یکی از دغدغههای ما اشاعه این کارهای فرهنگی به آن سوی مرزهاست. به واقع جهان تشنه مفاهیم حسینی است. اگر بستری فراهم شود زیارت عاشورا، ادعیهها و روضههای حسینی به زبانهای مختلف ترجمه شود شاهد تأثیرگذاری زیادی در کشورهای دیگر خواهیم بود.
رزمنده نوجوان مشهدی لشکر پنج نصر در سال های نبرد شاید تصورش را هم نمی کرد که روزی با مداحی اش در برابر رهبر انقلاب هم لبخند را بر لبان نایب امام زمان(عج) بنشاند و هم آتش عصبانیت دشمنان را شعله ور کند. اما برای حاج احمد واعظی، بیستمین روز فروردین امسال روز همان اتفاق بود. تا مدت ها فیلم مداحی پر شور و حرارت حاج احمد در شبکه های اجتماعی و بین هیئتی ها دست به دست می چرخید و مداح مشهور مشهدی محبوب تر می شد. خودش می گوید من همه چیزم را از عنایات امام رئوف دارم.
هیئتی ها حاج احمد واعظی را به امام رضایی بودن می شناسند. شاید به همین خاطر بود که حاج احمد با دست خط خودش این تک بیت بداهه را برای "عقیق" به یادگار گذاشت :
گفتیم به حکاک ولایت که خدا را
حک کن به "عقیق" دل ما نام رضا(ع) را
حاج احمد واعظی عصر یکی از روز های تابستان میهمان ما در دفتر و حسینیه عقیق بود. درآستانه میلاد امام رضا(ع) خواندن این گفت و گو خالی از لطف نیست:
*عکس معروفی از دوران جنگ منتشر شده که در آن رزمنده نوجوانی با بلندگوی دستی برای رزمندهها دَم گرفته است. شاید کمتر کسی بداند که آن مداح نوجوان حاج احمد واعظی است. به همین همین بهانه می خواهیم از حال و هوای مداحی در جبهه برایمان بگویید.
حقیقت این است بعد از دوران دفاع مقدس خیلی تمایل نداشتم در محافل و مجالس بگویم رزمنده بودهام. بسیاری از روزنامهها و مجلات هم بارها از من سوال کردند اما باورم این بود که در مقابل آن مادر شهیدی که ۴ فرزند خود را در راه احیای اسلام فدا کرده و رزمندههایی که امروز با مجروحیت شیمیایی، سخت زندگی میکنند، چطور میتوانم ادعای رزمندگی کنم!
یک وقتی دیدم این عکس معروف که من بلندگوی دستی گرفتهام و برای رزمندهها میخوانم در یک سررسید چاپ شده است. دوستانی که میدانستند این تصویر متعلق به مداحی بنده در عملیات والفجر۳ است خواستند بازگو کنم. به همینخاطر نه به دلیل مطرح کردن خودم بلکه بنابر احساس تکلیف صحبتهایی کردم.
روزی که عکس گرفته شده است روزی بود که برای رزمندگان تیپ ۲۱ امام رضا(ع) با بلندگوی دستی دَم گرفته بودم. آن دفتر شعر و نوحه تنها چیزی بود که از من جدا نمیشد و در شب عملیات در کوله پشتی میگذاشتم و همراه همیشگی من بود. من آن جا ۱۶ ساله بودم.
* اولین بار چند ساله بود که عازم جبهه شدید؟به نظرم چهارده سال داشتم، سال ۶۱ بود که به عنوان رزمنده البته با کلی گریه و زاری و دست بردن در شناسنامه راهی جبهه شدیم.
*گویا در آن زمان که رزمنده لشکر ۵ نصر بودید ، می خواستید پاسدار بشوید؟بله، یادم میآید سال ۶۵ در جریان کربلای ۴ که ۱۸ سالم تمام شده بود، بسیاری از دوستان به خصوص آقای قالیباف که فرماندهی لشکر۵ نصر را برعهده داشتند میگفتند این باید رسمی بشود. همواره مشوق بنده بودند تا پاسدار شوم. البته خودم هم خیلی دوست داشتم و این کار را هم انجام دادم. اما بعد از مجروحیت و بازگشت دوباره، این توفیق از بنده سلب شد.
حاج احمد واعظی در لشگر ۵ نصر/ نفر اول از سمت چپ
*پیش آمده بود که در شب عملیات هم از شما بخواهند روضه ای بخوانید ؟بله. بعضی اوقات شرایطی پیش می آمد که فقط با توسل به اهل بیت(ع) و روضه و ذکر می شد به بچه ها روحیه داد . شبهای عملیات هم همینطور بود . البته تا قبل از ورود به عملیات و خطشکنی باید سکوت رعایت شود تا عملیات لو نرود، اما بعدش حتما همه دنبال فرصتی بودند که متوسل شوند.
*مداحی یا نوحه خاصی در آن دوران داشتید که در خاطرتان مانده باشد؟البته من بیشتر کار رزمی و نظامی انجام میدادم. چون کار رزمی را بیشتر دوست داشتم به همین خاطر یا سرگرم آماده کردن پیشنیازهای عملیات بودم و یا توفیق حضور در خط مقدم را داشتم. اما با بهرهبردن از محضر پدرم که شاعر اهل بیت بودند شعرها، نوحهها و سبکهایی را ساختم.
مصداق بارز آن شعری بود که در وصف یک شهید روحانی که در مقابل بنده به شهادت رسید، ساختم. یک زمزمههایی داشتم که الان خاطرم نیست .
*یکی از ضروریاتی که در مداحی مطرح است، استاد دیدن است. اساتید و پیرغلامان این عرصه معتقدند که مداحان نسل جدید نسبت به مداحان پیشکسوت کمتر استاد دیده اند. نظر شما چیست؟استاد دیدن ریشه کار است. امکان دارد هر فرد ذوق و استعداد متناسب به خودش را داشته باشد و به طور ذاتی خداوند در وجود هرکدام از بندگانش استعدادهای خاصی را قرار داده اما روانشناسان معتقدند انسانهای موفق کسانی هستند که استعدادهای پنهان خودشان را کشف میکنند. اگر این توانمندیهای بالقوه را پیدا کنند و در جهت باورشدن آن گام بردارند آن نقطه عطف موردنظر و ایدهآل بدست خواهد آمد.
حالا این ذوق و استعداد و کسب موفقیت بدون استاد هیچ سیر کمال و پیشرفتی نخواهد داشت. واقعاً در گذشته برای رسیدن به جایی شاگردی میکردند. یکی از این هنرها و حرفهها که ریشه قدوسی دارد بحث مداحی و نوکری حضرت سیدالشهداء(ع) است.این که شما احساس کنید یک مقداری صدا و لحنی دارید و از روی صوت مجالس مذهبی، سبکها را تمرین کنید و بخوانید حتی با اقبالی هم روبرو شود، مقطعی و زودگذر است.ولی حقیقت امر این نیست.
*تعریف خود شما از یک ذاکر اهل بیت(ع) چیست؟تعریف مداح و ذاکری اهلبیت آن قدر وسعت دارد که شما به هر به اصطلاح خوانندهای نگویید مداح. مداح در نگاه اهلبیت از جایگاه والایی برخوردار است.
ما معمولاً خداوند متعال را به خاطر نعمات و برکاتش شکر میکنیم خاصه نعمت ولایت اهل بیت و امیرالمومنین(ع). حال خود اهلبیت میآیند خداوند را حمد می کنند؛ مصداق بارز آن روایت امام صادق(ع) است که میفرمایند: «سپاس خدایی را که در میان مردم گروهی قرار داد که اینها فدایی ما هستند، ما را مدح می کنند و روضهخوان ما هستند». این جایگاه روضهخوانی و نوکری حضرت سیدالشهداء است.
*شما هم معتقدید مداح شدن ، عنایت اهل بیت(ع) است؟من امیدوارم همه آنهایی که عرض ادب می کنند عنایت اهلبیت شامل حالشان شود. اما همهچیز عنایت نیست بلکه بخش عمدهای از این موفقیت بستگی به سطح تواناییهای افراد دارد. چرا که مداحی تلفیقی از چندین هنر است. قطعاً اگر یک مداح استاد ببیند جایگاه او والاتر و حوزههای هنری وسیعتری خواهد داشت.
*شما عمده برنامههایتان را با نام حضرت ثامنالحجج(ع) شروع میکنید و ارادتتان به این امام همام مثال زدنی است . بسیاری از بچه هیئتی ها حاج احمد واعظی را با امام رضا(ع) میشناسند. از این عشق و محبت به امام رضا(ع) برایمان بگویید.من هرچه دارم از این آقاست. اگر من با صلواتی به امام رضا(ع) مقداری خواستم حواسم به سفره و نمک آقایم باشد کار زیادی انجام ندادهام. بعد از پایان جنگ مقداری مشکلات جسمانی داشتم و سپس در مشهد وارد فضاهای فرهنگی و نوکری امام حسین(ع) شدم به هر جایی رسیدهام به واسطه توسل به امام رضا(ع) بوده است.
احمد واعظی را اگر الان کسی میشناسد عنایت خداوند و حضرت رضا(ع) بوده است؛ اگر از مشهد امام رضا(ع) به هیئتهای مختلف کشور میروم و مردم وقتی مرا میبینند ، دلشان به سمت حرم امام رضا(ع) پر میزند و بنده را مورد محبت قرار میدهند به خاطر وجود نازنین امام رضا(ع) است و گرنه من که قابل این حرفها نیستم.
*خاطره ای از احوالاتتان با امام رضا(ع) در حرم دارید؟یادم نمیرود سال ها پیش ، روز شهادت امام رضا(ع) بود و هیئت ما به سمت میدان فلکه آب راه افتاده بود . ابتدای ورودی حرم بلندگوها را گرفتند و ما وارد حرم شدیم. یکی از خادمین حرم دست من و پدرم را گرفت و با هم رفتیم طبقه بالا و پشت بام حرم به شکل معجزهآسایی سر از گنبد طلا درآوردم. آن جاوقتی از بالا نگاهم به ضریح امام رضا(ع) و زائرانش افتاد ، از آقا اجازه گرفتم و شعری را که تازه ساخته بودم خطاب به ایشان زمزمه کردم.
"درباز کن به روی من آقا کنون منم
در پشت در گدای تو یا ثامن الحجج"
از آن روز های تکرار نشدنی در حرم برایم رقم خورد.
* شما از مداحانی هستید که برای دیگر ذاکران هم شعر میسرایید. از ورودتان به فضای شعر اهل بیت(ع) بگویید.عنایت در سیر تکاملی و پیشرفت یک شاعر تأثیر مستقیم دارد. یک وقتی در دوران کودکی با آن خط مقطع ابتدایی شعری گفتم در رابطه با شاه جلّاد. یک دفعه احساس کردم یک چیزهایی را میتوانم بنویسم و بگویم؛ از وقتی که یادم می آید پدرم یا مینویسد و یا شعر میسازد. به همین خاطر خیلی زود در این فضا قرار گرفتم. در دوران کودکی و نوجوانی صبحهای جمعه به انجمن شعر فرخ در مشهد می رفتم و در واقع کم سن وسال ترین عضو آن جا بودم در آن انجمن فقط هم اشعار آیینی خوانده نمی شد ، همه نوع شعری بود.
من که خودم را شاعر نمیدانم اما این لطفی است که خداوند و اهل بیت به من داشتهاند. از همان عنایتهای حضرت رضا(ع) که شامل حال بنده حقیر شده است.
*خود شما در مجالس بیشتر از اشعار خودتان می خوانید یا از دیگر شعرا هم شعر می گیرید؟من از همه استفاده می کنم. گاهی در فضای مجازی هم از برخی اشعار خوشم میآید و از آن برای مناسبتها و مسائل سیاسی روز بهره میبرم. شعری که در مقابل حضرت آقا خواندم انگیزه و الهام آن از همین فضاهای مجازی و گروه های سایبری بدست آمد.
امسال برای روز ولادت حضرت زهرا(س) در حسینیه امام خمینی(ره) خیلی فکر میکردم که چه شعری را بخوانم به یک باره ابیاتی از یک شاعر جوان طلبه به نام یوسف رحیمی را دیدم و تحت تأثیر قرار گرفتم. از این رو کوثریه ای که خواندم به سه قسمت تبدیل شد که یکی از بخشهای آن اشعار این طلبه جوان است و قسمت پایانی هم که به فضای سیاسی روز اشاره دارد.
*درباره روز ملاقات با حضرت آقا و اجرای حماسی و تأثیرگذارتان در محافل و رسانهها صحبتهای زیادی داشتید . خودتان فکر می کردید آن روز خواندنتان این قدر به اصطلاح گل کند؟آن هم عنایت حضرت رضا(ع) بود. من مشهد هم گفتم و شعری هم ساختم در این فضا؛
"روز میلاد حضرت زهرا / همه جا با صفاست می دانم
گل لبخند رهبر و مردم / ثروتی پر بهاست می دانم
به من اين لطف و عيدي از طرف / علي موسيالرضاست ميدانم
*وقتی شعر شما تبسّم حضرت آقا را به همراه داشت، چه حسی پیدا کردید؟این لبخند رضایت حضرت آقا افتخار بزرگی برایم بود. اما جالب است بدانید چند روز بعد از این مراسم، یک سری کلیپهای صوتی و تصویری را از رسانههای بیگانه مثل صدای آمریکا آوردند و من دیدم که چقدر مورد توهین دشمنان قرار گرفتم. حقیقتاً خوشحال شدم و به وجد آمدم. خدا را شکر کردم که در کارنامه نوکریام کاری کردم که آمریکا عصبانی شود.
*بعد از خواندن هم خدمت رهبر انقلاب رسیدید.بله ، حضرت آقا خیلی بزرگوارانه ما را مورد محبت قرار دادند. صورتم را بوسیدند بعد فرمودند "شما امروز با این حنجره گرم حق اهل بیت(ع) را اداء کردید". حقیقتا آن قدر تحت تاثیر قرار گرفتم که نزدیک بود گریه ام بگیرد.
*این دومین باری بود که در میلاد حضرت زهرا(س) مقابل حضرت آقا میخواندید؟بله. اولین بار ۱۷ سال پیش بود.
*در آن دیدار هم نکتهای پیش آمد....من آن روز بیشتر در فضای روضه قرار گرفتم به دلیل حس خودم. البته مسئولین برگزاری به من توصیه کردند این جا بنای روضه خواندن نداریم. اما اتفاقی افتاد که مجبور شدم روضه بخوانم. من آن روز دیدم حضرت آقا برای جابهجا کردن دست مجروح خود از دست دیگر خود کمک میگیرند. به یک باره دلم رفت مدینه و روضه حضرت زهرا(س) خواندم.
*برخی میگویند احمد واعظی یا امثال او مداح سیاسی هستند. مداح سیاسی یعنی چه؟در فضای امروز تا میخواهیم در مورد مباحث سیاسی روز، جنگ نرم، تشیع انگلیسی و... صحبت کنیم، دوستان میگویند سیاسی حرف میزنید یا سیاسی خواندید. من نمی فهمم سیاسی خواندن یعنی چه؟ بنی امیه را اگر از ابتدا تا الان مثل یک رشته طناب ببینید ابتدای آن بنی امیه و در امتداد آن صهیونیست و اسرائیل که در فضای امروز دشمنان سرسخت اهل بیت عصمت و طهارت هستند.شنیدن این مفاهیم از سخنرانان و تبیین بخشی از آن توسط ذاکران نیاز مبرم امروز هیئتهای عزاداری است.
*ورود شما به بحث "ما اجازه نمی دهیم" بر همین مبناست.بله
*برخی میگویند مداح را چه به سیاست؛ مداح باید روضه بخواند. نظر شما چیست؟اصلاً نوکری امام حسین(ع) همین است. من امروز باید در مقابل بنیامیه موضعگیری کنم چون این نهله فکری را به وضوح میبینم. من چطور میتوانم بگویم طرفدار امام حسین(ع) هستم و با یزید کاری ندارم. مگر چنین چیزی امکان پذیر است! یزید دیروز و امروز را باید بشناسیم و این وظیفه هیئات مذهبی خاصه واعظان و مداحان است.
این شعار "هیهات من الذله" یک شعار تاریخی برای همه اعصار تا ظهور حضرت صاحب است که حضرت آقا در موضعگیریهای خودشان خطاب به دشمنان دارند. امام حسین(ع) در ظهر عاشورا فریاد زدند که به هیچ وجه زیر بار زور نخواهند رفت و امروز حضرت آقا اعلام میکنند "من اجازه نمی دهم".
*یکی از تذکرات اصلی رهبر معظم انقلاب به هیئتی ها مراقبت درباره نفوذ تشیع انگلیسی است که گویا بستر اصلی آن هیئات مذهبی کشور است. برخی از مداحان هم اعلام کرده اند این فرقه انحرافی پیشنهاد هایی به آن ها کرده اند؛ آیا این جریان سراغ شما هم آمدهاند؟جرأت نکردند پیشنهاد بدهند. همه میدانیم تبرّی جزء فروع دین ماست اما چگونه ؟ به چه روشی ؟ بنده با از بین بردن ریشه برائت مخالف هستم چون موضوع تبرّی یک بحث ریشهای دارد. در رابطه با این موضوع یک عبارتی دارم که همیشه گفتهام: "مگر ما میتوانیم بگوییم عاشق امام حسین(ع) هستیم و با بنی امیه کاری نداریم". مثل این است که ما عاشق اعتلای انقلاب اسلامی هستیم و از حضرت آقا تبعیت میکنیم ولی میگوییم با آمریکا هم مشکلی نداریم. اما این که عده ای بیایند و با روش هایی آب در آسیاب دشمن بریزند و بین مسلمین آتش اختلاف را شعله ور کنند قطعا بازی در زمین دشمن است. مجالس برائتی هم که در سال های قبل برگزار می شد مورد سوء استفاده دشمن قرار گرفت.
*گسترش فضای رسانه ای را هم در این موضوع موثر می دانید؟قطعا همینطور است. امروز هر کاری که موجبات تنش در میان مردم و امت مسلمان را فراهم کند باید از آن کار پرهیز کرد. یک وقتی میگفتند این مجالس را در خانهها برپا میکنند و کسی سوء استفادهای نمیکند. قرار است یک مجلسی با این فضای مجازی امروز برگزار شود که برخی از متولیان آن نیز اعلام کردهاند به مردم میگوییم موبایلها را در جلوی در تحویل بدهند! چه تضمینی است که مراسم ضبط نشود و در اینترنت قرار نگیرد؟ زیرا تکنولوژی پیشرفت کرده و در درون ساعت هم لنز دوربین وجود دارد و فیلمبرداری انجام میدهد. پس این همه فیلم از مجالس لعن گرفته شده و در فضای مجازی موجود است از کجا آمده؟....
** از دریچه هیئتها قرار است با ما مبارزه کنند۱۲سال پیش روزنامهای برای من آوردند که نظریه معروف مایکل لورانت یکی از سران سازمان سیا در آن منتشر شده بود که در یکی از همایشهای ویژه مداحان بدان پرداختم. او اعتقاد داشت برای مقابله با ایران اسلامی، تشیع و امت اسلامی مخصوصاً در ایران از دو قطب تشکیل شده که نمیتوان جلوی پیشرفت این عوامل را با سلاح نظامی گرفت و پیروزی قطعی ما در گرو مقابله با این دو قطب است.
این دو قطب عبارتند از مرجعیت که مردم اعتقاد ویژهای به علماء و مراجع خاصه ولیفقیه دارند و قطب دیگر مداحان و هیئتهای مذهبی هستند. از آن روز عزم خودشان را جزم کردند تا در راستای به هم ریختن مبانی دینی، عدم تبعیت از ولیفقیه و مراجع گام بردارند.
*دیدار و توصیه های هر ساله حضرت آقا به مداحان و ذاکرین را هم در همین راستا می دانید؟قطعا همین طور است. حضرت آقا دیدند دشمن در میدان نرم خط و نشانهای زیادی برای هیئتها مذهبی کشیده به همین خاطر موضوع تعمیق بخشی که جنبه هشدار و اعلام آمادگی به مداحان و هیئتیها را دارد از سوی ایشان مطرح شد.
حضرت آقا حتی امسال هم مطرح کردند که نبادا عزادری کنید ولی نفهمید چه گفتید. عمق عزاداری ها و هیئت ها برای ایشان بسیار مهم بوده و هست و تأکید کردند در هر شکلی، کار با دقت، عمیق و کارشناسانه انجام شود.
*با این اوصاف توصیه کاربردی شما برای ارتقاء کیفی مداحی چیست؟به نوجوانان علاقهمند به مداحی توصیه میکنم تا هرجایی امکان دارد به تحصیل خودشان ادامه دهند. نسل آینده مداحان را باید دکترها، کارشناسان مدارج بالای علمی چه حوزوی و چه کلاسیک تشکیل دهند. البته قبول دارم مداحی عنایت است اما بال و پر دادن به این ریشه زحمت میخواهد، در این صورت قطعاً شاهد آسیب کمتری خواهیم بود.
*موضع گیری مداحان درباره مسائل روز مثل موضوع هسته ای را ضروری می دانید؟بله، حضرت آقا امروز میفرمایند که توسعه اقتصادی را در لوزان و ژنو پیگیری نکنید و داروی این درد در کشور خودمان وجود دارد. چرا نباید بفهمیم؟ این حماقت محض است که اگر کسی فکر کند ما به آنها بگوییم هستهای نمیخواهیم، واقعاً دست از سر ما برخواهند داشت؛ تا قیام قیامت این توطئهها ادامه دارد و هستهای بهانه است. در آن اجتماع مردمی ما اجازه نمیدهیم چند بیت شعری را خواندم که خوشبختانه مورد توجه قرار گرفت:
دشمن دیر سال ما هستی/سخن هستهای بهانه توست
بی حیا تو چه کارهای آخر/مگر این آب و خاک خانه توست؟
با تو، مثل تو حرف باید زد/زور افسون تو فسانه توست
پیر ما گفته است شیطانی/خون مظلوم آب و دانه توست
پس به قول خود تو "گو تو هِل(*go to hell: برو به جهنم*)"/که ته دوزخ است آشیانه توست
ذره ای عجز را در این میهن/ ما اجازه نمیدهیم اصلاً
بنده اعتقاد دارم اگر الان حرف امروز را نزنیم دچار مشکل میشویم. دوستان امیرالمومنین(ع) امروز به چه جرمی قربانی میشوند مگر غیر از این است که به علی و آل او محبت دارند. یمن مگر هستهای دارد به جان مردم افتادهاند؛ آنها به دنبال نابود کردن تشیع و نام علی(ع) هستند. دشمنان ما در فضای اعتقادی آنقدر موشکافانه وارد شدهاند که میدانند یمن مقدمه ظهور مهدی موعود(عج) است و میخواهند آن سید یمانی و یارانش را قتل عام کنند.
**موضوع هستهای بهانه استدشمن ما دریافته که ایرانیها در قالب پرچمهایی با رهبری سید خراسانی به قافله یاران حضرت مهدی(عج) میپیوندند. از این رو نسلکشی به راه انداختهاند به بهانه اینکه نیروهای امام زمان(عج) را کم کنند و یا به زعم خودشان رهبران این اقشار را از بین ببرند. مردم ما موضع قدرت و عزتمند را دوست دارند مخصوصاً مقابل دشمن و از ضعف بدشان می آید. وقتی می دانیم که اگر امروز اگر کوتاه هم بیاییم دست از سر ما برنمی دارند پس چه بهتر که "نه" را همین الان محکم فریاد کنیم. مداحان ما باید در این میدان با بصیرت و کسب دانش ورود تأثیرگذار داشته باشند.
*نکتهای که خیلی برای هیئتیها جذاب است فضای رفاقت ذاکرین و مداحان است. برای شما این ارتباط با کدام مداح بیشتر و نزدیکتر است؟همه برای من عزیز هستند و بسیار دوستشان دارم و شاگرد آن ها هستم. به حاج محمدرضا طاهری و خانوادهشان احترام ویژهای قائل هستم و بسیار برای من عزیز هستند. البته نسبت به خانواده حاج سعید حدادیان و همین طور حاج حسن خلج و حاج محمود کریمی هم ارادت دارم.
*ارتباط با حاج منصور چطور؟یک پیر خوش نفس... بزرگ ما هستند. حاج منصور، حاج علی انسانی، حاج غلامرضا سازگار و امثال اینها همه نور هستند. شما به چهره این بزرگواران نگاه میکنید نور میبینید. شخصی که سالها گفته یا زهرا (س) و سالهای عمرش را با عشق و محبت به حضرات معصومین گذرانده، جلوهای از نور آن بزرگواران در او حاکم است. در یک کلام همه نوکران امام حسین(ع) در همه قشر و جایی که توفیق نوکری دارند از آن نور ملکوتی بهره میبرند.
**عقیق را باید دنیا بشناسد*ارزیابی شما از فعالیت های مجموعه " عقیق" چیست؟خود شما هم به گونهای در این راستا نوکری می کنید، کار شما یک هیئت است. باید همه کشور و دنیا از اقدامات فرهنگی شما در فضای هیئتها باخبر شوند. واقعاً چندین هیئت در همین مشهد وجود دارد که مردم از محتوای آن آگاهی ندارند. ما روز شهادت حضرت زهرا(س) میزبان ۷ تابوت شهید مدافع حرم بودیم که یکی از آن ها ابوحامد بود اما هیچ کجا رسانهای نشد.
**جهان تشنه روضه امام حسین(ع) استشما عقیق هستید و همچون نگین انگشتری در مملکت میدرخشید. البته ناگفته نماند که یکی از دغدغههای ما اشاعه این کارهای فرهنگی به آن سوی مرزهاست. به واقع جهان تشنه مفاهیم حسینی است. اگر بستری فراهم شود زیارت عاشورا، ادعیهها و روضههای حسینی به زبانهای مختلف ترجمه شود شاهد تأثیرگذاری زیادی در کشورهای دیگر خواهیم بود.
*و صحبت پایانی:باید اسم این کشور را گذاشت هیئت جمهوری اسلامی ایران متوسلین به حضرت زهرا(س). کشور ما هیئت است و ما همه جملگی هیئتی هستیم و حقیقتاً در مردم ما ریشه نوکری وجود دارد. هیئتی کار کردن یعنی حسینی کار کردن نه این که برخی اعتقاد دارند بی نظمی کار کردن یکی از شاخصههای هیئتیهاست! اهالی هیئت خودجوش کار میکنند و اتفاقاً نظم هم دارند. در هیئت هرکس کار خودش را انجام میدهد و در حوزهای که تخصص دارد اصلاً ورود نمیکند.