ما کاری کردیم که بچه های شهرستانی بروند دنبال هزينه هاي گزاف و به قرض افتادند. کاری کردیم که مداح در شهرستان احساس سرخوردگي کند. چرا چون رسانه ها ترازي را بعنوان هيات و يا مداح موفق نشان دادند که همه اش کمّي است...
ابوذر بیوکافی از مداحان جوانی است که اصالتا گیلانی است ولی ساکن قم است. نظرات خاصی درباره هیئت و رسانه ها دارد و کنایه هایی هم می زند که ناشی از نگاه خاص اوست و در بخشی از حرفهایش با گلایه اشاره می کند:
ما کاری کردیم که بچه های شهرستانی بروند دنبال هزينه هاي گزاف و به قرض افتادند. کاری کردیم که مداح در شهرستان احساس سرخوردگي کند. چرا چون رسانه ها ترازي را بعنوان هيات و يا مداح موفق نشان دادند که همه اش کمّي است...
حاصل گفتگوی روضه نیوز را با این مداح اهل بیت بخوانید؛_از چگونگی ورودتان به مداحی و نوکری آستان اهل بیت برای ما بگویید.از دوران کودکي به عرصه ستايشگري ورود کردم اما اگر بپرسيد که چطور در اين مسير قرار گرفتم بايد بگويم علتش استجابت دعاي پدرم در زمان جنگ است که از خدایا خواسته بودند فرزندی عطا کن که مداح بشود.
_بیشتر در هیئت ثارالله رشت کارهایتان را انجام می دادید! شما قمی هستید یا شمالي؟اصالتا اهل شهرستان لنگرود از توابع استان گیلان هستم، ولی ساکن قم هستیم. درمورد هيات ثارلله بايد عرض کنم در سال چند مناسبت (حداکثر ۱۰ تا) را خدمت دوستان در رشت برگزار هستيم.
_در ماه های مبارک رجب، شعبان و رمضان کمی هوای مجالس از روضه فاصله می گیرد و مناجاتی می شود، در ماه شعبان که فضا کاملاً مولودی خوانی است، نظر شما در مورد مناجات خوانی، بایستههای یک مناجات خوان موفق و بایستههای یک مولودی خوان موفق چیست؟حضرت آقا تأکید می کنند که در شعر نباید غلو و حرف های بیجا باشد، خال و ابرو و... نباشد. مثلاً یکی از دوستان می گفت ما در ماه مبارک رمضان فتیله روضه را خاموش میکنیم فقط مناجات با خدا داریم، می گفت سیاست من این است مخاطبانم را از گناهانی که انجام دادند در ماه رمضان برگردانم و در او حالت توبه باشد، یک نگاه کاملاً تفریطی است. نگاه دیگر این است که این ها با هم تضادی ندارند و اصلاً عیبی ندارد ما فقط روضه داشته باشیم. یک عده فقط با روضه مأنوس هستند لذا نیازی به مناجات نیست. بعضی از شهرهای یک ساعت بعد از نماز جوشن کبیر را خلاصه میخوانند و تا صبح سینه زنی می کنند، در مسجد خونریزی میشود! ظاهرا یک نگاه تفریطی و افراطی است...
اهلبیت، به این مسئله پاسخ دادند خداوند هم در قرآن فرمودند:« يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و ابتغوا اليه الوسيلة» و اهل بیت می فرمایند: نَحْن ُوَسيلَتُهُ، ،در جای دیگر خدا میفرمایند این ها واسطه رحمت هستند درِ خانه ام به واسطه ی اهل بیت بیایید. پس مشخص است که اهل بیت آمدند که ما را به مقام توحید برسانند. هیچ منافاتی در روضه و مناجات نیست چیز جدایی نيست. روضه سیر عبودی دارد و انسان موحد تربیت میکند. با این نگاه که خدمت شما عرض کردم شب عاشورا شب عبادت و روز عاشورا مي تواند روز مناجات باشد. تمام مناسبت ها فرصتی برای بندگی کردن است. محبت و عزاداری برای اهل بیت خود اين محبت و مودت صراط بندگي است، أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ. این که همه چیز را تعطیل کنیم را نمی فهمم و به نظرم از هم جدا نيست. اتفاقاً اگر روضه خوان برای مخاطبش از خدا بگوید و چشم ها خیس نشوند مشخص است که اشتباه روضه خوانده و ذائقه را منفی پرورش داده است.
نکته دوم در مورد بایسته های مناجات: اول اینکه مداح بايد اهل مناجات باشد.سخت ترین قالب مداحی قالب مناجات است. بخش دیگر «فنون مناجات خوانی» است مانند تسلط به لحن و متن دعاست، (صحیح خوانی، روخوانی و روانخوانی). تسلط بر ترجمه دعا، مطالعه در تفسیر دعا، در اجرا موثر است ، زمانبندي در اجراي دعا مهم است. در بخش الحان بداند دعاخوانی و زیارت خوانی چه وجوهي مشترک و متفاوتي دارند. همينطور نسبت به مناجات و ادعيه.
_در موضوع مولودی خوانی هم نظرتان را بفرمایید؟ خیلی از دوستان در جلسات مولودی خوانی نیاز به ایده و الگو دارند؟مولودی خوانی یکی از قالبهاي خاص و متفاوت مداحی است. به طور کلی مولودی چه از لحاظ انتخاب و اجرای شعر و چه سرود متفاوت است. يک اصل کلي وجود دارد در اين قالب که باید طراوت و شادی را داشته باشد.
کسانی که سرود می خوانند می خواهند سرود را عوض کنند میگویند یک کف ریز بزنید، من خیلی تعجب کردم خیلی مراسمات دیدم که در مجلس اهلبیت همراه با کف، سوت می زنند! کلیپ تصویری یک مداح را دیدم که داد زد هر کسی بلد است کِل بکشد!
یکبار می گوییم نگاه ما فقهی است یا نگاه کاربردی و جذبی است. می گوییم هیئت یک نهاد تبلیغی است باید آدم را جذب کند. می گوییم تا جایی که حرام اتفاق نیفتاد می توانیم از روش ها و ابزار بهره ببريم، در نگاه فقهي کف زني اشکالی ندارد. گاهي بحث اصلا شرعي نيست شرع ميگويد ايرادي ندارد اما سوال اين است آيا در شان جلسه اهل بيت هست يا نه؟
یک نکته ای که اتفاقاً خوب است گفته شود تمرکز روی هیئت های تهران است. مثلاً در خوزستان، اصفهان و حتی در قم هیئتها از خودشان الگویی ندارند. مثل اینکه بگوییم هیئت خوزستان یا رشت یک آداب و بایسته هایی برای خودشان دارند، اینطور نیست البته قبلا اینطور بوده ولی الآن نیست! مثلاً سینه زنی بوشهری ها معروف بود یا زنجانی ها، یا سه سنگ بهبهان که معروف است.
_این تهرانی شدن هیئت ها چه آسیب هایی دارد؟ببینید یک سؤال بزرگی در ذهنم هست و هنوز به جوابش نرسیدم. اولین کسی که نوار کاست مداحی در کشور پخش کرد برای چی پخش کرد؟ کدام بُعد را دید و کدام را ندید؟ یک بُعد اینکه مثلا کشور نياز فرهنگي دارد بايد فرهنگ اهل بيت ترویج شود. آیا تنها روش این بود که ما CD و نوار پخش کنیم راه دیگری نبود؟
سؤال دوم اینکه سنت های عزاداری ما که از حیث شکلی با هم متفاوت بودند آیا ربطی هم به محتوا داشتند یا نداشتند؟ محتوا با روحیات اقلیمی هر منطقه هماهنگ بود یا نبود؟ وقتی شما می گویید فرهنگ، زبان، قوم، اقوام، یکسری عناصر متأثر در آنها هست و با هم مرتبط اند. اين شيوه مداحي چه برسر سنت ها و فرهنگهاي عزاداري آورد؟..
اين نکات که عرض ميکنم صرفا از بابت اين است که بايد جمعی متخصص اين مطالب را بررسي کنند. نمی خواهم بگویم تهران مقصر است، یا بگویم شهرستانها مقصرند، یا اینکه مداح تهرانی دارد اشتباه میکند، حرفم این نیست. مداح تهرانی در تهران دارد کار خودش را می کند شما باید در تهران زندگی کنید تا ببینید آن آقا دارد چه می کند؟ آنجا می فهمیم که فلانی دارد چهکار می کند؟ حرفم اصلا نقدهاي متداول نيست. يک نکته مهم است که شايد کمتر ارزيابي شده...خلاصه امروز شاهد شکل عزاداري هستيم که با گذشته متفاوت است بايد مزايا و معايبش ريشه يابي شود.
_انگار عیب کار از رسانه است که دارد اینها را انعکاس میدهد!سوال اين است که اين رسانه هاي مذهبي خود جوش، رسانه ای است که در خدمت یک تفکر است؟ مباني و شاخصه مشخص دارد؟ يا رسانه زرد است. آيا می توان با رنگ و لعابی «مذهبی» هر محتوايي را پررنگ و يا کم رنگ کرد؟ در چهره سازی ها از چه روشي تبعيت مي کنيم؟ رسانه باید بداند وقتی این کارها را بدون مبنا صرفا براي جذب مخاطب انجام مي دهد. ذايقه ها بسمت شهرت طلبي به هر قيمتي سوق مي يابد.
با اينکه قرار بر این است که شعائر الهی و مبانی ديني تقويت شوند نه افراد. رسانه باید در خدمت یک فکر جهت دهنده باشد الان متاسفانه برعکس شده بجاي اين که رسانه در خدمت نخبگان باشد، نخبگان در خدمت رسانه شده اند.
در واقع باید ارزش هاي کنوني مثل شهرت طلبي وثروت طلبي تغییر کند. ما کاری کردیم که بچه های شهرستانی بروند دنبال هزينه هاي گزاف و به قرض افتادند. کاری کردیم که مداح در شهرستان احساس سرخوردگي کند. چرا چون رسانه ها ترازي را بعنوان هيات و يا مداح موفق نشان دادند که همه اش کمّي است. مادامی که شما ننشینید بیانیه مأموریت برای خود را ننویسید و استاندارد تعریف نکنید شما هم چند سال دیگر همان میشوید که از آن ها انتقاد می شود. بعضی ها زودتر از حرفم به اینجا رسیدند که الان دارند از کسانی مطلب کار میکنند که خودشان به آنها منتقد بودند.
معتقدم امروز به دلیل نبود این مبانی محکم و ارزشی که باید یک عقبه علمی و تئوریک بیاید برای فضاي رسانه مذهبی ما مبانی تعریف کند. ما دچار ضعف هستیم و رسانه به راحتي مي تواند يک مولفه و مقوله فرهنگي را به ارزش تبديل کند و هر کسي هم آن شاخصه را داراست به عنوان الگوهایی بصورت عمومی معرفی کند. مثلاً این مداح به خاطر این برای ما باارزش است که به مادرش احترام میگذارد، نماز اول وقت میخواند، خمس می دهد، این مداح ساده زیست بود چون امام فرمود ساده زندگی کنید، اين ها را معرفي کنیم ولو اینکه این مداح ها پشت قله دماوند در محله ۵۰ نفره مداحی کند این مداح را بزرگ کنیم.
بر روي شاخص هاي کيفي تاکيد کنيم. بايد بدانيد اگر کسي که عيبهاي فراواني دارد را بزرگ کنيم تاثيرش در فضاي فرهنگي مانند تاثير ویروس است. فضای فرهنگ مانند نفس کشیدنمان در فضای شهر است اگر آلودگي باشد بیمار می شویم ، نشود ما باني همه گيرشدن بعضي از روحيات اشتباه بخاطر مشهور شدن افراد شويم. امروزه مداح یک ویترین بسیار مؤثر انقلاب اسلامی است، غیر از این است؟ بايد مراقب بودگاهي ما بطور کاملا نامحسوس داريم مديريت مي شويم. بنابر اين باید ویترین را خودمان طراحی کنیم خلاصه طوري مديريت کنيد که در خدمت «من» نباشيم در خدمت امام حسین باشيم.
_به نظر شما آیا مجموعه مشعر توانسته این خلأ تئوریک را در فضای مداحی جبران کند؟ حاج مهدی سلحشور و اینها توانستند کاری کنند؟مشعر یک اتفاق مقدس و یک حرکت خیلی خوب است با دغدغههای خوب. مشکلات زیرساختی ما در کشور زیاد است. اعتقاد دارم در حوزه فرهنگی باید به اجتهاد رسید شما می خواهید فرهنگ شیعه را تقویت کنید. پس قبل از این کار تئوری پردازها است و از اینجا به بعد کار رسانه شروع می شود.
چون عقب هستیم باید با تئوری پردازی اجرا را هم شروع کنیم، درهر کاری که شروع می کنیم حتما آینده پژوهی کنیم.
شهیدحسن باقری می گفت: باید رسم جنگیدنمان را عوض کنیم خودجوش رفته بود نقشه ها را ثبت کرده بعد به محسن رضایی گفت بچههای ما همدیگر را می زنند! ما مدتي است داریم همدیگر را می زنیم، رسم جنگیدن را باید عوض کنیم.
سه دوره برای رسانه تعریف می کنیم، می گوییم دوره حفظ، ظهور رسانه ها برای حفظ شعائر عالی بود. ترمیم، الآن شما در دوره ترمیم بسر می برید یعنی ببینید رسانه های دیگر چه آسیب هایی دارند تولید می کنند چه اشکالاتی دارند شما نداشته باشید. دوره بالندگی، حرف های من ناظر به دوره بالندگی بود برای این دوره چه دارید. یک مدل تعریف کنید.