کد مطلب : ۲۲۹۲۸
آیتالله طبسی در سالروز قیام توابین:
کشتهشدگان قیام توابین، شهید نیستند
هشتم ربیعالثانی سال ۶۵ هجری قمری مصادف است با سالروز قیام توابین که به خونخواهی از امام حسین علیهالسلام شکل گرفت. به همین منظور با آیتالله نجمالدین طبسی استاد دروس خارج حوزه علمیه درباره ماهیت، جایگاه و اثر قیام توابین در جامعه امروزی گفتوگو کردیم.
علت اصلی شکلگیری قیام توابین چه بود؟ و منطقه جغرافیایی آن شامل چه مناطقی میشد؟
ظاهراً توابین بر اثر فشار حکومت و یا هر علت دیگر جا زدند و امام حسین (ع) را تنها گذاشتند و حضرت همراه یاران باوفایشان به شهادت رسیدند. از طرفی وجدان افرادی که قیام توابین را به راه انداختند آنها را اذیت میکرد که چرا سبط رسول خدا (ص) اینگونه تشنهلب جان سپردند لذا بنای توبه را گذاشتند و تقریباً ۴ هزار نفر از آنها جمع شدند و کنار حرم حضرت اباعبدالله (ع) یک شب ماندند، بسیار گریستند و شعارشان این بود «یا رب! انا قد خذلنا ابن بنت نبینا، فاغفر لنا ما مضی منا و تب علینا؛ خدایا ما در حق امام حسین(ع) خذلان کردیم ما را برای این گناهی که انجام دادیم، ببخش».
سپس توابین به منطقه «قرقیسا» اطراف موصل و سوریه آمدند و درگیری در منطقهای به نام «عینالورده» بود و سه روز تمام در این منطقه درگیری بود و عده زیادی هم از آنها کشته شدند و اکثر این ۴ هزار نفری که به خونخواهی امام حسین (ع) آمده بودند و نام آنها به عنوان توابین در تاریخ ثبت شد اکثراً کشته شدند و حتی سلیمانبن صرد نیز کشته شد.
هسته اصلی توابین از چه زمانی شکل گرفت؟
روایات زیادی داریم که اعضای قیام توابین بعد از ظهر روز عاشورا زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسیده بود از خواب غفلت بیدار شدند و همگی به یکباره، ندایی حزین را شنیدند، بعدها امام صادق (ع) در این خصوص فرمودند: میدانید ندایی که عصر عاشورا در مظلومیت امام حسین(ع) در آسمان پیچید، ندا چه کسی بود؟ او جبرئیل بود که فریاد میزد و منتظر اشارهای بود که اگر پیامبر اکرم اشاره میکردند و اراده الهی محقق میشد، زمین باز میشد و تمام نیروهای مجرم را در خود میبلعید اما خداوند عز و جل به آنها مهلت داد.
سپس در همین هنگام توابین، متنبه شده و به خود آمدند و گفتند ما چه کردیم فرزند رسولالله (ص) توسط یک حرامزاده کشته شد از آن روز بود که هسته توابین شکل گرفت و فعالیت آنها تا چهار سال پس از آن نیز به طول انجامید.
به هر حال بنده نسبت به توابین نظر خوشی ندارم هر چند آنها تا پای جان ایستادند. از توابین در کربلا خواسته شده بود که از امام خویش دفاع کنند اما آنجا زیر بار نرفتند و اگر ۱۰ یا ۱۰۰ بار هم توبه کنند نمیتوانند لکه ننگ را پاک کنند.
آقای طبسی! آیا در روایات مطلبی مبنی بر تأیید قیام توابین وجود دارد؟
بنده شخصاً هر چه به منابع تاریخی در خصوص قیام توابین مراجعه کردم البته به استثناء «سلیمان بن صرد» درباره توابین، جملهای، فرمایشی، مطلبی از ائمه معصومین (ع) که دلالت بر تائید آنها یا رضایت از آنها باشد ندیدم. لذا به جای واژه شهادت برای اعضاء قیام توابین، واژه کشته شدن به کار میرود چرا که توبه آنها پذیرفته نشد چون آن روزی که اساس اسلام در خطر بود به جای اینکه کمک کنند کاری کردند که تا لب پرتگاه سقوط رفتند و به جای اینکه فرزند رسول خدا (ص) را یاری کنند سکوت کرده و یا با دشمنان هم صدا شدند. دشمنانی که همه آنها را میشناختند.
حکومت یزید و بنیامیه کسانی نبودند که خیرخواه مردم باشند و چون آنها امام حسین (ع) را یاری نکرده بودند، نباید انتظار میداشتند که حکومت یزید به آنها رحم کند. همچنان که در تاریخ خواندهایم لشکر یزید با ۲۷ هزار نیرو سال بعد به مدینه حمله کرد و قتل و کشتار حلال شمرده میشد و این همان پیامد اعتنا نکردن به فرمایش امام حسین (ع) و سرپیچی از فرامین رهبری و امام معصوم (ع) بود.
* تعبیر حضرت علی(ع) درباره «سلیمان بن صرد خزاعی»
نکته مثبتی که درباره سلیمان بن صرد دارم این است که امیرالمؤمنین (ع) به ایشان بشارت شهادت را داد چون ایشان از یاران حضرت امیر (ع) بود. «نصربن مزاحم» در صفحه ۵۱۹ کتاب «وقعة الصفین» مینویسد: سلیمان بن صرد بعد از اینکه امیرالمؤمنین (ع) ناچار شدند سقیفه و آن قرار را امضاء کنند در حالی که صورتش در جنگ زخمی شده بود خدمت حضرت آمد و امیرالمؤمنین (ع) زمانی که نگاهش به صورت سلیمان افتاد این آیه «فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ» را قرائت کردند و فرمودند: عدهای از رزمندههای من شهید شدند و عدهای هم در انتظار شهادت هستند و تو جزو کسانی هستی که منتظر خواهی ماند و جزو کسانی هستی که هیچ تغییری در تو به وجود نخواهد آمد؛ و این نشان میدهد سلیمان در همان زمان در خط و راه علیبن ابیطالب(ع) بود و باقی خواهد ماند. سلیمان گفت: اگر من یار و یاوری داشتم نمیگذاشتم که این صحیفه و این قرارداد صادر شود. حضرت امیر(ع) بعد از واقعه به سر نیزه شدن قرآنها در جنگ صفین ناچار شدند که آتشبس را بپذیرند لذا مذاکراتی نبود که به نفع حکومت اسلام باشد.
سلیمان به حضرت گفت: به خدا قسم اگر ما یار و یاوری داشتیم هرگز نمیگذاشتم مذاکرات و قرارداد به این جا ختم شود. به خدا قسم که من بارها با نیروها صحبت کردم و خواستم که آنها به مسیر حق بازگردند و تحت لوای شما (امیرالمؤمنین (ع)) باشند اما جز عدهای اندک نپذیرفتند. از این رو من تعبیر شهید و شهادت را نسبت به سلیمان بن صرد دارم اما نسبت به حرکت توابین، کسانی که تا مرز شهادت امام حسین (ع) پیش رفتند و تا آنجا سکوت کردند که حاکمیت اهل بیت(ع)، قدرت و اقتدار آنها را به مرز نابودی رساندند و در واقع توابین به امام زمان خویش پشت کردند و حاضر بودند رهبری، قدرت، شریعت و مذهب، تا این حد نزول کند.
یعنی توبه توابین، هیچ سودی به حال آنها نداشت؟
وقتی رهبری، جامعه و تشیع به خطر افتادند، دشمن جری شد، در این زمان توبه به چه دردی میخورد و چه فایدهای خواهد داشت؟! لذا بنده میبینم که اقدام توابین به عنوان توبه بود؛ به یاد امام حسین (ع) گریه کردند و اشک ریختند! اما اگر ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ نفر از نیروهای توابین همانند ۷۲ تن از یاران باوفای سیدالشهدا (ع) که جانانه در برابر یزید ایستادند، کنار آنها حضور مییافتند شاید معادله تغییر مییافت و سرنوشت توابین طور دیگری رقم میخورد.
توابین به جای اینکه ندای امام حسین (ع) را بشنوند با دشمن هم صدا شدند دشمنی که به احدی از آنها رحم نکرد، دشمنی که از پیامبر خدا سیلی خورده بود و تا دیروز مدعی بودند حاکمان حجاز و حاکم جهان هستند اما اسلام بر دهانشان کوبید و آنها را به عنوان اسیرانی معرفی میکند که حضرت رسول(ص) آنها را آزاد کرده است ولی با وجود این، باز توابین در لشکر دشمن قرار گرفتند و شاهد شهادت و مُثله شدن بهترین اصحاب در کربلا بودند و توبه آنها چه سودی دارد برای آبی که از جوی رفته است مگر میتوان آب از جوی رفته را دوباره باز گرداند؟!
*عبرتی که در حال حاضر میتوان از قیام توابین گرفت، چیست؟
تاریخ عبرتهای زیادی در خود دارد آقا و مولای ما امیرمؤمنان روحیفداء میفرماید که پند بگیرید قبل از آنکه شما برای دیگران عبرت شوید.
انقلاب اسلامی ما به رایگان به دستمان نیامده، ما قبل از انقلاب در صحنه حضور داشتیم و ناظر بودیم چه جوانهایی پرپر شدند، چه شخصیتهایی وارد صحنه شده و به شهادت رسیدند و حدوداً یک سال و نیم حوزه علمیه قم و بازار قم و سایر نقاط کشور تعطیل شد تا توانستند به رهبری امام خمینی (ره) و عنایات امام زمان (عج) طاغوت را سرنگون کنند و حکومتهای حامی آن را از کشور طرد کنند و در نتیجه استقلال کشور را رقم بزنند. دشمنان ما توطئه پشت توطئه داشتند اما کار آنها نتیجه نداشت جنگ به راه انداختند اما خوشبختانه تمام توطئهها را پشت سر گذاشتیم تا توانستیم این کشور را نگه داشته و آباد کنیم.
چه بخواهیم و نخواهیم این کشور به عنوان کشور امام زمان (عج) مطرح است کشوری که صدا و ندای «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ» از مأذنهها، رادیو و تلویزیون آن بلند است. کشوری که ولی فقیه در رأس آن قرار دارد و تنها کشوری است که در سراسر دنیا خداوند متعال نصیب اهل بیت (ع) کرده است. لذا انقلاب اسلامی، نعمتی نیست که آسان به دست آمده باشد و خواسته باشیم آن را به راحتی از دست دهیم.
در کشور ما چندین انتخابات آزاد برگزار میشود و در هیچ کشوری اینگونه به نظر مردم توجه نمیشود و کسانی که مدعی حقوق بشر هستند در شرق و غرب عالم دست به آدمکشی میزنند چنین کشوری نباید در اثر سلیقههای شخصی خدشهای به آن وارد شود و همگی باید با هم نظام اسلامی آن را حفظ کنیم.
آیا اگر این نظام متزلزل شود غربیها برای ما دلسوزی خواهند کرد؟ در حالی که آنها فقط به دنبال منافع خویش هستند و ما به بهانه تقلب در انتخابات امنیت جامعه را بر هم بزنیم و اذهان عمومی را مشوش کرده، موضعگیریهای غیر صحیح کنیم که نتیجه همه این امور، آب به آسیاب دشمن ریختن است. به هر حال بعد از اینکه ما آبروی نظام را در جهان به خطر انداختیم بخواهیم توبه کنیم آیا این توبه میتواند تاثیر داشته باشد. کسانی که بر اثر ندانم کاری یا هوی و هوس دست به چنین کارهایی زدند، بیایند همان کاری که توابین انجام دادند را انجام دهند.
اکنون که بیش از ۱۴۰۰ سال از حادثه توابین میگذرد بنده به عنوان یک طلبه کوچک و یکی از دوستداران اباعبدالله (ع) زبانم نمیچرخد که از توابین به عنوان شهید نام ببرم. هر چند که توبه کردند و کشته هم شدند اما کار آنها به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
بنابراین باید مراقب باشیم خدایی ناکرده کاری نکنیم که عبرتی برای دیگران شویم.
آیا میتوان قیام توابین را با جامعه امروز تطبیق داد؟
اگر تعبیر بنده درست باشد، توابین یکی از پیامدهای قیام حسینی است. همانطور که میدانید بعد از واقعه عاشورا، واقعه حرّه پیش آمد که در آن حدود ۱۰ هزار نفر کشته شدند و نوامیس زیادی بر باد رفت و وقتی امروز اقدامات داعش را میبینیم همان واقعه حرّه را برای ما تداعی میکند. بعد از واقعه حرّه، قیام توابین پیش آمد. سپس ماجرای مکه و بعد از آن قیام مختار به وقوع پیوست.
در خصوص قیام توابین که سال ۶۵ هجری قمری، چهار سال بعد از شهادت حضرت اباعبدالله (ع) رخ داد و این قیام به رهبری سلیمانبن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد ازدی بود اما سلیمانبن صرد که از صحابی حضرت رسول (ص) بود بیشترین نقش را در قیام توابین ایفا کرد.
بر اساس برخی از نصوص تاریخی، سلیمان جزو کسانی بود که از امام حسین (ع) دعوت کرد و قول همکاری و دفاع از حریم ولایت و امامت را داد. به دیگر معنا او تعهد داده بود که امام را یاری کند اما ناتوان شد، فشارها بر روی وی زیاد بود؛ هر چه بود عذر او پذیرفته نیست. البته بعضی از افراد نیز مدعی هستند که سلیمان در زندان بود. بنابر این هر چه که هست این لکه ننگی بر پرونده، پیشانی و زندگی وی ثبت شد که سلیمان بن صرد، امام حسین (ع) را یاری نکرد. از این رو بسیار برای آنها گران تمام شد.
در حالی که سلیمانبن صرد فردی خوشسابقه بود انتظار میرفت زمانی که امام را دعوت کرد تا پای جان بایستد همانند «هانی بن عروه»، هانی که مسلم را به کوفه دعوت نکرد و نامهای نیز برای سیدالشهدا (ع) ننوشت اما تا آخرین لحظه جانش ایستاد و یا همانند حربنیزید ریاحی که فردی انقلابی نبود اما احترام امام حسین (ع) را نگاه داشت و زمانی که احساس کرد اوضاع به موقعیت خطرناکی رسیده است تصمیم جدی خود را گرفت و تا پای جان در کنار امام (ع) ایستاد.
با وجود اینکه بنده اقدام توابین که پشت کردن به امام حسین (ع) و واقعه کربلا بود از دلم بیرون نمیرود اما اگر کسانی که آبروی نظام را خدشهدار کردند بیایند همانند سلیمان بن صرد، که فردی خوشسابقه بود اما یک کار اشتباهی کرد و فوراً به اشتباه خود پی برد و به مسیر حق بازگشت و تا پای جان ایستاد و شهید شد، آنها هم از مسیری که رفتند، بازگردند از آنها میپذیریم.
علت اصلی شکلگیری قیام توابین چه بود؟ و منطقه جغرافیایی آن شامل چه مناطقی میشد؟
ظاهراً توابین بر اثر فشار حکومت و یا هر علت دیگر جا زدند و امام حسین (ع) را تنها گذاشتند و حضرت همراه یاران باوفایشان به شهادت رسیدند. از طرفی وجدان افرادی که قیام توابین را به راه انداختند آنها را اذیت میکرد که چرا سبط رسول خدا (ص) اینگونه تشنهلب جان سپردند لذا بنای توبه را گذاشتند و تقریباً ۴ هزار نفر از آنها جمع شدند و کنار حرم حضرت اباعبدالله (ع) یک شب ماندند، بسیار گریستند و شعارشان این بود «یا رب! انا قد خذلنا ابن بنت نبینا، فاغفر لنا ما مضی منا و تب علینا؛ خدایا ما در حق امام حسین(ع) خذلان کردیم ما را برای این گناهی که انجام دادیم، ببخش».
سپس توابین به منطقه «قرقیسا» اطراف موصل و سوریه آمدند و درگیری در منطقهای به نام «عینالورده» بود و سه روز تمام در این منطقه درگیری بود و عده زیادی هم از آنها کشته شدند و اکثر این ۴ هزار نفری که به خونخواهی امام حسین (ع) آمده بودند و نام آنها به عنوان توابین در تاریخ ثبت شد اکثراً کشته شدند و حتی سلیمانبن صرد نیز کشته شد.
هسته اصلی توابین از چه زمانی شکل گرفت؟
روایات زیادی داریم که اعضای قیام توابین بعد از ظهر روز عاشورا زمانی که امام حسین (ع) به شهادت رسیده بود از خواب غفلت بیدار شدند و همگی به یکباره، ندایی حزین را شنیدند، بعدها امام صادق (ع) در این خصوص فرمودند: میدانید ندایی که عصر عاشورا در مظلومیت امام حسین(ع) در آسمان پیچید، ندا چه کسی بود؟ او جبرئیل بود که فریاد میزد و منتظر اشارهای بود که اگر پیامبر اکرم اشاره میکردند و اراده الهی محقق میشد، زمین باز میشد و تمام نیروهای مجرم را در خود میبلعید اما خداوند عز و جل به آنها مهلت داد.
سپس در همین هنگام توابین، متنبه شده و به خود آمدند و گفتند ما چه کردیم فرزند رسولالله (ص) توسط یک حرامزاده کشته شد از آن روز بود که هسته توابین شکل گرفت و فعالیت آنها تا چهار سال پس از آن نیز به طول انجامید.
به هر حال بنده نسبت به توابین نظر خوشی ندارم هر چند آنها تا پای جان ایستادند. از توابین در کربلا خواسته شده بود که از امام خویش دفاع کنند اما آنجا زیر بار نرفتند و اگر ۱۰ یا ۱۰۰ بار هم توبه کنند نمیتوانند لکه ننگ را پاک کنند.
آقای طبسی! آیا در روایات مطلبی مبنی بر تأیید قیام توابین وجود دارد؟
بنده شخصاً هر چه به منابع تاریخی در خصوص قیام توابین مراجعه کردم البته به استثناء «سلیمان بن صرد» درباره توابین، جملهای، فرمایشی، مطلبی از ائمه معصومین (ع) که دلالت بر تائید آنها یا رضایت از آنها باشد ندیدم. لذا به جای واژه شهادت برای اعضاء قیام توابین، واژه کشته شدن به کار میرود چرا که توبه آنها پذیرفته نشد چون آن روزی که اساس اسلام در خطر بود به جای اینکه کمک کنند کاری کردند که تا لب پرتگاه سقوط رفتند و به جای اینکه فرزند رسول خدا (ص) را یاری کنند سکوت کرده و یا با دشمنان هم صدا شدند. دشمنانی که همه آنها را میشناختند.
حکومت یزید و بنیامیه کسانی نبودند که خیرخواه مردم باشند و چون آنها امام حسین (ع) را یاری نکرده بودند، نباید انتظار میداشتند که حکومت یزید به آنها رحم کند. همچنان که در تاریخ خواندهایم لشکر یزید با ۲۷ هزار نیرو سال بعد به مدینه حمله کرد و قتل و کشتار حلال شمرده میشد و این همان پیامد اعتنا نکردن به فرمایش امام حسین (ع) و سرپیچی از فرامین رهبری و امام معصوم (ع) بود.
* تعبیر حضرت علی(ع) درباره «سلیمان بن صرد خزاعی»
نکته مثبتی که درباره سلیمان بن صرد دارم این است که امیرالمؤمنین (ع) به ایشان بشارت شهادت را داد چون ایشان از یاران حضرت امیر (ع) بود. «نصربن مزاحم» در صفحه ۵۱۹ کتاب «وقعة الصفین» مینویسد: سلیمان بن صرد بعد از اینکه امیرالمؤمنین (ع) ناچار شدند سقیفه و آن قرار را امضاء کنند در حالی که صورتش در جنگ زخمی شده بود خدمت حضرت آمد و امیرالمؤمنین (ع) زمانی که نگاهش به صورت سلیمان افتاد این آیه «فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ» را قرائت کردند و فرمودند: عدهای از رزمندههای من شهید شدند و عدهای هم در انتظار شهادت هستند و تو جزو کسانی هستی که منتظر خواهی ماند و جزو کسانی هستی که هیچ تغییری در تو به وجود نخواهد آمد؛ و این نشان میدهد سلیمان در همان زمان در خط و راه علیبن ابیطالب(ع) بود و باقی خواهد ماند. سلیمان گفت: اگر من یار و یاوری داشتم نمیگذاشتم که این صحیفه و این قرارداد صادر شود. حضرت امیر(ع) بعد از واقعه به سر نیزه شدن قرآنها در جنگ صفین ناچار شدند که آتشبس را بپذیرند لذا مذاکراتی نبود که به نفع حکومت اسلام باشد.
سلیمان به حضرت گفت: به خدا قسم اگر ما یار و یاوری داشتیم هرگز نمیگذاشتم مذاکرات و قرارداد به این جا ختم شود. به خدا قسم که من بارها با نیروها صحبت کردم و خواستم که آنها به مسیر حق بازگردند و تحت لوای شما (امیرالمؤمنین (ع)) باشند اما جز عدهای اندک نپذیرفتند. از این رو من تعبیر شهید و شهادت را نسبت به سلیمان بن صرد دارم اما نسبت به حرکت توابین، کسانی که تا مرز شهادت امام حسین (ع) پیش رفتند و تا آنجا سکوت کردند که حاکمیت اهل بیت(ع)، قدرت و اقتدار آنها را به مرز نابودی رساندند و در واقع توابین به امام زمان خویش پشت کردند و حاضر بودند رهبری، قدرت، شریعت و مذهب، تا این حد نزول کند.
یعنی توبه توابین، هیچ سودی به حال آنها نداشت؟
وقتی رهبری، جامعه و تشیع به خطر افتادند، دشمن جری شد، در این زمان توبه به چه دردی میخورد و چه فایدهای خواهد داشت؟! لذا بنده میبینم که اقدام توابین به عنوان توبه بود؛ به یاد امام حسین (ع) گریه کردند و اشک ریختند! اما اگر ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ نفر از نیروهای توابین همانند ۷۲ تن از یاران باوفای سیدالشهدا (ع) که جانانه در برابر یزید ایستادند، کنار آنها حضور مییافتند شاید معادله تغییر مییافت و سرنوشت توابین طور دیگری رقم میخورد.
توابین به جای اینکه ندای امام حسین (ع) را بشنوند با دشمن هم صدا شدند دشمنی که به احدی از آنها رحم نکرد، دشمنی که از پیامبر خدا سیلی خورده بود و تا دیروز مدعی بودند حاکمان حجاز و حاکم جهان هستند اما اسلام بر دهانشان کوبید و آنها را به عنوان اسیرانی معرفی میکند که حضرت رسول(ص) آنها را آزاد کرده است ولی با وجود این، باز توابین در لشکر دشمن قرار گرفتند و شاهد شهادت و مُثله شدن بهترین اصحاب در کربلا بودند و توبه آنها چه سودی دارد برای آبی که از جوی رفته است مگر میتوان آب از جوی رفته را دوباره باز گرداند؟!
*عبرتی که در حال حاضر میتوان از قیام توابین گرفت، چیست؟
تاریخ عبرتهای زیادی در خود دارد آقا و مولای ما امیرمؤمنان روحیفداء میفرماید که پند بگیرید قبل از آنکه شما برای دیگران عبرت شوید.
انقلاب اسلامی ما به رایگان به دستمان نیامده، ما قبل از انقلاب در صحنه حضور داشتیم و ناظر بودیم چه جوانهایی پرپر شدند، چه شخصیتهایی وارد صحنه شده و به شهادت رسیدند و حدوداً یک سال و نیم حوزه علمیه قم و بازار قم و سایر نقاط کشور تعطیل شد تا توانستند به رهبری امام خمینی (ره) و عنایات امام زمان (عج) طاغوت را سرنگون کنند و حکومتهای حامی آن را از کشور طرد کنند و در نتیجه استقلال کشور را رقم بزنند. دشمنان ما توطئه پشت توطئه داشتند اما کار آنها نتیجه نداشت جنگ به راه انداختند اما خوشبختانه تمام توطئهها را پشت سر گذاشتیم تا توانستیم این کشور را نگه داشته و آباد کنیم.
چه بخواهیم و نخواهیم این کشور به عنوان کشور امام زمان (عج) مطرح است کشوری که صدا و ندای «أَشْهَدُ أَنَّ عَلِیّاً وَلِیُّ اللَّهِ» از مأذنهها، رادیو و تلویزیون آن بلند است. کشوری که ولی فقیه در رأس آن قرار دارد و تنها کشوری است که در سراسر دنیا خداوند متعال نصیب اهل بیت (ع) کرده است. لذا انقلاب اسلامی، نعمتی نیست که آسان به دست آمده باشد و خواسته باشیم آن را به راحتی از دست دهیم.
در کشور ما چندین انتخابات آزاد برگزار میشود و در هیچ کشوری اینگونه به نظر مردم توجه نمیشود و کسانی که مدعی حقوق بشر هستند در شرق و غرب عالم دست به آدمکشی میزنند چنین کشوری نباید در اثر سلیقههای شخصی خدشهای به آن وارد شود و همگی باید با هم نظام اسلامی آن را حفظ کنیم.
آیا اگر این نظام متزلزل شود غربیها برای ما دلسوزی خواهند کرد؟ در حالی که آنها فقط به دنبال منافع خویش هستند و ما به بهانه تقلب در انتخابات امنیت جامعه را بر هم بزنیم و اذهان عمومی را مشوش کرده، موضعگیریهای غیر صحیح کنیم که نتیجه همه این امور، آب به آسیاب دشمن ریختن است. به هر حال بعد از اینکه ما آبروی نظام را در جهان به خطر انداختیم بخواهیم توبه کنیم آیا این توبه میتواند تاثیر داشته باشد. کسانی که بر اثر ندانم کاری یا هوی و هوس دست به چنین کارهایی زدند، بیایند همان کاری که توابین انجام دادند را انجام دهند.
اکنون که بیش از ۱۴۰۰ سال از حادثه توابین میگذرد بنده به عنوان یک طلبه کوچک و یکی از دوستداران اباعبدالله (ع) زبانم نمیچرخد که از توابین به عنوان شهید نام ببرم. هر چند که توبه کردند و کشته هم شدند اما کار آنها به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
بنابراین باید مراقب باشیم خدایی ناکرده کاری نکنیم که عبرتی برای دیگران شویم.
آیا میتوان قیام توابین را با جامعه امروز تطبیق داد؟
اگر تعبیر بنده درست باشد، توابین یکی از پیامدهای قیام حسینی است. همانطور که میدانید بعد از واقعه عاشورا، واقعه حرّه پیش آمد که در آن حدود ۱۰ هزار نفر کشته شدند و نوامیس زیادی بر باد رفت و وقتی امروز اقدامات داعش را میبینیم همان واقعه حرّه را برای ما تداعی میکند. بعد از واقعه حرّه، قیام توابین پیش آمد. سپس ماجرای مکه و بعد از آن قیام مختار به وقوع پیوست.
در خصوص قیام توابین که سال ۶۵ هجری قمری، چهار سال بعد از شهادت حضرت اباعبدالله (ع) رخ داد و این قیام به رهبری سلیمانبن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، عبدالله بن سعد ازدی بود اما سلیمانبن صرد که از صحابی حضرت رسول (ص) بود بیشترین نقش را در قیام توابین ایفا کرد.
بر اساس برخی از نصوص تاریخی، سلیمان جزو کسانی بود که از امام حسین (ع) دعوت کرد و قول همکاری و دفاع از حریم ولایت و امامت را داد. به دیگر معنا او تعهد داده بود که امام را یاری کند اما ناتوان شد، فشارها بر روی وی زیاد بود؛ هر چه بود عذر او پذیرفته نیست. البته بعضی از افراد نیز مدعی هستند که سلیمان در زندان بود. بنابر این هر چه که هست این لکه ننگی بر پرونده، پیشانی و زندگی وی ثبت شد که سلیمان بن صرد، امام حسین (ع) را یاری نکرد. از این رو بسیار برای آنها گران تمام شد.
در حالی که سلیمانبن صرد فردی خوشسابقه بود انتظار میرفت زمانی که امام را دعوت کرد تا پای جان بایستد همانند «هانی بن عروه»، هانی که مسلم را به کوفه دعوت نکرد و نامهای نیز برای سیدالشهدا (ع) ننوشت اما تا آخرین لحظه جانش ایستاد و یا همانند حربنیزید ریاحی که فردی انقلابی نبود اما احترام امام حسین (ع) را نگاه داشت و زمانی که احساس کرد اوضاع به موقعیت خطرناکی رسیده است تصمیم جدی خود را گرفت و تا پای جان در کنار امام (ع) ایستاد.
با وجود اینکه بنده اقدام توابین که پشت کردن به امام حسین (ع) و واقعه کربلا بود از دلم بیرون نمیرود اما اگر کسانی که آبروی نظام را خدشهدار کردند بیایند همانند سلیمان بن صرد، که فردی خوشسابقه بود اما یک کار اشتباهی کرد و فوراً به اشتباه خود پی برد و به مسیر حق بازگشت و تا پای جان ایستاد و شهید شد، آنها هم از مسیری که رفتند، بازگردند از آنها میپذیریم.
مرجع : فارس