کد مطلب : ۲۴۷۱۱
گفتگو با حجت الاسلام مصطفی کرمی
حواسمان باشد که هیئت تبدیل به باشگاه نشود
به منبری ها هم ایراد وارد
با حجت الاسلام والمسلمین مصطفی کرمی گپ و گفتی درباره وضعیت هیئت ها و منبری ها داشتیم که حاصل این گفتگو را می خوانید؛
_ شما در هیئت های مختلف منبر می روید. از نگاه شما این روزها مهمترین آسیب هیئت ها چیست؟
به نظر من مهمترین آسیب این است که اصل را رها کردیم و به فرع چسبیدیم. یعنی جهت کمّی قصه فدای کیفیّت شده است. اگر مخاطب محور شد و بعد خدای نکرده خواست در این فضا بیزینس هم بکند، یک همچین دوئل هایی هم پیش می آید. در این میان گاهی آدم هدف را گم می کند. یعنی گاهی مقدمه و آن چیزی که یک معبر و دالان و دهلیز برای رسیدن به مقصود است، هدف قرار می گیرد و انسان را متوقف می کند. به نظرم این مهمترین آفت است. گاهی وقت ها هیئات مانند ماجرای شهرآوردهای ما شده است. یک عده ای تعصب روی یک پرچم و شخصی دارند. که ممکن است با یک ملاکات و ضوابط خاصی هم باشد اما این که چقدر مرتبط با ضوابط شرعی است و هدف از هیئت چیست و ما برای چی در یک نهاد مذهبی حضور پیدا می کنیم و برای چی به هیئت می رویم؟ این سؤال ها اگر خوب طرح نشود ممکن است که انسان به دنبال آن نیازی که حرکت کردیم نباشد.
امام هشتم می فرماید که خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند. معمولاً مقصود از هیئت در درجه اول احیای امر اهل بیت(ع) است. هر چقدر من دنبال احیای خودم باشم و دنبال حاشیه باشم و دنبال این باشم که به جهات ظاهری مسائل که خیلی ارتباط با جهات معنوی هیئت نداشته باشد بپردازم از اصل دورتر می شوم. اینها گاهی اصل می شود و واقعاً اهل بیت در حاشیه قرار می گیرند. من فکر می کنم که الان آفت هیئات مذهبی ما این است. من فکر می کنم که یک مقدار اصل و فرع را با هم قاطی کردیم. این مهمترین آفت است.
_ یکی از بحث هایی که این روزها در هیئات مطرح است مسئله لخت شدن یا لخت نشدن در هیئت است. نظر شما چیست؟
اگر مفسده فقهی که منجر به حکم شود و منجر به نفی عملی این ماجرا باشد وجود نداشته باشد و اگر حکم فقهی نداشته باشد، باید دید در عرف استبعاد است و یا استنکار است. آیا تقبیح می کنند؟ باید دید ذائقه عمومی مردم چیست و بازخورد این کار در اجتماع چیست؟ اگر به نظر عرف یک امر غیر اخلاقی نباشد و تالی فاسد نداشته باشد ضمن این که ممکن است یک آثار و برکاتی هم بر آن مترتب باشد علی القاعده اشکالی ندارد. اما اگر بالعکس از نظر عرف خیلی پسندیده نباشد و مشمول حکم ثانویه شود و ممکن است که ایجاد چالش شود به نظر من اصل کناره گیری از این مباحث است و خیلی ضرورت ندارد.
باید حواسمان باشد که هیئت تبدیل به باشگاه نشود. اصل و فرع با هم قاطی نشود. والا سینه زنی که خوب است. خدا رحمت کند قدما سینه زنی می کردند. حاج مرزوق ، حاج اکبر ناظم، مرحوم شاه حسین بهاری که این سینه زنی ها منجر به تظاهرات ها و دم و دو دمه هایی شد که خب منجر به انقلاب شد. با اصل سینه زنی کسی مخالفتی ندارد، کیفیت سینه زنی و نحوه تظاهر به تعزیه مهم است.
_حاج آقا مسئولیت این مشکلات با چه کسی است؟
چون ما نظارت نداریم و همه در این فضا مجتهد و صاحب نظر هستند این کار را سخت می کند. یک مرجع رسیدگی به تخلفات هیئات نداریم که خط قرمز ها را مشخص کند. هر جایی یک تشکیلاتی دارد که به تخلفات صنفی رسیدگی می کند. الان جایی که بیاید بگویید که حدود هیئت کجاست. خط قرمزهایش کجاست نداریم.
ما خیلی وقت ها با مقدساتمان شوخی کردیم. این که می گویم اصل و فرع قاطی شده است همین است که مثلا می گویند که آقا حدیث کسا و زیارت عاشورا بخوانیم تا جمعیت بیاید! همه حرف ها برای این است که به زیارت عاشورا برسیم. احیاء امر اهل بیت بالا و پایین پریدن نیست. آن چیزی که هست و آن چیزی که باید باشد فاصله اش خیلی زیاد است. یکی از ابتلائات و عوارض ما همین است.
_ در برابر این حرف های شما یک عده می گویند که دستگاه امام حسین است نباید نقد کرد.
دستگاه امام حسین یعنی توسل به ذات حضرت حسین که باید متناسب با شأن امامت و ولایت حضرت حسین باشد. بایداز اموری که با اقتضائات مذهب و مرام و مسلک تشکیلات امام حسین سازش ندارد و وصله ناجوری با تشکیلات امام حسین است برخورد کرد. متأسفانه یکی از چیزهایی که الان ما دغدغه داریم و ناراحت هستیم این است که هر کسی این حق را به خودش می دهد که در مورد حساس ترین مقوله که به سرنوشت انسان وابسته است اظهار نظر کند. الان واکس زدن تخصصی است. بچه ای که بخواهد اسکیت بازی کند باید کلاس برود. اما دین تنها مقوله ای است که هر کسی به خودش اجازه می دهد اظهار نظر کند. یکی از رسالت هایی که سایت هایی مثل شما دارند و تقریبا واسطه فیض هستند و بلندگوی دین هستند این روشنگری هاست.
_ نقدهای شما بیشتر به اداره کنندگان هیئت است.
نه نقد به اداره کنندگان هیئت نیست. نقد به همین مخاطب محوری است. می دانید معمولاً ما در یک سنی مخاطب را از دست می دهیم و هیئت نمی آید. چون از نظر فکری تأمین نشده از آن طرف موازنه بین اقتضائات ذاتی و تحرکات این آدم وجود ندارد. قبلاً طرف که هیئتی بود هفتاد سال هیئتی بود. ما هیئت داریم به نام بین الطلوعین. این ها همه سنشان هفتاد سال است و جوانشان شصت سالش است. این ها یک جوری تربیت شدند که پای این پرچم ماندند و هیئتی ماندند. یواش یواش هیئت در رده های سنی بالا نداریم. دلیلش این است که ما این ها را فقط به تحرک وا داشتیم و از یک جایی هم که دیگر نتوانند تحرک را انجام بدهند با پرچم خداحافظی می کنند و می روند.
_ حاج آقا ارتباط مداح و منبری اگر طوری باشد که چیدمان هیئت دست این ها باشد و کسی که درس دین خوانده نظارت داشته باشد اوضاع فرق می کند. از مداح انتظاری نیست. اگر منبری و واعظ از اول تا آخر هیئت باشد. یعنی مداح پای منبر بنشیند و جوان هم نگاه کند که مداح پای منبر واعظ نشسته و منبری هم پای مداحی بنشیند شاید بهتر بشود اصلاح کرد؟
این ایراد به ما وارد است. این ایراد قابل توجیه و دفاع نیست. البته این درصد شاید کم باشد و نمی خواهیم باعث سوء تعبیر شود. سابق بر این روحانی یک پاچال و پرچم داشت. مثلاً می گفتند که قنات آباد آقای فلانی و مثلاً مرحوم اسلامی و یا بزازها آشیخ رضا سراج که از صفر تا صد هیئت این ها پا بست بودند و تمشیت می کردند از نحوه عزاداری تا نحوه پذیرائی. نقد شما وارد است و شاید بخش عمده به ما بر می گردد. من خودم نگاه می کنم که کمی نگاهمان محتاطانه و محافظه کارانه است. خیلی چیزها را ما مماشات می کنیم. تسامح و تساهل داریم. مسائل هم واقعاً جدی است. اگر امام می فرماید که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است یعنی جوهره و شالوده دین، نخ تسبیح همه اصول ما تعزیت امام حسین است. اگر این جا این خاکریز فتح شد دیگر مابقی را ما خودمان دو دستی تقدیم می کنیم.
_ شما در هیئت های مختلف منبر می روید. از نگاه شما این روزها مهمترین آسیب هیئت ها چیست؟
به نظر من مهمترین آسیب این است که اصل را رها کردیم و به فرع چسبیدیم. یعنی جهت کمّی قصه فدای کیفیّت شده است. اگر مخاطب محور شد و بعد خدای نکرده خواست در این فضا بیزینس هم بکند، یک همچین دوئل هایی هم پیش می آید. در این میان گاهی آدم هدف را گم می کند. یعنی گاهی مقدمه و آن چیزی که یک معبر و دالان و دهلیز برای رسیدن به مقصود است، هدف قرار می گیرد و انسان را متوقف می کند. به نظرم این مهمترین آفت است. گاهی وقت ها هیئات مانند ماجرای شهرآوردهای ما شده است. یک عده ای تعصب روی یک پرچم و شخصی دارند. که ممکن است با یک ملاکات و ضوابط خاصی هم باشد اما این که چقدر مرتبط با ضوابط شرعی است و هدف از هیئت چیست و ما برای چی در یک نهاد مذهبی حضور پیدا می کنیم و برای چی به هیئت می رویم؟ این سؤال ها اگر خوب طرح نشود ممکن است که انسان به دنبال آن نیازی که حرکت کردیم نباشد.
امام هشتم می فرماید که خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند. معمولاً مقصود از هیئت در درجه اول احیای امر اهل بیت(ع) است. هر چقدر من دنبال احیای خودم باشم و دنبال حاشیه باشم و دنبال این باشم که به جهات ظاهری مسائل که خیلی ارتباط با جهات معنوی هیئت نداشته باشد بپردازم از اصل دورتر می شوم. اینها گاهی اصل می شود و واقعاً اهل بیت در حاشیه قرار می گیرند. من فکر می کنم که الان آفت هیئات مذهبی ما این است. من فکر می کنم که یک مقدار اصل و فرع را با هم قاطی کردیم. این مهمترین آفت است.
_ یکی از بحث هایی که این روزها در هیئات مطرح است مسئله لخت شدن یا لخت نشدن در هیئت است. نظر شما چیست؟
اگر مفسده فقهی که منجر به حکم شود و منجر به نفی عملی این ماجرا باشد وجود نداشته باشد و اگر حکم فقهی نداشته باشد، باید دید در عرف استبعاد است و یا استنکار است. آیا تقبیح می کنند؟ باید دید ذائقه عمومی مردم چیست و بازخورد این کار در اجتماع چیست؟ اگر به نظر عرف یک امر غیر اخلاقی نباشد و تالی فاسد نداشته باشد ضمن این که ممکن است یک آثار و برکاتی هم بر آن مترتب باشد علی القاعده اشکالی ندارد. اما اگر بالعکس از نظر عرف خیلی پسندیده نباشد و مشمول حکم ثانویه شود و ممکن است که ایجاد چالش شود به نظر من اصل کناره گیری از این مباحث است و خیلی ضرورت ندارد.
باید حواسمان باشد که هیئت تبدیل به باشگاه نشود. اصل و فرع با هم قاطی نشود. والا سینه زنی که خوب است. خدا رحمت کند قدما سینه زنی می کردند. حاج مرزوق ، حاج اکبر ناظم، مرحوم شاه حسین بهاری که این سینه زنی ها منجر به تظاهرات ها و دم و دو دمه هایی شد که خب منجر به انقلاب شد. با اصل سینه زنی کسی مخالفتی ندارد، کیفیت سینه زنی و نحوه تظاهر به تعزیه مهم است.
_حاج آقا مسئولیت این مشکلات با چه کسی است؟
چون ما نظارت نداریم و همه در این فضا مجتهد و صاحب نظر هستند این کار را سخت می کند. یک مرجع رسیدگی به تخلفات هیئات نداریم که خط قرمز ها را مشخص کند. هر جایی یک تشکیلاتی دارد که به تخلفات صنفی رسیدگی می کند. الان جایی که بیاید بگویید که حدود هیئت کجاست. خط قرمزهایش کجاست نداریم.
ما خیلی وقت ها با مقدساتمان شوخی کردیم. این که می گویم اصل و فرع قاطی شده است همین است که مثلا می گویند که آقا حدیث کسا و زیارت عاشورا بخوانیم تا جمعیت بیاید! همه حرف ها برای این است که به زیارت عاشورا برسیم. احیاء امر اهل بیت بالا و پایین پریدن نیست. آن چیزی که هست و آن چیزی که باید باشد فاصله اش خیلی زیاد است. یکی از ابتلائات و عوارض ما همین است.
_ در برابر این حرف های شما یک عده می گویند که دستگاه امام حسین است نباید نقد کرد.
دستگاه امام حسین یعنی توسل به ذات حضرت حسین که باید متناسب با شأن امامت و ولایت حضرت حسین باشد. بایداز اموری که با اقتضائات مذهب و مرام و مسلک تشکیلات امام حسین سازش ندارد و وصله ناجوری با تشکیلات امام حسین است برخورد کرد. متأسفانه یکی از چیزهایی که الان ما دغدغه داریم و ناراحت هستیم این است که هر کسی این حق را به خودش می دهد که در مورد حساس ترین مقوله که به سرنوشت انسان وابسته است اظهار نظر کند. الان واکس زدن تخصصی است. بچه ای که بخواهد اسکیت بازی کند باید کلاس برود. اما دین تنها مقوله ای است که هر کسی به خودش اجازه می دهد اظهار نظر کند. یکی از رسالت هایی که سایت هایی مثل شما دارند و تقریبا واسطه فیض هستند و بلندگوی دین هستند این روشنگری هاست.
_ نقدهای شما بیشتر به اداره کنندگان هیئت است.
نه نقد به اداره کنندگان هیئت نیست. نقد به همین مخاطب محوری است. می دانید معمولاً ما در یک سنی مخاطب را از دست می دهیم و هیئت نمی آید. چون از نظر فکری تأمین نشده از آن طرف موازنه بین اقتضائات ذاتی و تحرکات این آدم وجود ندارد. قبلاً طرف که هیئتی بود هفتاد سال هیئتی بود. ما هیئت داریم به نام بین الطلوعین. این ها همه سنشان هفتاد سال است و جوانشان شصت سالش است. این ها یک جوری تربیت شدند که پای این پرچم ماندند و هیئتی ماندند. یواش یواش هیئت در رده های سنی بالا نداریم. دلیلش این است که ما این ها را فقط به تحرک وا داشتیم و از یک جایی هم که دیگر نتوانند تحرک را انجام بدهند با پرچم خداحافظی می کنند و می روند.
_ حاج آقا ارتباط مداح و منبری اگر طوری باشد که چیدمان هیئت دست این ها باشد و کسی که درس دین خوانده نظارت داشته باشد اوضاع فرق می کند. از مداح انتظاری نیست. اگر منبری و واعظ از اول تا آخر هیئت باشد. یعنی مداح پای منبر بنشیند و جوان هم نگاه کند که مداح پای منبر واعظ نشسته و منبری هم پای مداحی بنشیند شاید بهتر بشود اصلاح کرد؟
این ایراد به ما وارد است. این ایراد قابل توجیه و دفاع نیست. البته این درصد شاید کم باشد و نمی خواهیم باعث سوء تعبیر شود. سابق بر این روحانی یک پاچال و پرچم داشت. مثلاً می گفتند که قنات آباد آقای فلانی و مثلاً مرحوم اسلامی و یا بزازها آشیخ رضا سراج که از صفر تا صد هیئت این ها پا بست بودند و تمشیت می کردند از نحوه عزاداری تا نحوه پذیرائی. نقد شما وارد است و شاید بخش عمده به ما بر می گردد. من خودم نگاه می کنم که کمی نگاهمان محتاطانه و محافظه کارانه است. خیلی چیزها را ما مماشات می کنیم. تسامح و تساهل داریم. مسائل هم واقعاً جدی است. اگر امام می فرماید که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است یعنی جوهره و شالوده دین، نخ تسبیح همه اصول ما تعزیت امام حسین است. اگر این جا این خاکریز فتح شد دیگر مابقی را ما خودمان دو دستی تقدیم می کنیم.
مرجع : عقیق