اعتراض غریب‌پور به اپرای عاشورا

شرق , 28 مهر 1394 ساعت 14:17

شرق نوشت: اجرای اپرای عاشورا در شب‌های ماه محرم توسط ارکستر سمفونیک تهران به آهنگ‌سازی بهزاد عبدی، اعتراض بهروز غریب‌پور که مبدع این اپرا بوده را در پی داشت.


ازهمین‌رو با غریب‌پور درباره این اقدام علی رهبری، مدیر هنری ارکستر سمفونیک، گپ‌وگفتی داشته‌ایم. ‌اپرای عاشورا که توسط ارکستر سمفونیک در روزهای گذشته اجرا شد، حواشی‌ای به دنبال داشت. شما خودتان آن را دیدید؟ نه ندیدم. اتفاقا در پاسخ به اعتراضات من مبنی بر عدم اجازه ارکستر سمفونیک از من به‌عنوان پژوهشگر و کارگردان برای اجرای این اثر، آقای رهبری جوابیه‌ای دادند که برای من جای تعجب داشت. ایشان به‌عنوان مدیر هنری ارکستر گفتند پارتیتور را از آقای عبدی آهنگ‌ساز گرفتند و در جریان این که غریب‌پور متن را نوشته نبودند و بعد در جریان قرار گرفتند! اما اگر کاری روی اصول حرفه‌ای باشد، به‌خصوص که از آقای رهبری پس از سال‌ها کار در اروپا توقع می‌رود حتما این اصول رفتار حرفه‌ای را مدنظر داشته باشند، باید پرسید وقتی پارتیتور اثر را گرفتند نباید جویا شوند که اگر نویسنده‌ اثری در قید حیات است، طبق روال حرفه‌ای با نویسنده تماس گرفته شود؟ من در زمان اجرای این اثر، لحظه‌ای حتی آهنگ‌ساز و خواننده‌ام را رها نکردم تا خودشان تمرین کنند. تماما بالای سر کار بودم. حالا نباید بنا بر اصول حرفه‌ای، وقتی نویسنده اثر که با چنین حساسیتی این اثر را اجرا کرده و هنوز در قید حیات است در جریان قرار گیرد؟ آقای رهبری در جوابیه‌شان گفتند ‌ای ‌کاش غریب‌پور سر تمرینات ما می‌آمد. یعنی شأن من در حدی است که خودم سر تمرین بروم؟ رهبری، به‌عنوان مدیر هنری ارکستر، کاملا غیرحرفه‌ای رفتار کرده. یک وقتی هست نویسنده اثر غایب است یا در قید حیات نیست، آن وقت می‌توان گفت چنین اتفاقی محتمل است اما من که زنده‌ام و در ٥٠ قدمی تالار وحدت هستم! آن وقت حتی به من اطلاع ندادند، بعد هم سفیر چین را دعوت کرده‌اند، من حداقل بیش از سفیر چین لازم بود این کار را ببینم. آقای رهبری گفته بودند اگر شب اول من برای تماشای کار می‌رفتم از من نیز دعوت می‌کردند روی سن بروم! من نیازی به دعوت آقای رهبری برای حضور روی سن ندارم، تماشاگران آثارم هم همیشه لطف داشته‌اند و بسیار روی سن تشویق شده‌ام! کمبود تشویق ندارم، تمام نارضایتی‌ام به‌خاطر خلأ عنصر حرفه‌ای در این اتفاق است. این اتفاق از سویی، ناسپاسی بهزاد عبدی است. من با اپرای عاشورا او را وارد عرصه حرفه‌ای کردم. بردن سفیر چین روی سن چه معنا دارد؟ مسلما فقط یک معامله سیاسی است. سفیر چین آیا شبانه‌روز برای این کار پژوهش کرده؟ که روی سن دعوت می‌شود اما من حتی از اجرای آن باخبر نیستم؟! باید گریست بر این اوضاع که حق یک نفر به‌راحتی پایمال می‌شود. آقای رهبری تصور کرده بودند که من و بهزاد عبدی دعوا داریم! نمی‌دانم چطور به چنین استنباطی رسیدند! من برای اپرای دیگرم حق دارم آهنگ‌ساز دیگری انتخاب کنم. سه اپرا با بهزاد عبدی کار کردم، بقیه اپراهایم را هم با دیگران کار کردم. از اساس دعوایی وجود نداشته. اصلا به‌فرض که ما دعوا داشتیم! مدیر هنری ارکستر موظف است ما را در جریان بگذارد. چطور ممکن است نویسنده و پژوهشگری در قید حیات باشد و خودبه‌خود بدون دعوت‌نامه در بین جمعیت بنشیند تا صدایش کنند و برود روی صحنه؟! با این حرف‌هایشان نه‌تنها عمل غیرحرفه‌ای‌شان را توجیه نکردند، بلکه کار را خراب‌تر کردند. ‌شما در اعتراضاتتان از پایمال‌شدن حق مؤلف حرف زدید. یعنی اصلا در جریان اجرای این اپرا نبودید؟ مطلقا. وقتی از اجرای چنین اثری در اخبار یاد شده بود، چون اسمی از نویسنده و آهنگ‌سازش برده نشده بود، فکر کردم حتما بناست کار آقای سعید شریفیان یعنی «خسوف» را اجرا ‌کنند. چون او در رابطه با عاشورا قطعه‌ای بسیار پرشور نوشته. چون در جریان اجرای اپرای عاشورا قرار نگرفته بودم، اصلا فکرش را نمی‌کردم که دارند کار مرا روی صحنه می‌برند. درست است که بنیاد رودکی می‌تواند بگوید حقوق مادی و معنوی اثر مال من است، اما تمام کارهای کارگردانی و پژوهش و طراحی اثر را هم من انجام دادم! در نظام حرفه‌ای حداقل باید مرا در جریان قرار می‌دادند. آقای جمالی (مدیر بنیاد رودکی) به من گفتند علی رهبری در جریان نبوده که لیبرتوی عاشورا توسط چه کسی نوشته شده به همین دلیل با من تماس نگرفته. تا اینکه به آقای جمالی مراجعه می‌کند و می‌فهمد من آن را نوشته‌ام. مگر ممکن است مدیر هنری کاری را آغاز کند و نداند لیبرتوی آن مال کیست؟ تصور می‌کنم آقای رهبری خلق‌الساعه اثر آقای شریفیان را می‌خواستند اجرا کنند، احتمالا با اجرایش موافقت نشده، به‌سرعت این اثر را جایگزین کرده‌اند. وقتی علی رهبری به‌عنوان رهبر ارکستر سمفونیک به ایران آمد همه خوشحال بودیم یک فرد حرفه‌ای از اروپا آمده تا اوضاع را تغییر دهد. اما رفتاری دیدیم خلاف این. حداقل محض احترام، علی رهبری باید از نویسنده این کار اجازه می‌گرفت. ‌شما به طعنه گفته بودید روی سن تالار وحدت کسی شما را نمی‌شناسد. چه مجموعه‌رفتارهایی شما را به این اعتراض کشاند؟ بله این جمله کنایه‌آمیز من بود به آقایان عبدی و رهبری که وقتی روی سن تالار وحدت هستند مرا نمی‌شناسند! بنیاد رودکی چطور به خودش اجازه داده که حداقل اطلاعات را درباره خالق این اثر به مدیر هنری ارکستر سمفونیک ندهد؟ جمع آقایان تصمیم‌گیری کردند بی‌اینکه مرا در جریان بگذارند. اگر علی رهبری سال‌ها ایران نبوده و اطلاعات ندارد خب باید اطلاعات کسب کند. رهبری درباره اهمیت تعزیه هم صحبت کرده و گفته ایرانیان قدر تعزیه را ندانسته‌اند! بعد حتما یادش رفته که ١٣ سال پیش من بنیان‌گذار احیای اپرای ملی بودم! و چه کاری برای تعزیه کردم! آقای رهبری تحقیقات نکرده که ببیند این حرکت سالیان پیش آغاز شده است. ‌شما تنها نبودید، بیضایی، رحمانیان و... نیز در این زمینه فعال بوده‌اند. بله، ولی علی رهبری به هیچ‌یک از این اتفاقات اشراف ندارد. در بیانیه‌ای که داده است، طوری راجع به تعزیه حرف زده که انگار همه ما سال‌ها منتظر بودیم تا علی رهبری از فرنگ بیاید و ما را درباره تعزیه آگاه کند! ما سال‌ها تلاش کردیم آیین‌های هنری ایران فراموش نشود و حالا امروز این آقا بر جاده هموار می‌تازند! موقعی که اپرای عاشورای من روی صحنه رفت، آقای رهبری کجا بودند؟ کافی بود از طریق روابط اداری اقدامات حرفه‌ای را به ‌عنوان مدیر هنری ارکستر انجام دهند و مسئولیتشان را به‌جا آورند تا لازم نباشد اهمیتی را که برای تعزیه قائل‌اند به رخ ما بکشند! ‌اما خبر دیگری که این روزها در حوزه تئاتر، بسیار دوباره آن بحث می‌شود، حادثه فروریختن پیشانی تالار اصلی تئاترشهر است. به نظر شما دراین‌باره باید چه تمهیدی اندیشیده شود؟ کاری که در دست فرد حرفه‌ای نباشد و در ضمن آن فرد با هول و شتاب عمل کند، نتیجه‌اش جز این نخواهد شد. بارها گفته‌ام تئاتر شهر به تعطیلی احتیاج دارد. بازسازی باید بدون حضور تئاتری‌ها در فضای تئاتر شهر انجام شود و بعد از اتمام بازسازی، اجراها از سر گرفته شوند. نمی‌شود بخشی از مکان ساختمان‌سازی شود و در بخشی دیگر هم به تمرین و اجرا بپردازند! مثل هر کار حرفه‌ای دیگری در دنیا. اگر اجراها به تعویق بیفتد، اما نهایتا کار درست انجام شود، هیچ اشکالی ندارد. باید چارچوب‌ها و نظام حرفه‌ای در این بازسازی رعایت می‌شد و درِ تئاتر شهر بسته شود تا زمانی که همه فضاها آماده بهره‌برداری شوند و هیچ خطری کسی را تهدید نکند. تازه شانس آوردیم افراد بیشتری آسیب ندیده‌اند. خواهشم این است از اینجا به بعد تا پایان بازسازی تئاتر شهر، کلا آن را تعطیل کنند تا افراد بیشتری آسیب نبینند و متحمل خسارات زیان‌باری نشویم.


کد مطلب: 27593

آدرس مطلب: https://www.armaneheyat.ir/report/27593/اعتراض-غریب-پور-اپرای-عاشورا

آرمان هیأت
  https://www.armaneheyat.ir