد و اساسا چه نقشی در این زمینه دارد؟

اصالت در مضمون و محتواست. شعر قوی و سبک اصیل قطعا در معرفت افزایی اثر بسزایی دارد. حضرت آقا بارها فرمودند یک بیت شعر گاهی از یک ساعت سخنرانی مستدل اثرش بیشتر است. در مورد نوحه یا بقول شما سبک آقا سید جواد شرافت شاعر خوب کشورمان خاطره ای نقل می‌کردند که یک وقتی، جمعی از شاعران نوحه‌سرای کشور به محضر حضرت آقا رسیدیم ایشان به نکته مهمی اشاره فرمودند که اگر بپرسند چه نوحه‌هایی مورد تایید بنده است، می‌گویم نوحه‌های زمان جنگ و دهه۶۰ هم از حیث سبک و آهنگ و هم حیث شعر. ما بررسی کردیم که چرا حضرت آقا از آن نوحه‌ها اینطور رضایت داشتند، دقیقا بحث محتوا و مضمون و ملودی قوی مطرح بود که پیوند ملودی قوی و زبان نوحه و مضامین بلند اثرش را در عملیات‌ها و حال و هوای معنوی رزمندگان نشان داد. یک نوحه می‌خواندند و مثل شیر به دل دشمن می زدند و کمر دشمن را می شکستند.گاهی یک نوحه حس شهادت طلبی و ایثار را تقویت می‌کرد. الان باید دید اثر نوحه‌ها ظهور و بروز ارزش‌ها و معنویت افزایی هست یا نه، صرفا جذابیت و افزایش کمّی مخاطب؟ البته جذب مخاطب بسیار خوب هست، به شرطی که مقدمه‌ای برای تربیت و رشد معنوی باشد. خلاصه همه این موارد نشان از اثر سبک و شعر دارد.

علت این که روضه‌ها و مداحی‌های ترکی تحت تاثیر سبک‌های نو قرار نگرفته و اصالت خود را حفظ کرده چیست؟

علت اصلی زبان ترکی است. همانطور که می‌دانید ترکی یک لهجه و گویش نیست بلکه یکی از زبان‌های زنده دنیاست. زبانشناس‌ها معتقدند، زبان تاثیر بسزایی در شکل‌گیری هویت قومی و ملی و فکر و فرهنگ جامعه دارد. بسیاری از مفاهیم و سنت‌ها بوسیله زبان منتقل می‌شود. آذری‌ها با حفظ زبان و سنت‌های ادبی، این مفاهیم را خوب حفظ و نسل به نسل منتقل می‌کنند، البته شما شیفتگی و دلدادگی به اهل بیت(علیهم السلام) را هم ضرب در مسئله کنید. از هر جامعه‌شناس بپرسید تایید می‌کند که یکی از بارزترین مولفه‌های هویتی در آذری‌ها ولایتمداری و عشق به اهل بیت(علیهم السلام) است. خلاصه وقتی پای زبان مستقل وسط می‌آید تاثیرپذیری از فرهنگ‌ها و زبان‌های دیگر خیلی کم می‌شود. امروز هم اگر بخواهند به ما لطمه بزنند یا باید مثل پاکستان زبان ملی را تغییر بدهند یا مثل ترکیه رسم الخط را و یا اینکه با زبان خودمان هجمه کنند. ضمن اینکه در مورد نوحه‌های نو فکر می‌کنم از حیث دستور زبان هم خیلی از ملودی‌ها و سبک‌ها، استطاعت اجرا با زبان ترکی را ندارند.

یکی از مسائل مهم در عرصه ستایشگری اهل‌بیت(ع) که می‌تواند به غنای مجالس بیافزاید و به مداح کمک کند، استاد دیدن است به نظر شما جایگاه استاد در این بین کجاست؟

اگر کسی استاد نداشته باشه به جایی نمی‌رسد، نقش استاد نقش ربوبی است. فرموده‌اند به دو طیف خیلی احترام بگذارید، اول پدرو مادر؛ چون شما را از عالم بالا به زمین آوردند. دوم استادتان که شما را از زمین به عالم بالا می‌برد. بدون راهنما و راهبر نمی‌شود قدمی در این ظلمت‌کده برداشت.

این توصیه رهبری را حتما به خاطر دارید که فرمودند "فقط شعر قوی را بخوانید، شعر ضعیف و حتی متوسط را پیش خود نگه دارید و نخوانید و روی آن کار کنید" به صورت کلی بفرمایید مقام معرفت در شعر باید در چه ترازی باشد؟ چرا دو دمه‌ها وشعرهای قدیمی بیشتر ماندگار بوده؟ علتش چیست؟

درمورد شعر به نظرم در کنار صورخیال و قوام در شکل و فرم باید مضمون و محتوا عالی باشد. به قول شعرا، شعر خوب شعریست عام فهم و خاص پسند. چون شاعر نیستم. از حیث زبان و صنایع بدیع و صورخیال باید شاعران صاحب نظر حرف بزنند ولی ازحیث مضمون و محتوا حضرت آقا دوسال قبل در جمع شعرای آیینی فرمودند از مضامین آیات و روایات و ادعیه و زیارات خاصه و زیارت جامعه کبیره استفاده کنید. در واقع این یک تراز در انتخاب شعر هست. هروقت حرف ماندگاری پیش می‌اید چیزی جز اخلاص و مهر تایید اهل بیت(ع) نمی‌توانم بگویم. حتما این دمه‌ی "ای اهل حرم میر و علمدار نیامد" را شنیدید و با آن اشک ریختید. بزرگی می‌فرمود شاعرش خواندن و نوشتن بلد نبود پرسیدند چطور این را گفتی جواب داده بود به من گفته شد این را بخوان. یا "برمشامم می‌رسد هرلحظه بوی کربلا..." اشکال قافیه‌ای دارد ولی نظر لطف اهل بیت(علیهم السلام) و اخلاص گوینده ماندگارش کرده است.

حال و روز مجالس و هیئت‌های فعلی را چگونه می‌بیند؟

خدا را شکر؛ از حیث رونق مجالس و شور وشوق عالی است.

هیئت‌های عزاداری امروز چه فرقی با هیئت های عزاداری دوران گذشته دارند؟

بزرگترین فرق مجالس امروز با گذشته ورود تکنولوژی در ساختار هیئات است. چه بخواهیم چه نخواهیم تکنولوژی و رسانه‌های جدید روی ما و هیأت ها اثر می‌گذارند. ولی از حیث قالب، تفاوتی نمی‌بینم. البته عرض کنم مجالس سنتی در کشور خیلی زیاد است، می‌شود ادعا کرد ۷۰ درصد مجالس کماکان سنتی هستند.

از خاطرات خوب،کرامات و عنایاتی که از ائمه(ع) دیده اید، بگویید؟

چه عنایت و چه کرامتی بالاتر از این که اهل بیت(ع) منت گذاشتند و ما را سرسفرشان راه دادند و اذن نوکری دادند. زندگی ما کلا بر اساس عنایات و نظر لطف اهل بیت(علیهم السلام) می‌چرخد.

خیلی ها معتقدند فضای مجالس اهل بیت(ع) قبل و بعد از انقلاب خیلی متحول شده و البته شاید عده ای هم معتقد باشند تفاوت چندانی نکرده. به نظر شما چقدر انقلاب در کیفیت و کمیت هیئات موثر بوده؟ انقلاب چقدر در تجلی دستگاه و هیئت اثرگذار بوده است؟

انقلاب اسلامی باعث شکوفایی سنت های دینی و هیئات شد. آنطور که قدیمی‌ها می گویند سابق این‌طور ظهور و بروز نداشت. امروز هم به لطف مدیریت حکیمانه رهبر فرزانه در دوران بالندگی مجالس اهل بیت(ع) بسر می‌بریم. هم از حیث مقابله با ظلم و استکبار و هم تاثیرگزاری اجتماعی؛ تاثیر هیئات کتمان ناپذیر است. هیئات چه از حیث همه گیر کردن فرهنگ و سنت‌های دینی و چه از حیث افزایش سطح معارف دینی در جامعه بسیار موفق بوده‌اند. همه این توفیقات در نشر معارف الهی بخاطر انقلاب اسلامی است. این فضای بوجود آمده به برکت انقلاب است.

یک اثر فوق العاده‌ای که انقلاب بر هیأت‌ها گذاشت این بود که هیئات را از فضای اسلام فردی و خصوصی به فضای اسلام در صحنه و اسلامی که حضور فعال در تمام زمینه‌ها دارد تعالی بخشید. الان در دوره‌ای هستیم که نمی‌شود هیئت برگزار کرد و نسبت به امور مسلمین ساکت بود. الان غالب هیئتی‌ها خود را نسبت به تمام وقایعی که در جهان اسلام می‌گذرد مسئول می‌دانند و این به برکت انقلاب است. زمانی برای برگزاری یک جلسه هیأت روضه خوانی ساده مداحان اهل بیت(علیهم السلام) در معذوریت بودند.

رژیم طاغوتی اجازه برگزاری جلسات خانوادگی را هم نمی داد ولی الان نه تنها حکومت مانع نیست بلکه مشوق هم هست. این هیأت‌های هزاران نفری، این تجمع های میلیونی که در سرتاسر کشور در روز عاشورا انجام می‌شود همه این‌ها از برکت این نظام است. این از جهت کمّی. از جهت کیفی هم که می بینیم خدا را شکر مادحین ما در سرتاسر کشور درمورد مسائل روز شعر می‌خوانند و بی‌تفاوت نیستند. این اسلامی است که لرزه به قامت دشمنان می‌اندازد این چنین هیئاتی می‌توانند با هجمه‌های فرهنگی غرب مقابله کنند و این را هم به شما بگویم این هیأت فعال و در صحنه جاذبه اش برای قشر جوان به مراتب بالاتر است.

از آنچه در جهان و در ایران اسلامی به واسطه مکتب عاشورا شکل گرفت، هم حرفی بزنیم بد نیست. درباره نهضت مقاومت اسلامی و اقتدار شیعی و دفاع مقدس و اثرگذاری مکتب عاشورا بر مردم ایران و دنیا در احیای روحیه استکبار ستیزی، آزادی‌خواهی، شجاعت و … بگویید. دوست دارم نظرتان را در این باره بدانم.

شروع انقلاب ما یعنی معرفی اسلامی که خود را نسبت به سرنوشت تمام مسلمین مسئول می داند اسلامی که با تأسّی از الگوی خود یعنی مکتب عاشورا منشأ تحولات بزرگی در منطقه و جهان شد و با عنایت اهل بیت(علیهم السلام) همچنان ادامه دارد. امروز تمام جنبش ها و نهضت‌های اسلامی که در مقابل استکبار و جهان کفر ایستاده‌اند و مبارزه می‌کنند ریشه در مکتب عاشورا دارند.از ظهور انقلاب اسلامی که ریشه در عاشورا دارد تا دفاع مقدس. خاطرات زمان جنگ را که می‌خوانیم تمام آن دوره را می‌شود در سه چیز خلاصه کرد: مناجات، توسل و اطاعت از ولی.

سخن گفتن از روحیات رزمنده‌ها کار سختی است خلوصی که آنها داشتند، توسلی که آنها می‌کردند مثال زدنی است. سراسر لحظات جنگ تحمیلی مملو از عشق رزمنده‌ها به اهل بیت عصمت و طهارت است. وقتی می‌شنویم در بحبوحه عملیات گاهی با یک توسل کوتاه اقدامات بزرگی انجام می‌شده است وقتی در خاطرات رزمندگان داریم که میدان مین را با عنایت اهل بیت(ع) بدون حتی یک تلفات رد می‌کردند. وقتی لحظات آخر حضرات معصومین سر رزمندگان را به دامن می‌‌گرفتند دیگر از همچون منی چه توقعی است که درباره این بزرگ مردان تاریخ زبان در کام بچرخانم.

یکی از موضوعات روز بحث دفاع از حرمین و تشکیل گروه ها و تجمعات مدافعان حرم است نظر شما در این باره چیست؟

امروز دفاع از مشاهد شریفه و حرم معصومین علیهم السلام هم برگرفته از فرهنگ عاشوراست. فرهنگی که مملو از حماسه و عرفان و عاطفه است. قطعا کفرستیزی و آزادی خواهی و شجاعت و شهادت طلبی از بارزترین شاخصه‌های پرورش یافتگان عاشورا است.

تاثیر مقاومت شیعی در دفاع از حرم معصومان در سوریه و عراق و جایگاه فتوای مرجعیت شیعه متاثر از نهضت امام حسین(ع) را چطور ارزیابی می‌کنید؟

بحمدلله بار دیگر قدرت مرجعیت شیعه در جریان اتفاقات عراق و سوریه خودش را نشان داد. ما شاید دوران میرزای شیرازی و تاثیر فتوایش در باب تحریم تنباکو را ندیده باشیم ولی تاثیر امام راحل درباره ارتداد سلمان رشدی را لمس کرده‌ایم. امروز هم در قضیه عراق تاثیر فتوای آیت الله سیستانی را به چشم دیدیم. این مسایل نشان از قدرت شیعه و یک دست بودن شیعه و اطاعت پذیری شیعه از بزرگان دینی‌شان دارد. بزرگانی که در زمان غیبت امام معصوم ولایت دارند و این باعث زنده بودن مکتب فکری ماست. بحمدلله روز به روز قدرتمندتر شده ایم.

از شفا گرفتن در هیئت و عنایت خاصه اهل بیت(علیهم السلام) بفرمایید؟

هیأت خودش شفاست. هیات محل استجابت دعاست و محل تجلی ذکر «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء» است. یعنی وقتی خدا می‌خواهد کسی را شفا دهد از طریق این ذوات مقدسه و در هیأت صورت می‌گیرد. ارتباط قلبی و روحی با معصوم در این مجالس و یا شفا گرفتن امراض روحی و قلبی و جسمی به امر متداول جلسات معصومین تبدیل شده؛ بارها دیده‌ام افرادی را که امراض جسمی داشتند و در روضه سلامتی خود را با نظر اهل بیت(علیهم السلام) گرفته‌اند.

اخیرا مساله‌ای به نام اسپانسرگیری برای هیئت‌ها مطرح شده به طوری که برخی موسسات برای تبلیغ خود از یک مداح و هیئت حمایت می‌کنند و مبالغ هنگفت برایشان پرداخت می‌کنند. به نظر شما تجاری سازی و اسپانسرگیری برای هیئت‌ها و مداحان چه آسیبی به این مجالس می‌زند؟

هیات نباید از مسیر خودجوش بودن و مردمی بودنش فاصله بگیرد. اساس هیأت اقامه روضه و تعظیم شعائر و انتقال معارف است. این کارها اولین آسیبی که بوجود می‌آورد لطمه‌ای است که به اعتماد مردم می‌زند. این از بدترین نوع لطمه‌هاست. یعنی لطمه به اعتماد و اعتقاد دینی مردم. یکی از عوارض رسانه و تکنولوژی که عرض کردم همین بازی‌هاست که البته به جایی نخواهد رسید. یکی از خاصیت‌هایی که جلسات سنتی ما داشته و به نظرم ادامه آن قطعا مفید است، همین بانی شدن مردم است. اینکه مردم عادی جامعه از حاصل دست‌رنج خودشان مجالس اهل بیت(ع) را ۱۴ قرن است اداره می‌کنند این اتفاق کمی نیست که بشود به سادگی از کنارش رد شد. در بدترین شرایط حتی در زمان قحطی یا در زمان نظام طاغوت مردم راضی به تعطیلی این جلسات نشدند و این نشان می‌دهد که مردم این جلسات را از خودشان می‌دانند بعد از این هم ان شاءالله همین‌طور خواهد بود.
مرجع : تسنیم
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما