کد مطلب : ۲۵۰۵۳
وحدت شیعه و سنی؛ هدف مجیدی در «محمد(ص)»
بحث فیلمنامهنویسی، سینمای دفاع مقدس و سینمای تاریخی - دینی همیشه در کشورمان مطرح بوده است. عمده این بحثها هم پیرامون این موضوع است که در این حوزه ما دستخوش ضعف آشکار هستیم، اما اینکه چرا چنین وضعیتی به وجود آمده، دلایل مختلف دارد. گفتوگو با احمد نجفی، بازیگر و تهیهکننده سینما را در زیر بخوانید:
ـ وضعیت فیلمنامههای موجود را چگونه ارزیابی میکند؟
متاسفانه هر فیلمنامهای که به من پیشنهاد میشود به صفحه سوم آن نرسیده از خواندن منصرف میشوم، زیرا آنچه که در این فیلمنامه مشاهده میشود به هیچ وجه درد و رنج مردم نیست، بلکه مشکلات بخشی از جامعه است که تعدادشان بسیار محدود است. سؤال من این است که آیا تنها مشکل جامعه ما سختیهایی است که پیرامون روابط دختران و پسران وجود دارد؟ وقتی به این سؤال جواب بدهیم متوجه میشویم که چرا تا به این حد در بحث فیلمنامه ضعیف هستیم. درباره چرایی آن هم میتوان بحث فراوان کرد، اما همین اندازه باید بگویم که تاریخ گذشته و معاصر ما پُر است از اتفاقات سرنوشتساز که هر کدام میتواند الهامبخش یک اثر سینمایی باشد، اما باید دید که چه میشود تعداد فیلمهایی نظیر «طوفان شن» حتی به اندازه انگشتان یک دست هم نیست.
وضعیت موجود را به دو شکل میتوان توصیف کرد. ابتدا اینکه بگوییم حمایت از فیلمنامهنویسی به طرز مطلوبی صورت نمیگیرد و مطلب دوم اینکه تصور کنیم ما در حوزه فیلمنامهنویسان، نویسندگان خوبی نداریم. نگاه اول جای بحث دارد، اما نگاه دوم به عقیده من به هیچ وجه درست نیست، زیرا در سینمای ما مؤلفان خوبی وجود دارند که در این حوزه (فیلمنامهنویسی) میتوانند کارهای بسیار خوبی به رشته تحریر درآورند. معضل دیگری در بحث فیلمنامهنویسی وجود دارد و آن نیز نگاه سیاستزده برخی نویسندگان یا فیلمسازان ماست که به محض به مشکل خوردن با بخش یا ارگانی، مضمون کارشان را با گرایشات سیاسی درمیآمیزند. این آسیبی بسیار جدی برای فیلمهای سینمایی است. این مسئله به نوعی دیگر در تئاتر نیز وجود دارد، زیرا میبینیم که بسیاری از نمایشنامههای خارجی بدون اینکه ایرانیزه(بومیسازی) شود، کپیوار روی صحنه میروند که این اتفاق به هیچ وجه پذیرفتنی نیست.
ـ تا چه حد سرمایهگذاری در سینما میتواند عاملی برای موفقیت باشد؟
جواب این سؤال را این گونه میدهم که کل بودجه سینما در یک سال به اندازه دو آپارتمان در زعفرانیه است، آیا با این بودجه میشود کار فرهنگی کرد؟! آیا من به عنوان یک تهیهکننده با دلاری ۳۵۰۰ تومان بروم در خارج از کشور فیلمسازی کنم؟ بدون اینکه بدانم برای سرمایهام چه پیش میآید. آیا من نمیتوانم در همین تهران فیلم آپارتمانی بسازم و جایزه بگیرم؟ جواب این سؤالها کاملاً مشخص است. وقتی به این آنها جواب دادیم متوجه میشویم که بودجه فرهنگی در سینما و تلویزیون تا چه حد میتواند ایفاگر نقش مثبت در رونق سینما باشد.
ـ وضعیت سینمای دفاع مقدس در زمان حال به چه نحو است؟
به نظر من نسبت به این سینما اگر نگویم خیانت، بیتوجهی صورت گرفته است. من این قضیه را به خوبی درک میکنم، چون بچه خرمشهر هستم. در فیلمهای دفاع مقدسی ما به هیچ وجه حرف دل مردم و آنچه بر آنان رفته، مشاهده نمیشود؛ البته چند کار محدود وجود داشته که تا حدودی بیانگر آن چیز که روی داده است، اما اکثر تولیدات این گونه نیستند. در اکثر آثار میبینیم تصاویری از جنگ روایت میشود که هیچ ربطی به دفاع مقدس ما ندارد، بلکه کپی نامناسبی از تولیدات آمریکایی است. در اینجا لازم میدانم از سریال «آخرین روزهای زمستان» به عنوان یکی از کارهای بسیار خوب در حوزه سینمای دفاع مقدس نام ببرم که هر گاه آن را میبینیم باز هم احساس میکنم چیزهای جدیدی برای یاد گرفتن در آن وجود دارد. دلیل به وجود آمدن ضعف موجود نیز این است که مدیران به این حوزه متری نگاه میکنند، یعنی متصور هستند تنها تولید میتواند دلیلی برای موفقیت فیلمهای دفاع مقدسی باشد.
درد من زمانی بیشتر میشود که میبینم عدهای میگویند که دوره جنگ دیگر گذشته است. این یک توهین بسیار بزرگ نسبت به تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم است که ادعا میکنیم باید آن را فراموش کنیم. دورهای که بسیاری از ارزشها و افتخارات ما در آن نهفته شده است. این نوع حرفها از سوی برخی مدیران سینمایی هم شنیده میشود؟! وقتی چنین تفکراتی وجود دارد دیگر از من تهیهکننده چه توقعی میتوان داشت تا بتوانم به تنهایی در این حوزه فعالیت کنم. آیا من قادر هستم تانک یا اسلحه در فیلم بیاورم؟ مسلم است که جواب خیر است. پس زمانی که من امکانات در اختیار ندارم، مجبور هستم فعالیت خود را به روی کارهای دیگر متمرکز کنم.
ـ درباره ساخت فیلمهایی نظیر «حضرت محمد(ص)» چه نظری دارید؟
از نظر من مجید مجیدی در این فیلم میخواست بحث وحدت شیعه و سنی را مطرح کند و بگوید که این هجمه که نسبت به اسلام و پیامبر اکرم(ص) میشود به هیچ وجه درست نیست و حاصل کینهورزی عدهای معاند است که فراگیر شدن اسلام در سراسر جهان آنها را به وحشت انداخته؛ بنابراین سعی میکنند به هر طریق ممکن چهره رحمانی اسلام را مخدوش کنند. نکته دیگر اینکه ما در این حوزه (سینمای دینی و تاریخی) به اندازهای کمکار هستیم که فیلم سفیانی «الرساله» را پس از سالها به عنوان بهترین کار با محوریت حضرت رسول(ص) نام میبریم. این ادعا نیز تنها گفته من نیست، بلکه مصطفی عقاد در مصاحبههای خود به روی این امر صحه گذاشته است. برای همین نیز میبینیم که ابوسفیان در این فیلم چهرهای پلید ندارد!
ـ واژه فیلم فارسی اصطلاحی است که در سینمای ما برای یک سبک از فیلمسازی به کار برده میشود، این عنوان را چگونه توصیف میکنید؟
سینمای فیلم فارسی عبارتی است که توسط هوشنگ کاووسی وارد سینما شد و به فیلمهایی گفته میشد که در آن کیفیت فنی و مفهومی هیچ جایگاهی نداشت، بلکه آنچه مهم بود کسب گیشه به هر قیمتی بود. برای همین این دست کارها نیز معمولاً پُر از تصاویر غیراخلاقی بودند. بازیگرانی که در این دست آثار حضور داشتند نیز از گفتن یک دیالوگ عاجز بودند، برای همین هنرمندان در دوبله به جای آنها حرف میزدند. ریشه این شکل از فیلمسازی از هند میآید، کشوری که بیش از ۵۰۰ میلیون گرسنه دارد، اما در فیلمهای آنها همه در حال شادی و رقص هستند؟! این دست آثار معمولاً کارهایی هستند که همچون مخدر برای مردم عمل میکنند و آنها را از تفکر وا میدارند.
مرجع : ایکنا