طاهریها جز معدود خانوادههایی هستند که در آن پیشکسوتان مداحی ایران قرار دارند. حاج مرتضی، حاج محسن و حاج محمدرضا طاهری سه برادری هستند که همه آییندار حرفه پدر خود هستند. از محله مذهبی و صمیمی نازی آباد، بیرق امام حسین(ع) را بر دوش گرفتند و پیشاپیش همه در سوگ آقا و مولای شیعیان مداحی کردند. حاج مرتضی بعد از مدرسه، شاگرد مرحوم کافی بوده و تا حدودی به سبک و سیاق کافی میخواند. به روضه و بعد معنای اشعار توجه بسیار دارد، زیرا آقا هم در آخرین دیدارشان همین نکته را متذکر شدهاند.
حاج مرتضی طاهری برادر بزرگتر، برادران طاهری است و محضر پدر را درک کرده و پای منبرهای او خواندنش را شروع کرده، سنتی میخواند. مرتضی از کودکی با پدرش به روضههای خانگی میرفته و گاهی هم در کنار او روضهخوانی میکرده است. میگوید ما که بزرگتر شدیم پدرمان کمتر میخواند تا ما فرصت رشد پیدا کنیم. گفتوگوی مفصلی با او انجام دادیم که پیش روی شماست.
*از چه زمانی وارد عرصه ستایشگری شدید و چه کسی باعث ورود شما به این عرصه شد؟
مداحی در خاندان ما و در نیاکان ما جریان داشته و تا چشم باز کردیم با این مسائل از طریق مرحوم پدر و پدربزرگم آشنا شدیم. در فامیل افرادی بودند که در این عرصه فعالیت داشتند و ما هم به طبع از همان دوران اول دبستان به صورت تقریباً رسمی خواندن را شروع کردیم. در دوران نوجوانی با استادم مرحوم حجت الاسلام شیخ احمد کافی آشنا شدم و از فیوضات ایشان بهرهها بردیم؛ به خصوص در بحث دعا خوانی اگر چیزی داریم به برکت وجود ایشان و بهرههای از ایشان است.
*چقدر به سواد مداحی در نوحه خوانی، تاکید دارید؟
مداحی یک کار معنوی و هنری است و در خدمت معنویت است؛ لذا هر هنری ملزوماتی دارد و ملزومات این هنر هم آموختن نحوه خواندن و شناخت دستگاههایی است که انسان باید در هنر از آنها استفاده کنند. امروزه عمدتا از راه معاشرت، ممارست، شاگردی کردن و در محضر استاد، این موارد فراگیر میشود و حتما نیازی نیست که انسان در قالب یک چارچوب کلاسیک بخواهد دستگاههای موسیقی را یاد بگیرد و یا بداند این دستهای که میخواند اسمش چیست و گوشههای آن چه چیزی است.
راه ورود و خروج آن این است که انسان به طور طبیعی و از راه هوش و استعداد فراگیری میکند و معمولا اینطور است که همان علاقهاش او را به این سمت میکشاند. گوش دادن مداحیها، آوازهها و سبکها باعث میشود فرد این دستگاهها را ناخوداگاه فراگیری کند.
-بعضی مداحان سالهاست میخوانند اما هنوز شعر را نمیشناسند
بحث دیگری که در این عرصه نیاز است، ادبیات است. چون سر و کار ما با شعر است، لذا مداحی بدون شعر اصلاً امکان پذیر نیست و نمیشود یک مداح مانند یک واعظ روی منبر برود و به صورت نثر بخواهد با صوت از اول تا آخر بخواند. تا کنون نداشتیم و نه جالب، نه جاذب و نه محتوا و مضمون مداحی را پیدا میکند. شعر جز مواد اصلی و اولیه این کار است و انسان باید شعر را بشناسد. متاسفانه بعضی مداحان سالهاست میخوانند اما هنوز شعر را نمیشناسند و گاهی شعر را غلط میخوانند؛ غلط به این معنا که از لحاظ وزنی و قافیه اختلال و مشکل دارند و لذا توجه هم ندارد که این اشکال دارد، همان را میخوانند.
در برخی موارد با اینکه مداح جایگاه بالایی هم دارند وقتی به قول امروزیها گافی میدهند برای اینها از لحاظ جایگاه تنزلآفرین است. ادبیات فارسی یکی از چیزهای لازم این کار است و در ادامه آن ادبیات عرب که هم در بحث روضه خوانی، مقتل خوانی و اینکه واژهها، این عبارات درست خوانده شود، فرق بین فاعل و مفعول، مضاف و مضاف الیه، جار و مجرور، صفت و موصف را بداند اهمیت دارد. گاهی در عبارات عربی یک کسره، فتحه و یا ضمه اگر جابهجا شود معنی را عوض میکند و غیر از فارسی است.
-صدا را نمیشود خلق کرد و باید مایه آن باشد
مداح باید ادبیات عرب را بداند وقتی اینها را دانست، صوت آن را هم داشت، این را میشود پروراند و تقویت کرد و استعداد را شکوفا کرد. ولی مایه اولیه و اصلی آن را باید خودش داشته باشد. اینها را که داشت یعنی صوت، فهم شعری و ادبیات عرب و عجم و فارس، حالا اگر میخواهد موفق شود باید سالها شاگردی کند. بنشیند و ریزهکاریها را یاد بگیرید. بعضی به ما مراجعه میکنند که ما میخواهیم مداح بشویم، اما از اولین لازمه این کار بیبهره هستند یعنی صدا ندارند، صدا را نمیشود خلق کرد نمیشود خرید، تولید کرد لذا باید مایه آن باشد.
-گاهی انسان باید یک عمر برای این کار بگذارد
چون این کار عمدتاً تجربی است، آن افرادی که بدنبال کلاسیک کردن و آکادمیک کردن آن هستند که یک کار خوب است، باید ملزومات این کار را هم آموزش دهند. در بحث تجربیات باید یک کار کارگاهی کنند و الا با قلم و کاغذ کتاب، تجربیات منتقل نمیشود. تجربیات به مرور زمان لازم دارد گاهی انسان باید یک عمر برای این کار بگذارد تا چیزهای که هنوز فرا نگرفته فرا بگیرد یا کشف نکرده کشف کند. مجموعه این موارد سواد مداحی میشود. هر کسی داشت، دارد؛ اگر نداشت، یک مداح بیسواد است که ممکن است جایی گل کند و چهار نفر را دنبال خودش بکشاند ولی نهایت آن فرجامی ندارد.
*در کنار سواد مداحی خیلی از مداحان ما صدای خوبی دارند اما بعضا اخلاق ناپسندی از آنها در جامعه میبینیم این را شما چطور میبیند؟
متاسفانه گاهی میشنویم که بعضیها در برخورد با مردم، مستمع، دیگران و حتی در برخورد با اساتید مقداری یا متکبرانه و یا خیلی خوشبینانه بگویم بیحوصله یا از آن فراتر برویم خدای نکرده، پرخاشگرانه برخورد میکنند و این بسیار زشت است. ما منادی و مُبلغ مکتبی هستیم که اصول اولیه این مکتب اخلاق است. اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که امیر المومنین (ع) ریشه این شجره طیبه است میفرماید: من بندهای از بندگان محمد(ص) هستم، «ان عبد من عبید محمد»؛ یعنی هر چیزی که پیغمبر اکرم(ص) در صفات بارز داشتند و چه ابراز کردند و چه نکردند در این خانواده از پیغمبر اکرم(ص) به ارث رسیده است و مقلد این خانواده پیغمبر اکرم(ص) است. پیغمبر اکرم(ص) میفرماید: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ» من مبعوث شدم برای اینکه کرامتهای اخلاقی را تمام کنم و به آن اتمام ببخشم؛ ما که پیرو این مکتب هستیم باید بیاخلاقی و بد رفتاری کنیم؟
البته در گاهی موارد بر اثر فشار و خستگی یک برنامه سنگین یکی دو ساعته، انرژی انسان به صورت کامل تخلیه میشود، در آن لحظات بعضیها توقع دارند بیایند با انسان احوال پرسی کنند و تحویلشان بگیرند. در یک جمع چند هزار نفری دهها و بعضا صدها نفر میخواهند بیایند ادم را ببوسند، آن هم با آن خستگی. خوب برای بیاخلاقی نکردن باید تدبیری کرد که انسان گرفتارچنین تنگنایی نشود و قبل از اینکه مجلس کامل به اتمام برسد و قبل از اینکه ترکیب جمعیت به هم بریزد، میتوانند با آمادگی قبلی از یک راه دیگری بروند که گرفتار این معضل نشوند. اگر هم شد تحمل کنند، سخت است ولی تحمل کنند. گاهی بعضی از دوستان تحمل ندارند.
-به کجا چنین شتابان؟
متاسفانه گاهی غرور سراغ بعضیها آمده؛ در حالی که اینقدر موارد داشتیم که خیلی خوب میخواندند و در اثر یک سرماخوردگی دیگر نتوانستند بخوانند و یا اینکه چیزی در سیستم صوتی، در تارهای صوتی و یا در بافت حنجره آنها به وجود آمد که برای همیشه خواندن را فراموش کردند. این را باید مد نظر داشت که چه خبر است؟ به قول شاعر معروف به کجا چنین شتابان؟ آرام با مردم برخورد کنند.
-بعضیها شاید باری ندارند که اینقدر سر و صدا میکنند
قدیم ها اساتید ما میگفتند، که چون توانایی را در آنها به نحوه شایسته و اکمل میدیدیم بزرگان این عرصه متواضعترین افراد بودند. حرف آنها این بود که درخت هر چیز بار میدهد افتادهتر میشود و درختی که بار ندارد شقو رقتر است و بادی هم که میآید سر و صدا آن زیاد است. متاسفانه بعضیها شاید باری ندارند که اینقدر سر و صدا میکنند و متکبرانه برخورد میکنند. انشاء الله که در بین عزیزان ما نیستند و اگر هستند این را واقعا کنار بگذارند و واقعا فراموش کنند. واقعا بدانند که این جایگاه و این مکتب جایی این طور برخورد کردن و این طور روش و منش داشتن نیست.
*یکسری انتقادات به برخی از مداحان راجع به نقصهایی است که بوجود میآید، دلیل آن راچه چیزی میبینید و به نظر شما از کجا نشئت میگیرد؟
-فن و فنون را از ما و بداخلاقی را از دیگران یاد گرفتند
دلیلش استاد نداشتن و یا استاد بد داشتن است. از همین مداحان شناخته شده بزرگ، افرادی سالها شاگردی ما را کردهاند، بعد هم نزد دوستان دیگری رفتند. فن و فنون را از ما و بد اخلاقی را از دیگران یاد گرفتند. بهنظر من استاد خوب نداشتن یا یک مرشد صاحب نفس، کارکرده و راهرفتهای که آنها را متوجه به مسائل لازم کنند، نداشتند. گاهی هم جنبه بعضی از چیزها خیلی مهم است. برخی جمعی را میبینند و جنبهای آن جمعیت و آن استقبال را ندارد و اینها خیلی در این زمینه مؤثر است .
*لزوم استفاده از آیات و روایت را در مداحی چگونه می بینید؟
تا یک حدی ورود ما لازم است. در بیان آیات و روایات لزومی ندارد که حتما وارد شویم. اگر بخواهیم وارد شویم سالها باید درس طلبگی در حوزه بخوانیم و در حوزه زحمت تلمذ کنیم که دیگر به کار مداحی نمیرسیم. این یک کار فنی است و چیزی نیست که همین طوری انسان با ذکر صلوات و یا پول بخرد یا چله نشینی کنند که به آن برسد. این یک فن و بحث حرفهای است که توام با فنون مختلف است. لذا اگر مداح بخواهد وقتی برای آن کار بگذارد باید دنبال آن کار برود. بنابراین چون نمیتوانیم وقت بگذاریم در آن نباید ورود کنیم.
-ما نمیخواهیم بیایم و جایگاه اهل منبر را غصب کنیم
ما در حد اینکه مقتل عربی را بخوانیم، ترجمه فارسی آن را بفهمیم، دعا را بفهمیم و بتوانیم معنا کنیم برای ما کفایت میکند. اگر بخواهیم در مفاهیم آیات و روایات وارد شویم باید در آن عرصه کار کنیم. به نظرم در مداحی خیلی لزوم و کاربردی ندارد. ما نمیخواهیم بیایم و جایگاه اهل منبر را غصب کنیم؛ اگر میخواستیم این کار را انجام دهیم که بعضی از اهل منبر الحمد الله توفیق دارند که بحث مداحی را هم فرا میگیرند که آنها و ما تا یک حدی اجازه ورود به حوزههای هم را داریم. نه ما منبری قدری هستیم و نه آنها مداح توانمندی هستند. یعنی هر کسی در مسیر خودش حرکت کند.
*نظراتان در مورد لزوم اینکه مداحان ما قرآن و عترت را باید فرا گیرند و از آنها استفاده کنند، چیست؟
این یک امر لازم است. جزء چیزهایی که به مداحان توصیه میکنیم این است که حتما باید با قرآن آشنایی داشته باشند. اگر مداحی لازم شد جایی یک سوره کوچک از سوره مقصورهای قرآن را بخواند و یا در جلسهای بود که قاری نیامد و بعد بگوید من بلد نیستم و یا نمیتوانم، این زشت است. قرآن را نتواند بخواند، دعا را هم نمیتواند بخواند چون دعاخوانی، رکن اصلی مداحی در کشور شده است.
شاید قدیم اینگونه نبود و دعا خوان یک فرد خاصی بود که فقط دعا میخواند، اما در حال حاضر مداحی که دعا نتواند بخواند اصلا به عنوان یک نقص و ضعف بزرگ برای آن تلقی میشود. وقتی ما قرآن نتوانیم بخوانیم چطور میتوانیم دعا بخوانیم؟ چون لحن ما لحن خواندن فارسی است خیلی نمیتوانیم مثل عزیزان قراء برجسته و اساتید قرائت بخوانیم و از آن الحان استفاده کنیم، ولی بالاخره باید ورود کنیم و مفاهیم را بدانیم.
*آرزوی شما برای جوانان چه چیزی است چه توصیهای به مداحان جوان دارید؟
آرزوی من این است که هر آرزویی که دارند محقق شود. من همیشه در گفتوگوهایی که داشتیم این را میگویم. کسانی که لزوما در محرم میکروفون در دست میگیرند از نظر ما مداح محسوب نمیشوند، اینها افراد خوب و خوش اعتقاد امام حسینی(ع) هستند که صدای خوبی دارند و دوست دارند اینطوری نوکری ارباب را در محرم انجام دهند، ولی مردم فکر نکنند که هر کسی به دستش میکروفون بود و هر چیزی میگوید فرد متفاوتی است؛ او هم یک انسان مانند شماست؛ یک کاسب، مغازهدار، اداری، بیکار و... است. هرچیزی که هست عشق اهل بیت(ع) دارد. نوکری امام حسین(ع) طوری است که برخیها سینه میزند، علم کشی میکند و دیگری پرچم میآورد و یا چای میریزد و کمک میکند؛ اینطوری خدمت و نوکری میکنند.
یکسری برای اینکه دراین عرصه بعنوان یک حرفه واقعی معرفی شوند از شورخوانی شروع میکنند، چون راحتترین و روانترین و فوریترین راه و در فضای مجازی، رسانهای شدن و زود مطرح شدن است؛ یعنی یک شبه راه صد ساله را رفتن. آرزوی من این است که دوستان بیایند فن را یاد بگیرند چون مداحی این نیست و همیشه این روش و موارد قبول نیست.
فنون مداحی از صدها سال قبل تا امروز همچنان خواهان و طرفدار دارد. اصول مداحی، مداحی سنتی است و فن روضه خوانی خیلی مهم است. لذا باید مقداری زمان بگذارند، تلاش کنند و این آرزو الحمد الله دارد محقق میشود. خیلی از دوستانی که با شور شروع کردند به ما که رسیدهاند خواهش کردند که جلساتی را برای آنها بگذاریم و راهنمایی کنیم. البته جست و گریخته و از دور میبینند و بالاخره از این روش ها استفاده می کنند.
*امسال چه زمانی در محضر رهبرمعظم انقلاب نوحهخوانی میکنید؟
خبر دادند که شب دوازدهم محرم انشاء الله در محضر ایشان هستیم.